اولین تجربه بردگی با بانوی افغان (۳)

1401/03/13

...قسمت قبل

ببخشید بابت تاخیر
توی همین سایت با یه زن آشنا شدم که گفتن حق ندارم دیگه بیام توی سایت و الان کات کرد باهام که بعدا داستانشو میذارم
من با اسم besarake barde فعالم
توی قسمتای قبل از آشناییم با زنای افغانی و برده شدنم گفتم
ادامه میدم
توی اتاق خوابیده بودم که با لگد رویا خانوم توی تخمام بیدار شدم
رفت توی سالن
چند دیقه بعدمریم خانوم صدام کرد
_سگهههه بدو بیا ببینم
رفتم بیرون
تعحب کردم
چهارتا صندلی گذاشته بودن دور تا دور و وسطش خالی بود
گفت بیا بتمرگ این وسط ببینم
رفتم اون وسط
_دراز بکش بی ناموسه حرومزاده
دراز کشیدم
یه توف انداخت توی صورتم
گفت ببین میخوایم بهت حال بدیم
یه قرص داد بهم گفت این قرص ویگراست بخور ببینم
قرصو انداختم توی دهنم و یه لیوان داد دستم
بو میداد
خوردم ولی نزدیک بود بالا بیارم
بلند خندیدن و گفت آفرین با شاش من قرصو خوردی
بعدم یه اسپری زد زیر تخمام و بی حسش کرد
گفت:
_ببین سگه انقدر جق میزنی تا آبت بیاد بعدش جایزه داری
شروع کردن بهم فحش دادن و تو سرم زدن و توی تخمام زدن و توف کردن توی صورتم
منم هررروی جق میزدم به جایی نمیرسیدم
رویا خانوم گفت اییی باباااا این مادر سگ که آبش نمیادددد
محکم موهامو کشید بلندم کرد برد دنبال خودش توی دسشویی
هلم داد کف دسشویی و اومد تو و درو بست
یواش بهم گفت ببین بی ناموس
اینا میخواند ردت کنند بری ولی من عمرا نمیذارم بری پس وقتی حرف از رفتنت شد و بهت گفتن برو تو التماس کن و بگو بذارید بمونم بعدم من باهات شرط میکنم برای موندن و توام قبول میکنی و میمون
حله؟
گفتم چشم سرورم
یکی محکم زد تو دهنم و گفت خفههههه شوووو باید فقط وق وق کنی و حق حرف زدن نداری
واق واق کردم براش یه تو کرد تو دهنمو همونحوری میهامو کشید برد بیرون
یکم کتکم زدو ادامه دادند کارشونو
دیگه دستم درد گرفته بود و کیرمم گاییده شده بود
با هر بدبختی بود آبم اومد ریخت رو شکمم
مریم خانوم گفت
_آخییییی…سگمو ببیییین…دودولش آب داشت بازم.دستشو کشید تو آبا و کردشون توی دهنم دوباره
با کلی کراهت خوردمشون
یکم دیگه فحشم دادن و تحقیرم کردند
بعد مریم خانوم گفت خب برا اولین شبه بردگیت کافیه
بلندشو بپوش و برو گمشو خونتون
راستش میخواستم فرار کنم و برم که رویا زیر چشمی بهم نگاه کردو از ترس نمیدونستم چیکار کنم
+خواهش میکنم بذارید تا صبح بمونم
_عه…رو حرف من زر زدی عوضی؟ گمشو برو بیرون خونه ببینم
+التماس میکنم سرورم بذارید بردگیتونو بکنم
_مادر جنده گمشو برو بسه دیگه حوصلتو نداریم و کافیه دیگه برای ما
+پریدم روی پاهاشو گفتم خواهش میکنم ملکه بذارید بمونم
رویا بلند شد گفت خب وقتی میخواد بمونه بذارید بمونه
ولی یه شرررط داره سگه
ببین
هر کاری بهت گفتم میکنی
_چشم سرورم
رفت توی اتاق
مریم نشست جلوم با تاسف نگاهم کردو گفت
+خاااک بر سرت من میخواستم شب اول بردگیت به این روز نیفتی و خدا میدونه رویا چیکااارت داره من جای تو بودم فرار میکردم ولی حالا دیگه رحمی در کار نیستو خودم بیچارت میکنم حالا که تنت میخاره
قلادمو کشوند برد تو توالت و گفت بچه ها بیاید
ناهید و زهرا خانومم اومدن به ترتیب شاشیدن رو هیکلم و رفتن
ناهید گفت من که کافیه برامو کاریش ندارم دیگه
رفتن بیرون توالت
صدای خشن رویا اومد
+بیا بیرون سگه
دوییدم رفتم بیرون دیدم وااااای
یه بادمجون خیلی کلفت دستشه
+قمبل کن ببینم سوراخ کونت تا کجا جا داره
داگی شدم
جوری بادمجونو فرو کرد توی کونم که از درد فرار کردم گوشهی خونه و به خودم میپیچیدم
بلند بلند قه قهه میزدن و میخندیدن‌
اومد بالا سرم و گفت دیگه تکرار نشه
من که ازدرد گاییده شده بودم کلی التماس کردم بهش ولی کر شده بود
توی گوشه یه دیوار خفتم کرد و زهرا و مریم اومدن نگهم داشتن و مریم گفت: اولش مادرت گاییده میشه بعدش خوب میشه تو قراره سگ کونی ما بشی و ما گشاد دوست داریم
یه توف انداخت رو کونمو گفت بکنتوش
رویا گفت داد بزنی میکککشمت
با زور کردش تو کونم داشتم جر میخوردم و میخواستم داد بزنم که دهنمو گرفت
یکم تو و بیرونش کرد
برام عادی تر شد
یکم آروم شدم
گفت دیدی؟؟؟
تموم شد
مریم شروع کرد با سینه هام بازی کردن
شق کردم دوباره
گفت ببین چه لذتی داره سگ بودن
رویا خانوو گفت بلندشو بریم تو حموم کارت دارم
رفتیم اونجا به کمر دراز کشیدم
نشست روم رید کیرم
میییخندید ‌‌گفت خب حالا جق بزن حرومی
چندشم میشد
دوش آب سردو باز کرد گرفت به سینم
نفسم بند اومده بود
به زور با کلی عن جق زدم و آبم یکم اومد

