داستان با تم همجنس گرایانه و گی هست، عزیزایی که علاقه ندارن وقتشونو هدر ندن لطفا🙏🏼
از نوجونی که فیلم پورن میدیم همیشه خودمو جای زن فیلم میذاشتم و با گایده شدن حال میکردم ولی از طرفی نمیدونستم واقعا گرایشم چیه، چون به دخترهاهم علاقه نشون میدادم. ولی وقتی برای اولین بار با خیار با خودم ور رفتم دیگه علاقه ای به جق زدن نداشتم و تمام حواسم به این بود که کی میتونم تنها بشم و با خودم ور برم.یبار تو نت یه فیلم دیدم که پسره لباس دخترونه داشت و آرایش کرده بودو کلی خوشگل شده بود. خیلی هوس کردم امتحانش کنم چون تنها بچه خانواده بودم و زیاد تنها میشدم و کسی تو کارم فضولی نمیکرد از پیج تو تلگرام یه ست لباس زیر و ازین کاستوم دختر مدرسه ای ها سفارش دادم با کلی چیز خوشگل و دخترونه. جوراب بالا زانو، بند جوراب، کفش پاشنه و گردنبند و گوشواره و هرچی میتونستم خرید زدم. وقتی رسید دستم نمیدونین چه حس قشنگی داشتم. ولی دوروز تعطیل بود همه خونه بودن نمیشد استفاده کنم. تو اولین فرست که تونستم همرو پوشیدم و یه کوچولو هم آرایش کردم خیلی خیلی خیلی زیاد از تیپ و لباسام خوشم اومده بود.عاشقشون شده بودم.واقعا حس میکردم دخترم و عاشق کیر. تمام ذهنم شده بود سکس تو این لباسا.
چند باری با همون لباسا با دیلدویی که خودم با چسب آکواریوم درست کرده بودم حسابی به خودم حال میدادم ولی فکر کیر از سرم بیرون نمیومد. سیم کارت جدید گرفتم و اکانت تلگرام و هورنت و منجم و هرچی بگین درست کردم و چنتا هم عکس از خودم گرفتم و رفتم تو کار پیدا کردن کیر. خیلی پیشنهاد داشتم ولی هرکدوم یه دلیلی پیدا میشد که نشه به قرار برسیم‌.اکثرا فیک بودن آخه.
تا اینکه یه شب یکی اومد و صحبت کردیم و همه چیش با سلیقم جور در میومد، یه جوونه حدودا ۳۰ ساله متاهل، قد بلند چهار شونه با ادب و سکسی.تو شهر ما کار میکرد و ماهی یه هفته میرفت شهر خودشون پیش خانم و خانوادش. گرایششم هردوجنس بود و با فاعل بودن برا دختر و پسر مشکلی نداشت. چند روزی باهم چت میکردیم و عکس میدادیم و دلبری میکردیم از هم. شبا تو یه سوییت تو محل کارشون میخوابید. قرارو گذاشتیم واسه شب من از صبح درگیر خودم بودم، شیو کردن، تمیز کردن، دوش گرفتن و کلی ذوق داشتم که میخوام امشب یه خانم بشم. خیلی هیجان داشتم هیجان همراه با ترس ولی نمیتونستم نسبت هوس کیر داشتنم مقاومت کنم. ته دلمم میگفتم این یک بارو میرم و حتما خوشم نمیاد و دیگه از سرم میپره. خلاصه سر شب رفتم به آدرسش. قبلش بهش گفتم کلید و یجا برام بذاره اول من برم هم موقعیت خونه رو ببینم هم خاطر جمع بشم کسی نیست.هم اینکه آماده کنم خودمو. رفتم و کلید برداشتم و رفتم تو، یه سوییت بود یه حال کوچیک داشت با سرویس و یه آشپزخونه کوچیک، گوشه حال تختش بود و کنارشم کمد. سریع یه چرخ زدم ببینن کسی نباشه بعد زود رفتم حاضر شدم. لباسامو پوشیدم، شرت سوتین صورتی، دامن کوتاه و یه نیم تنه چهارخونه با کراواتی که سر خودش بود. جوراب سفید بلند با بندش کفشمم سفید بود و ساده ولی با پاشنه ده سانتی.