شکارچی ارباب ها (۱)

1397/10/10

یه مدتی با دوست دخترم هر روز دعوا میکردم.خیلی هم دوسش داشتم. ولی از رفتارهای اربابانش و غرورش حال بهم میخورد.جوری رفتار میکرد انگار ارباب منه هروز مجبورم میکرد. ازش معذرت بخوام دیگه داشت از خودمم حال بهم میخورد. برعکس دوستان شهوانی که یکی میکنتشون. یا برده باهاش رفتار میکنن. کونی‌وبرده میشن. من از این رفتار‌ها بیشتر ناراحت عصبی میشدم.
???
به همین خاطر گفتم برو به درک و کلی حرفها و رازها که بهم گفته بود. به خاطر هروز معذرت خواهی هایی که میکردم. جوری زدم تو ذوقش دو روز گریه کرد. ولی هنوز دلم خنک نشد. دلم میخواست هرچی ارباب هست. که بقیه رو تحقیر کردن. بزنم خوردشون کنم. واسه همین شش ماه پیش تصمیم گرفتم. خودم جای برده جا بزنم. یه برده خوشتیپ تا زن های ارباب که برده های زیادی رو داغون کردن رو داغون کنم دلم میخواد اونایی که بقیه رو داغون کردن داغون کنم. و باور کنید. یه ارباب خورد کنی هیج وقت نمیتونه با اتفاقی که سرش اومده کنار بیاد.
اولین اربابی رو که داغون کردم رویا بود. یه زن خوشگل زیبا چشم های سیاه قد بلند و اندام ورزشکارانه خیلی زیبا و پول دار همه این چیزها باعث شده بود مغرور بشه این غرور روش تاثیر بزار و ارباب بشه. بعد اولین روز آشنایی مون ده برابر اون تلگرام بهش اس میدادم. میخواستم اینقد با جزئیات رفتار کنم که احساس کنه یه برده واقعی هستم از تعداد اس های تل بگیر تا نحوی حرف زدم چشم بله ارباب رویا بگیر تا خیلی رفتارهای ریزکارانه دیگه که باعث میشد اون باور کنه من یه برده احمقم نقشم تقریبا موفق بود چون میخواست منو به خونش ببره تمام روش هایی که میخواست منو داغون کنه رو که میگفت باشکلک های مختلفی که ذوق زده و خیلی اشتیاق برای این کار دارم جواب میدادم و منو یه تیکه گوشت احمق صدا میزد منم کامل ذوق میکردم.
روزی که قرار شد برم خونش هردومون چقد هیجان داشتیم جالبیش اینجاست هردو میخواستیم هم دیگرو داغون کنیم . خونش تجریش بود آدرس بهم داد و بهم گفت تیکه گوشت احمق تا بیست دقیقه دیگه نیای منتظرم بزاری یه کاری باهات میکنم خونه گریه کنی منم دیر کردم میخواستم حس اربابی و سادیسمی بودنش به آخرین درجه برسه میخواستم حسابی عصبانیش کنم بعد خوردش کنم. وقتی رسیدم خونه ش دیگه حسابی باید فیلم بازی میکردم تا شرایط برای خورد کردنش آماده کنم برای همین یه هفته قبلش کل داستان های شهوانی که برده چه جوری رفتار میکنن ارباب ها خوشش میاد کل یاد گرفته بودم وقتی در خونشو باز کرد زانو زدم رفتم جلو پاهاشو بوس کردم اونم از این کارم حس رضایت داشت همون جا یه یه غلاده به گردنم بستم و سوارم شد بهم گفت تیکه گوشت احمق برو تو اتاق وقتی رفتم اتاق کلی وسیله مختلف داشت از کیر مصنوعی های مختلف تا شلاق ها ولی وقتی چشمم به دهن بندش افتاد این نقشه رو کشیدم که خیلی سنگین بزنم تو سرش که گیج بشه ودهن بندش هم بزارم رو دهنش(دهن بندش دقیقا از اون دهن بندیی بود که در فیلم پالپ فیکش بروس ویلس به دهنش زده بودن)نقشم جواب داد با پاهام رفتم رو دستاش ضعیف تر ازاونی بود با یه پسر ۹۷ کیلویی در بیوفته بهش گفتم اگه حرکتی اضافی بکنی چنان بزنم تودماغت با مشت دماغت ۳۰ بار عملش کنی درست نشه این حرفم یکم رام ترش کرد چون وقتی گلوشو گرفته بودم مشتم رو آماده کرده بودم از بزرگی دستام ترسیده بود وقتی دهان بندشو گذاشتم رو دهنش بلندش شدم دستو پاهاشم ببندم کلی وسیله داشت(فک کردن به این که با وسیله های یه سادیسمی خودش اذیت آزار بدی خیلی بهم حس خوبی میداد مثل یه سربازی که با تفنگ دشمن، دشمن رو لت پار کنه)
