چشماشو دوخته بود به در. انگار همین دیروز بود که درد سلطه ی یه ارباب نما رو تحمل کرده بود و دیگه به هیچ اربابی اعتماد نداشت. با ترسی که توی سلول به سلولش حس میکرد نفس میکشید…نکنه اینم مثل قبلی باشه و فقط اذیتم کنه؟
در باز شد محمد اومد تو.
به محض ورودش گفت تو از امروز برده ی منی. دوست دارم منو به چشم یه اربابی ببینی که برات ارزش قائله.با ناراحتیت ناراحت میشه و با خوشحالیت خوشحال.
لبای آرزو رو گاز زد…از لبش خون اومد آرزو گریه کرد و محمد بدون معطلی بغلش کرد و نوازشش کرد
+میبینی چقد برام مهمی؟
-بله ارباب
سیگارشو روشن کرد
ارادتمند شما ممد حشری
اگه خو?شتون اومد قسمتای بعدشم مینویسم.
دوستون دارم دنیاتون سکسی�???
نوشته: ممد حشری
یه کامنت بی ربط نسبت ب داستان.یه کاربری هست توسایت که اسم کاربریشو گزاشته حاج پولدار.این اسم کاربری و عقده های وحشتناک این حیوان شدیدن رومخه.یبار چنتا حرف بارش کردم بلاکم کرد.خاک برسرت عقده ای تازه به دوران رسیده حتما مامانتو ابجیتم اسم کاربریشونو گزاشتن حاج کص دار!حداقل ایدی ننتو ابجیتو بده بیایم بکنیم یه پولی هم بهشون بدم ک تو اسم حاج پولدار رو کشدارتر بنویسی رو پروفایلت
یه سکسِ فوقِ معمولی و روتین که فقط لفظِ ارباب بردگیو اورده بودی قاطیش کرده بودی
اس ام اس میخواستی بدی با موبایلت فکر کنم اشتباهی فرستادی اینجا
به خاطر اینکه حواس پرتی داری دیسلایک ارباب
توهم
توهم زدی از نوع سوم. شاشیدم توی توهمات جلقکیت.
شدی ارباب و داری تو یه برده
سراسر، زندگیت مملو ز درده
خبر داری که ارباب خودت کیست؟
همان کون کن که کیرش گرم و سرده
ها کـُکا
ممد حشری ریدی
دیگه ننویس لطفا کله کیری
کوتاه یا بلند بودن اکثر داستانها بستگی به زمان ارضا نویسنده داره و مال تو معلومه که زیر یه دقیقه اومده . شل مغز
تو باز گوز کدوم کونی اخه … (dash) (dash) (dash) (dash)
بعدشم گوه خوری لبای ارزو رو گاز گرفتی ، ملجوق بی ادب
کوصپدر هم کوصپدرای قدیم
چرت نوشتن بشدت باب شده ! خدا بگم مهران و سپیده و ایلوانا رو چکار کنه !
ریدی کسخل