بعد از مدت های طولانی دنبال میسترس گشتن خیلی اتفاقی یک روز که اسنپ کار میکردم با یک دختری آشنا شدم که اخلاقای پسرونه تندی داشت، کم کم تا برسونمش رفتم روی مخش و خیلی راحت پا داد، نزدیک های رسیدن بود که شمارم رو گرفت و تک زنگ زد و گفت شب بهم پیام بده، شب بهش پیام دادم و همون اوایل صحبت کردن رفت سراغ سکس چت و تماس تصویری گرفت و سینه هاشو مالوند و منم جق زدم جلوی تصویر و قربون صدقه کیرم رفت و منی که میخواستم اونو میس خودم کنم، یهو دیدم که کص زدم و گفتم اشکال نداره، بعد مدت ها دلی از عزا در میارم و یکی رو میکنم، یک هفته ای گذشت از این قضیه و ما هر شب با هم میلولیدیم که یهو گفت نمیخوای یک جا اوکی کنی همو ببینیم ؟ منم که دیدم دیگه خودش داره میگه خونه رو اوکی کردم و باهاش قرار گذاشتم، ولی از لحظه ای که وارد خونه شد همه چیز برگشت و یک شکل دیگه شد، اومد و در رو که باز کردم گفتم الان میچسبونمش دیوار و لباش رو میبوسم، قبل اینکه من واکنشی نشون بدم اون با کفش اومد تو و منو چسبوند به دیوار و یکی با زانو زد توی تخم هام که من افتادم، همین که افتادم کفشش رو گذاشت روی صورتم و فشار داد و برداشت و یکی دیگه زد به تخمام و من به خودم میپیچیدم که یهو دیدم دستامو گرفت برد پشت و یک چیزی شبیه به دستبند زد بهم، بعد نشست کنارمو صورتمو گرفت و دستشو کشید روی صورتمو گفت اگر پسر خوبی باشی سخت نمیگذره، بعدم راه افتاد رفت روی یک مبل نشست و گفت خودتو برسون جلوی پاهام، به زور روی پاهام بلند شدم و رفتم سمتشو جلوی پاهاش نشستم و گفتم این چه کاریه آخه، گفت اگر دهنتو نبندی خودم مجبور میشم ببندمش، گفتم چشم، گفت آفرین پسر حرف گوش کن و خوب، بندای کفشمو باز کن، گفتم چجوری، گفت با دندونات، خم شدم و بندای کفشش رو باز کردم، گفت بلند شو، بلند شدم یکی دیگه با پاش زد توی تخمام، دوباره افتادم، داد کشید بلند شو، با ترس و لرز بلند شدم، شلوار و شورتم رو با هم کشید پایین و کیرم که قبل اومدنش شق بود و الان خوابیده بود رو یک دستی کشید، گفت آخی، این میخواست منو بکنه ؟ اشکال نداره، بهم گفت بشین و بعد پاشو توی سینم گذاشت و فشار داد و پرتم کرد به پشت روی زمین و شلوار و شرتم رو از پام کشید بیرون و اومد کفشش رو گذاشت جلوی صورتم و گفت بلیسش، گفتم کثیفه، با کفشش زد توی صورتم، اون زیر به سختی گفتم چشم، میلیسم، یکم پاشو گرفت بالا و کفششو لیسیدم و بعد کفشش رو روی لباسم کشید و کفش رو تمیز کرد و بعد گذاشت کنار پاشو کفشش رو در آورد، جوراب پاش نبود، گفت اگر عرقاشو تمیز کنی، فعلا فقط میزارم امروز بلیسیش، و به جلوی خودش اشاره کرد، منم که عاشق پالیسی بودم و فکر نمیکردم اینطوری به یک میسترس قوی رسیده باشم کم نزاشتم و تند تند کف پاشو لیسیدم و بعد اون کفششو در آورد و همینطوری که بالای سرم وایساده بود اون پاشم لیسیدم و حسابی عرقاشو گرفتم، بو نمیداد پاهاش، ولی خیلی خیس عرق بود، بعد با پاش چند تا تو گوشی کوچیک بهم زد و گفت آفرین به خودم که درست حدس زده بودم تو برده ای، منم کم نیاوردم و شروع کردم صدای سگ در آوردن، گفت امروز زیاد وقت ندارم، بعدا حسابی بهت میرسم، از این به بعد سگ همیشگی خودم میشی و منم دوباره صدای سگ در آوردم، بعد گفت آفرین، پاهامو که خوب لیسیدی، ببینم اینم خوب میلیسی (دوباره به جلوش اشاره کرد) همونطوری که دراز بودم اومد با شلوار نشست جلوی صورتم و روی سینم و کم کم خودش رو کشید جلو، یهو دیدم یک برجستگی خورد به چونم، چشامو به پایین کشیدم ببینم چیه، (شلوار لی پاش بود) دیدم یکم برجستگی توی شلوارشه، گفت چیه ؟ گفتم هیچی ارباب، گفت زبون بیرون، شلوار لیش رو همون قسمت برجستگی رو کشید روی صورتم و بعد پاشد و دو طرف تنم پاهاشو گذاشت و شلوارشو در آورد، دیدم از کنار شرتش یک کیر تقریبا 10 سانتی زد بیرون، نشست و دادش توی دهنم، دیگه انگار روی ابرا بودم، یک میسترس شیمیل پیدا کرده بودم که منو کامل تحت سلطه گرفته بود، باور نمیکردم، همونطوری ساک زدم و بعد خم شد و کل کیرش رو کرد دهنم، چون کوچیک بود اذیت نشدم و قشنگ خوردمش، بعد بلند شد و رفت روی مبل نشست و گفت بیا بخورش تا آبش بیاد، رفتم و شروع کردم خوردنش و حسابی خوردمش تا آبش اومد، سرمو گرفت روی کیرش و آبشو خالی کرد توی دهنم، بعد همونطوری نگه داشت، من نمیخواستم قورت بدم چند قطره ریخت بیرون و ریخت روی پاش، گفت قورتش ندی خفه میشی، من ولت نمیکنم، به زور قورتش دادم و بعد موهامو گرفت و کشید سرمو بالا، گفت قشنگ کیرمو تمیز کن، تمیز کردم و بعد سرمو خم کرد روی پاهاشو گفت قشنگ تمیزشون کن. لیسیدم و تمیز کردم، دستامو باز کرد، گفت برو کفشامو بیار پام کن، کفشاشو پاش کردم و چند تا تو گوشی آروم زد و گفت برنامه خواستی مکان اوکی کن، شاید دفعه های بعدی کردمت. پسر خوبی هستی، همینطوری بمون

نوشته: برده