لاک سفید زدم و فقط یه رژ قرمز جیق.چون آرایش بلد نیستم زیاد. موهام بلندن یکم میشه ببندمشون. دسشویی هم رفتم و دوباره مسواک زدم و خودمو تمیز کردم و آماده شده بودم.واقعا حس زنونگیم قوی شده بود. با ناز و عشوه قدم میزدم. مسج زدم که آمادم. دو سه دقیقه نشده بود که زنگ زد درو زدم و استرس تمام وجودمو گرفت. اسمش آریا بود منم از اسم بهار خوشم میومد که صدام بزنه.و قبلا هم گفته بودم بهش. وارد شد اونم یکم معذب بود فک کنم معمولی احوال پرسی کردیم و یه بغل ریز کرد منو روبوسی ولی با حس نبود انگاری، بروم نیورد که خوب شدم با نه. یکم شاید خورد تو ذوقم ولی گفتم شاید نمیخواد خجالت بکشم حتما. تا دیر وقت قرار بود بمونم واس همین خیلی نمیخواستم با عجله پیش بریم، رفتم نشستم که گفت چی میخوری بیارم گفتم چی داری، گفت قهوه چایی، آبجو عرق سگی، که خیلی خوشحال شدم که عرقم داره گفتم عرق اگه ممکنه رفت سر یخچالشو یه ماست و یه نوشابه و دوتا لیوان اورد و ریخت و خوردیم، دو سه پیک پشت هم سنگین خوردیم و یکم خط انداخت، دوتا سیگار روشن کرد و داد دستم. سیگارو که گرفتم گفت بهار محشر شدی. فک کنم تو ثانیه سرخ شدم از خجالت. حس عجیبی بود برام که یکی به عنوان داف بودن ازم تعریف کنه. سیگارو که کشیدیم یکم دیگه هم حرف زدیم اصلا معلوم نبود قراره سکس کنیم هیچ حرفی از سکس پیش نیومده بود تا الان. دیگه مست شده بودیم حسابی، چون همون تخت بود و میز دیگه ای نبود سینی مشروبمونو ورداشتم بردم تو آشپزخونه و شروع کردم به شستن. واقعا فک میکردم زن خونم. تو فکرمم این بود که نکنه من باید شروع کنم و خیلی سخته شروع کردن و نکنه اصلا قرار نیست سکس کنیم. تو همین فکرا بودم پا سینک که دیدم از پشت بغلم کرد، تمام بدنم مورمور شد یک لحظه. خودمو کنترل کردم و عکس العملی نشون ندادم. سرشو اورد پابینتر و گردنمو بوسید، شل شدم دیگه. سرمو برگردوندم و تو چشای شهلاش نگا کردم. اروم برمگردوندو لباشو گذاشت رو لبام و منو چسبوند به سینک. من قدم ۱۶۵ بود، شاید اون ۱۸۰ میشد خم شده بود روم.دستامو از دو طرفم به سینک گرفته بودم و خودمو نگه داشته بودم و لب بازی میکردیم. دستاشو دورم حلقه کردو سرشون داد سمت پایین، دوتا لپای کونمو تو دست گرفت و محکم چنگ زد و لبمو یه گاز یکم محکم گرفت. دیگه به همین زودی رام شده بودم. لبمو ول کرد اومد گردنمو یکم بوسید و مکید، بعد از رو لباس یکم با سینم ور رفت انگشتای دوتا دستشو با آب دهن خیس کرد و برد زیر سوتینم و با نوک سینم بازی کرد.نا خواسته آه بلندی کشیدم و خیلی خوشم اومده بود. نوک سینمو یکم فشار میداد و باهاشون بازی میکرد.خیلی حالم خوب بود. اومد بالا و گفت بریم رو تخت. دستمو گرفت و رفتیم لبه تخت. از کشو کنار تخت دیدم یه چی از تو بسته در اورد. ندیده بودم تا اون لحظه. بات پلاگ بود. استیل با یه نگین مشکی تهش. گذاشت دهنم یکم خیسش کردم و بلندم کرد چرخوندم و یکم با سوراخم بازی کرد و گفت خودم لپای کونمو باز کنم. شرتم لامبادا بود، داد کنار و اومد پشتم چشام سیاهی رفت از اوج لذت. دیدم داره زبون میزنه سوراخمو هی میگه عجب گوشتی هستی و چه سوراخ قشنگی و چه بدنی و همینطورم هی میلیسید خم بودم و پاهام داشت سست میشد زبونشو یکم برد تو و بازی میکرد.