عاشق مچ و ساق پام

1403/01/25

این داستان نیست و در مورد فانتزی سکسی منه که بعد مدتها به واقعیت شد
نمی دونم از کجا شروع شد اما از موقعی که مچ پا یا ساق پای زنی رو می بینم هات و داغ میشم .وقتی بیرونم بیشتر از اینکه به فیس و اندام زنا توجه کنم به پاهاشون دقت میکنم . اما مدتی که حسم یه جوری شده دوست دارم وقتی بهشون نگاه میکنم یکی باهام ور بره . چند روز پیش کنار خیابون منتظر اسنپ بودم که یه موتوری جلوم وایساد و شروع کرد با موبایلش حرف زدن و زنش پشتش نشسته بود .یه لحظه نگاش کردم صورتش اونور بود و یهو دیدم وای شلواری که پاشه رفته بالا و یه مچ و ساق پای سفید و بی مو زده بیرون یه جوری محو پاهاش شده بودم که اصلا حواسم نبود برگشته و داره نگاهم میکنه بعد چند لحظه صورتشو دیدم واقعا خوشگل بود با رژ قرمز و موهای خرمالویی تا نگاهم بهش افتاد دیدم داره میخنده و به کیرم نگاه کرد .کیرم سیخ شده بود و تابلو بود .تا اومدم خودمو جمع کنم دیدم شوهرش داد زد و گفت کونت میخاره چی زل زدی و نمیدونم واقعا اون لحظه چرا گفتم اره. پیاده شد و اومد سمتم و در گوشم گفت یه کاری نکن کونتو پاره کنم و به چشماش نگاه کردم و تازه فهمیدم چی گفته .گفتم خوب چکار کنم.
زنش اومد سمتمون و گفت آروم باشید مردم دارن نگاه میکنن بریم یه گوشه حرف بزنیم و دست منو گرفت و کشید سمت یه کوچه و شوهرشم رفت موتور آورد.
زنه گفت چی میخوای ؟
گفتم یعنی چی
گفت مجردی یا متاهل .
گفتم مجردم
یهویی بی مقدمه گفت برده میشی و من بدون فکر کردن گفتم اره
شوهرش که اومد گفت بریم اوکی شد و شوهرش خندید و گفت سوار شو و سوار موتور شدیم و راه افتادیم وقتی پشت مرد سوار بودم زنه از پشت گرفته بود منو و دم گوشم میگفت چند بار دادی و چی دوس داری و این حرفا
رسیدیم جلوی یه خونه و رفتیم پارکینگ موتور گذاشتن و طبقه سوم تک واحدی بود تا رفتیم تو خونه یه جوری دوتاشون نگام کردن و خندیدن ترسیدم
اسم زنه مینا بود و شوهرش محسن
محسن گفت راحت باش از کجا شروع کنیم
منم تا شروع کردم به حرف زدن دیدم محسن داره لخت میشه و مینا هم گفت لخت شو .لباسامو درآوردم و محسن گفت بریم حموم و رفتیم زیر دوش ۳ تایی داشتیم همو میشستیم و من فقط داشتم بدن مینا رو نگاه میکردم یکم شکم داشت اما واقعا بدن سفیدی داشت از ساق پاش نگم دیگه
یهویی محسن گفت بشین و کیرمو بخور
رفتم پایین و نشستم وای چه کیر بزرگ و کلفتی بود یه جورایی هم کج بود گذاشت تو دهنم و گفت بخور اینقدر ساک زدم و کرد تو حلقم که نفسم بالا نمیومد و مینا هم میخندید و محسن نوازش میکرد بعد اینکه حسابی ساک زدم گفتم میشه ساق پای مینا جلوم باشه و ببینم
محسن گفت باشه و خم شو
خم شدم و دستامو تکه دادم به توالت فرنگی که تو حموم بود و مینا هم پاشو گذاشت روش و داشتم لیس میزدم مچ پاشو که محسنم کیرشو میمالید به سوراخم.هم درد داشتم و میسوخت هم لذت که داد زد شل کن و با دستاش لبه های کونمو باز کرد و یهویی فرو کرد تو کونم چنان دردی گرفت که چشمام سیاهی رفت و بدنم شل شد و از کمرم گرفت و بلندم کرد و شروع کرد به تلمبه زدنم
فقط اون لحظه التماس میکردم یواش و ضربه نزنه اما اون تندتر و محکم تر میکرد یه جوری که تخماشم میخورد با هر ضربه بهم .
منم برا اینکه دردم کمتر بشه شروع کردم میک زدن پای مینا
واقعا بدن سفیدی داشت و فقط دوست داشتم نگاش کنم
سینه های بزرگ و هاله قهوه ای روشن و نوک برآمده
بعد چند دقیقه کیرشو درآورده و گفت دراز بکش کف حموم و برگشتم تا دراز کشیدم پاهامو بلند کرد و گذاشت رو شونه هاشو و باز کیرشو کرد تو کونم و شروع کرد کردن اما این دفعه با سرعت کمتر یجوری که انگار خسته شده .یهویی دیدم مینا بالاسرمه و پاهاشو باز کرده و داشتم کوسشو میدیدم که یهویی شروع کرد روم ادار کردن تا اومدم چیزی بگم نشست رو صورتمو و کوسشو مالید به لبام و گفت بخور منم شروع کردم خوردنش شور بود و واقعا دوست داشتم اما مجبور بودم .محسن تا اینارو دید شروع کرد تندتر کردن من کیرشو تا ته فرو میکرد و فشار میداد درد وحشتناکی تحمل میکردم و دیگه زدم زیر گریه .مینا دید گریه میکنم برگشت و سمت کیرم شد و دراز کشید و کوسشو میمالید صورتمو و کیرمو گرفت و شروع کرد مالیدن و بعد چند دقیقه بلند شد و پاهامو از محسن گرفت و نگه داشت و محسنم مثل روانی ها میکردم دیگه داشتم از حال میرفتم و بی حال فقط ناله میکردم که محسن کیرشو درآورد و سریع گرفت سمت صورتم و یهویی کلی آب زرد رنگ پاشید صورتمو بوی آب کیر خم داشت میکرد و مینا اومد کیرشو گرفت و شروع کرد به مالیدن و تا آخرین قطرشو ریخت صورتم و کیرشو میمالید به لبام .
بعدش محسن پا شد و با مینا دوش گرفتن و رفتن بیرون .
بعد چند دقیقه که حالم یکم بهتر شده بود بلند شدم و خودمو شستم و دیدم پاهام خونی و از کونم خون میاد .
خودمو شستم و اومد بیرون .
محسن گفت مینا خوابیده این شماره منه هر موقع خواستی بیا پاهای زنمو ببین .منم اینقدر حالم بد بود شماره رو گرفتم و اومدم بیرون .
با این که تجربه خوبی بود اما تا یکماه حالم بد بود و دیگه سمتشون نرفتم

نوشته: روهام


👍 10
👎 5
15401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

979660
2024-04-14 01:08:10 +0330 +0330

چرا باید واسه این کوس شعر کامنت اول باشم؟؟؟؟؟؟

2 ❤️

979661
2024-04-14 01:10:43 +0330 +0330

آقا یه سوال،شما ها هم بعد کوس کردن تا نیم ساعت دپرس میشین و نمیخاین حرف بزنین با کسی؟؟؟؟؟؟؟؟

1 ❤️

979719
2024-04-14 16:56:31 +0330 +0330

شمارشونو بفرس من برم سمتشون😢

1 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها