خاطرات ده ساله من و یلدا (۳)

1401/12/15

...قسمت قبل

وقتی بلدا برای انتخاب عکس سکسی کص وکونش آلبوم عکساش رو دید تعجب کرد که نزدیک به بیست عکس از اندامش تو گوشیم بود البته ایمنی گوشیم بالاست و بصورت مخفی توی گالریم ذخیره شده . بالاخره سه عکس سکسی شهوت انگیز از اندام و کص وکون زیبای یلدا را انتخاب کردیم تا برای حشری کردن محمود به او نشان بدم و اگه اصرار کرد براش واتساپش کنم .
روزبعد توی شرکت منتظر فرصتی بودم که محمود را که معمولا هر روز به اتاق کارم یه سری میزد و یه چای باهم میخوردیم ، نزدیکی ظهر بود که سر وکله ش پیدا شد و از هر طرف صحبت کردیم وقتی به محمود گفتم از زید همسایه مون چند تا عکس سکسی از اندامش گرفتم محمود گفت :واقعا به تو اجازه داد ازش عکس بگیری
من: آره محمود جون نمیدونی چقدر شهوتش بالاست
محمود : گفتی شوهر داره ؟
من : آره ولی شوهرش توی یه شهر دیگه کار میکنه و ماهی چهار روز میاد خونه
محمود: با کسای دیگه هم رابطه داره ؟
من : نه برام قسم خورده که با هیچ کسی رابطه نداره
محمود : زنی که اجازه بده ازش عکس بگیری فقط با تو دوست نیست
من : نمیدونم به من اینجوری میگه البته از اینکه واژنش گشاد نیست بنظر میاد راست میگه
محمود : گفتی خوشگل هم هست ؟
من : آره بابا خیلی خوشگله ولی خب ۳۵ سال سن داره و یه بچه هم بیشتر نداره که سزارینی بدنیا آوردش هیکلش هم تاپ تاپه فقط یه کوچولو شکم داره
محمود : الان عکساش رو داری میتونم نگاهشون کنم ؟
من : آره عکساش توی گوشیمه
وقتی قفل گوشیم رو باز کردم تا عکسا را نشونش بدم ضربانم و شهوتم با هم بالا رفتن ولی خودم رو کنترل کردم اولین عکسی که بهش نشون دادم عکس تمام قدش بود که دمر روی تخت خوابیده و صورتش توی بالش بود و از گردن تا کمر و کون و رانش پیدا بود محمود با دیدن همون عکس اولی داغ کرد و گفت عجب تن بدن سفیدی داره کون کپلش هم بزرگه بعد پرسید از کون هم بهت حال میده ؟ گفتم آره از کون هم کردمش
محمود : میری خونه خودشون ؟
من : بیشتر میاد خونه مون ولی تو خونه خودش هم گاییدمش .
از اون همه سوال و خالی بستن برای محمود خسته شده بودم یه لحظه نزدیک بود بگم بابا زن خودمه دوست داره سکس سه نفره را تجربه کنه جون از ماهواره و فیلم سوپر این نزدیکیها را دیده دوست داره کص وکونش باهم گاییده بشه ، اما فعلا مجبور بودم برای محمود خالی ببندم.
وقتی دو تا عکس دیگه که از کص و کون یلدا را دید یکباره دست برد به شلوارش و کیر بزرگش از زیر شلوار چنان بچشم اومد که فکر میکردی یه ساندویچی توی شلوارش هست بعد در حالی که چشماش برق میزد گفت: پوریا عجب کص وکونی گیر انداختی بعد با خنده ادامه داد ببین الان کیرم میترکه .
بزاقم خشک شده بود کیر خودم هم سیخ سیخ شده بود محمود گفت : ده دوازده ساله زید بازی میکنم و بیش از ده پانزده زن ودختر را کردم اما هیچ کدوم بدنی به لطیفی و سفیدی نداشتن شکمش هم زیاد به چشم نمیاد ، بعد دستش را گذاشت روی کولم و گفت از دستش ندی ها هرکی اینو بکنه پیر نمیشه عجب شوهر احمقی داره همچین زنی را تنها گذاشته و با خنده گفت اگه من هم جای این زن بودم به شوهرم خیانت میکردم حیفه همچین کصی شب بدون کیر بخوابه . برای اینکه محمود را بیشتر حشریش کنم گفتم : هر وقت خونه مون خالی بوده آوردمش تو خونه و کردمش با دیدن فیلم سوپر و مردهای کیر کلفت حشری حشری میشه و قربون صدقه اونا میره معلومه از مردهای کیر کلفت بیشترخوشش میاد . دقیقا زدم توی خال چون محمود گفت ببین میتونی رامش کنی باهم بکنمیش
من : سعی خودم رو میکنم با اون لوندی و عشوه ای که داره میشه مخش را زد
محمود : همیجوری بهش بگو یکی از همکارام هست که باهم دوستیم خلاصه یه طوری تحریکش کن ببین پا میده یا نه . من : باشه ببینم چی میشه
محمود : حاضرم برای یه بار کردنش یه میلیون خرجش کنم
توی دلم گفتم نمیدونه این همه حرف و حدیث از وضعیت زن خودمه که هوس کص دادن زده به سرش . وضعیت محمود مثل خودم بود دوتایی مون حشری شده بودیم محمود دندون برای کردن یلدا و من تو رویای کص دادن یلدا به محمود جلوی چشم خودم بودم آلت جفتمون طوری بود که از صندلی بلند میشدیم تابلو بودیم . آخر سر محمود گفت هزارعکس وفیلم دیدیم ولی این چندتا عکس حسابی دیونه م کرده اگه ممکنه عکسا را برام بفرست . من هم قبول کردم بشرطی که به کسی نشونش نده و بلافاصله عکسا رابراش ارسال کردم وقبل از اینکه از اتاقم بره گفتم لطفا نه کسی اونو ببینه یا کسی بفهمه که من برات فرستادم محمود گفت خیالت جمع باشه بعد بلندشد شلوارش رو مرتب کرد تا کیر درحال جمع شده ش رو بحالت عادی در بیاره . و درحال رفتن از دفترم یه چشمک زد و گفت منتظر خبرهای خوبت هستم ، من هم با یه لبخندی گفت حتما عجله نکن .
بعداز رفتن محمود من هم از اتاقم رفتم توی حیاط شرکت یه سیگار روشن کردم وبا موبایلم به یلدا زنگ زدم و کم وکیف جریان را براش تعریف کردم یلدا هم از اون طرف هیجان زده شد و گفت کی میخوای اوکی بهش بدی ؟ گفتم صبر کن باید یکی دو روز دیگه بهش بگم که عادی بنظر بیاد .
عصر توی خونه غوغایی بپا شد اصلا فکر نمیکردم یلدا اینقدر بیتاب برای کص دادن باشه پشت سر هم میگفت امشب با محمود تماس بگیر بگو تلفنی با زن همسایه حرف زدم وراضی شده .
اونقدر رو مخم بود و اصرار کرد که گفتم باشه بزار فکر کنم چطوری به محمود بگم .
یلدا گفت این هفته مناسبه چون هم شاهین مدرسه ش نوبت عصره اول هفته هم هست و طول هفته میشه برنامه ریزی کنیم . من دیدم حرف یلدا منطقیه و همون شب وقتی برای شام به پیتزایی رفته بودیم همونجا با محمود تماس گرفتم و گفتم :باید مشتلاق بدی به من ’ محمود انگاری حول شده بود آروم گفت گوشی رو چند لحظه داشته باش ، خلاصه بعد از چند ثانیه با حالتی متعجب گفت منظورت همون قضیه است ؟ گفتم آره محمود جون بله را از عروس گرفتم با صدای بلند و خوشحال گفت دمت گرم بابا تو دیگه کی هستی گفتم رگ خوابش دستم هست و بالاخره رام شد که یه روز طول همین هفته بیاد خونه ما محنود پرسید پس خانمت رو چیکار میکنی ؟
گفتم نگران نباش پسرم این هفته ظهرانه است و مدرسه شون نزدیک خونه خواهر زنمه به خانمم میگم پس فردا هم به خونه خواهرش سر بزنه
محمود ذوق زده گفت دمت گرم فکر میکردم زنی که بزاره عکس سکسی ازش بگیری و تو گوشیت داشته باشی باید خیلی حشری هوس ران باشه و فقط با تو تنها نیست حتما با مردای دیگه هم رابطه داره . درجوابش گفتم شاید اینجوری باشه که تو میگی به هرحال معرفت نشون داده و درخواست من رو رد نکرده ، محمود با خنده گفت پس از حالا تا پس فردا تقویت کنیم تا خدمت این خانم خوش تن و بدن برسیم .
توی مسیر برگشت به خونه یلدا هم به اندازه من و محمود ذوق زده شده بود من از زمانیکه با محمود صحبت میکردم تا زمانیکه بخونه رسیدیم ولباس عوض ‌کردم کیرم نیمه افراشته بود یلدا هم گفت میخوام امشب برات سنگ تموم بزارم . آخر شب وقت خواب چنان آرایشی کرد که کمتر ازش دیده بودم حتی توی مراسم و عروسیها . اون شب یه نزدیکی با حرارت و گرمی داشتیم و باز از جلو وعقب سکس پرجاذبه ای داشتیم و زمانیکه تو کصش تلمبه میزدم گفت از پس فردا میخوام جنده بشم میخوام یه کیر جدیدی رو تجربه کنم من هم با شدت و سرعت تلمبه زدم و گفتم آره عزیزم از پس فردا رسما جنده میشی و با یه کیر کلفت کص و کونت جلوی خودم افتتاح میشه . اون شب سکس باحرارت و پر جاذبه ای داشتیم ، یلدا که غرق رویای محمود بود گفت اگه از محمود خوشم اومد باید هفته ای یه بار هم که شده باهاش رابطه داشته باشیم .
بالاخره دوشنبه رویایی فرا رسید و بعداز تعطیلی شرکت من ومحمود به سمت خونه حرکت کردیم ، محمود با بهانه ای زنش رو سر کار گذاشته بود و با ماشین خودش پشت سر من راهی خونه شدیم که ناهار را هم با هم بخوریم . توی مسیر به یلدا زنگ زدم وگفتم ما نزدیکی خونه ایم تو از خونه برو بیرون که وقت اومدن ما خونه نباشی یلدا هم با خوشحالی گفت باشه. وقتی به آپارتمان رسیدیم محمود جلو ساختمون ماشینش رو پارک کرد وقتی پیاده شد دو پاکت دستش بود پرسیدم اینا چیه ؟ گفت یکیش هدیه برای این خانمه خریدم و پرسید راستی اسمش چیه ؟ من هم گفتم یلدا خانم و پرسیدم اون یکی چی هست در جوابم گفت یه شیشه مشروب هنسی برای تقویت و شنگولی خودمون . توی آسانسور صدای بوم بوم قلبم را می شنیدم با سراسیمگی در آپارتمان را باز کردم سعی کردم خودم رو خونسرد نشون بدم خوشبختانه یلدا توی خونه نبود آروم وقرار نداشتم به محمود گفتم خانمم ناهار درست کرده و رفته زودتر ناهار بخوریم وقتی به محمود گفتم ناهار زرشک پلو داریم گفت من گرسنه نیستم ظهر توی شرکت ساندویچ خوردم خودت ناهارت بخور . گفتم بزار به یلدا خانم زنگ‌بزنم بگم ما خونه هستیم و بلافاصله باهاش تماس گرفتم و بعد از احوالپرسی گفتم منتظر تشریف فرمایی شما هستیم یلدا هم در جواب گفت تا چند دقیقه دیگه میام . بعد به محمود گفتم انگار منتظر تلفنم بوده الان میاد ولی گفت دو ساعت بیشتر وقت ندارم .