آشنایی با خانم متشخص

1394/01/23

سلام دوستان سعید هستم از رشت 24 سالمه پارسال از تهران با اتوبوس میومدم رشت که ما بین خانومی سوار شد متشخص که نگاش به سمت من بود که اومد در ردیف جلو سمت چپ اتوبوس نشست من در سمت راست بودم در مورب سمت چپ من هم خانومی چاق که انگار حقوق دان بود و ده ها بار گوشیش زنگ خورد دیگه همه داشتیم میخندیدیم اون خانوم که اسمش پریاست هم هر بار به بهونه خنده برمیگشت و در حال برگشت یه مکث بهم میکرد برمیگشت چندین بار اتفاق افتاد تا اونجا ک دیگه بهم خیره میموند منم نگاش میکردم رومو برمیگردوندم تا جایی که هر دو خیره میموندیم همو نگاه میکردیم صورتش نیم رخ خوده مهناز افشار بود من تو چشماش که نگاه میکردم با خودم میگفتم که ایا داره از روی عشق نگام میکنه یا شهوت تو نگاش هیچ بی حیایی یا حریص بودن در شهوت نمیدیدم میشه گفت پاک و منزه عاشقانه بود

خلاصه اتوبوس پیش یه رستوران واستاد رفتیم پایین رفتم کنارش برای باز کردن صحبت گفتم اون زنه چقدر زنگ خور داشت گفت اره خندید گفت مثل اینکه دادگستری کار میکنه بهش گفتم تاحالا کسی بهت گفته خیلی شبیه مهناز افشار میمونی گفت اره بهم میگن که گوشیش زنگ خورد شوهرش بود پریا 37 سالش بود بعدها متوجه شدم که میخواست طلاق بگیره حتی وکیل هم گرفته بود با شوهرش اختلافات شدیدی داشت زورکی باهم زندگی میکردن اما به خاطر دوتا بچهاش منصرف شد وقتی با شوهرش صحبتش تموم شد گفتم شارژم تموم شد یه لحظه گوشیتو میدی تماس بگیرم هزینه اش هر چی باشه میدم گفت نه اخه …گفتم فقط یه لحظه گوشیشو گرفتم به خودم تک زدم گفتم اخ خاموش بود مرسی رفتیم توی اتوبوس پفک بزرگ خریده بود بهم تارف میکرد هروقت که میخواستیم ارتباط برقرار کنیم زنی که کنارش بود خم میشد تا با هم بتونیم صحبت کنیم اون زنه هم 50 وخورده ای داشت عینک بالایی سرش گذاشته بود پریا بهم گفت برام اب میاری رفتم اوردم گفتم چی بگم بسنجمش بهم از اون پاها هم میده یا نه اب و که بهش دادم گفتم فقط سرشو خوردما گفتش تستش کردی با خنده ؟ گفتم دیگه کار تمومه همینجا لبشو میگیرم دیدم کنارم که یه پیره مرده خوابه سمت چپم زن وکیله جلوی صندلی رو نمیتونه ببینه امار همه رو گرفتم گفتم پریا سرتو جلو بیار کارت دارم بغلیش خم شد ک بتونیم به هم برسیم تامن اومدم لبشو بوس کنم اون در لحظه اخر گوششو به سمتم اورد من رفتم تو گوشش اخه گفته بودم کارت دارم گوششو اورد.اون فهمیدم قصدمو خندید با نفس بلند اما صداشو نگه داشت خواست ب زن بغلی بگه گفتم نه نه نگو گفت شمارتو بده گفتم همون اول تک ب خودم زدم برداشتم سر میدون گیل شوهرش اومد بردش چند روز بعدش یه خیابون قرار داشتیم اون ناظم مدرسه فوق لیساس عربی بود از سر مدرسه اومده بود بارون میومد هردو چتر داشتیم هرچی اصرار کرم بریم خونمون از خداش بود ولی میگفت همین یه ربع و وقت دارم شوهرم منتظرمه دیگه دارم میرم من که نارحت شدم 4تا خیابونو اومدم هیچی بدست نیاوردم گفتم اون چتر داره کسی اونو از پشت نمیبینه منم چتر دارم کسی از پشت منو نمیبینه تو خیابون در یه صدمو ثانیه لبشو بوسیدم ولی این بار زود فهمید اونم هم همکاری کرد فکر کنم تشنه اش بود ذره ای ازاب دهنش غلیظ رو لبم چسبیدتا خونه پاک نمیشد