دوست عزیز احتمالا منظور شما از گذاشتن این پستها عصبی کردن من باشه و شاید هم تو این کار موفق باشین ولی یقین داشته باش بازخورد منفیش برا خودتون بیشتره.

با فرض بر اینکه خودت تفاوتشون رو نمیدونی مختصر مفید توضیح میدم : اونی که ما گفتیم باد معده منظور حدسیات ، شنیده ها ، تصورات ، برداشتهای شخصی ، … و اصرار به قبولاندن اونا به عنوان احادیث یا مطالب تاریخی تایید شده بدون اشاره به منبع و ماخذ بود ولی نظریه از اسمش هم پیداست که ایده و نظر و تحلیل و … خام و اثبات نشده شخص هست و مسلما طرف هیچ اصراری بر مستند بودن یا صد در صدی بودنش نداره.

امیدوارم که تونسته باشم مطلب رو برسونم.

دوست عزیز لطفا هوش و نبوغ ذاتی ایرانی رو به اسلام ربط نده، اسلام اگه میتونست تاثیر مثبت تو علم بذاره الان بزرگترین دانشمندان دنیا از عربستان بودن.

شاید آدم نشن ولی مثا الانم نمیتونن علنی حیوون باقی بمونن.

به نظرت اگه دین نداشته باشن چه بهونه دیگه ای برای آدم کشی علنی دارن؟

سلام و درود ، میونه شب امتحان اومدیم یه سری بهتون بزنیم :)

آقا برو به درس و مشخت برس لطفا. فردا نمره نگیری ما عذاب وجدان میگیریم. ;)

راستش داشتم کامنت ها رو میخوندم به دوستمون گفتید به این مضمون که اگر اسلام میتونست تاثیر مثبت در دین بزاره تا حالا دانشمندان بزرگ جهان از عربستان !!! بودند .
بنده اینکه مسلمانای گرامی تحرکی دز راستای مطالعه قرآن و آزمایش کردن ادعاهاش نزدن متاسفم . برای مثال امروزه ما از مضرات خود ارضایی و روابط غیر همسر رو می‌شنویم این در حالی بود که اگه مسلمانان ما یکم مطالعه گر می بودند الان طبق آیه 23 سوره المؤمنون قسمت آخرش که میگه فَمَنِ ابْتَغى‏ وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ
هر كس غیر از ازدواج را (جهت بهره ‏گیرى جنسى) طلب كند تجاوزگر است
اینجا این مسلمانان اگر ذهن عزیز خود را چالش می‌دادند درباره علت ممنوع بودن زودتر از برادران غربی علمش را ثبت کرده بودند . دریغ از یک … :|

خخخخخخ چشم دوست گل ?

.

دوس نداشتم بپرم وسط بحثتون ولی این «مضرات» که گفتی میشنوید، دقیقاً از کجا میشنوید؟ منابع علمی یا مساجد محل؟

علم امروز که خیلی وخته ثابت کرده خودارضایی ضرری نداره. روابط غیرهمسر داری هم که امروزه انواع و اقسامش هس (سکس گروهی - سکس ضربدری - کاکولد - و …) که چندی پیش ما تو همین سایت تاپیک زده بودیمو پژوهشاتی به عمل اوردیم ولی تا اینجای کار ضرری یاف نشده.

درمورد مضمون اصلی پستت (علم نهفته در قرآن) هم به نظرم این تصویر گویای تمام مطلب هس:↓

اعراب بیابانگرد با اینکه زندگیشان با راهزنی میگذشت ولی به گواه قرآن و کتابهای تاریخی در ماه رجب هر سال راهزنی و جنگ و خونریزی را قدغن کرده بودند و کسی هم جرات نمیکرد در این ماه دست از پا خطا کند, به همین خاطر در آن سی روز کاروانها با خیال راحت و حداقل نگهبان تردد میکردن.

ولی متاسفانه رسول خدا و پیام آور صلح و دوستی که تازه در مدینه گروه راهزنی تشکیل داده بود و برای دور هم نگه داشتن گروهش شدیدا نیازمند پول بود حتی نتوانست حرمت ماه حرام اعراب جاهلیت رو هم نگه دارد و در روز آخر رجب وقتی دیدند اگر منتظر سپری شدن اون یک روز بمونند تا ماه رجب تموم بشه کاروانی که از شام به مکه در حال حرکت بود از تنگه رد شده و غیر قابل دسترسی خواهد شد به فرمان محمد و به سرکردگی عبدالله جحش به این کاروان حمله کرده و عمروبن خضر (کاروانسالار) را کشته و تمام اموال کاروان و شتران و شتربانان را به غنیمت گرفته و در مدینه پیش محمد برد.

