خاطره‌ی برده زوج شدنم

سلام
من الان ۲۷ سالمه، قدم ۱۸۳ و وزنم ۹۵ هست. پوستم سفیده و چهره قابل قبولی دارم. تحصیلکرده ام اما خوب از همون اول حس بردگی و فوت فتیش رو داشتم تو خودم. آدم هوس بازی نیستم و کلا اگر کسی اوکی باشه با اینا منم اوکیم در غیر اینصورت شهوتم دست خودمه کنترلش میکنم ! چون نمیخوام یه آدم مشکل دار یا بعدا متجاوز به حریم دیگران باشم !!!
این خاطره ای که میخوام تعریف کنم برای ۳ سال پیشه. یه روزی تو شرکت بودم خیلی هات شده بودم و پیج گی تو اینستا که خیلی کامنت داره رو بررسی میکردم که یکی رو پیدا کنم یا یه حالی بکنم یه جوری. یهو به ذهنم رسید که بقیه هشتگ ها مثل برده و بی دی اس ام و میسترس اینارو هم سرچ کنم ببینم چیزی پیدا میشه ؟ چون دوست داشتم فوت فتیش رو برای کسی انجام بدم یا برده باشم.
اینو بگم که همینجوری که توی شهوانی خیلی افراد فیک و حشری هستن توی اینستا هم همینه ! یه سری پیج فیک دختر و میسترس و شیمیل هست که الکی هستن و دنبال اخاذی و پول گرفتن الکی هستن!
اما تک و توک توی این پیج ها، زوج یا میسترس زن هم پیدا میشه که واقعا واقعی باشن.
خلاصه سرتونو درد نیارم، ادامه خاطرمو تعریف کنم…
همینجوری که این پیج هارو میگشتم، کامنت میزاشتم که اگر کسی برده و فوت فتیش میخواد دایرکت بده و این حرفا.
نمیدونم زیر کدوم پیجی، یه خانمی کامنت منو دیده بود و دایرکت داد.
گفتش برده ای ؟ گفتم اره
گفتش من برای خودم برده میخوام که پاهامو ببوسه و لیس بزنه و توی سکس با شوهرم کمکم کنه و اینا …
منم از خدا خواسته ! اولش مث سگ ترسیده بودم، بعد دیدم عکس فرستاد و ویس داد و یه مقدار استرسم کم شد و یه مقدار حرف زدم که باهم آشنا بشیم.
بعد گفت که من امروز بعد ازظهر میخوام برنامه بزارم و میایی یا نه و اینا
منم واقعا میترسیدم چون اولین بارم بود. میترسیدم خفتم کنن یا یه بلایی سرم بیارن ! ولی یه حسی بهم میگفت که قابل اعتماد هستن و میشه اعتماد کرد. خلاصه دل زدم به دریا و رفتم سمت لوکیشنی که فرستاده بود. لوکیشنش میدون سبلان بود، تو راه که بودم شماره شو گرفتم و مفصل باهاش تلفنی صحبت کردم و این مطمئن ترم کرد ولی بازم میترسیدم و استرس داشتم ! بهم گفت که کاندوم هم بخرم و منم خریدم.
رسیدم به لوکیشن، چند دقیقه ای منتظر موندم و تماس گرفت باهام و ادرس دقیق تر رو بهم گفت پشت تلفن، مثلا اون کوچه رو بیا تا ته و فلان پلاک و زنگ فلان طبقه رو بزن. گفتم اگر میشه پشت خط باشید که مطمئن بشم شما تو همین خونه هستید و همین اتفاق افتاد و رفتم تو خونه چون واقعا خودش بود. منم دیگه یه مقدار بیشتر مطمئن شدم چون به هر حال آدرس خونه اونارو هم میدونستم و اونا هم یه غریبه رو داستن راه میدادن به خونشون!!!
رفتم تو خونه و رسیدم جلو در خونشون و خانومه در رو باز کرد.
یه کم فضا تاریک بود به خاطر اینکه خیلی چهرشون واضح نباشه. عکسایی هم که برای اثبات فرستاده بود، اثبات طور بود یعنی عدد با دستش نشون داد یا یه جوری توی عکسای دو تاییشون فهمیده بودم که این خانوم همون خانومه و کاملا فیسشون رو ندیده بودم.
خلاصه فضا تاریک بود، و از خانومه پرسیدم همسرتون نیستن ؟ گفت چرا هستش تو اتاقه. دوست داره که تو اول شروع کنی به لیسیدن پاهای من و کس من بعدش اون از اتاق بیاد بیرون.
منم دیگه مغزم رد داده بود و نمیدونستم دارم چیکار میکنم واقعا و این خیلی ترسناک بود !!!
