خاطرات مرد کیری (۱)

1396/03/25

سلام من مرد کیری هستم و اسممو نمیگم چون نباید کسی منو بشناسه و میخوام زندگیمو تا الان که 30سالمه تعریف کنم .
همش از اون روز عجیب شروع شد موقعی که 17سال سن داشتم. مدرسمون داشت مارو میبرد به یه گردش علمی تو یه دانشگاه خاص که حیوانات خاص و نادر و نگه داری میکنند.خلاصه اون روز ما رفتیم و اون اتفاق عجیب رخ داد؛ داشتیم حیوونارو نگاه میکردیم که یه احساس گزش رو کیونم احساس کردم و دیدم یه حشره ی عجیب (که بعدا فهمیدم اسم علمیش دیکیوس (dickious)هست و حشره ای رادیو اکتیوی بود) منو نیش زد و سریع پرتش کردم و تا موقعی که برگردم خونه حس عجیبی نداشتم فقط خسته بودم و رفتم خوابیدم.بیدار که شدم دیدم خیلی عرق کردم و ساعتو که نگاه کردم دیدم ساعت 3 صبح رو نشون میده پاشدم رفتم یه لیوان اب خوردم و برگشتم خوابیدم.تا یه مدت اتفاق عجیبی نیفتاد ولی یه روز که تو مدرسه دعوام شد و هیجانم رفت بالا حس کردم تو شلوارم داره اتفاقایی رخ میده که سریع دعوارو ترک کردم و رفتم دستشویی و چیزیو که دیدم باورم نمیشد ؛کیرم در حالت خوابیده اندازه حالت شق اش بود و جالب تر اینکه داشت مثه مار تکون میخورد که وقتی اروم تر شدم دیدم به حالت اولش برگشت.پشمام ریخت ولی بعد ها فهمیدم که وقتی هیجانی میشم میتونم کیرمو به هر سایز و اندازه ای تغییر بدم.
خلاصه این ماجرا رو تا 20سالگی پیش خودم مخفی کردم و تا حد امکان از هیجان دوری کردم.تا اینکه یه روز با پدرم و مادرم رفته بودیم رستوران که موقع برگشت یه دزد بهمون حمله کرد و پدر و مادرمو کشت و منم عصبانی شدم و کیرمو رو 30سانت تنظیم کردم (به روش کصتان نویسان شهوانی) و کص و کونشو یکی کردم.از اون روز به بعد با خودم عهد بستم که به کسایی که کمک لازم دارن کمک کنم پس شخصیت جدیدی برای خودم ساختم بنام مرد کیری و برای اینکه کسی منو نشناسه باید برای خودم یه لباس تهیه میکردم و بعد یه مدت یه لباس مناسب که بصورت یه کیر بزرگ بود با دوتا تخم به کنار رون هام چسبیده بودن پیدا کردم .اوایلش که به مردم کمک میکردم با پلیسا بخاطر لباسم مشکل داشتم(مخصوصا گشت ارشاد) ولی خب با قدرتی که داشتم راحت فرار میکردم.خلاصه همینطور که ما به مردم خدمت میکردیم قدرتمونم زیاد تر میشد تا جایی که تو 25سالگی دیگه بدون هیجان میتونستم کنترلش کنم .اینم بگم که من یه دوست دختر بنام مریم داشتم که واقعا دوستش داشتم و اون از این قدرت من خبر داشت و تنها کسی بود که میتونست کیرمو تحمل کنه و از حق نگذریم خوب ساک میزد.خلاصه این زندگی داشت سپری میشد و من معروف تر میشدم ولی از قدیم گفتن هرچی کیرت بزرگ تر بشه کیونتم گشاد تر میشه(با کمی دخل و تصرف از هرچی بزرگتر بشی دشمناتم بزرگتر میشن) و همین باعث میشد جون مریم در خطر باشه و من ازین بابت نگران بودم ولی اون براش مهم نبود و فقط میخواست که من به مردم خدمت کنم.اخرشم سر همین موضوع یکی از دشمنان قدیمیم بنام مرد تفی که نمیدونم چی گهی خورده بود ولی با دهنش تفای سبز اسیدی پرتاب میکرد و تنها دشمنم بود که شخصیت اصلیم رو میشناخت ولی چون تو زندان بود زیاد بهش اهمیت نمیدادم و همین کارم باعث شد اتفاقی که نباید بیفته ،افتاد و در تولد 30 سالگیم از زندان فرار کرد و اومد به خونم و طی یک درگیری دوست دخترمو گرفت و بهش تجاوز کرد و اینقد که سر کصش تف زد بنده خدا تموم کرد .من تونستم شکستش بدم و بندازمش زندان ولی خب دیگه مریم نبود و کیر من اون کیر سابق نشد .بعد اون اتفاق افسرده شدمو دیگه به کسی کمک نکردم و با خودم عهد بستم که دیگه هرگز لباس مرد کیری و به تن نکنم .