در میان اعراب این نخستین بار بود که در ماه رجب چنین پیمان شکنی صورت میگرفت, آنهم از طرف نماینده الله.

(قضاوت عبدالرحمن صفحه 56 )

(بازشناسی قرآن صفحه 165 )

(23 سال صفحه 94 )

(محمد پیامبری که از نو باید شناخت صفحات 100 ، 101 ، 248 )

(ادامه دارد)

درود بر تو ، اونوقت کمر درد و زود انزالی و لرزش دست ، و زود رنجی ، از دست دادن مقدار زیادی آهن و پروتئین ، تحریک شدن دردسر ساز بر اثر فعال شدن حس تخیل جنسی در مغز در مکان عمومی و حتی موقع رابطه با همسر از محسنات خودارضایی هست ؟؟

درباره اون عکس پیام بنده گویا بود در قرآن بسیار زیاد موضوع برای تفکر و استارت تفکر علمی وجود داره که بنده خارج از کلیشه ماله کشی در روز های آینده ذکر می کنم ، موید باشی

**دوست عزیز سوالی اگه داری لطفا در تاپیک پیرامون ناگفته ها … **

ممنون

عذر می خوام صرفا پاسخ دادم :)

.

اونایی که فرمایش دادی هیشکودومش ربطی به خودارضایی نداشت اخوی!

یه چشمه از واقعیت امر رو تو این تاپیک میتونی مشاهده کنی. بلکه باورهای غلطت نسبت به این مقوله برطرف شه.

صحبتی هم درموردش داشتی همونجا مطرح کن که این تاپیک هم منحرف نشه.

سپاس

وقتی قریش و سایر قبایل به این حرکت اعتراض کردند بلافاصله الله با ارسال جبرئیل و نزول آیه 217 سوره بقره و نوجیهی واقعا بچه گانه کلاهی شرعی برای این ماست مالی این حرکت زشت دوخت :

از تو در باره ماهى كه كارزار در آن حرام است مى‏پرسند بگو كارزار در آن گناهى بزرگ و باز داشتن از راه خدا و كفر ورزيدن به او و باز داشتن از مسجدالحرام [=حج] و بيرون راندن اهل آن از آنجا نزد خدا [گناهى] بزرگتر و فتنه [=شرك] از كشتار بزرگتر است و آنان پيوسته با شما مى‏جنگند تا اگر بتوانند شما را از دينتان برگردانند و كسانى از شما كه از دين خود برگردند و در حال كفر بميرند آنان كردارهايشان در دنيا و آخرت تباه مى‏شود و ايشان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود (سوره بقره ، آیه 217 )

بعد از این ماجرا محمد و علی به همراه سایر همدستان خود که جری تر از قبل هم شده بودند بارها و بارها در پی ابوسفیان و دیگر کاروان سالاران و کاروانیان در گردنه ها و دره ها به کمین نشستند ولی چه بسیار میشد که توان دسنبرد زدن نداشتند و دست خالی برمیگشتند, زیرا کاروانیان با آگاهی از راه بندی راهزنان از بیراهه ها میگذشتند.

(منتهی الامال قمی جلد اول صفحات 53 و 54 )

(زندگانی حسین چاپ نهم صفحه 52 )

(قضاوت عبدالرحمن در شناخت محمد صفحه 117 )

(ادامه دارد)

با این حال گروه جدید راهزنی نا امید نمیشدند و پیوسته اینجا و آنجا در پی دستبرد در کوه و کمر به سر مببردند که قرآن در این باره بهترین گواه و شاهد میباشد.

زمانی که ابوسفیان پی برد محمد و علی قصد ندارند بیخیال راهزنی شوند تصمیم گرفت پسرعموهای خود را کمی گوشمالی دهد.

(منتهی الامال قمی جلد اول صفحات 53 و 54 )

(تاریخ اجتماعی ایران راوندی جلد دوم صفحه 20 )

(تاریخ اسلام صفحه 20 )

(ادامه دارد)

به دنبال این اندیشه چنین وانمود کرد که کاروان وی با کالاهای پر ارزشی راهی شام است.

