پسر بودم ولی جنده شدم

1401/04/21

بنده حمید هستم (مهسا ) عاشق زنپوشی عاشق آرایش عاشق ناز و ادا زنونه.این نوشته نه داستان نه دروغ حالت روحی و جسمی خودمه . اون چیزی که هستم و دوست دارم باشم.پس اخر داستان نیاین بگین جنسش خوب بوده ساقیت کیه.واقعا میخوام جریان جنده شدنمو براتون بگم.الان ۳۳ سالمه. از بچگی عاشق زن بودن و لباس زنونه بودم. رژ مادرمو یواشکی برمیداشتم میزدم رو لبم.ابن حس با خودم بزرگ و بزرگتر شد تا الان که ۳۳ سالم شده . الان دیگه برا خودم لباس و لوازم آرایش دارم…میخوام بگم از کجا استارت جندگیم زده شد.تقریبا ۲۵ سالم بود که از طرق نت با یکی اشنا شدم حسم رو گفتم بعد برام عکس فرستاد دیدم لباس زنونه بادی خریده.دل و زدم به دریا برا اولین بار با غریبه قرار گذاشتم .رفتم پیشش با کلی خجالت بازی لباس و لوازم ارایش رو داد بهم.زیاد وارد نبودم ولی رفتم پوشیدمشون وای چه حس عجیبی بود داشتم به اون چیزی که فکر میکردم نزدیک میشدم ولی لوازم ارایش خیلی کم بود در حد رژ و ریمل. اومدم بیرون نشستم رو صندلی کنار فاعل باهام ور رفت بعد کیرشو داد دستم ساک زدم و بعد خوابوند یواش کیرشو گذاشت رو سوراخم و فشار داد اون لذت اولش و اون تیپی که زده بودم خیلی بهم مزه داد.از اونجا دیگه جدی افتادم دنبالش.این که بدون جرئیات زود داستان رو گفتم صبر کنید چون داستان اصلی جلوتره.از اونجا که اومدم ی حس عجیبی داشتم این حس خیلی بهم مزه داد بعد اون رفتم لباس و لوازم ارایش بیشتری خریدم.چند سال از اون موضوع گذشت هر بار یبار میرفتم پیشش ولی تو ارایش قوی نبودم.تا اینکه با ی پسری اشنا شدم گفتم برام لوازم میخری گفت اشنا دارم.کی میای گفتم اول برو بگیر ببینم راست میگی.فرداش دیدم پیام داد عکسارو برام فرستاد واااااای فکرشو کن از پستیژ گرفته تا پنکک و رژ و مداد و ووووووو از شوق داشتم دیونه میشدم.خیلی کامل تراز مال خودم بود.رفتم پیشش پسر خیلی خوبی بود .لوازم و لباسارو داد رفتم تو اتاق اماده شدم.وای که چه ارایشی کردم خودم مونده بودم که چرا انقدر قشنگ شدم . رژ قرمز لبامم کلفته ریمل و مداد وای نگم براتون شبیه ی جنده که برا کیر میمیره . وقتی اومدم بیرون از قیافم تعجب کرد انقدر شهوتی شده بود که اومد سمتم شروع کرد لب گرفتن.رژم ۲۴ ساعته بود کثیف بازی نشد چسبیده بود بهم واقعا یر خیلی قشنگی داشت سفید کلفت و دراز ۱۸ سانت بود نوک صورتی وای نگم براتون.گفت بیا بشین پیشم سوپر نگاه کنیم گفتم باشه.رفتم نشستم بغلش گفت گل میکشی گفتم تاحالا نکشیدم گفت امتحان کن.اورد چنتا کام گرفتم اونم چنتا گرفت گذاشت کنار .گفتم این چی بود اتفاقی نیوفتاد که.گفت وایسا الان اتفاقه میوفته.چند دقیقه بعد انگار اب سرد ریختن رو سرم.قلبم تند میزد ی حس عجیبی اومد سراغم.دولم خوابیده بود.ضربان قلبم انگار در سوراخم بود .واقعا دیگه فکر نمیکردم که پسرم انگار ی زن واقعی که منتظره کیره . دستم رو کیرش بود رفتم نشستم روبروش کیرشو گذاشتم رو لبم وای چه حسی انگار زن بودم انگار ی جنده به تمام عیار بودم.شروع کردم ساک زدن کم کم هی میرفتم پایین تر تا حدی که تا ته ته خوردم کیرشو البته به گلوم فشار میومد ولی من حالیم نبود که.کیرشو در میاوردم اب دهنم باهاش کش میومد.وای چه حسی بود خودم رفتم رو مبل پامو گذاشتم اینور اونورش نشستم رو کیرش . هی لیز خوردم رو کیرش میرفتم جلو عقب وای وای وای خدا چه حس خوبی . نکش که میخورد به سوراخم چه لذتی داشت .اب دهنم که انقدر کیرشو لیز کرده بود که نگو.کیرشو راست کردم یوااااااش نشستم رو کیرش دیدم درد داره گفتم بازش میکنی برام اونم گفت قوربون سوزاخ تنگت بشم .بلند شد من داگ استایل رو مبل دیدم داره زبون میکشه . یکی از بهترین قسمتاش بود . زبونشو فشار میداد تو سوراخم.من همیشه قبل سکس چند بار تو سوراخمو با اب گرم میشورم هی پر میکنم هی خالی میکنم‌.دوست ندارم کثیف کاری بشه.بعد زبون زدن شروع کرد با انگشت ی دستکش لاتکس پوشید ژل هم زد شروع کزد انگشتاشو هی فشار میداد.اول یکی بعد چند دقیقه ۲ تا ۳ تا ۴ تا بیشتر نمیرفت البته تا ته هم نمیرفت ی خورده که بازم کرد بهترین قسمت سکس اغاز تمام جندگیام کون دادنام برده شدنام از همون لحظه شروع شد که کیرشو گذاشت در سوراخم و آرررررروم فشار داد تو . ی حسی انگار واردم شد که گویی ۱۰۰ ساله باهامه ۱۰۰ ساله من این حس رو داشتم و تشنش بودم همینجوری که یواش یواش میرفت تو انگار با ی آمپول بهم جندگی تزریق میشد.دست و پام شل شد از شدت لذت شروع کرد تلمبه زدن از یواش یواش شد تند تند.مگه میشه انقدر لذت اون لحظه عاشق کیر شدم از تو سوراخم دراورد گذاشت تو دهنم واقعا تمیز تمیز بودم هنوز . دوباره دراورد خودش نشست رو مبل من نشستم رو کیرش ای واااااای چرا انقدر لذت داشت باور کنید دارم مینویسم سوزاخ کونم داره له له میکنه . نشستم و رفت تا ته ته ته تو.اونجارو تاحالا حس نکرده بودم . خودم شروع کردم بالا پایین شدن اونم داشت عشق میکرد ی لحظه نگام کرد گفت تو جنده کی بودییییییی تا الان کجا بودی جنده خااااانووووووم.انگار بهم عسل داد که اون کلمه انقدر به دلم نشست پیش خودم گفتم جنده اره من جندم.چند مدل سکس کردیم گفت داره ابم میاد میخوری گفتم اره با اینکه تا حالا زبونم به اب منی نخورده بود کشید بیرون چند ثانیه جق زد ابشو ریخت تو دهنم . آخخخخخخخ قوربونش بشم با اون ابش که مزه عسل میداد برام ابشم زیاد زیاد بود دهنمو پر کرد.گفت بخورش گفتم نه گفت بخووووور کیرشو گذاشت تو دهنم فشار داد رفت تو گلوم خود به خود گفت ابت نیومده گفتم نه گفت ی لحظه وایسا رفت ی دستکش پوشید گفت میخوام دیونت کنم انگشتشو رد کرد تو رسید نقطه جی اگر اشتباه نکنم اسمشو نمیدونم دقیق همین باشه یا نه از تو ماساژ میداد دولم کم کم بیدار شد گرف تو اونیکی دستش بلند که شد انگشتشو دراورد کیرشو گذاشت تو گفتم چجوری راسته گفت قرص خوردم همینجوری که میکرد کیرم راست راست شده بود دستشو ول کرد گفت دست نزن به کیرت تا ارضا شی چند دقیقه کرد که در اوج لذت ارضا شدم و تا اون موقع همچین لذنی از ارضا شدنم نبرده بودم.ابم که اومد ریخت رو شیشه جلو مبل تا حالا انقدر اب ازم نیومده بود سرمو گرفت پایین گفت بخور ابتو منم که اصلا حال خودم نبودم شیشه رو لیس میزدم . قشنگ تمیز کردم ولو شدم رو صندلی اونم اونطرف ولو شد. هردومون مرده بودیم انگار.پاشد بعد چند دقیقه اب میوه اورد .دهنم خشک خشک شده بود .خوردم خیلی مزه داد بهم.گفتم ی چیزی بیار بخوریم نمیدونم چرا انقدر دلم تنقلات میخواست.البته الان میدونم.امید وارم خوشتون اومده باشه داستانای بعد هم که با همین وضعیت برام افتاد براتون میگم.برام تو نظرات حستو نو بگید.میبوسمتون بووووووووس