بدنم سر شده بود
گفت تاحالا با عن یه افغانی جق زده بودی در به در؟😂😂😂😂
حسابی تحقیر شده بودم که یکم کتکم زد دوباره
و بیخیال شد
گفت خودتو بشور بیا بیرون ببینم
انجام دادمو رفتم بیرون
انگار که آروم شده بودن همه
مریم گفت بشین پیشم
رفتم پایین مبل نشستم یکم نوازشم کرد و گفت
+ببین سگه …الان خوبه…فهمیدی چیه برنامت…آفرین سگ خوبی بودی…رویا یکم خشنه و تا مادرتو نگاد آروم نمیشه الانم راضیه ازت
خب بگو ببینم سگه من
تاحالا توی فامیلت خواستی سگ کسی باشی؟
_بله سرورم
+کی حیوون؟
_دختر عمم
+عکسشو داری؟
-روی پروفایلش هست
رفت روی پروفایلش دیدش و گفت حق داری خوب اربابیه
شمارشو برداشت و گفت من میتونم کمکت کنم که یه سگ مطیع باشی
حالا برو لباساتو بپوش و برو هروقت زنگت زدم میدویی میاس
رفتم لباسامو بردارم دیدم رویا اومد شورتمو برداشت و یه شورت زنونه با سوتین داد بهم
گفت اینارو میپوشی و بعد روش لباساتو میپوشی و میری
یکم نگاهش کردم و با چشمام التماس کردم

گفت ببین حیوون تا باز کتک نخوردی کاری که گفتمو میکنی
چشم ارباب
پوشیدمشون و لباسامو پوشیدم و بیرونم کردن
رفتم سوار ماشین شدم و رفتم به سمت خونه
توی راه همش درگیر بودم که شماره هارو چیکار دارند
فیلمامو چیکار میکنند
ولی واقعا حس بردگیم ارضا شده بود و راضی بودم
حس درد توی کنم و ذرد بدنم بود
رسیدم خونه یه نیم ساعتی بود تو اتاق یودم که مریم خانوم زنگ زد گفت ببین سگه من
تو قراره زن پوش ما بشی
اولین فرصت میری یه دست لباس زنونه میخری با همین شورت و سویتین میذاری دم دست وقتی خواستیمت میپوشی میای
_چشم سرورم
+خب برو گمشو بخواب و اگه دختر عمت زنگت زد مطمعن باش در جریان همه چیز قرار داره و قطع کرد
من دلم ریخت
دراز کشیدمو داشتم به عواقب عجیب و غریبش فکر میکردم که خوابم برد
صبح که بیدار شدم گوشیمو برداشتم چک کردم طبق معمول
چنتا پیام روی گوشیم بود🥺🥺❤️…