محمود که یه بطری ویسکی آورده بود روی میز بازش کرد و من هم از توی یخچال یه مقدار کالباس و خیار شور برای مزه آ‌وردم و بیخیال ناهار شدم پیک اول رو خورد ه بودیم که صدای زنگ خونه اومد محمود خودش رو جمع وجور کرد و با دیدن یلدا که آرایش تابلویی کرده بود گیج ومنگ با چشم از حدقه در اومده بلند شد و یلدا باهاش سلام علیک کرد و به هم دست دادن یلدا سنگ تموم گذاشته بود که من را هم غافلگیر کرد اون آرایش غلیظ به چهره زیباش خیلی می اومد فکر میکردم سوتی بده یا استرس داشته باشه اما برعکس جندگی برازنده ش بود و تو یه چشم بهم زدن کیر محمود توی شلوارش تابلو شده بود من هم برای آب شدن یخ محمود لبهای یلدا را بوسیدم و گفتم بریم اتاق مانتوت را بیرون بیار تا اون تن وبدنی که منو عاشق خودش کرده نمایان بشه . همراه یلدا به اتاق رفتم و یلدا یواشکی گفت هم خوش تیپه و هم قد بلند گفتم زود لباست رو بکن بیا پیشمون و سریع برگشتم پیش محمود مجمود زد رو زانوم و گفت این که پری دریایی نکاه کن ببین چی به روزگار کیرم آورده به خنده گفتم بزار یلدا خانم از اتاق بیاد بعد برو شلوارت رو در بیار تا راحت باشی ، چند لحظه بعد یلدا با تیشرتی چسبون وبدون سوتین و شلوارک چسبون که نقش کص متلتی پهنش قابل تماشا بود اومد توی حال محمود با دیدنش گفت الله و اکبر چه تن بدنی داری یلدا خانوم یلدا هم با لوندی گفت مرسی محمود جان لطف داری و اومد روبروی ما نشست داشتم شک میکردم که شاید تجربه این رفتار و این برنامه از قبل داشته باشه خیلی خونسرد وعادی بود پیک دوم را به سلامتی یلدا خوردیم یلدا کاملا متوجه سیخ شدن کیر محمود از توی شلوارش شده بود و چشم ازش بر نمیداشت بالاخره محمود رفت تو اتاق و لباسش رو بیرون آورد و با شورت برگشت و کیرش همچنان سیخ بود یلدا که خیلی ذوق کرده بود با عشوه بمن گفت تو هم لباست را در بیار و بیا . رفتم توی اتاق و عمدا معطل کردن و بعد من هم با شورت برگشتم توی هال دیدم یلدا کتار محمود نشسته و لب تو لب با محمود و دست محمود هم توی سینه ای اونه با اومدن من محمود از یلدا کنار گرفت من که از اون صحنه داشتم دیونه میشدم گفتم شما مشغول باشین تا من یه پیک دیگه بزنم بعد من هم میام کنارتون من پیک سوم رو بسلانتی جفتشون خوردم و به تماشا کردن ادامه دادم محمود دستش رو برد توی شلوارک یلدا و مالیدن کصش کیر من هم سیخ سیخ شده بود رفتم سمت دیگه یلدا و شلوارکش رو پایین کشیدم یلدا هم زیر شلوارکش شورتی نبود و کص سفید و لیزش که توی مشت محمود بود هویدا شد یلدا هم داشت کیر محمود را از توی شورتش میمالید به محمود گفت ماشالا به این کیر عجب کیر بزرگی داری بزار ببینمش محمود شورتش رو بیرون آورد و گفت قابل تورا نداره