سلام میخوام از عشق و خیانتی که بهم شد بگم
من اسمم محمد هست[fake] و این داستان برا تقریبن 2 سال پیش هست که عشقم بهم خیانت کرد
داستان از اینجا شروع شد که من وقتی 17 سالم بود توی یکی از خیابونای شلوغ تهران چشمم به لبخند ملیحِش افتاد
معنای عشق در یک نگاه رو اونموقع فهمیدم
بعد از یزره پرس و جو آدرسش رو نوشتم توی کاغذ و گذاشتم توی جیبم
راستش پول نداشتم و خجالت میکشیدم برم پیشش بی پول
حدود 2 هفته طول کشید که با دست پر رفتم سراغش
یه گوشه توی مغازه گیرش آوردم بهش گفتم خیلی وقته ازت خوشم اومده میتونیم دوستای خوبی برای هم باشیم؟
اون فقد تو چشمام نگاه کرد و یه لبخند زد فهمیدم که راضیه خودشم
یه مدت که حسابی با هم دوست شده بودیم قرار شد مامانم اینا برن شمال ویلامون
بهترین موقعیت بود که من و عشقم خلوت کنیم با هم
راستش از موضوع عشقم فقد برادر کوچیکم که 4سالش بود خبر داشت و خجالت میکشیدم توی اون سن به بقیه بگم
حسابی با داداشم دوست شده بود البته و داداشمم خیلی دوسش داشت
خلاصه مامان اینا من و داداشمو خونه تنها گذاشتن و رفتن
کلی برنامه چیدم که وقتی برادرم خوابش برد عشقم رو بیارم
ساعت 11بود که داداشم[سیاوش] خوابید و من عشقمو آوردم توی اتاق
بدن سفید و توپولی داشت و من عاشق هیکلش بودم فقد قدش کوتاه بود که سفیدیش جبران میکرد این قضیه رو
به قدری نرم بود که دست میکشیدم روی بدنش خاصیت ارتجاعی داشت و فرو میرفت
از فرصت استفاده کردم و سفت بغلش کردم/سفته سفت سفت
اول از لباش شروع کردم به بوسیدم
بهش گفتم برا شیطونی حاضری؟
باز هم با سکوتش و لبخندش و نگاه زیباش روبرو شدم
بهش گفتم لامصب عاشقتم و اون باز هم لبخندش رو بهم نشون داد, این لبخندش آدمو دیوونه میکرد
من دست کردم زیر لباسش و سینه ی نرمش رو مالیدم
یه نگاهی هم کردم بهش
سفیده سفید بود
شلوار نداشتش و دست رو باسنش کشیدم
اوفففففففففف قربون اون موهای سفید و بور بشم من
کیرمو گذاشتم لای پاش و شروع کردم به عقب چلو کردن
انقدر عقب جلو کردم لای پاش که یهو دیدم داره آبم میاد
ازش پرسیدم بریزم رو سینه هات؟
اون منو نگاه کرد و لبخند همیشگی
باورم نمیشد ! من؟! سکس؟! با عشقم؟!
نه من که پسر خوبی بودم آخه چرا؟!
اول ناراحت شدم ولی بععد گفتم عشقمه خب عیبی نداره
سینش رو وبا دسمال کاغذی تمیز کردم و لباسش رو پوشوندم وقول دادم فرداش با هم بریم حموم
بغلش کردم و پتو رو رومون کشیدم و خوابیدیم
ساعت حدود 5 بودکه از خواب پریدم دیدم عشقم بغلم نیست
چشمام رو که کامل باز کردم دیدم روی زمین افتاده روش و . . .
وای خدا دنیا روی سرم خراب شد
چطور ممکنه؟
عشقه من توی اتاق خواب خودم داشت بهم خیانت میکرد
منم سرش داد زدم به طووری که داداشم پرید از خواب
دست عشقمو گرفتم اشک تو چشام حمع شده بود
بهش گفتم این بود جوابه اونهمه عشق؟
یه نگاهی بهم کرد و سکوت و لبخنده معروفش
ترو خدا عاشق نشید این شاسخینا همشون بی وفا هستن تا میخوابی از تخت میوفتن رو بقیه ی عروسکلتون
هیچی دیگه منم گذاشتمش توی کمد و دیگه باهاش کاری نداشتم
فش ندید فقد (((((((=
نوشته: آقای خوب
جوک بود، دیگه ننویس . . . . . . . . . . . . . . .
ببین کوچولو. خوب نیست که یک بچه دبستانی تو این سن و سال جلق بزنه. برو کتابهای حسنی رو بخون و شعرهای قشنگش رو حفظ کن که وقتی برات جشن تولدت میگیرن بخونی و بقیه برات دست بزنن. آفرین، جیش، بوس، کپه، لالا.
حسنی نگو یه جَلقَکی
پول میریزه تو قـُلکی
باباش خیلی دوسش داره
هم لوسه هم قِل قِلکی (قل قلکی=منظور همون غلغلکی است)
من تا اونجا خوندم كه پدر مادر كسخلت تو و يه بچه چهار ساله رو گذاشتن و رفتن مسافرت…!!
كامنتاى بچه ها باعث شد بقيشه م بخونم
هر آنكس كو ندارد نشان از پدر…
سوژه ات هر چي بود ، اي بد نبود. با مزه بود . يعني جديد بود. فقط غلط املايي هاتو چي كار كنم الان؟؟؟؟؟ بابا ديگه شورشو در آوردين . زبون مادريتون داره نابود مي شه . كاش همونقدر كه براي خليج فارس یقه پاره می کنین ، برای حفظ زبان مملکتتون هم غیرت داشتین.
بابا ايول دمت گرم منكه حال كردم از داستانت سايت و تركوندنى ادامه بده الان كه دارم مينويسم هنوز ميخندم خوب از طرف من شاسخينو ببوس وباهاشم اشتى كن مطمعنم هنوز دوست داره باور كن.
کی شاسکولو کرد که داد کشیدی داداشی بیدار بشه مگه تخمتو کشیدن اونجوری دادزدی ؟ !ای کیرهمون عروسک گندهه تو کون شاسخین خانومت بره که ایندفعه از عشقش یه جوری داد بزنی که کونت بدره بجنس لانتوری کوچولوی کون طالبی
سلام دوستان شهوانی،كاری به این داستان ندارم هرچندمزخرف بود،اما خداوكیلی چراتمام دوستیها وعشقها همش به سكس ختم میشه چرا یكی ازاین دوستیها وعشقها پاك نیستن چی میشه دوستی وعشق به سكس ختم نشه؟معلوم میشه اصلا عشق وعلاقه ها واقعی نیستن بخصوص ما پسرا خیلی بی وفا هستیم وسرمنشأ تمام طلاقها وخیانتها وبدبختی دختران ما پسرا هستیم كه زندگی را درسكس خلاصه كردیم درصورتی كه سكس مزخرف ترین لذت زندگی است،امیدوارم روزی برسه تمام عشق وعلاقه ها پاك باشن وبه ازدواج وزندگی موفق برسن وسكس نامرداز زندگی ما بره،فقط بعداز ازدواج سكس باشه آنم سكس عاشقانه با لذت توأم برای زوجین
یکی به من توضیح بده کی کیو کرد کی به کی خیانت کرد الان باید مغ بزنم یا گریه کنم یا داستان پند آموز بود؟؟؟؟؟؟؟
اي بابا گروه سني الف شروع به داستان نويسي كردن.