سکس پرنیا بعد مدت ها

1393/05/27

سلام همگی .
راستش اول قصد نوشتن نداشتم ولی گفتم بد نیست یه بار مرورش کنم .
پرنیا هستم از تهران . 24 سالمه . قدم 170 و وزنم 53
از وقتی یادم میاد همه می گفتن استیلت خوبه و هزار تا حرف دیگه . اینا رو واسه تعریف از خودم نمی گم واسه این می گم که بدونید حرف های بقیه می تونه زندگی یکی و داغون کنه .
خب من از 19 سالگی سکس می کردم . البته فقط از عقب چون نمی خواستم دختریم و از دست بدم .
اما وقتی 21 سالم شد گفتم دیگه توبه و این کار و نمی کنم . جدیدا هم با یه پسری دوست شده بودم به نام هادی . که چندبار هم دعوتم کرد خونه و من هر دفعه دعوتش و به دلیلی رد می کردم . چون می ترسیدم باز هم مثل قبل بشم و ترک عادت موجب مرضه .
یه روزی که توی خونه نشسته بودم ناگهان احساس کردم تمام عضلات بدنم منقبض شده و درد می کنه . یه حال خاص داشتم که بعد ترک سکس هر از گاهی اینجوری می شدم . اما این دفعه وحشتناک بود و فقط دلم می خواست دست یه پسر بهم بخوره .
خب دیگه اینم اوضاع دخترایی مثل منه .
در اولین فرصت زنگ زدم به هادی و حالش و پرسیدم تا بهانه داشته باشم . اونم مثل همیشه تعارف کرد برم پیشش . اخه تنها زندگی می کرد و خانوادش ایران نبودن .
منم کلی کلاس و چرت و پرت که مزاحم می شم و از این تعارف ایرانی ها .
خلاصه قرار شد برم پیشش . ولی واقعا قصد هیچ رابطه خاصی و نداشتم . فقط دلم می خواست بغلم کنه .
با خودم عهد بسته بودم که موهای کسم ونزنم تا اگه کسی خواست باهام باشه منم بهانه داشته باشم .
خلاصه لباس پوشیدم و خیلی شیک رفتم خونه هادی .
اولش که قرار بود لباس عوض کنم یه لحظه عذاب وجدان گرفتم ولی بعد گفتم پری از تو بعیده هاااااااااااااااا .
رفتم توی اتاق و یه دامن کوتاه کتون با یه تاب طوسی پوشیدم که همه جاش سوراخ سوراخ بود . البته مدلش بودااااا
موهامم باز کردم و اومدم بیرون اتاق .
تا هادی چشمش به من افتاد دهنش باز موند . گفت پرنیااااااا گفتم وا شربت بده بخورم تشنمه . یه جوری پیچوندمش .
یه کم کنارم نشست و با هم حرف زدیم . می فهمیدم که نگاهش روی رون پاهامه و همین باعث می شد یه کم موذب باشم .
گفت خب امشبم پیش منی دیگه . منم چون با پدر و مادر هماهنگ بودم که می رم خونه دوستم الهام واسه همین گفتم اره .
ساعت ها گذشت و شام خوردیم و منم همچنان از زیر نگاه های مو شکافانه هادی در می رفتم .
ساعت دیگه 11 شب شده بود و گفت پرنیا بیا بریم بخوابیم خستم . گفتم من که خوابم نمیاد . اونم کلی خندید بهم و گفت بیاااااا
رفتیم توی اتاق خواب پدر و مادرش که یه تخت دو نفره و تلویزیون و میز ارایش و بقیه لوازم بود .
تلویزیون و روشن کردیم و داشتیم می دیدیم که گفت کیمیا سرت و بذار روی دستام بذار موهات و نوازش کنم .
مو نوازش کردن همانا و بقیه ماجرا همانا …
.
.
.
به پهلو خوابیده بود و یه دستش زیر سر من و بود و اون یکی هم گذاشته بود کنارم . نفسش و توی صورتم حس می کردم و یه حال بدی داشتم .
بعد اینکه یه کم نوازشم کرد انگار فهمید که یه کم یه جوری شدم . سرش گذاشت رو صورتم و پیشونیم و بوسید . کاملا نفس هاش توی صورتم می خورد و بیشتر می خواستمش .
یه نگاهی بهم کرد و بعدم دستاش و گذاشت از روی لباس روی سینه هام .
تپش قلبم و دیگه خودم میشنیدم . اخه یه چند ماهی می شد که سکس نداشتم و همین باعث این حالت ها شده بود .
شروع کرد به ماساژ سینه هام . و هر از گاهی یه فشار بیشتری می داد . دیگه کاملا خم شده بود روی من و لب هاش گوش هام و نوازش می کرد . از شما چه پنهون من گوشم وحشتناک حساسه و از حال می رم .
