حشر بالا

1400/02/10

یه داستان بگم مال حدودا ۴ سال پیش من بیست سالم بود بعداز امتحانای دانشگاه اومده بودم شهر خودمون الان که تجربه دارم بهترین کیسا کیسایی هستن که طلاقن یا در شرفن ولی اون موقع نمیدونستم و بسیار حشری بودم چندتا دوس دختر داشتم همشون ادا تنگا از جلو نمیدادن منم داشتم دیوونه میشدم توی اینستا یکی از. اقوام دور عکسای سکسی گذاشته بود تقریبا ولی میدونستم سنش حدودا ۳۰ هست اولش بی خبر بودم که شوهر داره بعدش استوریاشو رپلای کردم دیدم انگار خیلی دوس داره
منم شروع کردم ازش تعریف کردن چرب زبونی چشمات فلانه که گفت چرا دوس دختر نمیگیری گفتم این دیگه اوکیه همیشه وقتی کیس مورد نظر بزرگتره جمله ی اونا منو درک نمیکنن من خیلی پخته تر از این بچهام کار سازه.
خلاصه تو چت فهمیدم شوهر داره و از اینکه من نمیدونستم شوهر داره خیلی تعجب کرده بود بعد بهم گفت شوهرش امشب نبست ولی صب میاد من ترسیدم نرفتم پیشش ولی یه جق مفصل زدمو خوابیدم دوباره چت و ابراز علاقه روز ۵ ام آشنایی دو روز بعد دوباره بهم گفت شوهرش نیست تا ظهر فردا منم خواهش که بزار بیام پیشت گفتم تا دم در میامو میرم فقط ببوسمت میرم خیلی عاشق پیشه و اینا شب تو حیاط خوابیدم ساعت ۲ با چرخ زدم بیرون نیم ساعت بعد دم خونشون بودم درو باز کرد قلبم تو دهنم بود.یه وضعی که نگو یهو نگاه کردم دیدم بله یه پسر ۳ ۴ سالم داره خوابیده تو حال خونشم کوچیک بود من دیگه حشرم چسبیده بود .گفت خب اومدی پیشم.
گفتم آره خداروشکر دیدمت بیا بوست کنم برم خیلی ترسیده بودم ولی مقاومت میکرد ناموسا!یکم رفتم تو بغلش گفتم بزار دوست داشته باشم بزار عاشقت بشم خب چرا اینجوری میکنی دیگه داشتم نا امید میشدم کیرمم که ربع ساعت بود شق بود داشت می خوابید دستشو گرفتمو دستشو بوسیدم یهو دیدم آروم شده گذاشت گردنشو بخورم چشای مشکی صورتش مثل گربها از اونا که دوس دارم مخصوصا توی شب خیلی خواستنی شده بود برق میزد سینهاش ۸۵ کمتر نبود هرچند هیچ وقت نذاشت ممشو بخورم داشتم دیوونه میشدم از روی شلوارش داشتم خودمو میمالیدم به شلوارش که ارضا بشم برم خونه که یهو گفت بریم تو اتاق پس. تو خیلی دیوونه ای.
واااات!اصن انگار دنیارو داده بودن منم لخت شدم بیرون از اتاق لباسمو در آوردم توی اتاق یه نور کمی بود ولی همون پوست براقشو چنان سکسی کرده بود بدن منم ورزشکاریه کلی حال کرد که می خوام بکنمش.
لباشو می خوردم شلوارشو در اورده بود گردنشو خوردم اومدم سمت شکمش یه بوسی به شکمش کردم همزمان شرت وشلوارمو در آوردم بدون مقدمه خون جلو چشام گرفته بود چپوندم توش یه جیقی کشید.
خداییم تنگ بود (میگفت شوهرم نصف توهم نداره) چندتا تقله زدم شاید نزدیک بیستا ولی جلو دهنشو گرفته بود و جیق میزد آبم اومد سریع خودش دستمال آماده کرده بود پاک کردم آبای رو شکمشو.
۳۰ ۴۰ ثانیه بعد تو بغلش بودم لباشو می خوردم باز شق کردم اینسری جوری کردم ۴ بار ارضا شد شلاپ شلوپ میکردیم و قربون صدقش میرفتم واقعا داشتم لذت می بردم آبمو دوباره پاشیدم رو شکمش.
همین کارو تا ۵ صب انجام دادم بعدم با چرخ برگشتم و این کارو یه هفته تموم اتجام میدادم که یهو نگاه کردم ۴ ۵ کیلو کم کردم گفتم کاه از خودم نیست خلاصه رابطه رو کمش کردم البته بگم شاید حق بدین شایدم ندین اولا خیلی حشری بودم بعدم میگفت دارم جدا میشم من کارشو ساختم ولی بعد فهمیدم خیلیم جدی نیست جدا شدنش کات کردم و یکی از کراش هامو کیس بعدش بود باهاش اوکی شدم اگه دوس داشتین بگین اون داستانم‌بگم براتون

