تو ماهی و من ماهی این برکه ی کیری

1396/04/17

سلام دوستان داستان قبلی زیاد موفق نبود چون توش دل نبود اینبار گفتم یه خواطره بگم براتون و یکم بهتر بازگوش کنم
باز تکرار میکنم از اونجا که خواطره است و داستان کسشعر نیست ؛ جذابیت اون داستانایی که میخونیم رو نداره اما من میخام یه خواطره روز مره که برای همه مون یا بعضیامون که فقط برای جغ اینجا نیومدیم??? ، روزمره است، یکم بهتر و جذاب تر بیان کنم.
پارسال بعد عاشورا، پدرم اینا تصمیم میگیرن برن مسافرت و بنده از روی اینکه حس همسویی با خانواده نمیکردم و صرفاً بعلت شق درد فراوان تصمیم گرفتم که بمونم خونه.
به دو دلیل ✌
یک - طوری حال خانواده رو نداشتم که اگه یه روز دیگه صورت شکل ماهشونو میدیدم روحم بالا میاورد
و 2- ارمین دوست کسکشم بهم گفته بود که حاجی یه کس گیر اوردم پایه گروپ!??
نه من عقده گروپ ندارم سکس هام معمولا با دوست دختر فابمه و ازش تعریف نمیکنم اما زمانی که سینگل بودم ، گه مفت زیاد میخردم و کس مفت زیاد میکردم!??
این دختر دوست داشتنی اسمش ماندانا بود برای اینکه نوشتنش با این کیبورد تخمی گوشی سخته میگم مانی جون.
خب مانی جان حدود ده سال با ما اختلاف سن داشت! کوچیکتر بود؟ نههههه حاجی بزرگتر بود???
مانی جان “ممه” داشت! اینطوری میگم که بفهمونم بهتون عزیزان دل اونایی که شما میگین ممه … نه جلو این همه ممه، ممه نیستن.
مانی جان شیکمشو با عمل لیپو یا هر کوفتو زهرماری که بود کوچیک کرده بود و کمرش خیلی خیلی نازک بود (نسبت به کیوووووونش)
مانی جون در گذشته پلنگ بود و از روی تعریفاش میشد فهمید که رورگاری چند خوش و خرم بوده و حال ها میکرده! که نوش جونش گوش بشه به کیوووووونش
عکسای قدیمیشو با دوست گلمون که ازش بیذاریم یعنی اقای تتلو بهمون نشون داد و اون کوتوله ی غمگین یعنی یاس! (خودش بهش گفت کوتوله غمگین من یاس میدوس)
حالا ما چگونه با ایشون اشنا شدیم:
باغ بودیم منو ارمین ، من اعصابم کیری از دست دوست دختر جیگری که تازه پیدا کرده بودم کسخل فکر کرده بود بچه مایم و زور و اینا که واسه تولدم ایفون بخر! منم ریدم بهش و کات کردیم ، من اعصابم کیری ، ارمین هم که بشدت عجیب همزمان با من با فابش کات کرد، اعصابش کیری؛ من یهو گفتم حاجی کیر توش بریم جوج بزنیم!
برای اینکه حواسمون رو به هر قیمتی شده از کس دور کنیم رفتیم غصابی جوجه رو گرفتیم سیخ کردیم کباب کردیم کوفت کردیم.
سپس اندر میان مجلس کیرمان جمعیتی سیخ شد! رو کردم به حاجی گفتم حاجی نه که حال نکنما اما انچنان امروز سینک شدیم با هم ، میترسم کون هم بذاریم اخرش بیا واسه کس “چاره اندیشی” کنیم ، بعد که نظرم با موافقت جمع مواجه شد ( یعنی من و ارمین و کیرامون) نشستیم فکر کردیم که چه کنیم؟ گفتم حاجی یادته گفتی فلان کسی هست که کسی داره فلان؟ گفت اره گفتم کیرم دهنت بیارش بکنیم???
گفت حاجی جدا من مطمئن نیستم گروپ بده! من گفتم عیب نداره نداد، تورو میکنم بعد خندید اما وقتی قیافه منو دید خندش قطع شد!?? هووومممممم???
خب حاجیمون با ماشین رفت منم پی نیازمندی های شام رو گرفتم و جوج های اضافه ظهر رو کباب کردم و تو مای تابه گذاشتم حاجیمون که برگشت با صحنه ی عجیبی مواجه شدم دیدی وقتی خیلی تشنته ای یه لیوان اب چه حسی داره؟ دیدی وقتی داری از گشنگی میمیری یه فلافلی جلوت ببینی چه حسی میشی؟ دیدی وقتی لا کاری یهو ته جیبت تراول پیدا میشه چه حالی میشی؟ من اون حالو داشتم خودمم میدونستم این دختر نمیتونه به این خوبی که چشام میبینه باشه اما خب کیرم چسبیده بود بیخ گلوم و داشت به تیروییدم لگد میزد!
