گی با معین جونم

1392/12/06

با سلام من میلاد 25 سال دارم خاطره ای که می خوام تعریف کنم واقعیه من یه دوست دارم که اسمش معین هستش 8 سالی میشه دوستیم اما من از دوران راهنمایی میشناختمش و حس خوبی بهش داشتم کون تپلی داشت که ادم و جذب می کرد قدش185 و وزنشم 85 واقعن اندام خیلی سکسی داره خیلی وقت بود تو کفش بودم. خلاصه بعد یه مدت دوستی با معین جونم احساس می کردم خیلی دوسش دارم هر موقعیتی گیر می اوردم دیدش می زدم خودش ام فهمیده بود دیدش میزنم به شوخی بعضی وقتا به سینه و باسنش دست می زدم. داستان از اینجا شروع شد که یه روز سر ساختمان بودم که معین اومد سیگار بکشیم رفتیم طبقه اخر پیشم نشست و یه سیگار واسه منو یکیم واسه خودش روشن کرد منم دستمو گذاشتم لای روناش البته اغلب این کارو میکردم اما این دفعه یه حس خاصی داشتم معین معمولا دستمو پس میزد اما اون روز اصلا کاری نداشت با رونای نرمش ور میرفتم حسابی حشری شده بودمو کیرم سفت شده بود یه لحظه نگاش کردم دیدم خیره شده بهم حس التماسو تو چشام خونده بود میدونست خیلی از بدنش خوشم میاد چند دقیقه تو چشه هم خیره شدیم سیگارو انداختم دورو سرمو نزدیکش کردم تو یه لحظه از لباش یه بوسه ریز کردم بر عکس همشه که وقتی به شوخی بوسش میکردمو ناراحت میشد این بار چیزی نگفت به خودم جرات دادمو دوباره ازش لب گرفتم اینبار طولانی تر دیگه داشتم میموردم کیر داشت شورتمو پاره میکرد داشتم لبای تپلو نرمشو میخوردم معینم داشت همراهیم میکردم دستمو بردم طرفه کیرش وای راست کرده بود اندازه کیره من بود داشتم کیرشو میمالوندمو لباشو میخوردم با اون یکی دستم دستشو گرفتمو گذاشتم رو کیرم باورم نمیشد معین داشت کیرمو میمالوند گردنو گوششو میک میزدمو لباساشو در میاوردم اونم لباسای منو دیگه فقط شورتامون مونده بود با دستم داشتم باسنشو نوازش میکردم ازش خواستم که رو به دیوار برگرده دستاشو گذاشت رو دیوارو باسنشو قلمبه کرد منم زود شورتشو در اوردم وااای چه کونه سفیدی داشت دریغ از یه تار مو خیلی صافو سفیدو نرم بود کونشو لیس زدم و کیرشو با دستم میمالیدم بلند شدم شورتمو در اوردم کیرمو به کونش چسبوندم داشتم گردنشو میک میزدم در گوشش اروم گفتم دوست دارم عزیزم اونم گفت منم خیلی وقته منتظره این لحظم با این حرفش بیشتر حشری شدم تو یه لحطه برگشتو به زانو نشست کیرم تو دهنش بودو داشت واسم ساک میزد زیاد حرقه ای نبود اما من خیلی حال میکردم دیگه داشت ابم میومد که بلندش کردم به حالت چهار دستو پا رو زمین خوابوندمش کیرمو گذاشتم دم سوراخش به یه حالتی نگام کرد که فهمیدم میخاد اروم بکنمش یه توف سره کیرم انداختمو گذاشتم دمه سوراخش اروم سرشو کردم تو زود خودشو جم کرد من که خیلی حشری شده بودم با سیلی زدم رو کونش شل که شد کردم تو کونش دادش داد میزدو میگفت درش بیار دارم میمیرم گفتم صبر کن الان دردش میره اروم اروم تلمبه میزدم دیگه دادش به اه اف تبدیل شده بود داشت کیف میکرد داد میزد بکن بکن واای جرم بده کیر میخوام منم بشتر و تندتر واسش تلمبه میزدم معین داشت لدت میبرد کیرم تو کونه سفیدش بودو تلمبه میزدم واای داشتم کونه معین و میکردم خیلی تنگ بود داشت ابم میومد گفتم بهش گفت بریز تو کونم میخوام گرمی ابتو حس کنم منم با این حرفش بیشتر تخزیک شدم و با شدت بیشتری تبمله زدم و تمامه ابمو تو کونش خالی کردمو افتادم روش داشتم میموردم کنارش خوابدمو لبای همو میخوردیم که معین در گوشم گفت مرسی جووووونم منم بغلش کردمو بوسیدمش از اون روز تا حالا 6 بار دیگه سکس کردیم دیگه به ارزوم رسیدم. ببخشین اگه زیاد خوب ننوشتم چون اولین داستانم بود دوستون دارم ومنتظر نظراتتونم…

نوشته: میلاد


👍 0
👎 0
21596 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

413667
2014-02-25 07:31:00 +0330 +0330
NA

بسی حالم بهم خورد !
تا وسطاش خوندم

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها




آخرین بازدیدها