نوشته: sh


👍 4
👎 23
40401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

807033
2021-04-30 01:42:28 +0430 +0430

بابا جان ننویسین،به خدا بهتره تا اینجوری بزنین ادبیات فارسی رو نابود کنین،میشه؟

2 ❤️

807035
2021-04-30 01:51:27 +0430 +0430

مرزهای کصشعر رو با این داستان ساختگیت جابجا کردی ننه کونی😳😳😳

2 ❤️

807037
2021-04-30 02:04:43 +0430 +0430

اولا بیست سالم بود دوما واقعا خاطره بود نمیدونم چه فکرایی کردین به تخمم که فکر میکنین الکیه اون احمقی که نفهمیدی چی نوشتم برگشتی گفتی ۱۶ سال بودی غلط انشا هم گرفتی بخون درست

0 ❤️

807039
2021-04-30 02:06:24 +0430 +0430

کس نگو جقی شوهرش راننده بود نمی خواستم بی احترامی کنم یک دوما به کیرم که فکر میکنین ساختگیه بیا بکنمت بفهمی راست میگم

1 ❤️

807045
2021-04-30 02:58:11 +0430 +0430

مادرتو از کوص و کون گاییدم

0 ❤️

807047
2021-04-30 03:00:29 +0430 +0430

جان عزیزت ننویس
ریدی با این نوشتن
کمتر جق بزنین اقلا یکمی مغزتون اب داشته باشه
این چرندیات از مغز خشکیده درمیاد فقط

1 ❤️

807054
2021-04-30 03:48:02 +0430 +0430

تو یک هفته بر فرض مثال بیست بار که کرده باشی چطور پنج کیلو وزن کم کردی؟. مگه اینکه تو یه بچه جقی دوازده ساله ایی که بخاطر جق فراوان پنج شماره عینکت رفته بالا بقول کوکا رستم. ها کوکا

1 ❤️

807107
2021-04-30 12:59:42 +0430 +0430

یه جقی با هیکل ورزشکاری

1 ❤️

807116
2021-04-30 13:53:35 +0430 +0430

نه به کصتان درباره ی زن شوهردار

0 ❤️

807124
2021-04-30 14:43:20 +0430 +0430

چند تا تقله زدم!!!
خخخخخخخخخ
ههههههههههههه

تقله چیه دیگه؟!

خدایا از عمر ما بکاه ولی این جقیا رو حفظ کن، برای شادی و نشاط جامعه لازمن،
کس خل با دوچرخه رفتی؟!؟! خخخخخخخخخ

1 ❤️

807159
2021-05-01 00:13:29 +0430 +0430

ن نگو
ریدم تو قلمت

0 ❤️

807294
2021-05-01 18:08:01 +0430 +0430

یعنی با دوچرخه کس کردن شاهکار
نداریم مثل تو
کسکش جذاب😄

0 ❤️

807487
2021-05-03 01:56:12 +0430 +0430

خب مطلقه کجا بود بگو نزدیک مطلقه 😂😂😂

0 ❤️

807539
2021-05-03 16:34:47 +0430 +0430

sh
بهترین کیسا کیسایی هستن که طلاقن یا در شرفن
من نویسنده نیستم ولی اخه این چه کلماتیه که میگین!!!
و
خون جلوی چشامو گرفته بود!!!
اخه چرا مگه رفته بودی دعوا جونم.
درنهایت هم
خوابیده بود تو(حال) هال

0 ❤️




آخرین بازدیدها