وقتی بلند شدم خواست فرار کنه که محکم زدم تو شکمش از درد به خودش پیچید دست پاهاشم محکم بستم ولی یه اشتباه کرده بودم قبل اینکه لباسشو دربیارم دستو پاهاشو بسته بودم برای همین پارش کردم که یکمی هم اذیت شد(من سادیسم ندارم فقط از آدماهایی که خودشون بالاتر از آدم های دیگه میدونن متنفرم میخوام بلایی سرشون بیارم که خواستن دوباره این کارو بکنن یاد من بیفتن) لامصب عجب چیزی بود سینه های ۷۵ عالی باسن فیتنس یه کس سفید که لب های بزرگی داشت و یه کونی که باید گفت یه نقطه تیره کوچیک بود فک کنم وقتی میرید گریه میکرد اینقد تنگ بود?? بعد اینکه لخت دست پا بسته نگاش کردم یه هیجان خاصی داشت برش گردوندم بهش گفتم دنیا ن به خاطر دین ن به خاطر قانون و ن به خاطر این چیزها فاسد نشده همش تقصیر آدم های مثل توه که فک میکنن برترن و ارباب دنیا و دین قانون به وجود میارن تا ازهمه سواستفاده کنن وقتی ذهن مریضی نباشه دین و قانون قاعده خاصی هم برای سواستفاده وجود نخواهد داشت وقتی این حرفا رو میگفتم بدجوری میلرزیدم اون خیلی وحشت زده ترسیده متعحب نگاه میکرد بعدش میخواستم شروع کنم اول بگم من هیچ رابطه جنسی نداشتم اولین بارمم بود کس یه زن میدیدم واسه قبل اینکه کار خاصی کنم کیرمو درآوردم میخواستم بزارم تو کسشوقتی کیرم کردم تو کسش عقل داشت از سرم میپرید یه جای گرم لزج و نرم خاص دیوارهای داخل کسش از هرطرف با کیرم در تماس بود یکم عقب جلو کردم کیرمو فورا درآوردم آبمو با فشار که تاحالا تو هیچ یک از جق هام ندیده بودم میپاشید بیرون خیلی حس خوبی بود دوباره یکم دیگه کردمش ولی نمیخواستم دوباره ارضا بشم میخواستم کونشو بکنم و هربار کون یکی میزاره این جنده یادیسمی به یاد کون خوش بیفته وقتی پاشدم صورتشو نگاه کردم بدجوری ترسیده بود میترسیدم سکته کنه رو دستم بیوفته یا نگاه عمیق از ترس نگام میکرد بیخیال نگاه ش شدم رفتم یخچال یه پارچ آب سرد آوردم ریختم روش آب سرد بود یه قوس جالبی به بدنش میداد به خاطر سردی اب انگار دم مارمولکه بعد رفتم شلاقش رو برداشتم تو فیلم ها دیده بودم چطوری شلاق میزنن فیلم های ارباب برد و حسابی شلاقش زدم و زد زیره گریه واقعا دلم براش سوخت ولی نمیتونستم بیخیال بشم چون این ذهن مریض این دنیارو به این روز درآوردن. بعد شلاق زدنش دوباره بدن خوشگلش جلو چشمم خودنمایی میکرد دل میخواست بکنمش از کونکپلهای شو با دستام باز کردم وحسابی سر کیرم خیس کردم گذاشتم رو سوارخ کونش نزدیک یک دقیقه فشار میدادم به کناره های سوراخ کون لیز میخورد یا میرفت تو کسش ولی با فشار زیادی سر کیرمو گذاشتم تو کونش بعدش فشارش میدادم اینقد تنگ بود سر کیرم گز گز میکرد سر کیرم یه خاطر تنگیش درد میکرد جنده سادیسمی هم حسابی تو دلش فریاد میزد اینقد دردش اومد انعکاس بدنش از درد بلندم کرد کیرم از تو کونش اومد بیرون ولی چنتا با مشت بهش زدم دوباره انجام دادم حسابی میکردم توش خیلی تنگ بود انگاری کیرمو آبجوش ریخته باشن بدجور گزگز میکرد اون دیگه کاملا مثل خمیر پخش شده بود وسط اتاق اینقد درد میکشید و تو خودش فریاد زده بود بیحال شده بود فقط گریه میکرد اینقد گریه کرده بود روی زمین کنار صورتشو با اشکاش خیس کرده بود بار دومم بود که ارضا میشدم بعد پانزده دقیقه همشو ریختم تو کونشوقتی بلندش شدم کپلهای فینتسی شو دیدم دلم میخواست یه گاز خیلی تند ازش بگیرم یه گازی گرفتم جای همه دندون های کجو کولم افتادن اگه شکایت میکرد ازم میتونست با جای این دندون ها شناسایم کنن??
بعد اون هرچی فک کردم بلای خاصی روش بیارم به ذهنم نیومد برای همین خودمو جمع جور کردم و ازش چنتا عکس گرفتم بهش گفتم بیخیال این قضیه نشی این عکس هارو پخش میکنم بعدش دست بند چرمیش رو گذاشتم رو سوراخی که باید پنج دقیقه زور میزد تا دستش دربیاد بعدش سریع اومدم بیرون فرار کردم رفتم یه جایی تلگرام شماره مجازی که باهاش با این جنده حرف زده بود دلیت اکانت زدم خوشحال بودم از دوچیز یکی سکس کرده بودم دومش هم عقیده آدمهایی که ظلم میکنن رو خورد کرده بودم واقعا راست میگم تمام ظلم های دنیا به خاطر اینکه بعضی ها خودشون رو برتر ارباب دیگری میدونن اگه کسی خودشو برتر ندونه وبقیه رو احمق فرض نکنه ظلمی وجود نخواهد داشت.