خیلی شهامت بوسیدنم در اتوبوسو خیابون نظرشو جلب کرده بود گفتم من از لحاظ علمی همه چی رو بررسی میکنم من استاد جهانی فیده شطرنجم 15 .20 حرکت جلوترو پیش بینی میکنم وشهامتم باعث نمیشه از منطق خارج شم تااینکه قرار گذاشتیم برای خونه رفتن میگفت خونه اخه چی کار داری بریم گفتم هیچی فقط میخوام نگات کنم شایدم بوسیدمت همین. خلاصه بردمش خونه گفتم بریم بالا دیگه تو اطاق رفتیم لباشو بوسیدم خوابوندمش رو فرش همینطور لبهای همو می خوردیم تا اینکه دستمو گذاشتم رو سینه اش که دستمو گرفت چشمامشو با تعجب برام درشت کرد تا حالت حیا برام گرفته باشه منم دوباره لبهاشو گرفتم دوباره دستمو رو سینه اش گذاشتم اروم مالیدم دکمه های مانتوشو بازکردم تا اینکه دستمو گذاشتم رو کوسش رو شلواری که دوباره اومد چشماشو برام درشت کرد منم دوباره دستمو برداشتم لباشو گرفتم دوباره همانطور که میخوردم زیپ شلوارشو باز میکردم کشیدم پایین شلوار لیشو شورت و سوتین ست بودن در رنگه زرد از رو شورت با دهنم کوسشو گرفتم عین مکش میکشیدم کوسشو شورتشو در اوردم زبونمو تو کوسش کردم ودر امتدادخط کوسش بالا وپایین میرفتم کونشم خوشکل بود شلوارمو دراورد کیرمو جلو صورتش گذاشتم که بخوره گفت تمیزهست؟ گفتم یکم نوش بزنی یه عالمه صابونو شامپو ازش بیرون میارد بوسش کرد بردش تو دهنش سرشو خورد برای من 17 سانته فقط یکم بالاتر از سرشو تو دهنش میکرد گفتم چقدر سوسولی این شوهرت چی بهت یاد داده نمیتونست خیلی داخل دهن کنه خوابیدم روش از جلوش گذاشتم تو کوسش مو هاشم زده بود ورود و خروج میکردم هروقت که داخل میکردم چشماشو یکم میبست اخ از روی حال میگفت تندتر که میکردم نفسش میرفت چند لایه در عمق حسش فرو میرفت یه بند از انگشتمو تو کونش کرده بودم بهش گفتم اگه میدونستم تو ناظمی هیچوقت جرات نمیکردم نزدیکت بشم باب اشنایی و باهات باز کنم اخه ناظمهای ما همه اخموو اعصبانی بودن سینهاشو تو مشتم گرفتم گفتم لیموهات غالب دستهای من ساخته شدن بهم گفت کیرتوبزار لای سینه ام منم گذاشتم گفتم حالا دهنتو باز کن همانطور که از لاش عبور میکرد سرش تو دهنش میرفت میومد عقب گفتم برگرد کونتو برام بالا بده سرش اب دهن زدم رو سوراخش گذاشتم فشار دادم فقط سرش داخل شد اخ اخ کرد کلی اروم اروم عقب جلو کردم تا راهه کونشو پیدا کنم موفق شدم تا نصف داخل کنم بهش گفتم الان تو وجودتما دیگه از این نزدیک تر نمیتونم بشم گفت با اینکه درد دارم اما تا این حد بهم نزدیکی خوشحالم ابم تو کونش ریخته شد بهش گفتم ابه حیاط بخشو تو جونت ریختم شفا دهنده است تا اخرعمرت از همه مریضی ها ایمن شدی خندید ولی بعدا فهمیدم شانس اوردم اخه اگه پرش اب تو کون زیاد باشه یه جور انگار به رحم میرسه زیر ده درصد احتمال بچه دار شدن میشه خلاصه یه بار دیگه هم سکس کردیم که بهش گفتم بیا بریم خونمون بهم گفت ای شیطون داری وسوسم میکنی بهم بر خورد گفتم عزیزم هر وقت شهوت منو میگیره خودمو نگه میدارم اون زمان بهت پیشنهاد نمیدم وای میستم هروقت سرتاسر عشق منو فرا گرفت اونوقت بهت پیشنهاد میدم که فرشته وار ببرمت خندید بهم گفت تو باید جای استاد من میشدی شاید اگه مجرد بود وهم سن هم بودیم باهاش ازدواج میکردم چون روح عشقو در من بیدار میکرد.

