حسی که به اندازه کافی بهش توجه نکرده بودم (همجنسگرایی)

1396/06/11

همه چیز از رفتن سمیرا شروع شد. سه سال دوست دخترم بود و تلخی رفتنش هنوز از کامم خارج نشده بود. از سکس کمبودی نداشتم. همیشه دخترهایی بودن توی زندگیم که دوست داشتن باهام سکس داشته باشن…اما تجربه‌ای که هیچ‌وقت نداشتم در بی‌گاه ترین لحظه‌های زندگی سراغم رو می‌گرفت.
من احساسات همجنسگرایانه داشتم. نه اینکه همجسنگرا باشم. نمی‌خواستم خودم رو محدود کنم. اما بعد از رفتن سمیرا و سکس‌های بدون عشق کم کم از درون تهی شده بودم و دنبال یه چیز جدید میگشتم. به خودم نگاه می‌کردم و آگاه بودم که هربار به سایت‌های پورنوگرافی میرم به بخش همجسنگرایان مرد میرم و این چیزی بود که بیشتر از هرچیزی می‌خواستم. دوست داشتم یک پسر عاشقم باشه. همونطوری که من عاشق دخترها میشم پسری باشه که عاشق من باشه. همیشه از پسرها در کنار دخترها سیگنال دریافت میکردم اما هیچ‌وقت تجربه‌ی رابطه با همجنس رو نداشتم.
آرمین تنها دوستم بود که می‌تونستم باهاش در مورد این موضوع حرف بزنم. بارها بهش گفته بودم همجنسگرایی هیچ ایرادی نداره و مهم انسانیته و اونم حرفام رو تایید میکرد اما هیچ‌وقت در مورد احساسات خودم باهاش حرف نزده بودم. شبی وقتی توی خونه‌ام مشروب و گل تهیه کرده بودم و منتظر آرمین بودم تا دور هم خوش باشیم، ناگهان همه چیز برام تغییر کرد. قبل از اومدن آرمین دوباره پورن دیده بودم و حسابی حسودیم میشد به عشق بازی دو پسر. دلم می‌خواست! دلم می‌خواست بوسیده بشم، در آغوش گرفته بشم و دوست داشته بشم. دلم کیر می‌خواست. می‌خواستم کیری بود تا جواب مهر اون پسر رو با زبون و لبام بهش میدادم. اما قطعا هر پسری رو نمی‌پسندیدم و لعنت به این شرایط که چه کسی بهتر از آرمین؟
با تیپ پسرونه‌ی باحالش کاملا رفته بود توی ذهنم و خارج نمیشد. وقتی اومد پیشم یه رول گل آماده کرده بودم و کشیدیم. کمی عجیب رفتار میکردم و با اینکه خودارضایی کرده بودم هیچ کنترلی روی رفتار و حرفام نداشتم. بحث رو به همجنسگرایی کشیدم و گفتم شاید منم دلم بخواد. اخیرا زیاد پورن همجنسگرایی نگاه میکنم و میدونی که هیچ ایرادی توش نمیبینم. تو که دوست منی نظرت چیه؟ گفت من هم مثل تو فکر میکنم و به نظرم همجنسگرایی خیلی موضوع ساده و طبیعی هست. تو هرجوری باشی من رفیقتم!
دلم گرم شد به حرفاش. گفت کسی رو در نظر داری؟ ناراحت نمیشی بپرسم حست چیه؟
گفتم به نظرت چرا بدن سفید و کم موی من قابل ستایش نباشه؟ همیشه پسرها بهم چراغ دادن. شاید یکی واقعا عاشقم باشه و منم از ظاهرش خوشم بیاد. اصلا چرا یه اتفاق برای یک شب نباشه؟ همینطور حرف میزدیم و من پیک‌های ویسکی رو پر می‌کردم. بعد از پیک پنجم سیگار روشن کردیم. توی دلم گفتم آرمین نمیدونی چه نقشه‌ای برای کیرت ریختم! می‌دونستم اون هم دلش میخواد با من سکس داشته باشه. شرت ورزشی قرمز پا کوتاه پوشیده بودم. چرا نباید دلش بخواد با من سکس داشته باشه؟ استرس داشتم و نمی‌دونستم چطوری کار رو جلو ببرم.
گفتم میتونم شمع روشن کنم؟ چراغ‌ها رو خاموش کردم و شمع روشن کردم. یه رول دیگه آتیش زدم و یه موسیقی آروم پیانو باز کردم. لم دادم کنارش و اونکه نشسته بود روی مبل پاهام رو گذاشتم روی روناش. دستاش رو گذاشت روی ساق پاهام و انگار دنیا رو به من داده باشن. هیچ حس بدی نداشتم که یکم مو دارم. دلم نمیخواست دختر باشم! می خواستم پسر باشم و یه پسر دیگه عاشق پسر بودنم باشه.
سفت شدن کیرش رو زیرپام حس میکردم و خوشحال بودم. گفتم آرمین میدونی دلم میخواد چی بخورم؟ گفت چی؟ من که اصلا حوصله خرید ندارم. گفتم نه فقط خودم باید درستش کنم. گفت حوصله آشپزی داری‌ها. گفتم آشپزی نیست روانی.
گفتم چه حس خوبیه وقتی پاهام رو لمس می‌کنی؟ یکم غافلگیر شد. بهش فرصت ندادم. گفتم این چیزی که دارم زیر پام حس میکنم. دلم میخواد توی دهنم باشه و دوست دارم آبتو بخورم.
چند ثانیه سکوت برقرار شد و بعدش یوهو روم خم شد. شروع کرد بوسیدن گوشم. خنده‌ام گرفته بود. توی گوشم گفت من بهت حس داشتم اما فکر نمیکردم آدمی باشم که تو بخوای باهاش باشی. گفتم چرا؟ اتفاقا آدمی هستی که دلم میخواد و لبامو گذاشتم روی لباش… دستش رو برد سمت کیرم و از روی شورت می‌مالیدش و گردنم رو در همون حال می‌بوسید. سر کیرم خیس شده بود و غرق لذت شده بودم.
تنم رو می‌بوسید و نوازشم می‌کرد. انتخابم عالی بود. وقتی رون‌ها و ساق پا و پاهام رو میبوسید دیگه دیوونه شده بودم. باورم نمیشد به اون چیزی که میخواستم رسیدم. شورتم در در آورد و تخم‌هام رو بوسید و بعدش کیرم رو کرد توی دهنش. برای اولین بار حس سکس توی تمام بدنم بود و کیرم فقط یه نقطه‌ی حساس بود.
اومد بالای سرم و منم نشستم. کیرش رو گرفت سمت دهنم. گرفتمش دستم. چند تا بوسه ریز بهش زدم و یه لیس کامل کشیدم زیرش. کردمش توی دهنم و براش عقب جلو میکردم. سرم رو گرفت و خودش توی دهنم عقب جلو میکرد. کیرش رو فشار میدادم به صورتم و دوباره میکرد توی دهنم. می‌خواستم اونقدر کیرش رو بخورم که آبش بپاشه تو دهنم. با نوک زبونم سر صورتیش رو بازی میدادم. تخم‌هاش رو می‌لیسیدم. لذت میبردم از لذت بردنش.
گفت من که هنوز کامل نلیسیدمت خوشگل! خوشم اومد از خوشگل گفتنش. گفتم مال تو ام امشب ولی باهام خوب باش.
روی زانوهام بودم رفت پشتم وچند تا بوس ریز زد به کونم. بعدش یه لیس محکم به لای کونم زد که همه تنم لرزید. همونجا فکر کردم پس اینا همش اتفاق نیست! من واقعا دوجنسگرا هستم. با هر لیسی که به لای کونم میزد و سوراخ کونم رو زبون میزد میخواستم فریاد بکشم. از لذت می‌خواستم گریه کنم. بار اولم بود و طرفم خیلی خوب برخورد میکرد. کونم رو حسابی چرب کرد و براش وقت گذاشت و من می خواستم داد بزنم که منو بکن!
دوباره رفتم سراغ کیرش و کردمش توی دهنم. برگشتم و کیرش رو اروم کرد توی کونم و شروع به عقب جلو کردن کرد. سرم رو کرده بودم توی بالش و دیگه خودم رو نمیدیدم. غرق در لذت شده بودم…اون هم آروم آروم عقب جلو میکرد توی کونم.
گفتم آبت رو بریز توی دهنم…برگشتم و کاندوم رو کشید بیرون و همه آبش رو خوردم.

