تصادف عجیب و غریب

1402/12/03

سلام خدمت دوستان عزیزم. داستانی که میخوام تعریف کنم، واقعیه. اسمم سعید، مهندس هستم و خجالتی و با حیا. مدتی بود که با همسرم اختلاف داشتیم و زندگیم خیلی سرد شده بود. از سمت من خیلی تمایل جنسی بود ولی اون اجازه نمی‌داد. یک روز که خیلی تو خودم بودم و بسیار ناراحت، برای یک کار اداری تو یک منطقه شلوغ شهر کار داشتم. سر یک چهارراه یک خودرو اومد از بغل مالوند به ماشینم راننده اش خانمی بود حدودا چهل ساله خیلی هول شد. من بدون اینکه پیاده شم اشاره کردم بعد چراغ قرمز بایست اینجا نمیشه بررسی کنیم. بعد چراغ نگه داشتیم و بدون هیچ بحثی گفت مقصرم و هر جور بفرمایید در خدمتم. دیدم خانوم باشخصیتیه مدارک نگرفتم و فقط شماره تلفن ازش گرفتم. ماشینو بردم یکجا نشون دادم گفت با هزینه کمی درست میشه. زنگ زدم بهش گفتم من بردم یک جایی گفته اینقدر هزینش اگه میخواین شما هم ببرین که مطمئن بشین. گفت نه قبوله شماره کارت بدین. سریع واریز کرد و من کلا فراموش کردم. چند دقیقه بعد که رسیدم محل کار دیدم یک پیامک اومده که امیدوارم راضی باشین. گفتم صد در صد راضیم حتی اگه پرداخت هم نمیکردین. گفت از پروفایلت متوجه شدم که مهندس هستین و اگه ممکنه پسرم بیاد برای آشنایی با رشته شما و انتخاب رشته در دانشگاه بعد ادامه داد که آخه تنها امید زندگیمه. من که تا اون لحظه هیچ قضاوتی در موردش نداشتم، سریع پرسیدم چرا تنها امید؟ گفت آخه من مجردم و سالهاست طلاق گرفتم. من که اون روزها خیلی تحت فشار بودم، سریع به ذهنم رسید که این گزینه خوبیه و سر صحبت رو باهاش باز کردم. خلاصه بهتون بگم که سه روز بعد اولین قرارو با سمانه گذاشتم و کمی تو ماشین صحبت کردیم. هفته بعد قرار گذاشتیم با هم بریم رستوران و چون هم من مشکل جا داشتم و هم اون کمی لب گرفتیم و من با سینه و کسش ور رفتم و اونم با کیرم و آبم اومد. من یه دوستی داشتم که ساکن تهران بود اما از یه آپارتمان به عنوان دفتر کارش استفاده می‌کرد خلاصه قرار شد این بار که بره تهران کلیدشو ازش بگیرم و با سمانه خلوت کنم اون هم با کمال میل پذیرفت.
روز قرار من رفتم از رستوران یه غذای چرب و چیلی گرفتم تا تو خونه راحت بخوریم و بعدش با هم حال کنیم. رسیدیم خونه سریع شالشو جدا کرد و با یه تاپی که برجستگی سینه هاش آدمو شهوتی می‌کرد و یه شلوار لی رفتیم تو اتاق خواب. اینم بگم تو مسیر تا تونستم باهاش شوخی های سکسی کردم و با دستام ران و چاک کسشو نوازش کردم. یعنی از لحاظ روحی و جسمی کاملا آماده شده بود. شروع کردم به لب گرفتن ازش در حالت ایستاده خیلی حال میداد و همزمان مرحله به مرحله پیش میرفتم. اول تاپ شو درآوردم بعد سوتینشو سینه هاشو حسابی میخوردم همزمان یه دستم روی یه طرف کونش بود و یه دستمم از زیر شرت و شلوارش کوسشو می‌مالید. شلوارشو درآوردم و اونم شلوار منو در آورد. یه اشاره کردم به کیرم، دو زانو نشست و شروع به ساک زدن کرد. خوب می‌خورد و من که تاخیری زده بودم آبم نمیومد. خوب می‌خورد معلوم بود که خیلی به خوردن کیر علاقه داره. دیگه داشتیم به اوج لذت می‌رسیدیم که من ازش خواستم کاندوم منو بزنه. دوتایی نشستیم روبروی هم و من کیرمو یواش فشار دادم تو کسش کمرشو گرفتم و خوابوندمش رو فرش. آه کوچکی کشید، یکم تلمبه زدم و آبم رو روی شکمش خالی کردم.بعد از اون چند بار دیگه هم سکس کردیم که خیلی خوش گذشت. آدم راز نگهدار و با جنبه ای بود. چند باری هم عصرها اومد محل کارم تو یه شرکت خصوصی و وقتی که کسی نبود با هم عشق بازی و لب می‌گرفتیم و اون هم برام ساک میزد واقعا ساک زن خوب نعمتیه که هر کسی داره باید قدرش رو بدونه

نوشته: سعید


👍 13
👎 12
29201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

972173
2024-02-22 23:28:47 +0330 +0330

خوب بود…

0 ❤️

972176
2024-02-22 23:32:07 +0330 +0330

ولی روایت یه داستان سکسی و واقعی رو نداشت…و خیلی زود به سرانجام رسیدوکلی گویی بود…جذابیت کم…

1 ❤️

972215
2024-02-23 02:57:20 +0330 +0330

کاری به داستان نزارم میشه بگی چه تاخیری بود که از خروس زودتر آبت اومد؟؟؟ شک نکن بخاطر همین طرز سکس کردنت هست که خانمت نمیخواد باهات سکس بکنه نه کاری بلدی نه میتونی طرف را سیر بکنس

2 ❤️

972223
2024-02-23 03:46:10 +0330 +0330

کاندوم زدی رو کیرت بعد آبو رو شکمش خالی کردی؟🙄

0 ❤️

972243
2024-02-23 07:43:50 +0330 +0330

آخرش بردیش خونه یا دفتر کار مجلوق کوس ندیده بدبخت

0 ❤️

972285
2024-02-23 15:48:42 +0330 +0330

آخر پسرش آوردی سرکار یا فقط مادرش گاییدی😂😂😂

1 ❤️

972360
2024-02-24 03:56:13 +0330 +0330

ای بی شرف دروغگویی شارلاتان حق جقو 😁😄

0 ❤️

972384
2024-02-24 08:42:39 +0330 +0330

شالشو جدا کرد خیلی اصطلاح جالبی بود😁😂

0 ❤️