تو اوج بودم.فک نمیکردم انقد لذتبخش باشه واقعا برام. دوباره بات پلاگو داد دهنم یکم خوردم و خیسش کردم گذاشت لب سوراخمو آروم و با ملاحضه فرو کرد، سایزش مدیوم بود فک کنم.چون خیلی دردم نیومد.یکم تکونش دادو همون تو گذاشتو بلند شد منم چرخوند و از شونم گرفت و فشار داد رو به زمین زانو زدم جلوش.شلوار جین داشت با یه تیشرت، کمربندشو اروم باز کردم شلوارشو کشیدم پایین، کیرش هنوز خیلی بلند نشده بود انگاری، شرتشم دادم پایین قند تو دلم آب شد.عجب کیر خوش فرم و تراشیده و خوش اندازه ای. از عکساش خیلی سکسی تر بود.خیلی بزرگ نبود و این برا من که بار اولم بود عالی بود. گرفتم دستم یکم بازی کردم، یه سیگار واس خودش روشن کرد و گفت بهار جونم اینم کیری که قولشو داده بودم.حالا ببینم باهاش چیکا میکنی، تاحالا نخورده بودم کیر ولی با دیلدوم و خیار ساک زده بودم قبل اینکه فرو کنم تو خودم واس همین خیلی مبتدی نبودم و تمام سعیمو میکردم دندون نزنم. شاید یه دقیقه ای خوردم که دهنم خشک خشک شده بود. گفتم چرا خیس نمیشه تو فیلما که آب میریزه از همه لب و دهنا. آریا هم فهمید بلد نیستم سرمو نگه داشت و کیرشو بیشتر فرو میکرد تو حلقم، حس خوبی نداشتم اولش حس بالا اوردن بود یکم گذشت سرمو ول کردو سپرد به خودم.تمام تلاشمو کردم و دیدم هم کیرش سنگ شده هم واقعا از گوشه لبم آب سرازیر شده، شاید ده دقیقه ای بود که میخوردم براش.دیگه داشتم حال میکردم با کیر خوردن.در میوردم نوکشو میبوسیدم طولشو لیس میزدم و تا ته تو دهنم میبردم و میک میزدم. بهش گفته بودم وحشی خیلی دوست ندارم سکس کنم.قبول کرده بود. بلندم کرد و لبه تخت داگی شدم و شرتمو داد کنار و بات پلاگو یکم عقب جلو کرد و کشید بیرون یهو انگاری تو دلم خالی شد، دو سه بار فرو کرد و کشید بیرون. بعد کاندوم کشید رو کیرشو یه تف انداخت رو سوراخمو با دست پخشش کرد و یکم فرو کرد تو سوراخم. دوتا سیگار روشن کرد و داد و نوک کیرشو گذاشت رو سوراخم. واقعا دلم کیر میخواست حتی با اینکه میدونستم درد داره ولی شدیدا میخواستم. یکم کیرشو سُر داد رو چاکم و گذاشت دم سوراخ و سرشو فرو کرد. دردم قابل تحمل بود ولی یکم رفتم جلو ناخوداگاه. کیرش در اومد. بیشتر خم شد روم دسته موهایی که بسته بودم و گرفت و کیرشو گذاشت دم سوراخمو فک کنم نصف بیشتر کیرشو تو یه فشار فرو کرد بهم. داشتم ملافرو چنگ میزدم که بیشتر کیرشو کشید بیرون ولی در نیورد و این بار تا ته فشار داد موهام تو چنگش بود و نمیتونستم برم جلو،اولش یکم آروم عقب جلو میکرد، دید دردم قابل تحمله و داد نمیزنم سرعتشو بیشتر کرد، دستاشو از پهلوهام گرفته بود و منو عقب جلو میکرد، دو سه دقیقه همینطوری میکرد و منم دیگه واقعا داشتم لذت میبردم، یکم هلم داد جلو بدون اینکه کیرش بیاد بیرون منو دمر خوابوند و اومد روم بغلم کرد و خیلی با سرعت بالا پایین میکرد کیرشو تو کونم.