این از جلوم رد شد گفت سلام شیطون!
اااااااا??? سلااااام
خودشو معرفی کرد منم معرفی کردم ارمینم دوباره منو معرفی کرد ! و دوباره اونو معرفی کرد!
دختره یه نگاه به جمعیت ما کرد انگار اومده تو ی جذیره ادم خورا! بعد یه خنده ای کرد و ادامه داد تا ما بهمون برخورد??? و به خودمون اومدیم???
رفتیم تو اتاق نشستیم تعریف کردیم و بگو بخند یهو دیدم دختره لباساشو در اورد و رفت تو اتاق! بعد ارمین رو صدا کرد : ارمین جان عزیزم کمکم میکنی اینو در بیارم؟
چیو در بیاری؟
سوتینمو کس موتور!
مارو میگی؟ انگار به خر پشمک بدی!
یه جلسه فوق سریع تشکیل دادیم :
ارش من اول میرم به دو دلیل✌ (اینطوری کرد جداً و تا مدتها با این ایموجی کلی کسخنده میزدیم) اولاً مهمون منه برم اوکیش کنم که البته اوکی رو گرفته بود پسره خرفت دوماً تو اول بکنی غار میشه حاجی من هیچ جوره ابم نمیاد ؛ لبخند ملیحی زدم و گفتم حرفمو که یادته؟??? اگه بهم نده تورو غار میکنم تا دو هفته رو به باد وایسی صدا سوت بیاد!??
گفت نه حاجی باهاش حرف زدم اما تورو خدا بذار به گا نره؛ حال ندارم برش گردونم تا خونه اگه کیری بازی در بیاره ، من حشریش میکنم بعد که به اهو اوه افتاد یه سرفه میکنم تو بیا کیرو بندا بیرون بده دستش خودش حساب کار میوفته دستش و شروع میکنیم!
من گفتم اوکی برو که داره صدات میکنه ، حاجیمون رفت تو.
منم الکی رفتم ظرفارو شستم و یه گرد گیری کردم بعدش حاجیمون شروع کرد سرفه کردن! منم کیرم خابیده بود عجیب، این تخم به اونیکی میگفت گه نخور ، یه عکس سکسی اوردم بالا با سر تو گوشی رفتم تو استایلم چنان تخمی بود که زدن زیر خنده! منم متوجه شدم خندم گرفت یهو گفتم حاجی تک خوری؟ مانی جون گفت ای جانم ناراحت نشو با همیم حالا!
قیافم اینگونه شد???
رفتم کنارشون خابیدم ارمین کردنو از سر گرفت و تلمبه زد منم داشتم هنوز کیرمو سیخ میکردم که نمیشد! یهو زیر لب گفتم کس خارش لباسو دراوردم ، کیرو از قلاف دراوردم و دادم دست مانی جون ، یکم باهاش ور رقت انگار جادو کرد ، کیرم از همیشه سیخ تر شد یهو مثل چنگیزخان مغول لخت شدم کامل و چراغارو خاموش کردم رقتم سراقش دود از گوشام میزد بیرون انگار یه ورق ویاگرا زده بودم رفتم صورت شکل ماهشو گرفتم ، اوردمش بالا یه نگاه به صورتش انداختم واییییی واااایییی عچجوری نگام میکرد زیر کیر ارمین! پیشونیشو بوسیدم و نگاه خیلی ارومی انداختم بهش و بعد مود جذاب بینمونو خراب کردم وقتی کیرمو تا ته کردم تو حلقش صورتش ناز تر و ناز تر میشد هرچی بیشتر میگاییدیمش! لامسب تا دسته کیرو قورت میداد ! هنرمندی بود واسه خودش اما خیلی بد دندون مینداخت کیرمو بعد از چند دقیقه که کیرم سرخ سرخ شده بود از دست دندوناش ، کشیدم بیرون و دوباره صورتشو گرفتم رو به خودم اروم با صدایی که قطع و وصل میشد با هر بار تلمبه ی ارمین گفت : میشه … جا…تون…و…عوض…کن…نید؟
گفتم چرا نمیشه؟
به ارمین یه نگاه عاقل اندر صفیه انداختم اون وسط کار یه قهقهه بلندی سر داد و گفت حاجی کیییرم دهنت???
گفتم نه حاجی کیرت دهن مانی جون،