نوشته: جنده پسر


👍 30
👎 6
40701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

884501
2022-07-12 01:31:39 +0430 +0430

کاری به داستانت ندارم ، ولی جمله بندیت افتضاحه !

3 ❤️

884528
2022-07-12 02:12:10 +0430 +0430

عالی بود ❤️❤️❤️

4 ❤️

884549
2022-07-12 03:30:02 +0430 +0430

اولین داستان از این موضوع بود خوندم همچین حال نکردم باهاش ولی شاید نویسنده رو ببینم حال کنم باهاش 😂

3 ❤️

884556
2022-07-12 03:51:38 +0430 +0430

ادامه بده عالی بود

1 ❤️

884586
2022-07-12 09:46:58 +0430 +0430

عالی بود عزیزم . کاملا درک میکنم حس و حالتو .
🥰🥰🥰👌
فقط از حست لذت ببر

2 ❤️

884605
2022-07-12 13:30:26 +0430 +0430

وای نگم براتون!
قبلن به نویسنده این مدل داستانا میگفتن دیتتو از تو شورتت در بیار بعد بتویس جقی ولی باید بتو گفت دستت رو از تو کونت در بیار و بنویس پسره کونی!!!😉🤣😜😅

1 ❤️

884652
2022-07-13 01:08:28 +0430 +0430

ریدم تو این کسشعر که اسمش رو گذاشتی داستان

0 ❤️

884751
2022-07-13 15:33:07 +0430 +0430

👌👌👌🤩🤩🤩

0 ❤️

884762
2022-07-13 17:26:18 +0430 +0430

اگه عنوان تایپیک رو عوض کنی بهتره.

0 ❤️

884788
2022-07-13 22:44:23 +0430 +0430

خیلیم خوب بود ،همینکه صادقانه هر انچه که هستی رو پذیرفتی ونشون میدی دل و جراتتو میرسونه.افرین.

1 ❤️

884853
2022-07-14 02:36:50 +0430 +0430

جندگیت مبارک
منم تجربش کردم
بهترین حس دنیاست❤️😁

1 ❤️

885959
2022-07-20 03:44:09 +0430 +0430

منم جنده ام

0 ❤️




آخرین بازدیدها