عاشق زنم هستم (۱)

1402/09/25

سلام خوبین خوشحالم از اینکه داستانم رو مینویسم و شما میخونین و یه احساس خوبی بهم دست میده و باعث میشه بخاطر این کارم حشری تر از قبل، کارهای قبلیم رو با اراده بیشتر و بهتری انجام بدم.
من از ۱۴ سالگی جق رو یاد گرفتم توسط یکی از فامیلامون و تا حالا علاوه بر روزی یکی دوبار سکس با خانمم، یکی دوبار جق زدن رو هم ادامه دادم.
من امیر ۴۲ ساله هستم که ۱۳ ساله ازدواج کردم با مریم که الان ۳۴ ساله س، یه زن خوشگل با پوست سفید و بدن توپر و گوشتی و کونش مثل سیب و بزرگ با کمر باریک و مهمتر از همه کوس تپل و برآمده با سینه ای سایز ۷۵ و کلا بدن بدون ایراد که هردومون حشری و اهل حال هستیم. موقع برنامه از خود بیخود می شدیم و اولش بوس بوس و بعد لیس و ساک و خوردن همه بدنش و اونم مثل من سوراخ کونمو لیس میزنه و انگشت میکنه و …
ماجرا از روزی شروع شد که من واسه کارکردن به یکی از شهرستان ها رفتم با اینکه دو ساعت راه داشت ولی هفته ای یکبار میومدم پیشش و حسابی سکس میکردیم. یادمه طبق معمول حشری بودم البته مریم هم مثل خودمه. موقع سکس چی شد که جنده خطابش میکردم ولی دیدم اونم خوشش میاد و منم ادامه دادم که جون، جنده خانم کیر میخواست اونم گفت آره گفتم منم نبودم خوب یکی پیدا میکردی که آهش رفت هوا و گفتم جون گفت پیدا نکردم گفتم خودم برات پیدا میکنم و خیلی زود هر دومون ارضا شدیم البته مریم هر دفعه حین سکسمون دو سه بار ارضا میشه.
خلاصه دیگه کار ما شده بود حین سکسمون فانتزی بازی و ارضا شدن. وقتی هم من می رفتم شهرستان با تماس تلفنی حال می کردیم و بازم با فانتزی بازی آب همو میاوردیم.
دیگه موقع سکسمون هم اون و هم من حرفایی میزدیم که باعث میشد سکسمون عالیتر بشه.
یه بار که می خواستیم شروع کنیم صحبت دوستش رو آورد که با شوهرش مشکل داشته و سکس نداشتن تا بعد چند هفته زنه پاهاشو باز کرده و کوسش افتاده بیرون و شوهره کوسش رو دیده و بهش حمله کرده و سکس کردن. خلاصه منم که از اون دوستش خوشم میومد موقع کردنش خواستم بازم تعریف کنه و بعدش منم جون می گفتم و از کوس و کون دوستش می پرسیدم و از کیر شوهرش که بهت اندازه ش رو گفته چجوریه و دیدم مریم کوسش رو بالا پایین می کنه زیر کیرم و وقتی دیدم مریم خوشش میاد اسم دوست شو که الهام بود صدا زدم و با اون آبم اومد پاشید رو کوسش. از اون روز به بعد دوستش هم به سکسمون اضافه شد.
تا اینکه یه بار موقع سکسمون بهش گفتم الهام مریم رو کی میکنه گفت نمی دونم گفتم بگو گفت آخه کی رو گفتم با الهام عوض کردیم گفت نه گفتم بگو گفت سعید گفتم جون. دیگه عادی شده بود و سعید رو صدا میزد و هر دومون تو اوج بودیم و ارضا می شدیم.
دیگه الهام و سعید هم وارد سکسمون شده بودن و حشری تر از قبل و ما خیلی لذت میبردیم و بازم باید پیشرفت می کردیم تا اینکه یه روز وقتی مریم سعید رو می گفت من ناخودآگاه گفتم منم میخوام مریم گفت چی میخوای گفتم منم بکنه مریم گفت نه نگو زشته کونی شدی گفتم آره منم میخوام بگو منم بکنه گفت نه گفتم بگو بذاره لای پاهام دیگه مریم اینو شنید خوشش اومد و گفت سعید امیرم بکن بذار لای پاهاش، هردومونو بکن و بازم باشدت هر چه بیشتر ارضا شدیم و بعد از اینکه به خودمون اومدیم لبخند رضایت تو صورتمون بود و حسابی بالا بالاها بودیم.
ادامه داستان که نه سرگذشت واقعی زندگیمون رو هر چه زودتر…
🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰😘😘😘😘😘
ممنون

نوشته: امیر


👍 16
👎 18
28901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

962555
2023-12-16 23:22:18 +0330 +0330

عجب خودت فهمیدی چی گفتی؟

0 ❤️

962574
2023-12-16 23:59:47 +0330 +0330

وقتی وسط کوسشعرات خودتو انگشت میکنی ابت میاد

0 ❤️

962580
2023-12-17 00:20:16 +0330 +0330

فک کنم اخرش آبت اومد. 😐

0 ❤️

962610
2023-12-17 01:55:50 +0330 +0330

یک دیوث به تمام معنا که واقعا ریده با نگارش و خیال بافی و تخیل و دست به تخم نوشتن
بیناموس خودت فهمیدی چه گهی خوردی ، کم کم کل محل و دوست و آشنا رو اضافه کن و آخرشم زنت بگه با همشون خاطره دارم وقتی نیستی ، خب بیناموس کونی پتیاره ادم باش

0 ❤️

962631
2023-12-17 03:31:09 +0330 +0330

یه متوهم کونی که تو تخیل زن هرزه گرفته میخواد داستان بنویسه ، حالا مونده بود شبی که شیشه زدی تخیلات خودت تعریف کنی ؟؟

0 ❤️

962655
2023-12-17 08:01:07 +0330 +0330

لیسیدن سوراخ توسط زنت خیلی خوب بود، در کل خوب نوشتی آفرین، منتظر ادامشم

0 ❤️

962669
2023-12-17 09:59:57 +0330 +0330

یکی از بهترین سرگذشت هایی بود که خوندم مرسی

0 ❤️

962968
2023-12-19 17:08:04 +0330 +0330

از این بد نوشتنت پیداست داری واقعیت و مینویسی

0 ❤️