وقتی راهزنان از حرکت کاروان آگاه شدند سریع خود را به گذرگاه عبور کاروانیان رسانده و پشت تخته سنگها مخفی شدند.

وقتی که کاروان نزدیک تنگه رسید راهزنان از مخفیگاه خود بیرون آمده و برای سریعتر دست یافتن بر غنایم هلهله کنان بسوی کاروان حمله بردند ولی بر خلاف تصورشان متوجه شدند که در تله افتاده اند و راه فرار ندارند , زیرا خودشان را از هر طرف در محاصره سپاه قریش دیدند (احتمالا اونروز جبرئیل مرخصی بوده که نتونسته بود به رسول الله خبر بده تله براش تله گذاشتن). بین راهزنان و قریشیان نبرد خونینی در گرفت و افراد زیادی کشته شدند که یکی از شاخص ترین آنها حمزه, عموی پیامبر بود.

محمد و علی زخمهای سهمگینی برداشتند و محمد که سرش شکافته و یکی از دندانهایش شکسته بود توانست خود را به درون گودالی بیندازد و خود را به مردن بزند.

(منتهی الامال قمی جلد اول صفحه 61 )

(بازشناسی قرآن صفحه 104 )

(کتاب نخستین معصوم صفحات 174 تا 181 )

راهزنان وقتی وضعیت رو اینچنین دیدند به تصور اینکه پیام آور صلح و دوستی کشته شده و بدون فرمانده شده اند فرار را بر قرار ترجیح دادند.

زمانی که سر و صدای کشته شدن محمد به ابوسفیان رسید به تصور اینکه به خواسته اش رسیده و سردسته راهزنان را کشته است از تعقیب دیگران خودداری کرد و دستور بازگشت داد و پس از دور شدن ابوسفیان از میدان نبرد محمد از گودال خارج شد.

این شکست مفتضحانه نه تنها محمد و علی را مایوس نکرد بلکه اراده شان قویتر نیز شد و پس از چندی دوباره نیروهای پراکنده و سر خورده خود را جمع آوری کرده و به راهزنی ادامه دادند و اینبار در گردنه های بدر برای در تنگنا قرار دادن کاروانیان و شتران قریش پس از پر کردن مشکهای خود تمام چاههای آب را از خاک و سنگ پر کردند و در گوشه ای به کمین نشستند (دقیقا همان کار زشتی که شیعیان ۱۴۰۰ ساله یزید رو به خاطر انجامش رسوای عالم کردن) وقتی کاروانیان خسته و تشنه به امید چاههای بدر رسیدند و دیدند از آب خبری نیست راهزنان یورش برده و تمام اموالشان را غارت کردند و زنده ها را نیز برده گرفتند.

(قضاوت عبدالرحمن صفحات 133 و 134 )

(کتاب پیامبر نوشته زین العابدین رهنما صفحات 665 تا 725 )

(سیره ابن هشام جلد دوم صفحه 269 )

(ادامه دارد)

در تازش دیگری در بخش “القروه” مدینه زمانیکه مردان غافلگیر و کشته شدند, برای اینکه فرزندانشان به بردگی مسلمانان در نیایند, زنان به دست خویش شروع به کشتن فرزندان خود نمودند تا آنها را از ننگ غلام بچگی اسلامی نجات دهند.

وقتی این گزارش به گوش محمد رسید از ترس سوختن سرمایه اش (برده ها) خدعه ای به کار بست و چنین وانمود کرد که تصمیم به عقب نشینی گرفته و کاری به آنها ندارند.

ولی پس از سه روز که از دید آنها به دور بودند ناگهان با شبیخونی همه زنان و کودکان بازمانده را دستگیر کرده و به بردگی بردند و تمام اموالشان را به غنیمت گرفتند.

(تجارب السلف صفحه 35 )

(قضاوت عبدالرحمن صفحه 121 )

(عایشه بعد از پیغمبر صفحات 226 و 227 )

مردم مدینه که نخستین پناه دهندگان بر محمد و علی و دار و دسته شان بودند و کشتزارهای خود را در دسترس آنان گذاشته بودند تا کشاورزی کنند و گرسنه نمانند پاداش نیکی خود را این چنین گرفتند و همه چیز خود را از دست دادند و مردان و زنانشان کشته شدند و فرزندانشان در بازار برده فروشی چوب حراج خوردند.

