سلام خدمت همه دوستان

اول خیلی خلاصه خانومم رو معرفی کنم ( مینا ۲۹ ساله سینه های ۸۵ کون بزرگ نسبت به هیکلش و رنگ بدن سفید)

من و خانومم قصد مسافرت داشتیم بریم شمال کشور ،به مینا گفتم ما که میخواییم بریم خوش بگذرونیم یکمی هم شیطونی کنیم تو مسافرت
مینا هم که پایه اینجور کاراست و از خداش بود که انجام بدیم.

راه افتادیم تو اتوبان بودیم دستمو گذاشتم روی پاهای مینا میمالیدم اروم اروم بعد رفتم سراغ سینه هاش سوتین زده بود راحت دستم نمیرسید به سینه های خوشگلش گفتم دربیار دیگه سوتین رو ،تو ماشین دراورد و منم از روی پیراهنش میمالیدم نرم و عالی بود ،یکم مالیدم و دستمو از تو شلوارش کردم تو،کوسشو میمالیدم دیدم ابش راه افتاده گفتم ابت اومده ک گفت اره کامل خیسم کردی دیوث (البته حواسم به رانندگی بود ولی سخت بود دیگه اتوبانم زیاد شلوغ نبود ولی بازم کار خطرناکی بود کارم،ولی واقعا هیچ جا نمیشه مینا باشه و ادم هوسی نشه)

ما رسیدیم و به مینا گفتم خیسم هستی یکم شیطونی کنیم
گفتم لباس خطرناک بپوش بریم بازار ببینیم مردا رو چیکار میکنی ،گفتم فقط سوتین نپوش که جذاب تر باشه
شروع کرد لباسا رو یکی یکی بپوشه شورت از قصد نپوشید یه شلوار کشی قرمز داشت که از وسط باسنش خط داشت قشنگ لپ های کونش از هم جدا میشد و کامل تو چشم بود بعد بالا تنه یه لباس توری مشکی پوشید که نمیپوشید بهتر بود و در اخر روش مانتو کوتاه سفید جلو باز پوشید ولی جلوش رو با دست گرفت گفت اگر لازم باشه خودم به موقع باز میکنم ببینن
واقعا یه تیپی زد ک خودم راست کردم و یکم خیس شدم اخه خیلی خوب بود

رفتیم سمت بازار خیلی شلوغ نبود ولی ادم زیاد بود هر کسی مینا رو میدید میخ مینا میشد حتی کسانی که با همسرشون بودن بیشتر شلوار مینا رو نگاه میکردن و کونش رو اخه با اون شلوار قرمز واقعا حشری کننده بود همینطور مغازه ها رو نگاه میکردیم و میرفتیم یهو دیدم از روبرو یه پسره انگار چشماش ۴ تا شده همچین نگاه میکرد سمت ما با تعجب بغلمو نگاه کردم دیدم مینا جلو مانتوشو باز گذاشته سفیدی بدنش از لای لباس توری کامل از دور نمایان بود بهش گفتم مینا پسره رو کشتی،گفت اره دیدم تنهاست گفتم یکم اذیتش کنم بعد جلو مانتو رو بست و پسره از کنار ما که رد شد انگار اب از لب و لوچه اش راه افتاده و هنگ بود برگشتم دیدم برگشته داره از پشت مینا رو دید میزنه

بعد مینا گفت بریم یه مغازه یه مانتو پرو کنم
گفتم هر مغازه ای که میپسندی بریم ببینم چیکار میکنی
یه مغازه بود فروشنده ش یه اقا بود رفتیم داخل اول مینا سلام و خسته نباشی کرد منم فقط سلام کردم مینا رفت سراغ چنتا مانتو دیدم فروشنده از پشت داره کون مینا رو با نگاهش میخوره (من با مینا میرم خرید خودم یجا وایمیستم مینا خودش میره کامل با حوصله میگرده همه کارا رو میبینه)فروشنده هم پشت مینا راه افتاده بود و با فاصله کم ازش میرفت

مینا ۳ تا مانتو انتخاب کرد که بره تن بزنه موقع برگشت از ته مغازه که مانتوها دستش بود دیدم جلو مانتوش باز گذاشته از دور عالی بود اون بنده خدا حق داشت کامل زوم کرده بود رو مینا ولی فروشنده فکر میکنم ندیده بود چون پشت مینا داشت میومد فکر میکرد هرچی هست تو کونشه ولی جلو رو ندیده بود

مینا رفت تو اتاق پرو تا مانتو رو تن بزنه پوشید اومد بیرون کف کردم از مانتو خودشم کوتاه تر بود کونش کامل بیرون بود فروشنده کیف میکرد و هی تعریف میکرد که چقد بهتون میاد و کار خوبیه از همین تعارف های فروشنده ها ولی مشخص بود داره کیف میکنه کیرشم باد کرده بود از روشلوار مشخص بود مینا رفت بعدی رو بپوشه در پرو رو از قصد باز گذاشت فروشنده دیگه دید مینا از زیر توری تنشه تازه فهمید همه چی این جلوعه

منم کیف میکردم از اینکه یکی داره راست میکنه برای مینای خوشگلم
مانتوی بعدیو پوشید بلند بود ولی جلوش کامل باز بود شالشم سرش نکرد اومد بیرون صحنه ی عالی بود واقعا پسره هم از بدن مینا تعریف میکرد که هرچی میپوشید بهتون میاد ،مینا هم میگفت واقعا خوشگله؟ فروشنده میگفت بله خانوم شما واقعا سلیقه تون عالیه و بدنتون هم خوش فرمه به خاطر اون لباس نشسته روتون و مینا هم هی عشوه میومد و تشکر میکردولی پسره چشماش روی نوک سینه ی مینا بود

منم فقط ایستاده بودم و لذت میبردم از دلبری مینا و حس عجیب و جالبی بود واقعا
مینا مانتو اخر هم تن زد و پوشید بازم اومد بیرون دیگه کامل راحت بود با فروشنده میگفت چطوره به نظرتون و اون هم کلی تعریف میکرد و محو مینا شده بود

مینا یه مانتو انتخاب کرد و حساب کردیم و خواستیم بریم پسره گفت این کارت مغازه ست بازم تشریف بیارید و مینا گرفت و اومدیم بیرون به مینا گفتم برای شروع عالی بود گفت یاشار خیس خیس شدم کوسم کیر میخواد

ادامه دارد…

پ.ن:فانتزی های دیگه رو هم اگر استقبال بشه مینویسم
من و مینا عاشق فلشینگ (بدن نمایی) هستیم.

ادامه...

نوشته: Yasharminajan