وقتی ۷ سالم بود یه مغازه روبه روی خونمون بود که به نظر آدم مهربونی میومد ولی یه بار که رفته بودم خرید کنم منو برد پشت پیشخوان و سینه هامو وسط پامو چنگ زد از اون روز ازش میترسیدم و دیگه با وجود اصرار های مامانم نرفتم خرید ولی یه جورایی خوشم میومد با خودم ور برم و گاهی وقتا با مهره های شطرنج و اسباب بازی هام کسمو دستکاری میکردم وقتی ۹ سالم شد دخترخاله م روش جدیدی بهم یاد داد میگفت اگه کستو بگیری زیر شیر حموم که با فشار آب روش بریزه خیلی خوبه اون روز امتحان کردم و زیر شیر نشستم برای اولین بار لذت بردم و شروع کردم به مالش سینه هام و یهو بدنم لرزید و خودمو عقب کشیدم بعد از اون منی که به زور هفته ای یه بار حموم میکردم هر روز میرفتم حموم و خودارضایی میکردم البته بعضی شبا با دخترخاله م همدیگه رو دستمالی میکردیم و من کسمو از پش به کونش میمالیدم و اونم بعد همین کارو میکرد وقتایی که مامانم اینا خونه نبودن فیلمای سکسی بابامو پلی میکردم و همزمان کس و سینه هامو میمالیدم واسه همینم وقتی به سن ۱۱ سالگی رسیدم سینه هام خیلی بزرگ شدن و مجبور شدم سوتین ببندم تازه پریودمم همون سال بود که واسه یه دختر روستایی اون زمان ما خیلی زود بود بیشترین لذتم زیر دوش بود خیلی باحال بود وقتی ۱۴ سالم بود از مدرسه که برگشتم نزدیکای ظهر بود یه پسر که قبلا باهاش بازی میکردم منو برد باغشون کیفمو زمین گذاشت و با هم رفتیم تا انجیر بکنیم اما وقتی که دستمو دراز کردم انجیر بردارم از پشت کونمو چنگ زد و بهم چسبید سفتی کیرشو روی کونم حس میکردم همزمان یه دستشو روی شکمم و دست دیگه شو روی کسم گذاشت همزمان خودشو عقب جلو میکرد صدای نفسهاش حالمو یه جوری کرد منم سینه هامو مالیدم اولین بار بود که با دستای یه پسر داشتم حال میکردم منو برگردوند و کیرشو توی دستم گذاشت یه کیر کوچیک و قرمز که راست شده بود یکم بادستم مالشش دادم منو نشوند گفت که بکنمش توی دهنم چندشم شد و گفتم نه اینکارو نمیکنم ولی خودش منو نشوند و سرمو چسبوند به خودش و کیرشو توی دهنم گذاشت دستش پشت سرم بود محکم خودشو بهم میکوبید عقم گرفته بود و مدام عوق میزدم که یهو کیرشو درآورد و بلندم کرد شلوارمو تا نصفه پایین آورد یکم خجالت کشیدم و پاهامو به هم چسبوندم منو برعکس کرد و حالت سجده نشستم کیرشو با آب کسم خیس کرد محکم توی کونم فرو برد جیغ خفه ای زدم چندین بار محکم خودشو بهم کوبید تا اینکه ارضا شد و آبشو داخل کونم حس کردم بی حال روم افتاد کونم میسوخت از خودم جداش کردم و به سرعت شلوارمو پوشیدم و کیفمو برداشتم میدونستم سوال جوابای مامانم شروع میشه که چرا دیر برگشتم به خونه که رسیدم طبق معمول غرغراشو شنیدم بیچاره شلوار خونیمو که دید فک کرد پریود شدم و گفت هفته ی پیش تموم شد چرا دوباره شدی منم الکی گفتم استرس امتحانامو دارم اونم بیخیال شد و رفت روزهای بعد خودم میرفتم باغشون که باهام ور بره و کونم بذاره کم کم اونم یاد گرفت که با انگشتش کسمو بمالونه تا بلرزم و ارضا بشم یه روز توی یه فیلم دیدم که پسره با زبونش کس دختره رو لیس میزد و میمکید منم رفتم و بهش گفتم روی زمین دراز کشیدم و شلوارمو درآورد و پاهامو روی شونه هاش گذاشتو شروع کرد به