خواهر نازم دنیا

1397/06/01

سلام این داستان واقعی هست و هیچی از ذهنم توش ننوشتم پس فحش ندین

اسمم دانیاله و 24 سال سن دارم. باشگاه بدن سازی میرم و نمیخوام مثل بقیه کسشر بنویسم وزنمم حدود 65 هست و قدم 178هست کیرمم حدود 17 سانته و یکم کلفتی داره

من یه خواهر دارم که اسمش دنیا است و من بشدت ازش خوشم میاد و رابطه ی خیلی خوبی باهم داریم. (باهم زیاد شوخی میکنیم) یکم از دنیا بگم براتون یه دختر سوسکی با ممه های75 و قد 160 و خورده ای و لاغر. یه روز بود که مامان و بابام تصمیم گرفتن که بریم مسافرت (گفتم که نمیخوام مثل بقیه کسشر بنویسم مسافرت درون ایران) که من بهونه آوردم گفتم نمیام. گفتم میرم خونه ی این و اون فوقش. تو همین بحث ها بودیم که یهو خواهرم دنیا گفت من وایمیستم به خدا کپ کردم مامانم به بابا گفت که اگه اینجوریه ما نریم. بابام یکم مکث کردم و گفت اشکالی نداره شما ها بمونین منو مامانتون فوقش میریم رامسر (خونه ی عموی بزرگم) و بمن گفتن که براشون بلیط هواپیما بگیرم. خلاصه چند روز گذشت اونها راهی سفر شدن منو خواهرم اونارو تا فرودگاه بدرقه کردیم و مو برگشتیم خونه دلتو دلم نبود. رفتم تو اتاقم و لپتاپ و روشن کردم رفتم سراغ گیم آف ترونز و بعد نگاه کردن چند قسمت چشمم به ساعت افتاد دیدم ساعت 8 شبه بلند شدم دیدم بو غذا میاد فکر کردم از خونه بقلیه چون پنجره باز بود دیدم نه خواهرم سکسی نازم کتلت داشت درست میکرد منم گشنم بود رفتم یکم ناخونک زدم خواهر به شوخه زد پشت دستم خلاصه شام و درس کرد و خوردیم منم از میز بلند شدم و رفتم بشفابمو گذاشتم تو سینک بعد به عنوان تشکر رفتم آبجیمو بوسش کردم خیلی حال داد میخواستم دوباره تکرارش کنم.
رفتم تو اتاق دوباره رفتم سراغ گیم آف ترونز تا اون فضیه ی از سرم بپره بعد دیدن چتد قسمت دیگه میخواستم بخوابم که رفتم دسشویی بعد که اومدم دیدم خواهرم رو مبل دراز کشیدع و سرش تو گوشیشه گفتم برم یکم با هاش شوخی کنم رفتم سراغش گوشیشو از دستش گرفتم گفت بیشعور گوشیمو بده گفتم اول بوسم کن بلند یه بوس ازم خورد بعد گفت بدش من بلند ش کردم گفت چیکار میکنی گفتم هیچی خوابوندم ش رو زمین و حسابی قلقکش دادم اونم کلی خندید بعد دیدم خمیازه کشید و گفت خوابم میاد بهم گفت میای بریم رو تخت مامان و بابا دوتایی بخوابیم منم هنگ کرده بودم دیگه مغزم نگف اره کیرم داش حرف میزد خلاصه گفتم اره و رفتیم گرفتیم خوابیدیم صبح بیدار شدم و دیدم خوابه یکم انگشتمگ بهش زدم دیدم