یلدا جون . یلدا اونقدر حشری شده بود که کاری بمن نداشت و شروع کرد به ساک زدن کیر محمود ، از دیدن اون صحنه روی ابرها بودم یلدا داشت کیر کلفت محمود را با ولع تمام تو دهنش کرد و بوسید و به من نگاه کرد وگفت : چه خوب شد که راضی شدم با محمود جون سکس کنم چه کیربزرگی داری باید مواظبم باشی کصم رو جر ندی . سه نفری لخت مادر زاد شده بودیم یلدا بعد از سیخ کردن کیر محمود که یه سر وگردن از کیر من بزرگتر و کلفت تر بود سراغ من اومد وکیرمن را هم ساک زد یلدا دیگه طاقتش طاق شده بود به محمود گفت تورا خدا این کیر وحشی رو بکن تو کصم تا دیر تشده باید دوبار منو بکنی ، محمود بلند شد که بره از لباسش کاندوم بیاره یلدا گفت من از کاندوم خوشم نمیاد دوست دارم داغی کیرت رو تو کصم حس کنم محمود بمن گفت همین جا روی فرش ؟ گفتم نه بابا بریم اتاق خواب روی تخت . محمود یلدا را مثل یه بچه بغل کرد و گفت ففط خانمت نفهمه از تخت خوابش استفاده کردیم . یلدا گفت نه بابا تا حالا بیست بار منو روی همین تخت کرده و آب از آب تکون نخورده . یلدا روی تخت خوابید پاهاش رو باز کرد محمود هم رفت بین پاهاش و لنگهای یلدا بالا رفت دوست داشتم این صحنه ها آروم واسلو موشنی ببینم پاهای یلدا تو دستهای محمود بود و با اون هیکل درشت و کیر بالای بیست سانتیش که بیشتر به مچ دست وساعد شبیه بود در حال دخول تو کص لیز یلدا بود من هم دقیقا همون چیزی که توی تصوراتم بود داشتم علنا میدیدم که زنم زیر پای یه نره غول درحال کص دادنه . محمود آر م آروم کیرش را تو کص یلدا فرو کرد و یواش یواش شروع کرد به تلمبه زدن یلدا هم هم با ناز عشوه میگفت آرومتر داری پاره م میکنی و آخ واوخ میکرد ومیگفت بکن توش بکن که آرزوی کیر اینقدری داشتم محمود هم میگفت قربون این و کص و تن وبدنت برم اگه دردت نمیاد تا همش رو بکنم توش یلدا هم گفت آروم آروم بکن تو کصم همه شو بکن توش ماشالا شاه کیره محمود گفت هنوز کیر اینقدری نخوردی ؟ یلدا گفت نه فقط با پوریا سکس داشتم محمود با عشوه های یلدا بیشتر تحریک شده و کم کم سرعتش رو بیشتر کرد و یلدا هم آخ جون آخ جون میکرد و میگفت کاش میشد یه شب تا صبح پیشم بودی محمود گفت هروقت فرصتش رو داشتی در خدمتیم . انگار نه انگار که من هم اونجا بودم به همدیگه دل وقلوه میدادن محمود داشت راحت تو کصش تلمبه میزد و میگفت دوست داری همیشه بکنمت ؟ یلدا : آره باید قول بدی هفته ای یه بار کیر خوشمزه ت را بکنی توکصم و قربون صدقه کیرش میرفت . من که حوصلم سر رفته بود گفتم من را هم بازی بدین ، یلدا به محمود گفت بزار بیام بالا تا پوریا جون هم کونم رو جر بده محمود از روی یلدا بلند شد و به پشت خوابید تا یلدا رو کیرش بشینه یلدا دو دستی کیر محمود رو تکون داد و گفت هم اندازه کیر سوپریهاست بعد رفت رو کیرش نشست و آروم آروم تا خایه محمود را تو کصش جا داد و یواش یواش بالا پایین شد من هم رفتم