بعدم که دیگه گردنم و می بوسید از خود بی خود بودم . اومدم سراع لب هام و یه لب کوچولو ازم گرفت و خندید و ناگهان خیلی وحشیانه اومد سمت لب هام و اونا رو گاز می گرفت . فرداش که کاملا کبود شده بود و همش رژ می زدم تا معلوم نشه
همینطور انگار توی این دنیا نبود . اومد پایین و از روی لباسم سینه هام و گاز می گرفت اروم و نگاهم می کرد . گفت اجازه هست؟
گفتم اجازه چی؟گفت میشه تاپت و در ارم؟ گفتم اشکال نداره و بعد از در اوردن سینه هام یه جوری می خورد که واقعا از حال می رفتم . سینه هام پهلوم نافم شکمم . خیس خیس شده بود تنم . من همیشه لاس زدن و خیلی دوست داشتم و خیلی ازش لذت می بردم . همین جوری که بالاتنم و تف مالی می کرد به قول خودم رون پام و نوازش می داد . من که می دونستم اون زیر چه خبره . گفتم هادی نه . می گفت با خنده چرا؟ گفتم راستش من نمی خوام . گفت مگه دست خودته؟ یعنی ولت کنم؟
گفتم بابا مو دارررررررررررررم ولم کن . گفت فقط همین؟
کلی امیدوار بودم که این و بگم ولم می کنه ولی نه فایده نداشت . دستم و گرفت و بلندم کرد برد توی حموم . خودش هم لباس هاش و در اورد و با شورت پرید توی حموم . کلی بهش خندیدم که کیرش از زیر شورتش کلی سیخ شده بود .
گفت درش بیار . گفتم واااااااااااااااااااااااااااای نه . دیگه چی ؟
گفت میاری یا بیارم؟؟؟؟؟ گفتم اخه زشته . اخه مو داره . اخه چراغ ها روشنه . به هر حال ما دخترا هر چی هم این کاره باشیم یه حیایی ته وجودمون هست و دوست داریم تو تاریکی سکس کنیم تا کمتر دیده بشیم . به هر حال تسلیم شدم و درش اوردم
گفت فقط همین؟؟؟؟؟؟؟ فکر کردم بافتنیه . یه صندلی اورد و من نشوند روش و تکیه دادم به دیوار و گفت پاهات و وا کن . مردم از خجالت . بعد خودش اروم اروم شروع کرد با ژیلت موهاش و زدن . با یه ظرافتی این کار و می کرد که عاشق نگاه کردنش شدم .
همشم غر می زد که اینجا رو بکش . اون ور و بگیر . بعد یه 5 دقیقه ای سفید و خوشگل شدم . تا اومدم پاشم گفت بشین و دیدم که سرش و داره میاره نزدیک کسم . وای خدا دیوونه داشتم می شدم . زبونش و می چرخوند داخلش و میک می زد . دیگه کاملا بی حال شده بود . اگه دختریمم می گرفت اون لحظه هیچی نمی فهمیدم
یادم نیست چقدر طول کشید ولی اونقدر واسم خورد که ارضا شدم . گفت ارضا شدی؟ گفتم نمی دونم . گفت ای شیطون من که دیدم شدی . بعد گفتم هادی حالا که حیامون پریده تو هم شورتت و در ار بذار نازش کنم مال خودمه خب . اونم یه نگاه شیطنت امیز کرد و بهش کمک کردم تا در اره . منم همونطور که نشسته بودم اول واسش با دستم ماساژ دادم و ساک زدم . سرش و می بوسیدم و خایه هاش و ماساژ می دادم . حسابی سیخ سیخ شده بود . راستش بعد مدت ها کیر خوردن واسم سخت بود ولی با همه سختی واسش خوردم و ابش که داشت میومد یه جیغ کوچیک کشیدم و با دستم فشارش می دادم و ریختم روی سینه هام . بعدم جفتمون اومدیم بیرون .
و مثل دو تا کارگر که ده ساعت کار کردن افتادیم رو تخت . گفت پرنیا از پشت بکنم؟ منم که عاشق این کار گفتم اخه درد داره ولی ایراد نداره .
حولم و باز کردم و خوابیدم به پهلو و با دستم کسم و نگه داشتم که یه بار نره اون وری
یه کم که با کیرش ور رفتم و لب و اینا گرفتیم و دوباره سیخ شد تا ته کرد داخل و من از درد همه ملافه ی روی تخت و جمع کردم اینقدر که چنگ زده بودم .
یه تلمبه ای زد که داشتم می مردما ولی خر ذوق بودم و کیف می کردم . فکر کن یه ده دقیقه ای شد و ابش و همون داخل کونم ریخت و بعدش که درش اورد اینقدر واسم زبونش زد تا دردش کم شد .
و کلی واسم کسم و ماساژ داد و خلاصه بعد یه چن ماهی رابطه بدی نبود . همون شب باعث شد که من بارها و بارها برم پیشش و اخرم با یه دعوای کوچیک بای بای .