(ادامه دارد)

جنگ و خونریزیهایی که به آنها غزوات محمد گفته میشود هیچگاه در پیوند با گسترش اسلام شناخته شده و دستپخت او نبوده است و همه شواهد عکس آنرا نشان میدهند.

این افسانه نویسان گمراهگر هستند که همه جا آورده اند چون فلان گروه اندیشه تازش بر محمد را داشت وی پیشدستی کرد و چنین و چنان نمود تا در پوشش آن کشتارگری مدعی پیامبری را مردی درستکار نشان دهند. محمد و علی با گردآوری گرسنگان تازی زیر نام اسلام به نوید غنایم در این جهان و بهشت در جهان دیگر به همسایگان دارامند که با دسته ای از آنان نیز دشمنی دراز مدت خانوادگی داشته اند شبیخون میزدند و میکشتند و تاراج میکردند و دارایی و زنان و فرزندان آنانرا به غنیمت میبردند که در همه اینگونه تازشها محمد شمشیر به دست میجنگید و میکشت و زمانی که میدید چگونه دشمنان او به خاک و خون می افتند بیشتر از علی شادمان می گشت.

(پژوهشی در زندگی علی صفحه 197 )

(قضاوت عبدالرحمن صفحه 116 )

(البیان والبین جاحظ جلد یکم صفحه 159 )

یکی از دستورات بنیادین محمد این بود که یهودیان را در هر جا که بیابند بیدرنگ گردن بزنند. محمد با انگیزه یهودی ستیزی و دستیابی به داراییهایشان که قبایل متمولی بودند خاندانهای بنی قیقناع, بنی النظیر و بنی قریظه را از میان برداشت و پس از آنها به خاندان “هوازن” که از دشمنان قدیمی خانواده او بودند تازش کرد.

در پیشینه دشمنی خانواده محمد با این خاندان چنین آمده است که در زد و خورد بر سر بوزینه ای در “فجار” تعداد زیادی از دو خاندان کشته شدند و در زد و خورد دیگری که محمد خردسال نیز در آن میان بوده , چون به سوی بچه ها تیراندازی نمیکردند وی تیرهای پرتاب شده از سوی هوازن را برمیداشته و به دست و به دست عمویش ابوطالب میداده است.

خاندان هوازن پس از به نیرو رسیدن محمد چون به خوبی دیده بودند که او چگونه رفتاری با دیگر همسایگان دارد, پیوسته با بیم و هراس به سر میبردند و با دور اندیشی شبها در بیابانها میخوابیدند و روزها بر سر کار خود بازمیگشتند.

سرانجام شبیخون محمد و علی بر آنان نیز فرود آمد که در کتابهای دینی آمده است پیام آور الله شمشیر به دست استر خود را جنبش داد و تازش برد و رزمی سخت افکند و از کشتگان پشته ساخت.

در این نبرد علی به جز مالک و پسر او, چهل تن دیگر را با شمشیر خود کشت که نوشته اند آنچنان بر سر “ابوجردل” یکی از بزرگان آن خاندان شمشیرش رو فرود آورد که وی را به دو نیم گردانید.

کشتار دلخراش خاندان “هوازن” سه شبانه روز بدینگونه میگذشت و هرکه به دست می آمد کشته میشد. در پایان سومین روز به دستور محمد ۱۲۰۰ تن در پی گریختگان شتافتند و هر کس را در هر کجا یافتند گردن زدند و پس از چنین کشتاری غم انگیز همه زنان و دختران و فرزندان زنده مانده را با هر چه داشتند از خانه و زمین و گوسفند و … به غنیمت بردند.

(پژوهشی در زندگی علی صفحه 197 )

(قضاوت عبدالرحمن صفحه 116 )

(البیان والبین جاحظ جلد یکم صفحه 159 )

(منتهی الامال قمی جلد اول صفحات 68 ، 88 ، 89 )

(ادامه دارد)

چون اینگونه تازشها بر پایه پالایش دشمنیهای دیرینه خانوادگی بود همه سرجنبانان خانواده ها از میان برده میشدند تا هیچ سدی نتواند جلوی خواستهای آینده علی را در به دست گرفتن رهبری اسلام ببندد. از این رو او بیشترین کشتارهای دلخواه را میکرد و دست به کارهای ناهنجاری میزد که دیگران را یارای آن نبود.

محمد نیز هرگز آماده شنیدن سخنان کسی درباره پرخاشگریها و سنگدلیهای علی نبود و جز علی دیگر همراهان محمد چندان گرایشی به کشتار نداشتند و تنها بدان بسنده میکردند که کنیز و برده و غنیمت به دست آورند.

