سکس با دوست دختر شیرازی

1402/02/10

سلام دوستان می‌خوام خاطره سکسمو با دوست دخترم بگم که مربوط میشه به سال ۹۴
از همین اول بگم ک اگه دنبال داستانی هستین که از همون اولش بکن بکن باشه نخونین چون قسمت سکسیش کمه.
اون موقع جفتمون مجرد بودیم و الان سال ۴۰۲ جفتمون متاهلیم ، اسم ها مستعار انتخاب میکنم و بقیه ماجرا واقعی
من اسمم علی و اهل یاسوج اون موقع ۲۱ سالم بود و دانشجوی ترم آخر رشته کامپیوتر مقطع کاردانی بودم ، قدم ۱۶۹ و وزنم هم ۶۱ ، نه مثل خیلیا ورزشکار بودم و نه هم سیکس پک داشتم .
از مینا بگم که اونم ۲۱ سالش بود ولی ۴ ماه از من بزرگتر بود و شیراز زندگی میکرد و دانشجوی پرستاری دانشگاه شیراز بود ۱۶۸ قدش بود و وزنش هم ۵۶ کیلو ممه هاش ۶۵ با رنگ پوست سفید و خیلی خوشگل بود .
آشناییمون از تو نرم افزار نیم باز بود اونایی که قدیمی هستند باید نیم باز رو بشناسن چون اون موقع تلگرام و واتساپ و اینستاگرام نبود .
نیم باز یه فضای خاصی داشت که من مثل اونو تا الان ندیدم تو این تو آپ های جدید ، خلاصه سرتونو درد نیارم ما تو نیم باز یه گروه داشتیم که خیلی هم شلوغ بود و همیشه تقریبا تعداد زیادی داخلش چت میکردن و منم جزو ادمین های اصلی اون گروه بودم اسم گروهمون هم نازچت بود ، تقریبا اکثر وقتا آنلاین بودم و چت میکردم و چند تا رفیق صمیمی داشتم که پایه گروه بودن و اکثرا با اونا صحبت میکردم یه روز یه دختر اومد تو گروه سلام کرد و ما هم جواب دادیم سلامشو و دیگه توجه نکردیم بهش و به بحث خودمون ادامه دادیم ، یه چند روزی میومد تو گروه و منم کم کم باهاش گرم گرفتم و اصل دادیم و اینا یکم آشنا شدیم و کم کم صمیمی شدیم بعد یه ماهی بود یه روز بهش گفتم ک با کسی هست یا نه که گفت نه و دوست هم نداره که با کسی باشه منم یکم بیشتر پا پیچش شدم و بلاخره با هم دوست شدیم ، من چون تو نیمباز آیدی سیمبل و بات تبلیغ و این چیزا می‌فروختم دستم تو جیب خودم بود و بعد چند ماهی که با هم دوست بودیم یه روز بهش گفتم میخام ببینمت که گفت خب مگه ندیدی ک گفتم حضوری و اینا ک یه چند روز پشت سر هم تعطیلات بود و منم بلیط گرفتم رفتم شیراز ، اونجا هیچ اقوامی و اینا نداشتم فقط یه رفیق داشتم که اسمش عرفان بود و دانشجو بود شیراز خونه دانشجویی داشت منم بهش زنگ زدم گفتم دکی مهمون نمیخای و خلاصه رفتم پیشش بعد به مینا گفتم من شیرازم .
گفتم میام دانشگاه می‌بینمت که گفت یکی از همکلاسی‌ هاش که همسایشون هم هست و خونشون میره و میاد پیششه نرم دانشگاه ، منم گفتم بپیچونش و بیا بیرون ، اولین بار که دیدمش مات مونده بودم که یهو گفت چت شد ، گفتم ها هیچی خیلی خوشگل تر از عکساتی و اینا که با هم رفتیم پارک و بعدش هم رفتیم کافه و بعدشم که دیگه تا نزدیکی خونشون باهاش رفتم و من برگشتم ک تو محل همسایه ها نبینن.
همینجوری یه دو سه روزی گذشت و تعطیلات تموم شد منم میخاستم برگردم ک کلاسام هم شروع شده بود بهش گفتم بیا ک ببینمت که میخام برم خلاصه اومد و یه نیم ساعتی با هم نشستیم تو پارک و خلوت بود برا اولین بار بوسش کردم و اونم منو بوس کرد و خداحافظی کردیم و من رفتم ، تو مجازی خیلی سکس چت کرده بودیم ولی پیشش که بودم خجالت میکشیدیم از هم گذشت و یه روز بهش گفتم میخام سکس واقعی داشته باشیم و اونم گفت نه و خلاصه از من اصرار و از اون انکار ، یه چند وقتی همینجوری پیله شدم که بلاخره موفق شدم راضیش کنم اونم لاپایی قبول کرد . منم ک تا اون موقع سکس نداشتم با کسی خلاصه خرکیف شدم و گفتم باشه همونم خوبه و به عرفان زنگ زدم و گفتم دکی فردا میام شیراز کلید خونتو بده بهم و خودتم برو هر جا ک میخای و سمت خونه هم نیا که جرت میدم ، گفت چی شده ک گفتم فضولی مگه و به تو چه ، فرداش کلاس داشتم ولی نرفتم سر کلاس و بلیط گرفتم و رفتم شیراز و کلید خونشو گرفتم و مینا هم به بهونه دانشگاه از خونه زد بیرون رفتم دنبالش و با هم رفتیم خونه بهش گفتم راحت باش ، شالشو با مانتوشو درآورد و نشست روبروی تلویزیون رو زمین ، مبل نداشت رفیق ما ک رو مبل بشینه 😁.
رفتم چای درست کردم و آوردم با هم خوردیم و تو یخچال یخورده میوه بود آوردم با هم خوردیم و همینجوری بهش نگاه میکردم بس که خوشگل بود این دختر لیوان چای و اینا رو جمع کردم و نشستم کنارش دستمو انداختم دور گردنش و بوسش کردم تو بغلم گرفتمش دستمو گذاشتم رو سینه هاش بوسش هم میکردم و سینه هاشم آروم میمالیدم بعدش بهش گفتم تاپت و در بیار که گفت نچ و یکم ناز میکرد ک منم نازشو کشیدم و قربونش صدقش رفتم و خودم تاپشو درآوردم و با شلوار و بالا تنش هم یه سوتین تنش بود منم لباسمو درآوردم شلوارمم درآوردم و با شورت بودم بعد دوباره شروع کردم لباشو خوردم و سینه هاشو مالیدن .
لباشو خوردم و اومدم پایین تر گردنشو لیس میزدم و جفتمون داغ شده بودیم آروم اومدم پایینتر و رسیدم به ممه هاش سوتینشو از پشت باز کردم و درش آوردم ، دوتا ممه خوش فرم جوون یکیشو گرفتم تو دستم و اون یکیو نوکشو لیس میزدم و میکردم دهنم چقد خوشمزه بود یه ربعی همینجوری داشتم ممه هاشو می‌خوردم و اونم دستش تو شورتم بود و با کیرم بازی میکرد کم کم اومدم پایین و شکمشو لیس میزدم و رسیدم به نافش جوون زبونمو دور نافش میچرخوندم و لیس میزدم جفتمون رو ابرا بودیم . بعدش شلوارشو درآوردم و جفتمون با شورت بودیم از رو شورت یکم کسشو بوس کردم و قربون صدقش رفتم و با دندونم شورتشو گرفتم آروم آروم کشیدم پایین وای چی می‌دیدم یه کس خوشگل و صورتی ک خیس شده بود رفتم که زبونمو بزارم رو کسش که گفت نه کثیفه من گفتم نه و به حرفاش گوش ندادم زبونمو گذاشتم رو کسش و لیسش زدم جون چقد خوشمزه بود خیلی دوسش داشتم . لیس میزدم و بهش گفتم بیا 69 بشیم که گفت باشه و من کس اونو لیس میزدم و اون کیر منو ساک میزد یه ده دقیقه تو همین حالت بودیم که گفتم مینا جون برگرد کیرمو گذاشتم لای پاش و آروم عقب جلو میکردم جوری که کیرم رو کسش کشیده میشد و جفتمون لذت می‌بردیم ، همینجوری ادامه دادیم تا من داشتم ارضا میشدم تو سکسچتامون می‌گفتیم ابمو بریزم رو شکمش نزدیک بود ارضا بشم که اومدم و ابمو ریختم رو شکمش و ولو شدم کنارش بعد بوسش کردم و ازش تشکر کردم بعد دستمال کاغذی برداشتم و تمیزش کردم و یکم تو بغل هم بودیم بعد لباس پوشیدیم . بردمش خونه و من برگشتم به دکی هم زنگ زدم میخای بیای خونه بیا ، بعد این چند بار دیگه با مینا سکس داشتیم ک بعد چهار بار لاپایی بلاخره راضیش کردم از کون بکنمش ، اگه دوس داشتین تو نظرات بگین تا داستان بقیه سکسامونو بگم .
ممنونم که تا آخرش خوندین