همه داستان حقیقی بود . کسی باور کنه یا نه اهمیتی نداره . واسه دل خودم نوشتم .
نظرتون و بگید تا اگه خوشتون اومد از سکس های بعدیم هم بنویسم .
ارزومند لحظه های سکسی شما پرنیا


👍 0
👎 0
38642 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

431738
2014-08-18 07:54:50 +0430 +0430
NA

درود،
من نمی دونم چه اصراریه که بخوای بگی من جنده نیستم؟! ها؟! دیوس از تک تک نفسات میشه فهمید جنده ای پس گه زیادی نخور و از تکه های سکسی فقط بگو و نگو که من می خوام آدم بشم و دیگه ندم و این کس شعرا…کارت دادنه، مشخصه…!
__فقط به من یکی بگه کیمیا کی بود؟!!..

0 ❤️

431740
2014-08-18 08:39:44 +0430 +0430
NA

کیمیا کی بود ؟
بدک نبود

0 ❤️

431741
2014-08-18 15:22:59 +0430 +0430
NA

دختره شب عروسیش پرده داشته داماد بهش میگه بابا دمت گرم تا حالا صبر کردی و آکبند نگهش داشتی دختره میگه نمی دونی برا آک نگه داشتن این چقدر کون دادم حالا ماجرای این خانومه خب سکس سکسه چه از کس چه کون لا اقل کس بده که خودتم یه حالی ببری

0 ❤️

431742
2014-08-18 16:08:14 +0430 +0430

Ta oon jaee k Residam b Kimiya dg nakhOondam fahmidam, ye jaghiee 2bare oomade Fanteziyasho neveshte!!!

0 ❤️

431743
2014-08-18 17:28:18 +0430 +0430
NA

(حال ما دخترا هر چی هم این کاره باشیم یه حیایی ته وجودمون هست و دوست داریم تو تاریکی سکس کنیم تا کمتر دیده بشیم|)
:|

ريدم به هيكلت جنده عوضي كه حياي دخترا رو زير سوال بردي:|

آخه جنده تو كه از 19 سالگي كون ميدادي حرف از حجب و حيا نزن،

جنده اي بيش نيستي!!!