یهو دخترو گرفتم کونشو انداختم جلو خودم و گیسشو دادم دست ارمین گفتم حاجی بشمار 1…2…3 و همزمان کردیم تو تو حلق و کسش دختره یه حالی کرد و من ادامه دادم!
با صورت دوست مدلم حال میکرد و با کیر من توی کسش،
بعد یه مدت تلمبه سرشو گرفتم و فشار میدادم رو کیر ارمین اونم خیلی با این حرکت حال کرد ، مثل وحشی ها داشتیم دوتایی این دخترو میکردیم اونقد کردیمش که دختره یهو شل شد! یهو کسش لیز شد و دهنش بی حس منو ارمین چنتا فشار افتخاری چاشنی کار کردیم و ابمون اومد.
من که کشیدم بیرون دیدم کاندومم پاره شده! رو کردم به مانی گفتم مانی جون یه چی بگم قول میدی ناراحت نشی؟
بعد به زور روشو برگردوند به من و با لحن شل و اروومی بهم گفت : نه عزیزم چرا ناراحت بشم؟
بهش کیرمو با کاندوم پاره نشون دادم ، یهو چشاش چهارتا شد!
تو تو کس من کاندوم پاره کردی؟
اره گلم ببخشید
پرید بغلم کرد و گفت ایجون مگه افریقایی تو اخه؟ بعد بوسم کرد و ارمینو هم بغل گرفت و افتاد رو جفتمون
مثل کتلت افتاد رومون!
فکر کرد تمومه کار گفت شب بخیر عشقولیای من
من و ارمین یه نگاه خبیسانه به هم انداختیمو گفتیم شب بخیر؟
پوزیشنو برعکس کردیم و گرقتیمش ده بکن
واسه من ساک میزد و به ارمین کس میداد
گفتم ارمین اون سولاخ کونو میبینی؟
گفت خب؟
روغن و دادم دستش گفتم میدونی چیکار باید بکنی!
روغنو خالی کرد رو کونش دختره هی میخاست حرف بزنه نمیذاشتم کیرمو از دهنش در بیاره هی میگفتم چی شده عشقم؟ چیزی میخای بگی؟
انگار نمیتونی حرف بزنی …
ارمین انگشتاشو کرد تو سولاخ کونش و هی بازی کرد باهاش اهو اوهش بیشتر شد یه صدای گریه مانند نازی میداد انگار که نهههه اما ارهههههه
خیلی ناز بود نگام میکرد میگفت اوهوووم اوهههههوم چشاش تنگ میشد و یه قطره اشک از گوشه چشش زده بود بیرون وای اون لحظه حس کردم تو بهشتم واااای که چی بود!!!
یهو ارمین گفت کونش امادس من یه نگاه کردم بهش گفتم عزیزم اماده ای؟
هیچی نگفت
گفتم میدونی قراره چیکارت کنیم ؟
کیرمو دراورد ار دهنش و افتاد رو من با لحن فوق العاده نازی گفت فقط اروم
ای جانم من کیرو کردم تو کسش ارمینم کونشو جر داد دوباره ارضا شدیم ، اینبار تقریباً همزمان ارضا شدیم
من موهاشو زدم کنار گفتم عزیزم ببخشید گاییدیمت، حالا حال داد؟ موهاشو زدم کنار و نگاش کردم لباشو اروم گذاشت رو لبام بعد واسه یه دقیقه اقتاد روم و همو بغل کردیم بعد رفت روی ارمین و لبای ارمینو خورد بعد افتاد وسطمون و جفتمونو چسلوند به خودش بعدش رفت بیرون گفت عشقولیا من میرم دستشویی میام تکون نخورینا!
رقت اومد دید ما کمین کردیم دوباره افتادیم به جونش
بردیمش رو میز، دمر خابوندیمش رو میز کار ، اینور کیر میکردیم دهنش و اونور کسشو میگاییدیم ارمین عشق ساک داره ابش تو دهن مانی ریخت و رفت کنار ، برش گردوندم و گفتم عزیزم الان نوبت منو توئه بذار بهت نشون بدم من چسجوری میکنمت! تلمبه میزدم تا دسته میکردم تو و هی ریتمو عوض میکردم تا بفهمم تو چه ریتمی بیشتر از بقیع میلرزه
افتاده بودم رو ممه هاش و هی میخوردم وای ممه هاشو بگو وایییییییی
سایز واسه این ممه ها نیست انگار! گنده! نرم!گرم! گرمو نرمو زیباست! پالازموکت!
