اولین سکس من _ ماشین

1400/01/25

شلوارم رو پام کردم، خیلی استرس داشتم، یه حسی درونم بهم میگفت"دختر نرو، نرو مگه چند سالته، تو مجبور نیستی، میتونی نری…" ولی من تا همین‌جا هم خیلی ریسک کرده بودم، نمیخواستم حس کنم اینهمه استرس برای هیچی بوده.
مامان رو بغل کردم و با عنوانه “میرم پیاده‌روی” زدم بیرون.
تا سر کوچه رفتم، ماشینش همون‌جایه همیشگی بود، حواسم رفت سمت شیشه‌های ماشین، یه لحظه حس کردم همه چیز تویه دلم دارن قاطی میشن،شیشه‌های ماشین رو دودی کرده بود…

لجبازیه درونم فعال شده بود، مطمئنم هر کس دیگه‌ای جام بود قطعا برمیگشت و پشت سرشم نگاه نمیکرد ولی خب من مهتابم، لجباز و سرتق…

توی ماشین نشستم، حرفای روزمره رو که باهاش آشنا هستید؟ نیازی به توضیح نیست پس.
بعد از حرف‌های روزمره اروم اروم همزمان با رانندگی دستشو رویه رون پام گذاشت.نفسم تند تند شد. بی‌اختیار دستمو بردم سمت پاش و منم همون کاری که اون میکرد رو تکرار میکردم.
رفتیم یه جایه خلوت، ماشین رو پارک کرد و هر دو رفتیم رویه صندلی عقب، یکی از پاهام رو کامل از شلوار و شورت درآورد و شروع به بوسیدن رون پام تا زانوم کرد، آه کشیدن‌هام دست خودم نبود، هر حرکتش مشتاق ترم میکرد.
بعد از اینکه حسابی من رو داغ و حشری کرد نشست، باید براش بخورم ولی این دومین بارمه که دارم از نزدیک کیر میبینم. حس عجیبیه انگار هم میخواییش هم میترسی ازش…
کمربند و دکمه‌های شلورشو باز کردم، کمکم کرد بکشمش پایینتر، کیرش رو درآوردم و تویه دستم گرفتم، آروم آروم تویه دهنم بالا و پایینش میکردم، ولی سخت بود، نمیدونستم چه چیزه شوریه که هی میخوره به دهنم و اذیتم میکنه، یکم گذشت ولی دیگه نتونستم ادامه بدم، خودش هم فهمید و گفت بهم بسه.
گفت حالت داگی بشم و منم همینکارو کردم، اول یکم با انگشت سوراخ باسنمو باز کرد، درد نداشتم ولی اعصاب حسیم بیش از حد تحریک میشدن.

یه انگشت…
دو انگشت…
سه انگشت…
دیگه صدام قابل کنترل کردن نبود. وزنشو انداخت روم و خواست کیرشو واردم کنه، دستمو گرفت و گفت هرچقدر درد داشتم دستشو فشار بدم.ولی من حتی نفهمیدم چی میگه چه برسه به اینکه بخوام انجامش بدم…
اولش دردم گرفت، خواستم مقاومت کنم ولی وزنش که روم بود مانع میشد.روم تکون میخورد ، عقب و جلو میرفت و من بیشتر آه میکشیدم.
صداش بالاتر رفت و بعدش با چنتا ضربه محکم اروم گرفت، تویه باسنم اومد…

باورم نمیشد
اولین باری بود که اسپرم مردی رو تویه خودم حس کردم…

نوشته: *Mahtab


👍 8
👎 5
25601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

803806
2021-04-14 00:16:56 +0430 +0430

اون صدایی که بهت میگفت نرو صدای آهنگ ماشین پسر همسایتون بوده که ساسی میخونده نرو سمیه وگرنه صدای توی شورتت که میگفته برو تازه به دوستاشم بده

2 ❤️

803808
2021-04-14 00:18:36 +0430 +0430

ایشالا از این به بعد اسپرمای زیادی در خودت احساس خواهی کرد،شب دراز استو قلندر بیدار🌹😉

0 ❤️

804025
2021-04-15 04:19:28 +0430 +0430

نوشته یه پسر بچه کونی همین میشه😂😂😂

0 ❤️

804108
2021-04-15 21:41:17 +0430 +0430

این جای خلوت کجاس میشه به ما هم بگید

1 ❤️




آخرین بازدیدها