لیس زدم منم ناخوداگاه کونمو بالا پایین میکردم و آه میگفتم وقتی شروع کرد به محکم مک زدن ناله و جیغ میزدم از لذت که یهو بدنم لرزید ولی انگار جری تر شد و محکم تر مک زد بدنم اینقد لرزید که بی حال شدم ولم کرد و منو برگردوند و روی دراز کشید کیرش مثل سنگ شده بود محکم کردش تو کونم اینقد بی حال بودم که نمیتونستم جیغ بزنم فقط ناله میکردم صدای ناله هاش برام لذت بخش بود بعد از یکسال ما از اون روستا رفتیم و اولین دوست پسرمو از دست دادم خیلی ناراحت بودم اما توی شهر جدید یه فیلم فروشی پیدا کردم ۱۶ سالم بود پسره فیلماشو نصف قیمت بهم میداد بعد از یکی دوماه بهم پیشنهاد دوستی داد باهاش دوست شدم چون عاشق فیلم بودم اونم سکسی ترینارو بهم میداد وقتی گوشی خریدم شماره مو بهش دادم بعضی شبا پیام میداد و میگفت ممه هات حتماخیلی سفیدن دلم میخواد ممه هاتو بچلونم یا میگفتم دلم میخواد کونتو چنگ بزنم منم با این پیاما دستمو توی شرتم میبردم و خودارضایی میکردم یه روز پیشنهاد داد که از مدرسه برگشتم حدود ساعت ۱ و نیم برم مغازه ش منم رفتم درو قفل کرد و باهم رفتیم توی انبارش که یه اتاقک کوچولو بود یه تلوزیون کوچیک و یه دستگاه دی وی دی داشت یه فیلم گذاشت که ببینیم کنار هم نشستیم کم کم مقنعه و مانتومو درآورد یه سوتین و شورت صورتی پوشیده بودم خودمو به بیخیالی زدم و فیلمو نگاه کردم اونم روشو سمت تلوزیون کرد ولی یه دستشو توی سوتینم برد و شروع کرد به مالش نوک سینه م آه خفیفی از لبم خارج شد گفت جووون و به سمتم خم شد سوتینمو پایین برد و سینه هامو از بالاش بیرون آورد و با زبونش نوک سینه هامو خیس میکرد. کم کم شروع کرد به مکیدن نوک سینه هام منو به پشت خوابوند و روی شکمم نشست تا دسترسی بیشتری به سینه هام داشته باشه کسم از هیجان داشت میترکید آه میکشیدم از رو شکمم کنار رفت و شلوارمو درآورد جوونم به این تن سفیدت و کس قلمبه ت تپلی من شلوار خودشم درآورد و روم خیمه زد شروع کرد به لیس زدن کسم از روی شورت دیگه داشتم آتیش میگر فتم گفتم شورتمو در بیار توروخدا شورتمو درآورد و مک محکمی به کسم زد دوتا دستشو دور رونام گذاشته بود محکم سرشو میچرخوند و کسمم با لباش تکون میخورد ناله ی بلندی کردم و لرزیدم ای جووون واسه لرزیدنت خوشگل من صداش از شهوت میلرزید کیر سفت شده شو با دستش مالید و گفت به شکم دراز بکش برعکس شدم که کیر بزرگ و سفتشو وارد کونم کرد کیر دوست پسر قبلیم کجا و این کجا به معنای واقعی جرم داد محکم منو گرفت و خودش نشت و منو روی کیرش نشوند محکم منو با دستاش بالا پایین میکرد اشکام دراومد نمیدونم چقد طول کشید ولی واقعا دردناک بود هجوم آبشو توی کونم حس کردم دستاش شل شد و کیرش کوچیک شد از روش بلند شدم و لباسامو پوشیدم و رفتم خونه چند وقت یه بار میرفتم فیلم فروشی و بکن بکن راه مینداختیم ولی بعدش توی سن ۱۸ سالگی شوهرم دادن و مجبور شدم بی عشق با یه مرد که ۱۰ سال از خودم بزرگتر بود ازدواج کنم در کل خواستم بگم حواستون به بچه هاتون باشه تمام این بدبختیا بخاطر همون مرد کثافت بود که شهوتو توی ۷ سالگی در من بیدار کرد این داستان زندگیم بود لطفا توهین نکنید من واقعا آسیب دیدم بعد از اون اتفاق

نوشته: zahra