خانومه از این جورابای تور تور میسترسی با کفش پاشنه بلند پوشیده بود، پوست سفیدی داشت و قد کوتاه. یه کم هم تپل بود ! ولی شیو کرده بود و حموم رفته بود و کاملا تمیز و خوشبو !!!
خلاصه گفت لباسامو در بیارم و شورت پام باشه، گفت زانو بزنم و کفشاشو ببوسم! کفشاشو بوسیدم و لیس زدم و آروم آروم در اوردم از پاشون. کف پاهاشونو بو کردم و اروم اروم از بالا به پایین لیس زدم. روی کاناپه نشسته بود و داشت عشق میکرداااااا !!!
عاشق این بود که پاهاشونو لیس بزنم و بخورم.
منم به ارزوم رسیده بودم! ناخن های کشیده و جذابی داشت یه مقدار پاش تپل بود اما واقعا جذاب و سکسی بود. منم لذت میبردم از بوسیدن و لیسیدن پاهاش ایشون.
بعدش گفت سرمو بزارم رو زمین و زبونمو دربیارم و کف پاشو لیس بزنم. بعدش دونه دونه انگشت های پاشونو بوسیدم و لیس زدم. بین انگشت های پا هاشونو با لذت لیس میزنمو با آب دهنم خیس میکرد.
خانم گفتش که بسه و بیا سوراخامو لیس بزن !
اروم اروم از پاهاشون شروع کردم به بوسیدن، ساق پاهاشونو بوسیدم، رونشونو بوسیدم تا برسم به کسشون.
تا میتونستم لیس زدم و خوردم و واقعا لذت داشت چون شیو کرده بود و دوش گرفته بود و بوی خوبی میداد !
تا اونجایی که زبونم یارو میکرد لیس زدم و خوردم کسشونو !
بعدش داگی برگشت و گفت حالا سوراخ کونم.
یه سوراخ تنگ خوبی داشت. به زور زبونمو میکردم تو سوراخ کونش و میخوردم کونشو ! واقعا بهترین لذت بود در اون لحظه برای من!
البته اصلا حواسم به بهداشت و ایدز و زگیل تناسلی نبود و این خیلی بد بود !!! آدم تو این شرایط اصلا هیچی نمیفهمه دیگه !!!
بعدش در اتاق باز شد و شوهرش اومد بیرون. لخت بود و پشمالو ولی خوشبو با یه کیر کلفت و دراز !
من پشمام ریخته بود و مث سگ میترسیدم ! گفتم این منم میکنه و جر میخورم من! البته دوست داشتم مفعول بودن رو هم تجربه کنم ولی نه برای بار اول و نه با این کیر!!!
خلاصه اومد افتاد رو زنه و تپ و تپ کسشو میکرد و زنه هم جییغغغغغ میزد !!!
بعدش گفت من بخوابم رو زمین و زنش به صورت ۶ و ۹ بخوابه رو من، گفت کسشو لیس بزنم و اینم کیر کلفتو کرده بود تو کس این زنه بدبخت و با سرعت تلمبه میزد ! البته کاندومی رو که خریده بودم رو استفاده کرد. خیلی جلوگیری نمی کرد ولی خوب باز خوب بود. البته فک کنم برای اینکه بچه دار نشن کاندوم استفاده میکرد !
خلاصه هر پوزیشنی که بگی اینا امتحان کردن و من هم توی سکسشون مشارکت داشتم و یا لیس میزدم یا زنه رو نگه میداشتم که آقا بکنه !!!
یه جا حشری شدم و اومدم زیر کیر مرده رو لیس زدم که خیلی خوشش نیومد و گفت نکنم !
خلاصه دیگه مرده ابش اومد و تموم شد داستان !
بعدش رفت دوش بگیره و زنه هم به من گفت لباس بپوشم و برم!
پرسیدم که راضی بودید یا نه گفت اوکی بود و خوش گذشت ! حتی میخواست پول کاندم هم بده بهم ولی گفتم اوکیه و همین که من به آرزوم رسیدم کافیه !!!
بعدها هم خبری نشد ازشون و نتونستم دوباره باهاشون باشم ولی واقعا خیلی حس خوب و تجربه خوبی بود اما با استرس و ترس زیاد!
ترس ایدز و زگیل تناسلی هم داشتم و مجبور شدم بعد از ۴۵ روز تست بدم برای ایدز که منفی بود و دوباره بعد از یه ۴۵ روز دیگه برای محکم کاری که بازم منفی بود و اوکی بود و مشکلی نبود خداروشکر.
این خاطره کاملا واقعی بود و اصلا از خودم در نیاوردم ! فقط خواستم به اشتراک بزارمش چون حس خوبی بود برام !

نوشته: یک برده واقعی

ارباب و برده
نفر سوم