0 ❤️

431744
2014-08-18 17:54:21 +0430 +0430

کیمیا کس قشنگ خیلی هنر کردی که چند ماه ندادی واقعا بهت افتخار میکنم بابایی

0 ❤️

431745
2014-08-18 21:36:04 +0430 +0430
NA

“به هر حال ما دخترا هر چی هم این کاره باشیم یه حیایی ته وجودمون هست و دوست داریم تو تاریکی سکس کنیم تا کمتر دیده بشیم”
تیر برق از عرض تو کونت.آبروی هر چی دختره رو بردی fool

“گفت پاهات و وا کن . مردم از خجالت”
شمشیر بچگانه تو کونت.از 19 سالگی جنده بودی حالا خجالت هم میکشی توله؟

“با یه ظرافتی این کار و می کرد که عاشق نگاه کردنش شدم .”
دیگه حرفی نمیمونه fool

“گفت ارضا شدی؟ گفتم نمی دونم”
از ننت که تو جنده خونست بپرس شاید اون بدونه good

“کیرش از زیر شورتش کلی سیخ شده بود .”
چطوری کلی سیخ شده بود؟مثلا کیری هم داریم که یه کوچولو سیخ بشه؟ lol

“گفت کیمیا سرتو بذار رو دستام”
در مورد کیمیا نظری ندارم.شاید ننت بوده که تعقیبت کرده و خودش هم وارد عمل شده. fool

در کل تلویزیون 42 اینچ از عرض تو کونت!

0 ❤️

431746
2014-08-18 22:24:19 +0430 +0430
NA

دوستان انقد ایراد نگیرید . خوبه داستان محارم و سکس گروهی اپ شه؟
حالا راست یا دروغ .مهم این بود یک داستان سکسی تقریبا قشنگ واسمون گذاشته . مرسی از نویسنده. give_rose

0 ❤️

431747
2014-08-18 22:29:45 +0430 +0430
NA

سلام کسی هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

431748
2014-08-18 22:33:43 +0430 +0430
NA

مرسی پرنیا good

0 ❤️

431749
2014-08-19 00:04:39 +0430 +0430
NA

عزيزم تو كه ميدونستي قراره كون بدي همونجا توخونه بابات موهاشو ميزدي. بعدم اگه جنده نبودي تا 24 سالگي ازدواج كرده بودي

0 ❤️

431750
2014-08-19 00:26:38 +0430 +0430
NA

چقدر ایراد گرفتید از بدبخت . مهم اینه که باحال بود و جز یه مورد که فک کنم اسم جا به جا شده بود مشکلی نداشت . غلط املایی هم ندیدم . ولی ای کاش اگه دیگه نمی خوای هیچ وقت نخوای نه اینکه یه مدت اره و یه مدت بگی نه

0 ❤️

431751
2014-08-19 04:22:28 +0430 +0430
NA

كونت درد نكنه كيميا!

0 ❤️

431752
2014-08-19 05:13:33 +0430 +0430
NA

اینجا کجاست؟من کیم؟
تو کی هستی؟
اون کیه؟
کیمیا کیه؟
کی تورو کرده؟
انگل
عمه ننه

0 ❤️

431753
2014-08-19 08:46:54 +0430 +0430
NA

کسکش سگ خالی بند.

لت وپار

0 ❤️

431756
2014-08-27 08:25:51 +0430 +0430
NA

به قول فرزاد پسرا یه جوری میان ایراد میگیرن ک انگار دخترای فامیل خودشون حضرت مریمن !
شما هر کاری خواستید بکنید اون وقت تا یه دختر ی چن بار کون میده داد و هوار همه پسرا میره بالا
خجالتم خوب چیزیه

0 ❤️

431757
2014-09-08 14:22:46 +0430 +0430
NA

بالاخره کيميا يا پرياا هان؟؟

0 ❤️

431759
2014-10-18 06:28:57 +0330 +0330
NA

خدا کنه داستان راست باشه…
bad

0 ❤️




آخرین بازدیدها