ادامه...
نوشته: فرهاد برده


👍 20
👎 2
42001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

877375
2022-06-03 01:03:27 +0430 +0430

من حس میکنم جفنگ بود یا واقعا همینطور بود؟! 😕

4 ❤️

877448
2022-06-03 08:25:06 +0430 +0430

ادامه بده حتما، فقط زود به زود بفرست

4 ❤️

877533
2022-06-04 01:41:52 +0430 +0430

خاک بر سر بهتر نیست بری پیش روانپزشکی چیزی
آخه ابله کی دوست داره فحش تحقیر کتک شاش و گوه دیگران
فقط کسی که مشکل روانی داره
نتیجه گیری اخلاقی
دل نوشته های یک افغان که چندتا زن ایرانی مادرش گاییدن حالا میخواد تلافی کنه اینجوری انتقام بگیرد

1 ❤️

877550
2022-06-04 02:27:05 +0430 +0430

زود زود یزارررر

2 ❤️

877609
2022-06-04 10:26:24 +0430 +0430

برده ها متوجه میشن که چقدر لذت داره این حقارت

2 ❤️

877804
2022-06-05 09:19:36 +0430 +0430

نظراتتون خیلی کمه🥺

0 ❤️

877805
2022-06-05 09:21:28 +0430 +0430

داستان نوشتم براتون هلو
اونوقت شماها نظر نمیدین؟

2 ❤️

882042
2022-06-28 16:28:00 +0430 +0430

ادامه بده عالیه

2 ❤️

882043
2022-06-28 16:29:44 +0430 +0430

ادامه بده! عالی! فقط زود بفرست

2 ❤️

883956
2022-07-09 05:35:39 +0430 +0430

ملسی بابت داستانت،خوجل بود فقط تولوخدا زودی ادامشو بذار دیگه🙏😢

1 ❤️

883957
2022-07-09 05:45:04 +0430 +0430

دوستانی که میان کامنت میذارن و قضاوت و توهین میکنن رو اصلا درک نمیکنم،آخه اگه خوشتون نمیاد خب نخونین کسی که مجبورتون نکرده
به نظر من اینجور افراد شبیه حکومتای دیکتاتوری هستن که میگن فقط باید مثه ما فکر و رفتار کنی و جوری زندگی کنی که ما دوس داریم و طبق میل ما باشه
لطفا به نظرات و عقاید و احساسات همدیگه احترام بذارین و اگه کسی مطابق میل شما نبود ،اگه نمیتونین درکش کنین لااقل بدون توهین کردن و با حفظ احترام ازش دوری کنین

1 ❤️

884651
2022-07-13 01:08:00 +0430 +0430

من درک نمیکنم این سیستم رو. ولی وقتی تجسم میکنم این زن ها رو اگر من جای شما اونجا بودم قطعا یه ادم کش از اب در میومدم. این دستان بردگی رو باید از یه روانپزشک پرسید. که اصلا دلستانش چیه. چون یه ادم نرمال با روان نرمال عمرا نمیتونه همچین کارایی بکنه

0 ❤️

886661
2022-07-23 17:58:15 +0430 +0430

احتمالا اون دوتا خانوم مارچینی یا لمجیری نبودند؟

0 ❤️

895834
2022-09-18 01:00:30 +0430 +0430

برو خارتو گاییدم وقتماره گرفتی

0 ❤️

961561
2023-12-10 12:03:02 +0330 +0330

ا

0 ❤️

961562
2023-12-10 12:07:36 +0330 +0330

خیلی تجربه دارک و زیبایی داشتی واقعا خوب تعریف کردی.
میس افغانی خیلی می‌تونه جذاب و پر قدرت باشه .
این که تو تعریف کردی آرزوی هر برده خانمی هست که اینطوری تحت شکنجه و فشار بزارنش…
منم آرزومه یک ارباب خانم قدرتمند و خشن نصیبم بشه!

0 ❤️