بیدار نشد میخواستم یکم به ممهاش دس بزنم که دیدم سوتینش رو دراورده زیر بالششه بندش بیرون بود گرفتمش کشیدمش بیرون یکم بوش کردم تمام بدونمو حشریت گرفته بود رفتم تو دسشویی تا جق بزنم سوتینشو بردم یه جق حسابی که زدم اومدم بیرون دیدم بیدار شده و دید که سوتینش دستمه اومد با عصبانیت سوتینشو از دستم گرفت و رفت تو اتاق که ببنده خواستم یکم خرش کنم میز صبحانه رو چیدم بعد رفتم در اتاق هرچی درزدم صدایی نشنیدم در و باز کردم و رفتم تو بهش گفتم ببخشید اخه… اخه… گفت که بگو یکم به من من کردم افتادم گفتم اخه تو خیلی نازی و من دوست دارم میخوام همه دنیا مو بدم تا یه بار باهات رابطه داشته باشم بعد دیدم منو بغل کرد و یه بوس از گرفتو رفت اصلا انگار نه انگار با هاش حرف زده بودم رفت پشت میز نشس صبحانه که تموم شد رف تو اتاقش منم ظرف ها رو جمع کردم داشتم میشوستمشون که گفت بیا تو اتاق باهات کار دارم رفتم تو اتاق یعنی باورتون نمیشه باور خودمم نشد دیدم یه ست آبی کمرنگ شورت و سوتین پوشیده شرتش توری بود و یکم کسش معلم بود بی مو ی بی مو بود بهم گفت چرا هنگ کردی مگه منو دوس نداشتی مگه نمیخواستی همه دنیا تو بدی سریع بیا تو بغلم منم رفتم تو بغلش بعد مثل وحشیا سوتینشو وا کردم و وای خواهرم ممه 75 داش چقدر جذاب بودن ممه هاش شروع کردم به خوردن ممه هاش ممه هاش کبود شده بودن بعد گفت کسمو دریاب برات رفتم موهاشو زدم رفتم شرتشو کشید پایین مثل و وحشیا اون کس صورتی یه نازشو خوردم بعد گف نوبت منه منو انداخت و شلوارکمو در آورد شرتمم درآورد و کیرمو کرد تو دهنش اصن تو فضا بودم داشتم با موهاش بازی میکردم یکم گذشت داشت آبم میومد بهش گفتم بسه بلند شد و بهش گفتم برگرد که میخوام کونتو بکنم گفت دانی جون چرا کون من با خنده گفتم پس نافتو بکنم گفت شوخی ندارم بکن تو کسمو دیگه حرف نزن من تعجب کردم گفت زود باش دارم میمیرم منم از خدا خواسته کردم توش خیلی تنگ بود کیرم داش میترکید یکم داگ استایل رفتیم دیدم داره آه آهش بیشتر میشه تلمبه هامو سریعتر کردم دیدم داش ارگاسم میشد بعد یهو ارضا شد منم بهش گفتم منم دارم میام گفت تو رو جون هرکی دوس داری نریزی توش سریع درآوردم و ریختم رو کمرش بعد رفتیم حموم و تو حموم یکم کسشو خوردم و اونم واسم ساک زد و بعد از اون ازش پرسیدم چرا تو اوپنی گف دوس پسرم تو دانشگاه بعد یاد اون موقعی افتاد که من دوس دختر داشتم و مامان بابام باهام دعوا کردن. بعد یکم حسادتم گل کرد و ناراحت شدم