نوشته: سعید


👍 0
👎 0
105260 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

458656
2015-04-12 18:22:02 +0430 +0430

ولی بعدا فهمیدم شانس اوردم اخه اگه پرش اب تو کون زیاد باشه یه جور انگار به رحم میرسه زیر ده درصد احتمال بچه دار شدن میشه
گوزیده مخه روان جقی عن چهره
شکی ندارم تو سگ توله از پرش آب گیر اورانگوتان آنگولایی در کون کرگدن کنگویی بوجود اومدی

0 ❤️

458657
2015-04-12 18:38:40 +0430 +0430
NA

کیرم تو داستان نوشتنتت
اوبی جقی خودتو گیر اوردی حرفه ای ساک میزنی

0 ❤️

458658
2015-04-12 21:43:12 +0430 +0430

کوس کش کی تا حالا از کون حامله شده؟!

0 ❤️

458659
2015-04-12 22:14:50 +0430 +0430
NA

كى تا حالا از كون حامله شده… كيرم تو مغزت كلى خنديدم؟؟ فك كنم بابات وقتى مامانتو از كون ميكرده پرش آب تو كونش زياد شده و حامله شده، بعدشم تو به دنيا اومدى

0 ❤️

458660
2015-04-12 23:12:42 +0430 +0430
NA

زدی تو خال شاه زاده.ببین بچه نسختو مینویسمو بردار برو دیگه اینورا افتابی نشو.یک پیمانه از اب شفابخشتو قاطی چایی کن بخور فاز بگیری و واسه شفای مغز فندقت هم بمقدار کافی از ابت با ادویه قاطی کن روزی2بار بمال به پیشونیت.ایشالا که روزی نسل این کسخلا از این سابت منقرض بشه

0 ❤️

458661
2015-04-13 01:38:49 +0430 +0430
NA

یه دفعه صبح از خواب پریدم .دیدم دمری رو تشک افتادم و دارم فشار میارم به تشک .تازه یادم اومد باید برم تمرین دیکته .انشاء dash1

0 ❤️

458662
2015-04-13 01:47:25 +0430 +0430

مغزت پريود شده؟ biggrin

0 ❤️

458663
2015-04-13 02:11:03 +0430 +0430
NA

در دروغ بودن داستانت مگر اینکه اون خری که مادرت رو میکنه نردید داشته باشه.یه مشت چلغوز کس وشعر مینویسن فکر میکنن همه مثل شوهر مادرشون خرن

0 ❤️

458664
2015-04-13 02:57:52 +0430 +0430
NA

دمتون گرم خیلی خندیدم lol

0 ❤️

458665
2015-04-13 03:19:58 +0430 +0430

واقعا آخر هرج و مرج و چرت و پرت نویسی بود. از پشت و حاملگی؟
اهل کجایی هالووووووووووو؟

0 ❤️

458666
2015-04-13 03:38:25 +0430 +0430
NA

خنديدم
““اگه پرش اب تو کون زیاد باشه یه جور انگار به رحم میرسه زیر ده درصد احتمال بچه دار شدن میشه””
كس مشنگ.اگه پرش آبت زياد باشه.اسپرمهات ميخرن به عن.اونوقت بچه هات گوهي به دنيا ميان.ابله.
اگر طرف جلو و عقبش يكي شده باشه.يه چيزي.
مجلوق