به گواهی کتابهای دینی این تنها علی بود که بیش از هر چیز دست به کشتار میزد.

در گردنه بندی بدر از هفتاد تن دستگیر شده ۳۶ تن را به تنهایی علی سر برید.

(پژوهشی در زندگی علی صفحه 197 )

(منتهی الامال قمی جلد اول صفحات 68 ، 88 ، 89 )

(علی مرد نامتناهی صفحات 148 و 149 )

(تاریخ آل محمد صفحه 69 )

دوست عزیز و بامعلوماتم کارت عالیه. با قدرت ادامه بده.
پیشنهاد می کنم خلاصه ای از جفنگیات نهج البلاغه هم فراهم کنی. فکر کنم کمتر به این مهمل نامه شیعیان کمتر پرداخته شده…

ممنون از نظر لطفت و پیشنهادت، چشم.

**متاسفانه چون بعضی از مطالب این تاپیک رو خودم باید تایپ کنم و منم معمولا شبها خسته میرسم خونه و حس تایپ کردن نیست آپ کردن تاپیک به کندی انجام میشه که بابتش معذرت میخوام. **

بابا حوصله ای داری اینهمه نوشتی چی ثابت کنی همه میدونن اینا کشکه اونایی که نمیدونن تا ابد نادون میمونن

قطعا شما خودتم به صورت مادرزاد پی به کشک بودن قضیه نبردی و احتمالا شخصی یا اتفاقی باعث تلنگر شده و هدف ما هم اینجا همون قضیه تلنگر هست که بلکه باعث بشه دوستان یه کم تحقیق و مطالعه کنن. باز اگه فکر میکنین تاپیک جای تاپیکهای مفیدتر رو تنگ کرده بفرمایین تا حذفش کنم.

تازشهای پیاپی و کشتار و پروه دشمنان خانوادگی زیر نام گسترش اسلام پیوسته به کار بسته میشد و کسی را توانی برای ایستادگی نبود و جز شمشیر علی دیدارگری نداشت.

در پایان تازش و کشتار خاندان هوازن و ثقیف به دستور محمد همه تاکستانهای آنانرا در تایف به آتش کشیدند که به نوشته کتابهای دینی درختان خرمای آنان آنچنان بارور بودند که در سراسر عربستان همتا نداشت.

محمد سپس با زنان و دختران و پسران و دارییهای به غنیمت گرفته شده در جایی به نام “ارض جعرانه” در آمد و در دستور داد تا علی غنیمت های به دست آمده را بررسی کند و یک پنجم بخش الله و نماینده اش را بردارد.

غنایم به دست آمده چنین گزارش گردید：

۱…برده و غلام و کنیز ۶۰۰۰ تن

۲…شتر ۲۴۰۰۰ نفر.

۳…گوسفند بیش از ۴۰۰۰۰ .

۴… نقره ۴۰۰۰۰ “وقیه” که چگونگی بخش آن در پی آمده است.

(منتهی الامال قمی جلد اول صفحات 68 ، 88 ، 89 )

(کتاب زندگی محمد صفحات 588 تا 594 )

یکی از زنان به غنیمت گرفته شده “شیما” دختر حلیمه, همان زن چوپانی بود که محمد از پستان او شیر مکیده بود تا از گرسنگی نمیرد. محمد دوران خردسالی خود را در میان تیره حلیمه گذرانیده و مهربانیهای زیادی دیده بود که به گونه مهرورزی یهودیان به تیره او هم این چنین پاسخ داد.

پس از برداشت یک پنجم بخش الله و پیام آورش از بردگان و کنیزان چون بیشتر زنان به غنیمت گرفته شده از همسران خود باردار بودند, گروهی که هنوز به روش کهنه تازیان پایبندی داشتند در همخوابگی با زنان باردار رغبتی نشان نمیدادند ولی علی و گروهی که کنیزان به دست آمده در جنگ را بر اساس آیات نازل شده بر محمد جزو اموال خود میدانستند در همخوابگی با آنان پافشاری میکردند.

سرانجام محمد اندیشید که برخوردی میان علی و دیگران در پیش است, از این رو پا در میانی کرد و گفت پیش از زایمان کسی با این زنان همخوابه نگردد.

