عمه مصی تنها

1402/02/01

دستان برمیگرده به زمانی که راهنمایی بودم سال ۸۴ اون موقع ۱۴ سالم بود.از عمم بگم یه زن سبزه با قیافه معمولی و اندام معمولی اون موقع ۳۶ سالش بود.زیاد سرتون رو درد نمیارم شوهر عمم زندان بود دختر عمم خونه مادربزرگم که اونم بعدازظهرش میدونم رفته بود به دوست پسرش کون بده.خلاصه پیش عمم بودم شب بهم غذا داد و میوه خیلی منو دوست داره عمم گفت بیا پیش من بخواب روتخت من اولش خجالت کشیدم گفتم میرم تو اتاق دختر عمم رو تخت میخوابم بعدش لا هیجان خیلی زیادی که داشتم رفتم پیشش خوابیدم یادمه تابستون بود و هوا گرم.من با رکابی و شلوارک بودم اون با یه تاپ مشکی وه یه لباس توری مانند روش پوشیده بود که مثلا سینه و هیکلش معلکم نباشه که اتفاقا هوس انگیز ترش کرده بود با ی شلوارک تا رو زانوش.خلاصه رفتیم خوابیدیم یکی دو ساعتی گذشت دیدم عمم اومد سمتم که خیلی نردیک به هم خوابیده بودیم بغلم کرد من ار خواب پریدم عمم واسه اینکه ضایع نشه گفت یکم بدنمو ماساژ میدی گفتم باشه من که ماساژ بلد نیستم یکم مالیدم اصلا نفس کشیدنش فرق میکرد یه حالی بود خودم دستمو بردم زیر تاپش کمرش رو ماساژ دادم خیلی قربون صدقم رفت گفت پاهامو ماساژ بده این کار رو کردم واقعا پاهای نازی داشت اون زنجیر دور پای راستش کامل شیو کرده بود داشت آبمو میاورد بد جور سیخ کردم گفت منم میخوام ماساژت بدم من خجالت کشیدم ولی اون اومد گردنمو ماساژ داد البته کیر سیخ شدمو قشنگ دید گفت بهم اون چیه بی ظرفیت من به تته پته افتادم کیرم با دستش گرفت پیچوند که مثلا ازم زهر چشم بگیره شق شق بود کیرم گفت شلوارکتو در بیار درآوردمش شرتم نوکش خیس شده بود از آب حشرم یه آن شرتمو کشید پایین کیرمو درآورد مثلا داشت تحدید میکرد که ولسه عمت ییخ میکنی و به خانوادت میگم پدرتو دربیارن و ازین حرفا منم به گه خوردن افتاده بودم رکابیم درآورد داشت وراندازم میکرد راستش چون من کونی هستم موهای بدنمو شیو کرده بودم گفت نمیخوام دلتو بشکونم ولی باید دهنت قرص باشه من اصلا حرف نمیزدم فقط نگاش میکردم که چشم از کیرم بر نمیداره دیدم تاپشو اون لباس توری رو درآورد شلوارکش هم درآورد شورتشم درآورد گفت بیا روم دراز بکش من فکر کردم باید الان بکنم توکوسش ولی پاهاش رو جفت کرد و کفت رو دراز بگش جرات نداشتم کاری کنم فقط ریز کیرمو به رون و شکمش میمالیدم قشنگ شکمش به کیرم میخورد انقد ناز نفس میکشید که نگو من تا حالا با هیچ زنی نخوابیده بودم فقط کون داده بودم تا اینکه گفت یکن بلند شو با نوک انگشتاش یه تف واقعا ناز و خوردنی رو گرفت زد به چاک کسش بعد کیرن رو گرفت گذاشت لای پا و کسش گفت بخواب روم من چشام داشت در میومد منو خوابوند رو خددش شروع کرد خیلی عمیق زبونش رو تو دهنن کردن و خوردت زبونم اونقد لای پاش داغ و لیز بود که اصلا نفهمیدن کی آبم اومد از ته دلم ازش تشکر وکردم اون حرف نزد اصلا من جنازه بود گرفتتن خوابیدم صبح زود بود منو بیدار کرد گفت بریم حموم رفتیم اونحا کاملا لخت شد منن لخت شدم هی زیر چشمی نگاش میکردم دوباره سیخ کردم ایندفعه من از خواستم گفت ببین نباید کسی بفهمه من خیلی تو رو دوست دارم تو برادرزادمی الانم تو سنت کمه نمیخوام دردسر بشه من داشتم با چشمام التماس میکردم با دست بدن خیسش رو میمالیدم جلوش زانو زدم مثل زمانی که کیر ساک میزدم شروع کردم به لیسیدن کسش الان که بهش فکر میکنم دیوونه میشم خیلی بهم مزه داد خیلی خوردم واسش اون اصلا کیرمو نخورد اصلا‌.بر گردوندمش کردم تو کسش چند تا تلمبه زدم کیرم کوچیک بود زیاد بزرگ نبود کف حموم خوابوندمش صدای نفساش خیلی ناز بود در گوشم میگفت زود تر تمومش کن خوابوندمش حین کردن دستش رو گرفتم انگشتاشو لیسیدم حسابی لیزش کردم برد سمت کونم که انگشتم کنه خبییییییلی بدش اومد بهم گفت مگه کونی هستی گفتم آره آقا دیوونه شد اصلا گفت پاشو کثافت بیشعور فکرشم نمیکردم اوبی باشی التمسش کردم به کسی نگه و آبمو بیاره انقد التماس کردم تا دوباره دراز کشید دمر کف حموم گفت فقط لا کونی یا لاپای سریعم آبت بیاد هر کاری کزدم بهم لب نداد چند تا بالا پایین کردم هی در گوشش حرف سکسی زدم تا آبم اومد سرطع حموم کرد و رفتیم بیرون من بعد از اون رفتم دیگه باهام خوب نشد که نشد دیگه مثل اون موقع قربون صدقم نمیره جلوم لباس باز نمیپوشه اصلانم بهم رو نمیده که بخوام بکنمش.خلاصه که کوت دادنم باعث شد عمم دیگه بهم نده .ببخشید اگه مورد مسندتون نبود