ممنون ازاین که داستانمو خوندین امیدوارم که از فرهنگ تون استفاده کنین و فحش ندین

نوشته: د ا ن ی ا ل


👍 19
👎 41
180975 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

712717
2018-08-23 21:24:43 +0430 +0430

خیلییییی تخماتیک بود دانی جوووون!!!توی هرخط ده تا فعل داشت!اول خودت بخون بعد ارسال کن خداوکیلی…سگ تو روحت

3 ❤️

712724
2018-08-23 21:50:33 +0430 +0430

کلا اسم “دانیال” تو مغزم بایکوت شده

تازه تشکرم میکنه مرتیکه کس مغز :|
بت تبریک میگم! مثل بقیه کسشر ننوشتی

قشنگ ریییییییییییییییدی

ریدیو آبم که طبق معمول قطعه ×

حالا بگرد دنبال آفتابه
دیس لایک

4 ❤️

712728
2018-08-23 22:04:25 +0430 +0430

میخوای منم کوسشو دریابم؟؟؟

0 ❤️

712734
2018-08-23 22:17:27 +0430 +0430

چرا دخترا وقتی من بهشون میگم وااای میخوام دنیامو به پات بریزم تا بهم بدی همچنین عکس العملی نشون نمیدن؟

1 ❤️

712741
2018-08-23 23:24:44 +0430 +0430
NA

کس گفتن هنر نیست کس خواندن هنر است سلام هنرمندان

1 ❤️

712752
2018-08-24 00:23:39 +0430 +0430
NA

آخه مادر به خطا همین که گفتی داستانم واقعیه همه چی حل شد،من خواننده هم احمق چون گفتی بابا و مامانت سفر داخلی رفتن ،بهتراوشات ذهن بیمارت به عنوان حقیقت محض باور دارم.والله ما که زن عقدیمون این طور که خواهرت داد نمیده،بعدش چرا اصرار دارین سکس با خواهر و مادر رو عادی جلوه بدین،یعنی برای کس گفتن هیچ راه دیگری نیست؟آخه شلغم یه ذره فکرهم بد نیست،به فرض اینکه فانتزی سکس با خواهر و مادر تو ذهنته،میخوام ببینم چطور به خودتون اجازه میدین بنویسینش.ضمنا خواهر جنده شما گفت تو رو جون هر کی دوست داری تو نریز،دوست پسرش هم در دانشگاه اپنش کرده بود؟بابا از کجاش بگم؟ریدم تو ذهن بیمارت ننویس،مگه آدمهایی مثل تو اجازه میدن فحش ننویسیم،تف تو دهن پدر و مادر الاغت که تو رو وارد دنیا کردن

1 ❤️

712757
2018-08-24 00:56:34 +0430 +0430
NA

انقدر جق زدی ابت تموم شده مغزت پاچیده بیرون مجبوری مگه کس بنویسی خو مردک جقیه جق پرست

0 ❤️

712764
2018-08-24 01:51:16 +0430 +0430

بچه جون بدک نبود تخیلاتت… :-*

2 ❤️

712771
2018-08-24 03:43:00 +0430 +0430

مامانش رفته مسافرت آبجی شو کرده من یعنی به جد کسخل شدم

0 ❤️

712778
2018-08-24 05:05:15 +0430 +0430

محارم ندوس دیسلایک

3 ❤️

712779
2018-08-24 05:07:52 +0430 +0430

یه حس حالت تهوع کیری بهم دست داد موقع خوندنش
تا نصفشو کمتر خوندم دیدم واقعا نمیتونم بخونمش
خارکسده بیناموس
کیرم تو مغز مریضت با این کسشعر نابت

1 ❤️

712782
2018-08-24 05:17:50 +0430 +0430

مزخرف ننویسی میمیری؟

1 ❤️

712795
2018-08-24 06:18:18 +0430 +0430

جق بزن بعد بیا داستان کون دادنتو بنویس

1 ❤️

712801
2018-08-24 06:42:54 +0430 +0430
NA

و حالا اصل داستان:
ننه بابای کیونیت میرن مسافرت و کریم بورزولمبه که شوهر خواهرت میشه میاد و کیونت میزاره بعد تو گریه کنان میشتابی به سوی خواهر که دست بر قضا خواهر ت هم با دیلده میوفته به کیونت و تو نادم و پشیمان و غرامت زده از کار خویش در گوشه ای رگ دست خویش را میکنی تو کیونت
?

1 ❤️

712806
2018-08-24 07:06:06 +0430 +0430

دانیال حیفه برات داکیرم بهتره.
خجالت بکش.چرا با دست خودت اینکارو با خودت میکنی داکیر جان،
التماس فکر.