ادامه…

نوشته: Boob_lover


👍 31
👎 5
3479 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

624311
2017-06-15 20:43:25 +0430 +0430

🙄…ایووول…‌.دس خوش داداش ? …بسی خندیدیم و کیفور شدیم…رفیقم الان پیشمه…یعنی دل و رودش پیچید با این داستان 🙄 …لایک اول

3 ❤️

624341
2017-06-15 20:49:56 +0430 +0430

شبیهه فیلمای اکشن و تخیلی بود ?
ولی خو جالب بود-لایک به شما

1 ❤️

624481
2017-06-15 21:20:02 +0430 +0430

بابی جون عالی بود…
بکجا چنین شتابان ادمین از بابی پرسید
به هر آنجا که… فلان…

1 ❤️

624501
2017-06-15 21:22:15 +0430 +0430

سامی بیا ?
چشمک

2 ❤️

624541
2017-06-15 21:38:32 +0430 +0430

يه داستان چرند و بي موضوعه ديكه

خوبه يه دسته لجن خوردند به پست هم، بو گندشون همه جا رو برداشته

اين بچهه، اون زهرهه ووو

حالا كه ادمين نمي تونه فكري به حال شما انگلهاي سايت بكنه

اينقدر بهتون دري وري مي گم، تا گورتون رو از اين سايت گم كنيد بريد دنبال درس مشق ، امتحاناي ثلث تون

واقعا ادم حداقل كامنتهاي جند ماه پيشو قبل از اينكه شما اشغالا جوجه ١٣ ١٤ ساله سر و كله تون پيدا بشه مي خونه ، حسرت مي خوره

4 ❤️

624561
2017-06-15 21:44:35 +0430 +0430

خخخ گل رو گفتم بیا… بیا همون بفرماست اما سوای سوسول بازیو فلان…

2 ❤️

624596
2017-06-15 22:01:15 +0430 +0430

میاگوه خخخخخخخخخ
فکر کنم دچار سوختگی شدی یعنی تقریبا مطمئنم… ازاین پودر سفیدا هست… توی فلان نوزاد میپاچند… یه ذره بپاچ بهش… بلکه خوب شی… شب عزیزیه مطمئن باش شفا پیدا میکنی…

2 ❤️

624611
2017-06-15 22:06:16 +0430 +0430
NA

ﺍﻭﻩ ﺷﻴﺖ ﭼﻦ ﺩﻓﻌﻪ ﺑﺘﻤﻦ ﻣﺮﺩ ﻋﻨﻜﺒﻮﺗﻴﻮ ﺩﻳﺪﻱ ﺍﻓﺮﻳﻦ ﺍﻓﺮﻳﻦ ﻛﺼﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﻛﺼﺘﺎﻥ ﺩﺍﺭﻱ ﺑﻬﺘﺮ ﻣﻴﺸﻲ :)
ﺍﻭﻥ ﺑﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﺭﺍﺱ ﻣﻴﮕﻪ 4.5ﻣﺎﻩ ﻗﺒﻞ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﻮﺩ /:

1 ❤️

624656
2017-06-15 22:33:52 +0430 +0430

دهنتو : ))))))))
عالــــي بود 🙄
قشنگ معلومه اسطوره ي زندگيت اسپايدرمن بوده
قوه ي تخيلت از آلت جاني هم بزرگتره ? 🙄 🙄

1 ❤️

624781
2017-06-16 00:49:39 +0430 +0430

داستان امشب من بهتر بود عاغا.
بوب لاور, اینو کی گذاشتی,من 2هفته پیش داستانمو فرستادم. امشب گذاشتش

2 ❤️

624846
2017-06-16 01:09:12 +0430 +0430

لایک 15 تقدیم توباد مهربون… لذت بردم خیلی لایک

1 ❤️

624941
2017-06-16 04:31:05 +0430 +0430

انصافا داستان با نمکی بود
اگه همش حاصل تخیل خودته که دیگه دست مریزاد
قلمت روان و خوبه و بیشتر بخون واسه کارای بعدی
لایک

1 ❤️

624996
2017-06-16 05:26:23 +0430 +0430

وای بابی 🙄 🙄 🙄 🙄
مردم از خنده مخصوصا با دو تا تیکه اش خیلی حال کردم: یکی اونجا که میگه کیرمو رو سی سانت تنظیم کردم و یکی اونجا که میگه انقدر سر کصش تف کرد که تموم کرد. مرسی پسر خیلی خوب بود 🙄 🙄 🙄 ?

1 ❤️

625061
2017-06-16 07:37:30 +0430 +0430
NA

درود دوستان… خوش باشید…
این سایت هم ملک طلق کسی نیست که کس دیگه ای بخواد مجبور به ترکش کنه ، اگه میشد که تا حالا خود ادمین (با وجود 6 بار تلاش ) انجام داده بود …پس خوش باشیم و با هم بخندیم نه به هم … 🙄

1 ❤️

625101
2017-06-16 08:57:29 +0430 +0430
NA

دوست عزیز…
ابدا خودتو با تتلو مقایسه نکن ، چون به اندازه تو صداقت نداره .

1 ❤️

625116
2017-06-16 09:10:35 +0430 +0430

خخخ…
لایک ۱۹.
ادامه بده حتما…
طنز تخیلی چیز باحالیه…
ایول ?

1 ❤️

625236
2017-06-16 11:48:26 +0430 +0430

اِ اِ اِ…دمِ بابابزرگ ایکسی جییییز…عجب عکسیه 🙄
خخخ…یبار دیگه کلِ داستانو با این عکیه مرور کردم… 🙄 🙄 …مرسی دوباره ? ?

2 ❤️

625306
2017-06-16 13:08:56 +0430 +0430

بابی جان فوق العاده بود درسته روزه ام ولی از خنده نصف فرش پذیرایی رو خوردم 🙄 🙄
اینم تقدیم به تو ?

1 ❤️

625376
2017-06-16 14:55:39 +0430 +0430

فازت چیه جقیه کسخل ؟
بابا یه نظارت بزارین هرکس مشنگی هرکس و شعریو ننویسه

0 ❤️

626156
2017-06-17 06:45:08 +0430 +0430

از این داستان نتیجه برای اینکه کیرتون بزرگ بشه باید کونتون جورشو بکشه،،، پس برای بزرگ کردن الت خود به پی‌وی بنده مراجعه کنید…

1 ❤️

626176
2017-06-17 07:36:39 +0430 +0430

این ورژن کمدی تر اسپایدرمن بود…

1 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها




آخرین بازدیدها