0 ❤️

458667
2015-04-13 05:13:57 +0430 +0430
NA

boro jagheto bezan bache koni ba in dastanet

0 ❤️

458668
2015-04-13 05:48:50 +0430 +0430
NA

تو جلقی زیر کون دادن داشتی به اون زن فکر میکردی وگر نه اون از بی کیری بمیره به تویه کوس مغز جلقی پا نمیده کونده جلقی برو گمشو با این داستانت خوبه نگفتی دانشجویی بی سواد

0 ❤️

458669
2015-04-13 07:03:15 +0430 +0430
NA

بقیه داستانا لااقل کیرم شق میکنه ولی داستان تو غرضه همینم نداره

0 ❤️

458670
2015-04-13 07:21:11 +0430 +0430
NA

می بینم که نیروهای بسیج سایبری همچنان به عملیات امر به معروف و نهی از منکر با فحش های رکیک دادن و تخریب شخصیت مشغولن

0 ❤️

458671
2015-04-13 07:49:59 +0430 +0430
NA

نصفشو خوندم…جالب نبود

0 ❤️

458672
2015-04-13 10:21:37 +0430 +0430

کوس نگو گوزو.تا به حال کدوم دختري از کون حامله شده.حتما مادرت تورو اونجوري حامله شده.برو جغت رو بزن راه روده کجا ژحم کجا.مگه پل هستش پرش بکنه.کيرم تو مخ نداشتت.اين زن با شخصيت بود…

0 ❤️

458673
2015-04-13 10:22:47 +0430 +0430

نکنه تو از سوراخ کون به دنيا اومدي

0 ❤️

458674
2015-04-13 11:24:05 +0430 +0430
NA

دوستان زشت است توهین دوستمان از پرش اب در کونشان حامله شده و این از توهمات حاملگیست زشت است دوستان کیر خود را نگه دارید

0 ❤️

458675
2015-04-13 11:26:09 +0430 +0430
NA

این حرفا چیه می زنی برادر من چرا جلوی امر به معروف و نهی از منکر برادران بسیج سایبری رو می گیری! بذار یخورده فحش ببرن هم اجر دنیا رو ببرن و هم آخرت رو

0 ❤️

458676
2015-04-13 11:39:25 +0430 +0430
NA

دیدم کنارم که یه پیره مرده خوابه سمت چپم زن وکیله جلوی صندلی رو نمیتونه ببینه امار همه رو گرفتم گفتم پریا سرتو جلو بیار کارت دارم بغلیش خم شد ک بتونیم به هم برسیم تامن اومدم لبشو بوس کنم اون در لحظه اخر گوششو به سمتم اورد من رفتم تو گوشش اخه گفته بودم کارت دارم گوششو اورد.اون فهمیدم قصدمو خندید گفتم من از لحاظ علمی همه چی رو بررسی میکنم من استاد جهانی فیده شطرنجم 15 .20 حرکت جلوترو پیش بینی میکنم !!!
پستون خانم وکیل تو مغز کست استاد !!!

0 ❤️

458677
2015-04-13 12:06:13 +0430 +0430
NA

دوستان زحمتشو کشیدن چیزی نمیگم غیر از خسته نباشید به بچه های گل شهوانی که زحمت شستشوی تورو کشیدن

0 ❤️

458678
2015-04-13 15:15:44 +0430 +0430
NA

جاکش این چرندییات چیه نوشتی برو جلقتوبزن بچه کونی

0 ❤️

458679
2015-04-13 18:42:22 +0430 +0430
NA

کس شعری بیش نبوووود

0 ❤️

458682
2015-04-14 09:54:32 +0430 +0430

کسمغز هنوز نمیدونی زن از کجا حامله میشه اونوقت استاد جهانی شطرنج وپیش بینی بیست حرکت اینده …چه حکمی باید صادر کرد جز تجاوز گروهی سرباز در نیمه شب به کونه سفیدت

1 ❤️

458683
2015-04-20 16:24:00 +0430 +0430
NA

عقب افتاده دوستان ملتفت هستید

0 ❤️

458684
2015-05-25 17:30:35 +0430 +0430
NA

من اصولا داستان ها را نمیخوانم ، اما بیش از حد از نظرات دوستان لذت میبرم . جدا نظرات شما عزیزان دل منو شاد کرد ، ممنون دوستان خوبم .

0 ❤️




آخرین بازدیدها