نوشته: تیلر دردن


👍 8
👎 11
9950 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

738620
2018-12-31 20:55:32 +0330 +0330

اها یه جا هم ما اول شدیم

1 ❤️

738626
2018-12-31 21:01:05 +0330 +0330

ارباب حلقه ها تویی ولی کیر گاندولف پیر تو کونت

3 ❤️

738627
2018-12-31 21:01:19 +0330 +0330

فکر کنم اربابت ایندفعه دوستاشم اورده بوده که اینقدر بهت فشار اومده!! ?

6 ❤️

738640
2018-12-31 21:15:54 +0330 +0330

انصافا فقط عضو شهوانی شدم که بهت بگم خیلی سالمی
یعنی از نظر ذهنی و فکری و روانی تو عالی هستی. بهت حسودیم شد خوشبحالت از دنیا خلاصی?

1 ❤️

738647
2018-12-31 21:24:48 +0330 +0330

تو میتونی آدمارو مجازات کنی بخاطر کارای بدشون

فقط قبلش اون دیلدو رو از کونت درار و قرصاتو بخور روان پریش

1 ❤️

738653
2018-12-31 21:33:06 +0330 +0330

حالا یکی میخاسته برده بشه یکیم ارباب تو چرا زورت میاد

امثال شما ها که خودشونو قیم بقیه میدونن ، موقع دیدن یه فقیر خودشونو مسول کمک کردن بش میدونن یا اونجا میگن به من مربوط نیست

1 ❤️

738668
2018-12-31 22:26:40 +0330 +0330

لایک
کیرم تو سکس ارباب و برده و آدمای سادیسمی البته قطعا داستانت تخیلی بود و از عقدت داستانو نوشتی ولی با اینحال دمت گرم…

1 ❤️

738688
2019-01-01 02:03:03 +0330 +0330

نخونده میگم کل داستانها چرته

0 ❤️

738724
2019-01-01 08:04:02 +0330 +0330

جالب بود
عملكرد ورفتار ما مردهاست كه باعث شده خانما پررو بشن

2 ❤️

738748
2019-01-01 10:47:33 +0330 +0330

خوشگلخانوم چرا فش دادی شکارچی ارباب ها با فشی که داد تورو فهمید تو اربابی پیدات میکنه خخخخخخ

0 ❤️

738871
2019-01-01 22:03:20 +0330 +0330

تفنگ دولول تو کونت شکارچــــی

0 ❤️

739044
2019-01-02 19:53:22 +0330 +0330

جالب بود, لااقل ازخوندنش پشیمون نشدم

0 ❤️

746074
2019-02-05 16:15:54 +0330 +0330

داستان ارباب و بردگی، یه ناهنجاری روحیه که از کودکی فرد نشات میگیره و یه رفتار یه که دو طرف بصورت کاملا هماهنگ از رابطه باهم لذت میبرن. تو حق دخالت تو چنین جریانی رو نداری.
این بیماری مازوخیسم و سادومازوخیسمه که اکثر دوستان شهوانی بهتر از من درموردشون میدونن و جای بحثی هم نداره.
با اینکه رفتاری طبیعی نیست؛ ولی از طرف تمام جوامع لیبرال پذیرفته شده.
و متاسفانه باید بگم خود شما دچار بیماری سادیم هستی.

0 ❤️




آخرین بازدیدها