با سلام خدمت کون کنای دروغین و در کف ماندگان دشته شهوانی
میخوام داستان اولین سکس حلالمو که براش زحمت کشیدمو براتون تعریف کنم
اقا ما تو یه کارگاهی نگهبان بودیم که دقیقا روبروش ایستگاه اتوبوس بود و وقتی میگم ایستگاه اتوبوس یعنی انبوهی از زنان میانسال کس گشاد .خلاصه اینکه مام حرومزاده .خیلی اونجا کس بلند کردیم از بالا سری اون استگاه اتوبوسه اما هیچکدومم نکردم حقیقت بجز یه زنی که به معنای واقعی کلمه حشری بود.قدش حدود ۱۵۵ و لاغر سفید و چهره ای معمولی متمایل ب کیری و سنشم۳۷…منم یه پسر خوشتیپ ۲۲ساله که طعمه ی خوبی واسه اینجور زنام.اقا این زنه مثل ریگ پا میداد تا یروز ما بش شماره دادیمو اونم هنوز جوهر خودکار خشک نشده اس ام اس داد عشقمو اینا کسکش سواد درست حسابیم نداشت همه پیاماش پر غلط املایی…بعد از دو هفته گپ گفت بنا شد ببرمش تو پارک چادر مسافرتی بزنیمو بکنیمش . اینم بگم دویست هزار دادم بابت چادره.اقا ما رفتیم پارک که نگهبان جاکشه پارک گفت اقا چادر زدن ممنوع شده دیگه و هری منم گفتم باو این ننمه بابامم تو بیمارستانه از شهر دور اومدیم گفت نه و دویست هزار تومن مام بگا رفت…تا چند وقت بعد به حول قوه الهی خونمون خالی شدو با کلی ترس بردمش خونمون…اقا خلاصه همین که وارد خونه شد منم کس ندیده و حشری از پشت سفت چسبیدم بش بعدشم گفتم دراز بکش رو دشک(رو همون تشکی که هر شب بش قول دادم یروزی یه کس میارم روت).شروع کردم خوردن گردنش و بعد با کلی التماس لختش کردم داشت ادا تنگا در میوورد.و البته با کلی تلاش پستوناشم در اوردم که خودمم پشیمون شدم.رفتم سمت در اوردن شرتش که دیدم اب کسش جاری شده خاستم کلیتوریسشو بمالونم براش که باز ادا در اوردو گفتم ب کیرم.اما خداییش کس بیمو و بدن تمیزی داشت پاهای باریکو لاغر سفید بیمو که خوراک جر دادنه و کسی کبود رنگ…ما کردیم توش دیدیم اهو نالش شرو شد بعد چندتا تلمبه گفتم بساک و نساکید و باز هم هل دادیم توش تا خواست ابم بیاد ریختمش رو بیکینیش واون هنوز داشت ناله میکرد… منم گفتم سریع بپوش لباساتو که وقت تنگه اونم خداییش دوسم داشت هی قربون صدقم میرفت عین دخترا۲۰ساله…خلاصه روونش کردم بیرونو بعد اون هرچه خاستیم بکنیمش بازم نشد.دعا بکنین برام خونه بیاد دستم باز بکنمش به حق کیرهای کس ندیده…و کلام اخر…هیچ وقت نا امید نشین من وضع مالیم کیریه کیریه ولی بالاخره تونستم کس بکنم و پیشنهادم ب شما اینه که کس کردنیه نه دادنی پس وقتی دیدین یکی داره بتون پا میده مثل بز نیگاش نکنین برین شماره بدین…اگه از ادمای اطرافتون خجالت میکشین به اون لحظه فک کنین که تو داری کس میکنی اونام دارن جق میزنن…یا جق
نوشته: بکنی از دل طبیعت فقر
این خیالیا و تو کفای دشت شهوانی یکی ننتو زمین نزدن پیدر مفعول
درسته کوس ندیدی .اما در عوض مطمئنم حسابی کیر دیدی و کون دادی
طعمه خوبی بودی…!!!واسه کیا…؟؟؟هنوز مزه ای هنوز طعمه تشریف داری اونوقت میای ترشع میکنی …برو جفنگ ننویس
فرج ننه نگهبانی که ندونه کارگاه خالی که بهش دادن به جز زدن کس مشتی میتونه نقش خونه خالی هم ایفا کنه.
داداش، شما خودت رو ناراحت نکن. توی اون ایستگاه مادر تو هم میموند که تو رو پس انداخت. امیدوارم خواهرت و همسر نازت هم بیان توی همون صف جندگی که شما ازش توصیف کردید
و من الله توفیق
اوه اوه نکشیمون گرگ روزگار نکشیمون زرنگ یوقت گیرت نیوفتم اوه اوه خیلی خفنی تو وای وای…
بیچاره اگه زنه حشری بود و مثل ریگ پا میداد خب چرا خودش واست خونه خالی جور نکرد.ای با اعتماد به نفس.
نگارشت قشنگ بود و طنزآلود .امیدوارم کوس توپلی بکنی .چادر مسافرتی تو اگه می فروشی میخرم خخخخخخ
خوب بود افرین
با اینحال عموماندومی از فرق سر تا نوک پاش تو کونت
اولا شما میگن بخاطر اون ایستگاه خیلی خانم بلند میکردین.پس بگفته خودتون چراسکس نمیکردین؟! و بجز یکی که میگین تعریفی هم نداشته!بعدشم میگین حشری بوده پس چطوری ناز میاورده!!! شما که بابت یه چادر200 دادین، چطوری یه سوییت نگرفتین یا یه فاحشه رو ؟!!!
بد نیست قبل از فرستادن داستان یکبار خودتون بخونید ببینید چه اراجیفی دارید تحویل مرردم میدین.