(منتهی الامال قمی جلد اول صفحات 68 تا 89 )

(کتاب زندگی محمد صفحات 588 تا 594 )

یکی دیگر از کشتارهای خانوادگی محمد زیر نام گسترش اسلام تازشی بر خاندان سرمایه دار "بنی المصطلق" بود که پس از کشتار دسته جمعی مردان , دویست تن از زنان و کودکان دستگیر شدند و دو هزار شتر و پنج هزار گوسفند آنان به غنیمت گرفته شد.

یکی از زنان اسیر شده "بره" دختر حارث بن ابی ضرار نام داشت که در دست ثابت بن قیس گرفتار آمده بود چون زن زیبایی بود محمد او را خرید و نامش را "جویریه" گذاشت.

سرگرم شدن و دلباختگی محمد با این زن زیبا بود که خشم عایشه را برانگیخت و او را واداشت که به کین خواهی از محمد شبی را با "صفوان" سرباز جوان و زیبا روی ۲۲ ساله در بیابان به سر برد که چگونگی آن در قرآن هم بازگو شده است.

محمد و علی به جز دست اندازی بر دارایی دیگران آرمانی نداشته اند. چنانچه تنها یکی از درآمدهای به دست آمده از غارت علی و محمد بررسی گردد روشن خواهد گردید که یک پنجم بخش الله و رسول او چه رقم سرسام آوری را نشان میدهد و بقیه سپاهیان چه رقم ناچیزی نصیبشان میشود.

(منتهی الامال قمی جلد اول صفحات 68 )

(کتاب زندگی محمد صفحات 469، 481، 484، 490)

(تفسیر طبری جلد سوم صفحات 658 تا 660 )

د

در حمله به خاندان هوازن که در پستهای بالا به آن اشاره شد محمد و علی و الله را ۱۲۰۰۰ سپاهی یاری میکردند که غنایم به دست آمده بدینگونه بخش گردیده است：

۱**… از ۶۰۰۰ برده یک پنجم بخش محمد و الله ۱۲۰۰ تن مانده ۴۸۰۰ تن بخش بر ۱۲۰۰۰ سپاهی که به ازای هر ۵ سپاهی ۲ تن.**

۲**… از ۲۴۰۰۰ شتر یک پنجم بخش محمد و الله که میشود ۴۸۰۰ شتر و ۱۹۲۰۰ شتر باقیمانده بین ۱۲۰۰۰ هزار نفر تقسیم شد که به هر سپاهی یک شتر و یک دهم شتر دیگر رسید.**

۳**… از ۴۰۰۰۰ گوسفند یک پنجم بخش محمد و الله که میشود ۸۰۰۰ هزار گوسفند و ۳۲۰۰۰ هزار گوسفند باقیمانده بخش بر ۱۲۰۰۰ سپاهی که برای هر سپاهی ۲ گوسفند و ۶۶ صدم گوسفند میرسد.**

۴**… از ۴۰۰۰۰ وقیه نقره ۸۰۰۰ وقیقه سهم محمد و الله شد و ۳۲۰۰۰ وقیه مانده به هر سپاهی ۲ وقیه و ۶۶ صدم دیگر رسید**.

با یک حساب سرانگشتی میبینیم که درآمد الله و محمد که در اصل به علی و محمد می رسید از جنگیدن با یه قبیله معمولی حجاز میشود 1200 برده (انسان) ، 4800 شتر ، 8000 گوسفند ، 8000 وقیه نقره (هر وقیه برابر با 7 مثقال میباشد).

(پژوهشی در زندگی علی صفحه 205 )

(سیرت الرسول تفسیری صفحه 732 )

(حبیب السیر جلد اول صفحات 358 و 393 )

با این تفاصیل به وضوح مشخص است که هر جنگ و حمله ای چه سود چشمگیری برای الله مهربان و نماینده مهربانترش داشت و جنگجویانی که خط اول جنگ بودند چه مقدار ناچیزی عایدی داشتند و از آنجایی که الله بسیار بخشنده و مهربان بود سهم او با دست نماینده اش محمد به علی و فاطمه بخشیده میشد.

لازم به یادآوری هست که جنگجویان سپاه هیچ مزد و حقوقی غیر از تاراج و غنیمت نداشتند.

با نگاهی به دور از تعصب به چنین آماری به راحتی میتوان فهمید که هدف محمد و علی و الله از اسلام و مسلمانی چه بوده است و محمد و اطرافیانش چگونه به داراییهای نجومی دست یافتند.