نه فقط میخوام بدم

1393/02/02

سلام اسمم مهم نیست فقط بدونید رفتم خدمت سیگاری بودم مجبور شدم کونی بشم.
یادمه قبله اینکه بدونم کیر چیه کس چیه شبا انگشتمو کرم میزدم با هر بدبختی بود میکردم تو سوراخم لذت خاصی نداشت ولی انگار عادت کرده بودم. نشون به اون نشون که چند بارم بابام مچمو گرفت ولی چیزی نمیگف بیچاره!
اصل ماجرا از یه شب که تو پادگان مونده بودم شروع شد شبی که پست داشتم . اون شب هوا خیلی ملس بود ساعت نزدیکه 12 بود دلم گرفت حوصلمم سر رفته بود اونا که رفتن خدمت میدونن رو برجک همه جور فکری میاد تو مخت از قرار اون شبم فازم فازه دادن بود خلاصه هرچی چاک کونمو پر میکردو امتحان میکردم از نوکه اسلحه بگیر تا نرده های برجک. بازم میگم هیچ لذتی نداشت ولی کاچی به از هیچی دگه!!!
تو همین احوالات بودم که شانسی دیدم یکی داره میاد سریع رفتم پایین که ایست بکشم دیدم پاس بخشه که اونم هم دوره ایم بود با هم ok بودیم اونم بیخواب شده بود اومده بود بچرخه منم از خدا خواسته مخشو کار گرفتم وایسادیم به حرف زدن تا ته پاسم (همون زمانه پست دادنو میگن) پیشم موند با هم رفتیم اسلحه تحویل دادیم بعدم رفتیم آسایشگا ه خلاصه گذشت… تا بازم باید میرفتم رو برجک که احمد(همون پاسبخشه) گف نمیخاد بری خبری نیس فقط اسلحه بگیر برگرد منم که تو کونم عروسی شد دگه گفتم: حلللللله اونم نه گذاشت نه ورداشت گفت: توپی در قلعه !! منم که اوبم از سر شب به طاق چسبیده بود گفتم: جوووووووون خندیدیم رفتم و برگشتم پیشش(بی خبر که همین خنده خنده عشقم شد کیرش) دیگه دیر وقت بود همه خواب بودن ما هم رفتیم تو اتاق پاسبخشا بشینیم. من حالم خیلی خراب بود جدی جدی هوس کرده بودم بدم الکی گفتم خستم بخوابیم؟ اونم گفت بخوابیم! داشتم میرفتم سمته تختا قلبم داشت میترکید انگار میدونستم چی میخواد بشه اول رو دو تا تخته جدا خوابیدیم یکم حرف زدیم تابلو بود جفتمونم میخواریم ولی ترس نمیذاشت حسمونو رو کنیم تا من دلو زدم به دریا گفتم صدا میره بیرون بیا پیشم آروم حرف بزنیم اونم بی درنگو از خدا خواسته پاشد اومد منم که دگه تحمل نداشتم تا اون دراز بکشه چرخیدم پشتمو کردم بهش قسم میخورم که میخواست ولی گفت: چرا برگشتی؟ گفتم: اشکالی داره؟ گفت: نه خیلیم آقایی!!! من فقط دراز کشیده بودم هیچ کاری نمیکردم پتورو انداخت رومون خودشو جابجا کرد بهم گفت: برگرد طاق باز بغل هم خوابیدیم تنم یخ زده بود اولین بارم بود آخه. دستشو برد زیره پیراهنم نوکه سینمو آرو آروم میمالید داشتم دیوونه میشدم ولی باز کاری نمیکردم کم کم دستشو رویه بدنم سور میداد خیلی وارد بود کیرم سفته سفت شده بود بالاخره دست به کار شدم دستمو بردم رو کیرش از زو شلوار مالیدمش اینجوری نشون دادم میخوام بدم اونم خوب فهمید خیلی آروم برم گردوند پوشتم بهش بود اومد جلوتر چسبوند بهم منم مثل حرفه ای ها قمبل کردم انقدر حرفه ای که از رو شلوار کیرشو حس میکردم باورم نمیشد انقدر لذت داشته باشه عالی بود او بدنمو که خیلی کم مو هستو لمس میکرد منم کم کم دستمو بردم زیره شرتش کیرش همون بود که میخواستم دراز و نه خیلی کلفت انطوری اذیتم نمیشدم در گوشم گفت: میخوری؟ باورم نمیشد ولی بی مکث گفتم: میزاری بخورم؟ شلوارشو تا نصفه داد پایین منم سری رفتم سراغش به آرزوم رسیدم یک کیره تمیزه خوشگل تو دهنم بود عالی میخوردم داشت لذت میبرد خم شد انگشتشو تا ته کرد تو کونم کیرش تو دهنم بود که از درد یه آه ه ه ه ه ه بلند کشیدم گفت: ببخشید! کیرشو آوردم بیرون گفتم: به یک شرط گفت چی؟ گفتم دفه بدی محکمتر فشارم بده!!! گفت: بخور که فشار بدم گفتم:جووووووووووون چشم تو فقط فشارم بده بعد با لذت خواصی کیرشو میخوردم اونم با همه زورش اول 1دونه بعد 2تا از انگشتاشو کرد تو سوراخم داشتم میمردم از درد ولی دوست داشتم درده قشنگی بود داشتم فکر میکردم ازش بخوام که بکنه منو که یک دفه یه آه کشید نگو آبش اومده یه کم هم ریخته تو دهنم سری دراوردم اونم سر کیرشو گرفت اون طرف ریخت رو زمین منم اولش بدم اومد توف کردم بیرون ولی بعدش زیادم بدم نیومد!!! گفتم کیرم دهنت چیکار کردی؟ میخواستم بدم بهت!!!؟ گفت داداش ببخشید نمیدونم چرا اومد؟ خلاصه حصرتش موند به دلم چون طول میکشید راست بشه کیرش بعدم خیره سرمون پادگان بودیم خطری بود جمو جور کردیم خودمونو که تابلو نشه!
فردا که میخواستیم بریم خونه شماره همو گرفتیم شبش زنگ زد گفت خونشون کسی نیست برم اونجا که صبحم باهم بریم پادگان منم سری رفتم حمام هرچی مو تو بدن بود زدم شدم هوووووووولوووووو مامانم همیشه بادی لوشن داره اونم زدم بدنم شد بدن دختره 14ساله وقتی رسیدم خونشون 1کم که یخم باز شد گفتم: واست جاییزه اوردم گفت چی!!!؟ بردمش تو اتاقش شلوارکشو کشیدم پایین 1کم خوردم کیرشو بعد کفتم چشماتو ببند لباسامو کامل دراورم گفتم باز کن تا دید چیکار کردم گفت هنوزم میخای بکنمت؟گفتم میشه بکنی؟ گفت مگه میشه نکنمت؟ اولش کلی بدنمو لیس زد دگه صبرم تموم شده بود میخواستم مزه دادنو بفهمم رو شکم خوابیدم کیرشو گرفتم گذاشتم رو سوراخم فشار داد ولی تو نرفت خیلی درد داشت اشکم درومد رفت کرم آورد هم به کیرش زد هم به سوراخه من ایندفه آرومتر فشار داد ولی خیلی آروم و راحت فرو رفت خیلی خوب بود اون لحظه که کله کیرش رفت تو کونم حسش عالی بود خودش آروم عقب جلو میکرد ولی داشتم دیوونه میشدم گفتم محکمتر پارم کن اونم نارمدی نکرد یه ضربه زد که کیرش تا ته ته رفت تو کونم واااااااااااااااااااااااای عالی بود مثل حیوون تلمبه میزد میخواستم جیغ بزنم ولی هرچی بیشتر تحمل میکردم بیشتر لذت میبردم آبش که اومد کیرشو در نیاورد فقط خوابید روم محکم بغلم کرد آبشو کامل ریخت تو سوراخم یه کم همونجوری خوابیدیم بد گفت میخوای بکنی؟ گفتم نه فقط می خوام بدم!!!

نوشته: ؟


👍 0
👎 1
53993 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

416792
2014-04-22 15:04:30 +0430 +0430
NA

فقط تا “مجبور شدم” خوندم

0 ❤️

416793
2014-04-22 19:51:07 +0430 +0430
NA

خب برو بده به ما چه چرا میایی این خضعبلاتت رو به خورد ما میدی برو بده راحت باش کسی جلوتو نمیگیره هری

0 ❤️

416795
2014-05-24 04:08:29 +0430 +0430
NA

اوف دمتگرم باحال بود، خوشبحالت ک دادی

0 ❤️

416796
2014-07-29 20:06:42 +0430 +0430
NA

بدبخت توی اون حالت میدیدن شما رو خشک خشک میکردنتون!!
خوب بود

0 ❤️




آخرین بازدیدها