نوشته: سیسی آوا


👍 4
👎 18
51001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

924304
2023-04-21 00:46:42 +0330 +0330

ریدم بهت

3 ❤️

924314
2023-04-21 01:13:54 +0330 +0330

داشتی با کیرت بازی میکردی به یاد عمه ت جق بزنی یهو کونت خارش گرفت مسیر داستان عوض شد

4 ❤️

924360
2023-04-21 08:06:52 +0330 +0330

قربون۱۴ سالگیت! تو اون سن کون دادن معلومه برات خاطره انگیز بوده .

0 ❤️

924381
2023-04-21 12:54:39 +0330 +0330

پشمام از این حجم مضخرفاتی ک سرهم کردی کص مغز عجله داری مگه واسه ارسال داستان ؟؟ یبار از روش میخوندی که معلوم و معلکم و هزار کلمه اشتباه دیگه ننویسی
فکر کنم با کیرت تایپ کردی

1 ❤️

924394
2023-04-21 14:56:22 +0330 +0330

طبق ٱمار این جماعت کونی جلق نزده، عمه ها ظاهرا از خاله ها جنده تر هستند. هنوز دو خط داستان تموم نشده دودول نویسنده رو دست میکیرن.

0 ❤️

924484
2023-04-22 02:16:26 +0330 +0330

اخه سیسی تخم سگ مجبوری بنویسی فش بخوری هم دروغ هم غلط کیر اسب حاتم طایی تو کونت دیوث خر زاده انتر

0 ❤️

924588
2023-04-22 19:44:40 +0330 +0330

میدونی وقتی «بیابون» میخواد بیخیالی خودشو نشون بده چی میگه؟
میگه به «نخلام»😂😂😂😂😂😂🍷

کاری به داستانتم ندارم

0 ❤️