خانوم مدیر جذاب (۲)

1401/04/25

...قسمت قبل

پارت2
توضیحات قسمت قبل:
اول اینکه انتقاد غلط املایی و رعایت نکردن نگارش رو کامل قبول دارم و سرعت رو فدای دقت کردم در این قسمت سعی شده در حد امکان غلط املایی نداشته باشم و علائم نگارشی هم رعایت کنم .
دوم اینکه خب من نویسنده ماهر نیستم که برای اولین بار بود نوشتم و فانتزی های ذهن بوده و تخیلات ،اول داستان گفتم غیر واقعی ،بیشتر خواستم خودمو تو نوشتن تست بزنم.
سوما . ممنونم بابت پیام های زیباتون بعضی ها برازنده نویسنده هاش ولی از بقیه استفاده کردم
صبح حدودا ساعت ۱۰:۳۰ که از خواب پاشدم دیدم زهره مثل یه فرشته کوچولو خوابیده ، بلند شدمو بعد سرویس تصمیم گرفتم که اگه قرار این یکی دو روز فارق از دنیا باشیم پس بهتره به جفتمون خوش بگذره رفتم در یخچال و یه صبحانه توپ اماده کردمو اوردم رو تخت و بیدارش کردم گفت میخواد بخوابه و به خاطر برنامه سنگین دیشب تموم عضلاتش درد میکنه با خواهش ازش که اگه صبحانه بخوره یه ماساژ اساسی خستگی در کن بهش میدم ، اونم قبول کرد تو رخت خواب نشست و شروع کردیم صبحونه خوردن و لقمه دهن هم گزاشتن که اعتراف کرد خیلی گشنش بوده و بعد صبهونه دوباره ولو شد سر جاش که منم گفتم الوعده وفا گفت خب چکار باس کنم که ازش پرسیدم اول به دوسوالم جواب بده و اون هم اینکه ایا ماجرای مراسم تقدیر و جایزه سرکاری بوده ؟؟ و دوم اینکه این واحد واقعا برا شرکته یا نه ، زهره هم با خنده گفت اولا مراسم فرداست نه امروز و دوم اینکه درست حدس زدی این واحد برای دوستمه نه شرکت و از دوستم خواهش کردم که دو روز واحدش رو در اختیارمون قرار بده من قصد کردم هر طور شده تورو مال خودم کنم بهش گفتم تو شوهر داری و من زن گفت ول کن تورو خدا با توجه به شرایطمون هر جفت زندگی های خودمون رو داریم ولی میتونیم به هم کمک کنیم و تو زندگی از هم لذت ببریم حالا هم اصلا دوست ندارم تو این دو روز به چیز دیگه ای فکر کنم تازشم بدنم درد میکنه هاااا که من تازه متوجه قولم شده بودم گفتم روغن بچه داری ؟؟ با خنده گفت من بچه دارم ؟؟ رفتم از تو یخچال روغن زیتون رو اوردم و یه ملافه زیرش پهن کردم و با روغن زیتون شروع کردم ماساژ دادن از بچه گی ماساژ دادن رو دوست داشتم نه به صورت حرفه ای ولی از تو اینترنت و پیچ های مختلف سعی کردم یاد بگیرم که غالبا موفق نسبی هم شدم بگذریم ، … با روغن افتادم به جونش و از نوک و کف پا شروع کردم عضلات پشت پا، ران و کمر و گردن و دست ها رو مالیدن طوری میمالیدم که طرف ناله میکرد و نمیتونست این لذت و انرژی چطور تو بدنش در جریانه بهش گفتم برگرد ،برگشت و شروع کردم نوک سینه هاشو مالوندن تا دور بهشتش، که با دست کشیدن لای چاک کسش دیدم که چقدر ابکیه و حال خراب. دست انداخت و کیرمو گرفت و گفت میدونم که امروزم یه چشمه دیگه از هنراتو میبینم من دلم کیر میخواد لعنتی تو اگه شوهرم میشدی من چه زندگی باهات میکردم، ولی امروز من مقصدم جای دیگه بود با روغن و اب خودش شروع کردم به مالیدنش مثل مار شروع کرد به خودش پیچیدن منم انگشتم شستم رو کسش و تو سوراخش و با انگشت سبابه اروم اروم شروع کردم با سوراخ کونش ور رفتن و کم کم انگشت کردن یه کم خودشو سفت کرد ولی نمیخواست حال خوبش خراب شه خودشو ول کرد و گفت فقط اروم تر درد نداشته باشه که منم با یه لب ابدار گفتم چشم عشقم قول میدم پشیمون نشی و یه بند انگشت فرو کردم تو کونشو همونجا نگه داشتمو با انگشت شست تو کسش عقب جلو کردن که خودش دستمو گرفت و با فشار بهش بهم فهموند که بیشتر داخل کنم منم با دیدن این چراغ سبز تا اخر کردم تو کونشو عقب جلو میکردم هر دوتا سوراخل اماده گایش بود که به حالت سجده در اومد و برای اینکه اول کار تو ذوقش نخوره اول شروع کردم از کس کردن حسابی که رفت رو ابرها و اب انداخت با ریختن یه مقدار روغن رو سوراخ کونش اروم اروم شروع کردم عقب رو تست زدن که مخالفتی هم نمیکرد و فقط میگفت اروم تر به جایی رسید که بالش رو جلو دهنش گرفته بود و اونو چنگ میزد احساس کردم تخمام چسبید به لاپاش کمی تو همون حالت ماساژش دادم تا عادت کنه و دردش کمتر به بعد اروم اروم عقب جلو عقب جلو که شروع کردم تلمبه زدن دیدم نه بابا خودشم خوشش اومده و همراهی میکنه منم از خدا خاسته وقتی این لپ های کونشو تو دستم میگرفتمو تلمبه میزدم انگار تو ژله فرو کردی و داری میکنی یه حدودا فکر میکنم ۱۰ دقیقه شده نشده از خود بی خود شدمو با هم لرزیدیمو همزمان ارضا شدیم وقتی از توش کشیدم بیرون ناخوداگاه با خارج شدن هوا از بدنش مثل گوزیدن صدایی کرد و خنده هامون رفت تو اسمون بلندش کردمو با بوسیدنش بردمش تو حموم قشنگ یه دست لیف کشیدمش و که دوش گرفتیم و اومدیم بیرون .
فرداش سر صبح انگار این زهره همون زهره نیست و شده همون خانوم مدیر جذاب و جدی از تو چمدونش یه دست لباس فرم پارچه ای رسمی و سنگین دراورد پوشید و رفتیم مراسم ولی تنها فرقی که کرده بود این بود که خانوم مدیر دیگه نگاهاش محبت امیز بود و تو اون لباس تو فرصت های مناسب دست مالیش کردن یه صفای دیگه ای داشت بعد مراسم و خوردن یه ناهار لاکچری اونم مهمون زهره خانومم، رفت خونه خودشون استراحت کنه منم با یه ماشین دربست اومدم خونه و فردا صبح رفتم سر کار و روز از نو و روزی از نو تا بعد یه هفته که خانوم تشریف اوردن سر کار و انگار جوان تر و سرزنده تر شده بود و دیگه الکی به همه گیر نمیداد انگار انرژی سرکوب شده از داخلش ازاد شده بود ولی با من تو جمع جدی بود که حرف و حدیثی پیش نیاد ولی چه سکس هایی که ما با هم نمیکنیم .
من معتقدم که بیشتر وقت ها دلیل وابستگی خانوما و ایجاد رابطه ثانویه نرسیدن شوهراشون بهشون از نظر جنسی و روحی و روانیه و یه توصیه دارم خدمت اقایون اگه میخواین زنانون کفتر جلد کس دیگه نشه اینقدر از نظر جنسی بهشون برسید و بکنیدشون که دیگه نای تمایل جنسی به کس دیگه نداشته باشن .
تمام