پشت کونش و گفتم کمرت رو خم کن تا اون کون خوشگلت هم بی نصیب نمونه . وقتی کیر محمود کامل تو کصش بود بی حرکت موند وخم شد و من هم فورا یه آب دهن زدم به سوراخ کونش و یه ضرب هلش دادم تو کونش هنوز بیحرکت روی کیر محمود بود و تکون نمی خورد تا من راحت تو کونش تلمبه بزنم و یلدا از شدت شهوت صداش به جیغ تبدیل شده بود چنان غرق لذت بود میگفت آخ جون کیربارونم کنین از دو طرف کیر میخورم چه الی داره دوبله کیر خوردن دوستتون دارم کاش یه شب بشه تا صبح منو جرم بدین . با این حرفش محمود شروع کرد به تکون دادن خودش و بعد از چند دقیقه از دو طرف تو کص وکونش تلمبه میزدیم یلدا لبهاش را روی لبهای محمود گذاشت و گفت فدای کیر کلفتت بشم که کصم رو را داره باز میکنه بعد بمن گفت ببین چطوری به دوستت حال میدم عجب کیری داره محمود جون و توی همین حرفا بود که جیغ ممتد کشید و ارضا شد خودم هم بعد از خودش آبم اومد و کونش را پر آب کردم مونده بودمحمود که انگار قرص تاخیری خورده بود و ول کن یلدا نبود من رفتم دستشویی زمانی که برگشتم محمود دوباره سوار یلدا بود و محکم تو کصش تلمبه میزد و یلدا هم درحال کیف کردن بود و دوست داشت همچنان محمود در حال کردنش باشه چون با دستاش کمر محمود را نوازش میداد و میگفت ماشالا به این کمر بکن توش بکن توش به این میگن کیر . محمود گفت سایز کصت بیشتر شده اگه شوهرت متوجه شد کصت سایز کیرش نیست بگو تو که نیستی با خیار خود ارضایی میکنم . یلدا گفت خدا کنه بفهمه کص دادم تا طلاقم بده بعد صیغه خودت وپوریا میشم تاهرشب منو جر بدین .من رفتم سراغ شیشه ویسکی و یه پیک برای خودم ریختم و رو به یلدا که زیر محمود منتظر ارضاء بار دومش بود گرفتم و گفتم بسلامتی یلدا که از دادن خسته نمیشه و آروم آروم خوردم و مشغول تماشای تقلا کردن یلدا زیر محمود بودم زده بود به سرم که از کص دادنش فیلم بگیرم ولی پشیمون شدم . یه ساعت از زمان اومدن یلدا گذشته بود و بیشتر از نیم ساعتش محمود داشت کصش رو جر میداد زمانی که یلدا داشت برای بار دوم آبش می اومد محمود هم فورا کیرش را از کصش بیرون کشید و آبش را با شدت و سرعت زیاد پشت کص و شکم و سینه های یلدا ریخت .
یلدا هم مثل جنازه بیحال روی تخت ولو بود . زمانی که محمود رفت دستشویی خودش رو بشوره به یلدا گفتم نکنه قبلا هم کص دادی اصلا حالت یه جنده را داشتی یلدا بلند شد وبا دستمال خودش رو خشک کرد بعد یه لب جانانه ازش گرفتم و گفتم خسته نباشی جنده خانم .