نوشته: پسر اسمارتیزی


👍 20
👎 4
10630 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

649245
2017-09-02 20:59:45 +0430 +0430

:) اولین لایک و انرژی ?
راستش فک میکنم تجربه‌ی اول سخت‌تر از اونی که نوشتی باشه…اما داستانِ خوبی بود :)

1 ❤️

649335
2017-09-03 04:19:00 +0430 +0430

قشنگ نوشتی… میدونی اگه من از پسری خوشم بیاد نمیتونم برم بهش بگم بهم کون بده، ولی اگر کسی میخواد کون بده میتونه محتاطانه بیان کنه…

0 ❤️

649370
2017-09-03 08:09:12 +0430 +0430

like9پسر اسمارتیزی لطفا لطفا لطفا بیشتر برامون بنویس
قشنگ نوشتی
پسرای همجنسگرا داستانشو لایک کنید بیاد بالا

0 ❤️

649381
2017-09-03 09:35:43 +0430 +0430

تخیلی و زیبا

0 ❤️

649384
2017-09-03 09:47:20 +0430 +0430

لایک12 پسر اسمارتیزی ?

0 ❤️

649398
2017-09-03 11:04:09 +0430 +0430

آخرش خیلی یهویی تموم شد،ولی من واقعا لذت بردم ?

0 ❤️

649424
2017-09-03 13:59:36 +0430 +0430

عالی بود پسر. حال کردم

0 ❤️

649447
2017-09-03 16:36:10 +0430 +0430

? ? ? ? بازم بنویس جانم!

0 ❤️




آخرین بازدیدها