نمیدونی چه حالی میداد! توصیف نشدنیه ، تو کلمه نمیگنجه تمام تمرکزمو گذاشتم روش فهمیدم دوست داره خشن باشم باهاش یهو کلا بازی عوض شد تا نخو داد دستم یهو یه لنگو انداختم بالا زدم زیر اون کون قلمبش ! تو چشاش نگاه کردم و گفتم تو جنده ی منی! یهو سرعت تلمبه هامو بیشتر کردم و بیشتر و بیشتر و بیشتر اونم هی ناله هاش بلند و بلند و بلنتر میکرد بعد که به سرعت نهاییم رسیدم دوتا زدم زیر پستوناش و یهو بلندش کردم از رو میز چسبوندمش به دیوار ، دوتا دستاشو بالا سرش قفل کردم و اروم کیرمو رو چوچول خیسش سر دادم رفتم پایین پایاشو از هم باز کردم یه لیس زدم اون چوچول خیسشو بعد زدم زیر کسش یه اه بلندو سکسی کشید که نگو بعد کیرمو کردم تو کسش و شروع کردم دوباره تلمبه زدن سرشو برگردوند و نگام میکرد! نگام میکرد که یهو بازوشو گاز گرفت اشکاش درومده بودن و اون قیافه سکسیش سکسی ترو سکسی تر میشد ،گیسشو گرفتم و کشیدم سمت خودم در گوشش گفتم الان وقتشه که ابتو بریزی رو کیرم بعد چندتا تلمبه محکم دیگه زدم و با هم ارضا شدیم.
حس خیلی قشنگیه وقتی همزمان ارضا میشی و خیلی هم خاص و نادره ! ما با هم ارتباط خاصی داشتیم که این اتفاق انقد تکرار شد واقعا اون دختر خاص بود واقعاً!
بعد مانی افتاد زمین و منم رقتم بیوفتم رو صندلی، که ارمینو دیدم طوری نگاه میکرد که انگار وسط فیلم سوپره حشرش زده بود بالا صورتش سزخ شده بود
مانیو نگاه کردم گفتم عشقم ، کس واست نمیذاریم امشب
اونم نگام کرد اشک از چشاش میومد و ارایششو پاک میکرد تو نگاهش میشد خوند که میدونه امشب اسباب بازی ما شده ولی انگار از این بابت راضی بودبا اون نگاه ملتمسانه و خسته با کونده پورویی تمام با صدای لرزون گفت جوووون
ارمین رم کرد انداختش رو میز پذیرایی و داگی کردش کیرم قشنگ جلو چشش بود من قشنگ رو صندلی روبرویی لش کرده بودم با ولع خاصی کیرمو نگاه میکرد یه بار که ارمین محکم تر فشارش داد لبش رسید به سر کیرم و سرشو بوسید ، درجا کیرم سیخ شد و تا دسته کردمش تو حلق مانی ارمین بعد یه دقیقه ارضا شد و ابشو به خورد کس مانی جون ،اون عروسک کونده پرروی سکسی داد ، من کلشو کرفته بودم و کیرمو میکردم تو حلقش انگار رفته بود تو خلسه وای که چه صحنه ای بود تو تاریک روشن روز اون کون قلمبش زده بود بالا موهاش پریشون بود بدجور و چشاش نیمه باز رفتم در گوشش گفتم ابمو برای منو ارمین قرقره میکنی بعد قورت میدی افتاد؟ بعد با کیری که تو دهنش جلو عقب میرفت گفت اوهههوووو گفتم چیی؟ کیرمو تا ته کردم تو حلقش یه اه تو دهنش کشید و گفت اهووووههههم بعد ابمو زیختم دهنش دهنشو باز کرد تا ببینیم ابم داره میریزه رو زبونش چشاش تنگ شده بود و خیلی سکسی یه بار منو نگاه میکرد و یه بار ارمینو بعد گفتم تا ته میک بزن همه ابمو از تخمام بکش بیرون یه میک محکم زد و برام ابکیرمو قرقره کرد بعد همینطور که اشکش میریخت رو میز روش رو کرد به ارمینو گفت قغغغغغغغغ اون صحنه چنان ارمین سیخ کرد که منم دوباره کیرم خاست رفتم دستشویی اومدم این دختره رو از کون گاییدم ، همینطوری کلشو حل میدادم تو کیر ارمین و تو کون سکسیش تلمبه میزدم یه خوراک ابکیر کونشو مهمون کردم و ارمین هم تو حلقش یه بار دیگه اب ریخت بعد دیگه جدا نمیکشیدیم
گفتم مانی دیگه تمومم ارمین کفت منم همینطور عزیزم
بعد نگامون کرد و گفت خدارو شکر من یه فشار دیگه میافتادم زمین!
رفت حموم و اومد کنار هم خابیدیم تا لنگ ظهر بعد هم صبحانه درست کرد برامون و به گفته خودش تا کمرمون پر نشده گذاشت سریع رفت!
یه بار دیگه هم قبل عیدی با دوستش اومد پیشمون، دوستش ای کسی بود خواطره اونم بعداً تعریف میکنم براتون دوستان
لطفا نظرات سازنده بدید باز هم عذر خواهی میکنم که مثل داستان جذاب نیست ولی خب اتفاقی که در حقیقت میافته معمولا به زیبایی و جذابیت خیال انسان نیست حالا اینبار سعی کردم یکم ذوق نویسندگی خرجش کنم و یکم بهتر نوشتم ولی باز خداوکیلی حسش نیست! خوشحالم میکنید با نظراتتون یا علی