یلدا گفت دفعات بعد جنده تر میشم از این به بعد باید بفکر ادامه این رابطه باشیم . وقتی محمود از دستشویی برگشت رفت سراغ مشروب و او هم یه پیک به سلامتی یلدا خورد یلدا همچنان لخت مادرزاد منتظر نیمه دوم بازی بود .باز هم نفری یه پیک دیگه خوردیم یلدا هم کنارمون نشست به جفتمون به نوبت لب میداد و با دو دستش شبیه فیلمی که چندبار قبلا دیده بودیم شروع به مالیدن کیرهامون شد و بعد هم مشغول ساک زدن شد با کیر محمود بیشتر از کیر من ور میرفت دقیقا چیزهاییکه در فیلم سوپر دیده بودیم توی ذهنش مونده بود و همونطور رفتار میکرد با زبونش خایه های محمود لیس میزد و با دستش کیرش را می مالید این بار کله من و محمود داغ شده بود یلدا هم یه انرژی دیگه ای پیدا کرده بود و شعله شهوتش خاموشی نداشت بیشتر توجهش به محمود بود و طبیعی هم بود چون اولین بارش بود که با یه مرد دیگه سکس میکرد بعد از اینکه کیر محمود را مثل باتوم خشک و سفت کرد دست محمود رو گرفت گفت بریم اتاق و مجددا توی اتاق لنگاش را باز کرد ومحمود هم باز رفت میان پاهاش و کیرش را آروم فرو کرد داخل و شروع کرد به عقب جلو کردن شاه کیرش توی کص سفید و جادار یلدا یلدا شروع کرد به قربون ص قه رفتن محمود وکیرش و محمود که مست هم شده بود میگفت بخورش خوشگله نوش جونت عجب کصی داری هیچ جنده ای به پای تو نمیرسه هم خوشگلی و هم لوندی حالا که شوهرت نمیکنه خودم و پوریا شوهرت میشیم این کص وکون نباید بیکار بمونه یلدا گفت خودم عاشق و علاقه به کص دادن دارم محمود گفت اگه اجازه میدی از عقب هم بکنمت یلدا گفت میدونم خیلی درد داره ولی احتیاط کن پاره پوره نشه . این بار یلدا روی کیر من نشست و یه هو کیرم رو بلعید محمود هم از پشت بعد از تف زدن به کون یلدا و کیرخودش آروم سر کیرش را کرد داخل کون یلدا که یلدا از درد فریاد زد یواشتر پاره شدم دردش زیاده بیار بیرون محمود هم کیرش رو فورا بیر ن آورد و گفت اگه ژل بیحس کننده بود راحت میکردمت ناچار مجددا جامون را عوض کردیم و یلدا دوباره سوار کیر محمود شد و خیلی راحت تا آخرکیرش رو توی کصش جا داد و باز رفتم پشت و خیلی راحت کیرم رفت تو کونش خود بلدا شروع کرد به تکون دادن کص وکونش وقتی از دو طرف با دو کیر درگیر بود بعد من و محمود هماهنگ شدیم و کیرامون رو داخل کص کونش تکون میدادیم تا آبش اومد و بیحال روی سینه محمود ولو شد .
دقیقا تا ساعت ۴.۵ عصر مشغول کردنش بودیم تا من ومحمود هم ارضا شدیم . لذتی را که من از گاییده سدن یلدا جلوی چشم خودم دیدم برام بهتر از گاییدن یه دختر بکر بود و واقعا توصیف ااون لذت و احساسی که داشتم برام مشکله .
بعد از پایان سکس محمود با عجله لباس پوشید وقبل از رفتن کادویی را که برای یلدا خریده بود به او داد و یلدا هم یه لب جانانه از لبش گرفت وگفت مرسی محمود جان آخرسر شماره همدیگه را سیو کردن که باهم درتماس باشن .

ادامه...

نوشته: پوریا


👍 33
👎 0
28501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

917742
2023-03-06 01:42:13 +0330 +0330

ادامه بده قشنگ بود 😍

1 ❤️

917928
2023-03-07 16:26:21 +0330 +0330

زن منم موقع سکس از یکی دیگه کیر خوشش میاد

1 ❤️

917976
2023-03-08 01:51:36 +0330 +0330

لطفا ادامه

0 ❤️

924149
2023-04-19 11:14:35 +0330 +0330

خوش بحال محمود خداشانس بده

0 ❤️