سوراخم داشت کیرشو قورت میداد. هیچ تجربه ای مثل کیر رفتن تو کونت لذت بخش نیست. اونم با اونهمه لباس زنونه و حس زنونگی. همونطور که تلمبه میزد تا ته نگه داشت و چرخید، خودش به پشت خوابید و من اومده بودم بالاش، دستامو این طرف اون طرفش باز کردم و شروع کردم به کیر سواری.تا جایی که میتونستم تند بالا پایین میکردم. خیلی حشرم بالا زده بود. فک کنم آبش نزدیک شده بود چون دو دستی منو گرفت و نذاشت بیشتر کیر سواری کنم. یه وری شد و کیرشو اورد بیرون. دوباره به پشت خوابوندمشو چرخیدم و اینبار رو در رو نشستم رو کیرش.دستشو دورم حلقه کرده بود و تو چشاش نگا میکردم و میگفتم مرد منی آریا، اونم میگفت تو هم عشق جنده خودمی بهار، این کون همیشه باید مال من باشه، دستاشو باز کردو نیم تنه و سوتینمو باهم از سرم کشید بیرون و دو دستی چسبید به نوک سینم. وای که چقدر دلچسب بود کیرش تو کونم بالا پایین میشد و نوک سینمم تحریک میشد، داشت آبم میومد دیگه. تحمل انقد تحریک شدن و نداشتم واقعا. دست و پاهام شروع کرد به لرزیدن و همون طور که تلمبه میزد آبم اومد،ریخت رو شکمش.اونم تندتر تلمبه میزد و وحشی شده بود. خیلی سرعتش زیاد شد که یهو از روش بلندم کردو به پشت رو تخت خوابیدم و سرم از تخت آویزون بود، کاندوم و سریع در اورد و کیرشو گذاشت دهنم و خیلی راحت تا ته رفت تو حلقم چندتا تلمبه زد و روم خوابید و تمام آب کیرشو تو حلقم خالی کرد، واقعا نه میتونستم قورت بدم نه بدم بیرون اب کیرش از دو طرف لبم سرازیر شد و دست و پا میزدم، چنتا هم بعد ارضا شدن تلمبه زد و از روم بلند شد و به پشت رو تخت افتاد. گفت بهار دیونتم، بهار عاشقتم، بهار کونی و جنده خودمی ازین به بعد. هرچی تو دهنم مونده بود و قورت دادم، میخواستم مزه کنم بیشتر، هیچی نمیگفتم و خودمو یکم ناراحت گرفتم مثلا. لب و دهنمو تمیز کردم که گفت هنوز تموم نشده که.گفتم دیگه نایی نمونده برام.گفت باید آبتو از روم تمیز کنی. رفتم بالا سرش و نشستم رو پاش و آبم که سر خورده بود اومده بود پایینو با زبون لیسیدم و با آب کیر خودم یکم کیرشو خوردم و همه آبم قورت دادم. خیلی مزش خوب بود. خیلی بهم چسبید اون شب.منی که میگفتم تجربه کنم که دیگه سمتش نرم دوس داشتم تا همیشه بدم، تا همیشه زن باشم، تا همیشه کیر و آب کیر بخورم.
داستانمون ادامه داره ولی دوس ندارم حوصله سر بر باشم.اگه خوشتون اومد بگین حتما شمارو هم تو لذتایی که داشتم سهیم میکنم.بوس به کیر همتون😘😘
لطفا ببخشید اگه غلط املایی یا نگارشی داشت. اینجا کلاس درس نیست ایرادای همو بگیریم. خوشتون اومد عاشقتونم خوشتون نیومد شرمندتونم. چند ساعت رو تو چند صفحه خلاصه کردم. شاید اگه بخوام تمام جزییات و بنویسم طولانی میشد. پس ننوشتن و نگفتن دلیل به سوتی دادن نیست دلیل به احترام گذاشتن برا وقتتونه. مثلا شاید بگن شرت پاش بود آبش ریخت رو شکم آریا. خوب دیگه حتما دادم کنار دیگه😉 مرسی که هستین.بووووس😘😘

ادامه...

نوشته: بهار