من عصبی، پسر خونسرد (۱)

1399/10/18

روزای عید بود و همه تو شهرستان خونه عمو صادقم بودیم
بزرگ خاندان شمسی
پولش از پارو که چه عرض کنم از خود قایق بالا میرفت
این وسطم دوتا پسر داشت که به عبارتی میشه گفت کون دنیارو پاره کرده بودن.
خسته شده بودم از این عید بدون اتمام
بخاطر کرونا هم که از بیست اسفند اومده بودیم و حالا حالاها قرار بود بمونیم…(اواخر فروردین برگشتیم)
رفته بودم طبقه سوم ویلا و داشتم دهاتمون که زیر پام بود از اینجا رو نگاه میکردم.
واقعا این خونه تو کل دهات تک بود،همه آرزو داشتن جای عمو صادق باشن
اگه بابام زنده بود چقدر خوب میشد
عمو صادق و بابام دوتا از خفن ترین برادرای این دهات بودن
کسی جرعت نداشت بهشون ماستم بگه ولی حیف که مردن فرصت نداد.
ساعت تقریبا یک نصفه شب بود،خسته شده بودم از بی اینترنتی توی این دهات و کار کردن برای این طایفه
که یهو صدای چند تا پسر جوون توی راهرو پیچید
سریع سوییشرتمو کلاهشو انداختم و بندشو کشیدم و پاچه پام رو دادم پایین و توی بالکن وایسادم
وقتی رفتن تو خونه یواشکی از راهرو رفتم پایین که دیدم آرمین(پسر کوچیکه عمو صادق) تو راهرو وایساده.
با دستپاچی بهش گفتم:
+سلام
-سلام،خوبی؟
+مرسی تو خوبی؟کجایی از صبح؟نمیایی نمیایی بعدشم با این اراذل میایی؟
-نگار جان،من تو دهات شیش یا هفت تا رفیق دارم،یه سره هم با اونام،الانم میریم یه دو دیقه بالا میشینیم بعدشم میرن
+آرمان(پسر بزرگه عمو صادق) کجاست؟
-آرمان خوابه
+اون چرا باهاتون نیست؟
-عزیزم آرمان سی سالشه،قرار نیست با من بیست و دو ساله بگرده
+اوکی

  • راستی مگه بهت نگفته بودم این بالا نیا
    +فقط نت اینجا آنتن میده
    -میخوای بری دم دکل؟(دم دکل تو دهات ما یجاییه که نت انتن میده مردم میرن وصل میشن)
    +جدا میبری منو؟
    -من که نه،ولی سوییچ ماشینو بهت میدم خودت برو
    +اگه زدم به یه جایی چی؟
    -زدیم میگم من زدم
    +پس سوییچو بده
    -بیا
    سوار ماشین شدم و راهی شدم
    خیلی تاریک بود،ولی ترسی نداشتم،دهات که خفت گیر نداشت،سگ و گرگ هم که تو ماشین نمیاد
    وقتی به نت وصل شدم و صدای اون همه اعلان یا همون نوتیفیکیشن توی فضای ماشین پخش شد میخواستم از خوشحالی زمینو گاز بزنم.
    تو اینستا و تل و واتساپ یه چرخی زدم و چند تا عکس کص و کون دیدم و حشرم زد بالا
    سایت پورن هابو وا کردم و از اونجایی که به فیلمایی که پورن استار مرد آبشو رو صورت زن میپاچه خوشم میومد یدونه از اون فیلما وا کردم و مشغول خود ارضایی شدم
    چند تا دستمال زیر کصم جا ساز کردم که ماشین آرمین کثیف نشه
    بعد از چند دقیقه آبم اومد و صندلی رو دادم عقب و ولو شدم
    چند تا کیر حواله روزگار کردمو خودمو جمع و جور کردم
    مشغول چرخیدن توی اینستا بودم که صدای برخورد دسته با شیشه اومد
    طوری ترسیدم که نزدیک بود واقعا سکته کنم
    نگاهی به پشت پنجره انداختم و دیدم آرمینه
    قلبم اومد تو دهنم
    درو براش زدم تا سوار شه.
    +این چه کاریه آرمین،ترسیدم
    -قرار بود نیم ساعته بیایی
    +مگه تو گفتی؟
    -من نگفتم،خودت باید میدونستی،اگه از مایی،اگه فامیلیت شمسیه باید رعایت کنی
    +فاک یو بابا،همون حرفای همیشگی،ولم کنید ترخدا
    -احمق من دارم باهات شوخی میکنم،گوشیت در دسترس نبود اومدم ببینم چته
    +من گوشیم در دسترسه از اون موقع هم تو نتم
    گوشیشو دراورد،شمارمو گرفت و گفت مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد
    که یهو یادم اومد آرمین شماره قبلیمو داره،قهقه زدمو گفتم این خطم خاموشه،با خط جدیدم یه تک برات میندازم
    -نیازی نیست،من بچه ها منتظرمن باید برم،راستی این جا جای این کارا نیست دانلود کن بیا خونه کارتو انجام بده
    لبخند تحقیر آمیزی زدو رفت.
    یکم استرس گرفتم
    ولی خیالم راحت بود که به کسی نمیگه
    انقدر بیخیال بود و دنیا براش مهم نبود که بخواد به کسی بگه
    ولی از این حجم از بیخیالیش یکم حرصم گرفت
    ماشینو روشن کردم و رفتم خونه
    توی اتاق خوابیده بودم
    طاقت نیاوردم
    رفتم تو بالکن طبقه دوم
    صدای باز شدن در حیاط اومد
    آرمین بود
    نگاهی بهم انداخت،با دست بهش اشاره کردم بیاد بالا
    اومد بالا و سلام علیک کرد
    +خیالم راحت باشه؟
    -به کسی نمیگم نترس،اصن خیلی مسخرس بخوام بگم
    +دمت گرم
    -نگار
    +جانم
    -میگم شرمنده من امشب یه خورده اذیتت کردم،بچه ها رفتن
    سوم کسی نیست،اگه میخوای پاشو برو اونجا تنهایی بخواب
    +جدا؟
    -آره
    +پیشنهاد خوبی بود،کاری نداری؟
    -شب بخیر
    ادامه دارد…

نوشته: نگار


👍 2
👎 7
14201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

785357
2021-01-08 01:11:48 +0330 +0330

شما عکس کوسو کون میبینید حشری میشید؟ میگم آقا نگار از وقتی قصابی رو بستین خبری ازتون نیست!! میگفتن یکیو نفله کردین رفتین حبس! حالتون رو از نوچه ها میپرسیدیم!! 😁

5 ❤️

785384
2021-01-08 03:41:21 +0330 +0330

😂

1 ❤️

785477
2021-01-08 20:40:52 +0330 +0330

برا قسمت اول خیلی کوتاه بود و خیلی تو خماری گزاشتی دیس

0 ❤️




آخرین بازدیدها