نوشته: ارش


👍 1
👎 7
1503 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

638676
2017-07-08 21:43:23 +0430 +0430

توروخدا ببین با کیا شدیم قطب تروریست دنیا…
گاهی با کشف این ها آدم به شوخ طبعی خداوند پی میبره…
واسه خنده بشر تولید کردن…

0 ❤️

638711
2017-07-09 03:41:02 +0430 +0430

حالا كاش انقد مزه نميريختي كيون گلابي

1 ❤️

638748
2017-07-09 07:17:27 +0430 +0430

با دیدن عنوان لبخند رو لبم نشست…خیلی مشتاق شدم بخونمش…
واقعا ناامیدم کردین…:-|

3 ❤️

638782
2017-07-09 09:09:28 +0430 +0430

خواطره:||||||||:||||||

2 ❤️

638784
2017-07-09 09:12:33 +0430 +0430

میخاااام؟
میخردم؟
وقتی میگن سرانه مطالعه تو ایران کمه یعنی همین!!!شما مشقای اول دبستانتو اگر خودت مینوشتی وضعت این نبود

1 ❤️

638785
2017-07-09 09:16:14 +0430 +0430

غصاب؟
وای بسه دیگه…دیگه نمیتونم بخونم این فاجعه نامه رو…
ننویس دیگه اه…یه بار نوشتی گند زدی دیگه بسسسسه

0 ❤️

638799
2017-07-09 10:38:14 +0430 +0430

اون یا علی اخرش یعنی هنوز اعتقادات بین جوونامون هست???

0 ❤️

638810
2017-07-09 11:07:19 +0430 +0430
NA

اولین داستانت نگرفت اینم نمیگیره،،اومدی به طرز گفتارت تم دادی که ک،س،شعر بودنش معلوم نباشه اما زهی خیال باطل،،دیسلایک

0 ❤️

638823
2017-07-09 11:58:20 +0430 +0430

یعنی ۴پنج بار ارضا شدی ؟؟؟؟؟؟؟
یعنی خار خالی بندی رو گاییدی ها
داری اشتباه میزنی داداچ
عجالتا از رو خاطره صدبار بنویس تا دوستان برسن

خخخخخخ

0 ❤️

638927
2017-07-10 00:29:49 +0430 +0430

تا خواطره خوندم

0 ❤️

639016
2017-07-10 20:54:27 +0430 +0430

Khvatere nadide budim ke didim
Sar jam chand bar abetun umad?

0 ❤️




آخرین بازدیدها