0 ❤️

712807
2018-08-24 07:09:23 +0430 +0430
NA

میگه نمیخوام کسشر بنویسم
اخه چی بگم به تو
تو خودت کسشری بشر

0 ❤️

712834
2018-08-24 11:00:28 +0430 +0430

دیسلایک شماره ۲۲ رو هم من تقدیمت کردم مردک ابله اخه این چیه نوشتی خواهر ۱۶ سالت سینه اش ۷۵ هست ؟ اصلا تو حالیت هست سینه سایز ۷۵ چقده کره خر دروغگو فکر کردی همه مثل خودت هالو و کره خر بدنیا اومدن که تو بیای بگی داستانم واقعیه ماهم باور کنیم اصن چه اصراری داری که بگی داستانت واقعی هست
والا شما خوب خانواده با کلاس و روشنفکری دارین خواهرت بکارتشو از دست داده عین خیالشم نیست و ابم از اب تکون تخورده
عوضی اگه من خودم خدای نخواسته مشکلی پیش بیاد و بکارتم‌ رو ازدست بدم خودمو میکشم چون میدونم اگه خودم اینکار رو نکنم حتما پدرم و مادرم خودشون را میکشن

1 ❤️

712854
2018-08-24 13:38:04 +0430 +0430

داداش اگه داستانت واقعیه من حاظرم خواهرت و بگیرم و بهتم اجازه میدم بکنیش.با هم گروهی بکنیمش و توام ازدواج کردی منم زنتو بکنم.دوست داشتی پیام یده تلگرام.sh_s_87

0 ❤️

712855
2018-08-24 13:42:41 +0430 +0430

خیلی سعی کردم فوش ندم.ولی وقتی خودت همچین کسشعرهایی مینویسی که بهت فوش بدیم از ما چه توقعی داری.مطمئنم بابات روزی 10دفعه میگه گاه خوردم که این بچه رو نریختم لا دستمال کاغذی.گااااااه خوووووردم ههه

0 ❤️

712867
2018-08-24 19:38:48 +0430 +0430

جناب سیاوش والا این داستان اینقدر چرت و پرت بود و بنوعی به شعور خواننده توهین کرده بود که دیگه کسی حواسش به محارم بودنش نبود و فحش ها بخاطر اینکه رکورد چرت و پرنویسی رو شکونده بود
حالا شما خوشتون اومده جای تعجب داره

0 ❤️

712958
2018-08-25 02:18:33 +0430 +0430

من معمولا کیرم رو دهنی نمیکنم، اما دانیال کیرم دهن ات…

0 ❤️

713011
2018-08-25 07:44:51 +0430 +0430

بازم یه کسشر دیگه
سردر این خراب شده نوشته زیر 18 نیاد
دانی جان عمو یا ننویس یا موقع نوشتن دستتو از شرتت در بیار
تازه از خودت تعریف نکردی کیرت 17 سانته؟

0 ❤️

713074
2018-08-25 14:46:43 +0430 +0430

رامسر فرودگاه نداره جقی عزیز
لطفن با دستی که جق میزنی ننویس.

0 ❤️

713234
2018-08-26 06:49:33 +0430 +0430

به همین کشکی اومد گفت بیا منو بکن؟؟؟؟؟؟؟؟
عجججب!!!

0 ❤️

718362
2018-09-20 02:48:44 +0430 +0430

عجب. پس شما به این میگین داستان!!!

0 ❤️

733177
2018-12-01 11:17:37 +0330 +0330
NA

سیکیم ننه باجو کسکش گاییدم اون خواهر تو که تو کردی

0 ❤️

734365
2018-12-07 21:18:35 +0330 +0330

عجب!!! خدایی جنده به این راحتی کص نمیده حالا که داده به منم یه ویزیت رزرو کن (dash)

0 ❤️




آخرین بازدیدها