نوشته: Rez1


👍 42
👎 8
68301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

885217
2022-07-16 02:12:00 +0430 +0430

خوب بود ولی خیلی زود سر و تهش رو جمع کردی، قسمت قبل خیلی با آب و تاب و جالب تعریف کردی، این قسمت جلق وسط داستان کارشو کرد.

3 ❤️

885220
2022-07-16 02:35:01 +0430 +0430

اخه اولیش چی بود که دومیش هم نوشتی

1 ❤️

885235
2022-07-16 04:15:41 +0430 +0430

تو رو کجا دید ک میخاست مالە اون بشی کوندە چرا کاری میکنین ک خواهر و مادرت جورتو بکشن

0 ❤️

885245
2022-07-16 05:25:40 +0430 +0430

تهش ریدی دیگه خدایی !!! کسی که تو تخیلش به زنش خیانت میکنه بیاد کیر منو ساک بزنه نه این که توصیه شیافت کنه.
همچنان نویسندگیت ریده عزیزم که البته مشکلی نیست دیگه!شکسپیر که نیستی.

1 ❤️

885299
2022-07-16 13:25:56 +0430 +0430

فکرمیکردم این قسمت هم مثل قسمت اول باجزئیات وآبوتاب وهیجانی باشه.اما متاسفانه خیلی کوتاه ومختصرنوشتی به شکلی که حتی نیاز نبود به دوقسمت تبدیل کنی.
بجاش اگرهمین اندک قسمت دو رو در یک قسمت مفصل مینوشتی قطعا یکی از داستان های جالب وخوندنی میشد.
غلط املایی هم باز در دوجا به چشم خورد.شایدبهترباشه بعدنوشتن وقبل انتشار یه دور ازروش مطالعه وچک کنی.
بهرحال بدنبود ومیشد کناراومد وموفق باشی.

0 ❤️

885309
2022-07-16 15:07:04 +0430 +0430

قسمتو اولشو دیس زدم
این قسمتم میتونست بهتر باشه. ولی ایدفعه لایک دادم دادا

0 ❤️

885558
2022-07-18 02:40:30 +0430 +0430

یک سوال برام پیش اومده موندم چطور انقدر هماهنگ همزمان باهم ارضاع شدین ؟
یا سکس ما سکس نیست که نوبتی ارضاع میشیم
یا شما سکس هاتون منظم و دقیقه و هماهنگه باهم
خلاصه داستانتون خوب بود ولی سرعتتون بالا بود زود بردی و خوردی و کردی و برگشتی

0 ❤️

885604
2022-07-18 07:01:48 +0430 +0430

عالیه داستانت و حرفت حسابه ولی تنوعدر سکس یه چیز دیگه هستش

0 ❤️

885642
2022-07-18 10:02:08 +0430 +0430

دمت گرم

0 ❤️

886457
2022-07-22 13:54:19 +0430 +0430

کیر در زندگی خیلی مهمه

0 ❤️




آخرین بازدیدها