نوشته: علی


👍 7
👎 5
22501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

925660
2023-04-30 00:25:28 +0330 +0330

یادش بخیر نیمباز 😁 چنتایی تور کردیم اون موقع ، خداییش فضاش عالی بود

0 ❤️

925666
2023-04-30 00:29:58 +0330 +0330

درحد مبتدی و بدون هیچ روند خاص . یه داستان خنثی . نه خوب نه بد

0 ❤️

925668
2023-04-30 00:31:44 +0330 +0330

چند روز تعطیلی بود بعد گفت میاد دانشگاه ببینیش؟

1 ❤️

925689
2023-04-30 01:15:19 +0330 +0330

دانشگاه سوپر محله نیست که جمعه ها هم باز باشه تعطیلات اونام تعطیلن!!

1 ❤️

925729
2023-04-30 05:52:30 +0330 +0330

سوای داستان کسشر این شیراز دختراش تافته جدا بافتن اصن اشرف مخلوقات دخترای شیرازن

0 ❤️

925748
2023-04-30 08:04:13 +0330 +0330

خرزو اینگل ریدی که
چت کردی و اوردی کردیش اره؟
خودتم حواست هست یاسوجی هستی؟ و حواست هست که تو شیراز چه حنده خونه ای باز کردین و اخخخ کص لری 😍

0 ❤️

925751
2023-04-30 08:32:05 +0330 +0330

وای چی میدیدم!!! این خیلی رو مخه،
طرف شورت یارو رو کشیده پایین کوصش را ببینه، ی جور میگه وای چی میدیدم، ی لحظه من ک دارم داستان میخونم فکر میکنم حتما ی ویلا دیده که توش پارتی گرفتن 🤣
عامو چی میدیدی ، همش ی کوص سکته نکنی ، ها نیم باز رو میدونم چیه رنگ‌ برنامه پرتقالی بود، ی جور میگی فلان میفروختم برا همین دستم تو جیب خودم بود انگار کل یوتیوب را صاحب بودی . چرا این قدر از ی کاه کوه میسازید نمیدونم.

0 ❤️

925875
2023-05-01 02:52:02 +0330 +0330

شیراز از قدیم الایام کاباره لرا بوده
وهست و خواهد بود

0 ❤️




آخرین بازدیدها