سکس من با زندایی بیوه ام

1400/05/28

سلام به همه شهوانی ها
من مهدی ام البته این اسم مستعارمه و توی یکی از شهرای همدان زندگی میکنم ۲۰ سالمه قدم ۱۷۸ و وزنم ۸۰ مثه اینایی ام ک میگن ۲۵ سانت کیر دارمم نیسم ن سایز کیرمم ۱۵ قیافمم معمولیه
و اما زندایی زهرام یه زن ۳۵ ساله قد بلند با هیکل توپر ممه هاش زیاد گنده نیس ۷۵ میشه اما نگم‌براتون از کونش محشره خوده بهشته
اینم بگم براتون دایی من وقدی من ۶ هفت سالم بود توی تصادف فوت میکنه این زنداییم بخاطر دو تا پسرش ک اون موقع یکی دوسالشون بود دیگه ازدواج نکرد
زنداییم از بچگی جلوی من لباسای راحت میپوشید
از بچگی حس عجیبی بهش داشتم و از اونجایی ک‌با پسر دایی بزرگم رفیق بودیم زیاد میرفدم‌خونشون
بچگیام دوسه بار باهاش حموم‌هم رفده بودمو بدنه لختشو دیده بودم اما اون موقع فقط یه حس بچگونه بود من هیچ شهوتی تو وجودم‌نسبت ب زنداییم‌نداشتم
از اونجایی ک زیاد خونشون میرفدم بمن اعتماد داشتو هر کاری براش پیش میومد ب من میگفت ۱۱ دوازده سالم بود ک احساس میکردم حسم‌نسبت ب زنداییم بیشتر از یه دوص داشتن سادس وقدی میدیدمش یجوری میشدم ولی بچه بودمو نمیدونسم برای چی اینجوری میشم
دوصت داشتم همش بهش دست بزنم
۱۳ سالم بود دیگه داشتم میرفدم راهنمایی دیگه اونجا با نعمت جق و سکس اینا اشنا شدم
و فهمیدم‌ ک‌هر بار زنداییمو میبینم تحریک میشم
تازه گوشی خریده بودم وقدی میرفدم‌خونشون همش ازش عکس میگرفدم و میاوردم خونه باهاشون جق میزدم
ویا با شورت و سوتینش جق میزدم

شبایی ک اونجا میخابیدم قمبل زنداییم رو ک میدیدم باعث میشد تا صب نتونم بخابم و تا صب پاهای زنداییم رو یواشکی بو میکردم و دست میزدم‌
یه پا الکسیس ازش برای خودم ساخته بودم و فقط با اون ارضا میشدم‌
دیگه تصمیم گرفده بودم که هر جوری شده بکنمش با خوندن داستان های سایت شهوانی دلو جرعتم واسه این‌کار بیشتر میشد اما نمیدونسم‌از کجا باید شروع کنم از بچگی باهاشون‌بزرگ‌شده بودم‌ میترسیدم اعتمادی ک بهم داره از بین بره و ابروم رو ببره چون منو تو فامیل همه ب عنوان یه پسر مودب میشناختن
من بزرگ و بزرگ‌تر میشدم و روز ب روز حسم بهش بیشتر میشد اینم‌هی مثه قبل لباس میپوشید اصلا براش مهم نبود ک‌من دیدش میزنم و گاهیی اوقات خودمو بهش میمالم
واقعا دیگه برام سخت شده بود روزی دوسه بار با عکساش و لباساش جق میزدم فقط میخاسم یجوری بکنمش ولی اخه چجوری؟
تصمیم گرفدم با قرص بخابونمش و تو خواب باهاش حال کنم ن این بکنمش
روزی ک میخاسم برم خونشون یه بسته قرص خواب اور ک توی قرصای بابام‌بود برداشتم و رفدم‌خونشون
دو تا از قرصا رو توی نوشیدنی ب خوردش دادم بعد یه نیم ساعت چهل دیقه دیدم زنداییم بدجور منگه خوابه اما پسر دایی هام‌بیدار بودن نمیشد جلو اونا ک‌کاری بکنم
ساعت یک دو شب بود ک دیگه اونا هم خوابیدن‌
استرس شدیدی داشتم برای اینکه مطمئن بشم بیدار نمیشه رفدم یکم تکونش دادم و صداش کردم ولی مثه یه جسد افتاده بود
ولی بازم استرس بهم اجازه نمیداد اینکارو بکنم بدجور ترسیده بودم کیرمم مثه سنگ شده بود و داشت میترکید
هر چی استرسم بیشتر میشد بیشتر تحریک میشدم
به خودم یکم جرعت دادم رفدم پیشش خوابیدم خودم‌چسبوندم بهش یه دامن فقط تنش بود دامنش رفده بود بالا و پاهای سفیدش افتاده بود بیرون
شروع کردم بو کردن‌پاهاش یکم ب خودم‌جرعت دادمو پاهاشو میخوردم و کیرمو ب پاهاش مالیدم دیدم‌ن خبری نیس این حالا حالا بیدار بشو نیس رفدم سراغ سینه هاش از تو تیشرتش درشون اوردم و میمالیدمشون‌
شروع کردم ب خوردن ممه هاش و با یه دستم جق میزدم‌
ک ابم اومد
منو بگو عذاب وجدان شدید داشتم ک چرا این کارو کردم اگه بیدار نشه و اتفاقی سرش بیاد چی از خیرش گذشتم رفدم سره جام دراز کشیدم همینجور داشتم ب این قضیه فک میکردم ک دیدم باز کیرم داره شق میشه همه اون عذاب وجدانا از یادم رفت ولی اینکه اون تو خواب بود زیاد بهم حال نمیداد و نمخاستم بکنمش
دوباره رفدم سر وقتش میخاسم کصشو ببینم شورتشو دراوردم و دسمو بردم سمت کصش
خیس خیس شده بود
بازم ترس اومد سراغم ک اگه این خوابه چرا خودشو خیس کرده دلو زدم‌ب دریا و شروع کردم‌مالیدن کصش بوی خیلی خوبی میداد یکم اینکارو کردم دیدم یه تکونی خورد و یه اه کوچیکی کشید ولی میدونسم ک بیدار نمیشهبا مالیدن کصش و ممه هاش دوباره یه جق زدم
حالا شاید بگین چقد بی عرزه بودمو نکردمش ولی ن ب اونجاشم میرسه
خوابیدم‌ساعت ۱۰ دوازده بود از خواب پاشدم دیدم زنداییم هنوز خوابه تعجب کرده بودم چون زنداییم همیشه صب زود از خواب بیدار میشد پسر داییمم بیدار شد رفت سراغ زنداییم بیدارش کنه هر چی صداش کرد بیدار نشد
من بدجوری ترسیده بودم میترسیدم اتفاقی براش افتاده باشه
هر چی صدا کردیم انگار ن انگار رفدم یکم اب اوردم پاشیدم تو صورتش یه تکونی خورد و چشاش رو نیمه باز بود گفت ک چیه خوابم میاد
پسر داییم میگفت خواب چی پاشو دیگه چقد میخابی اما من دیگه فهمیده بودم ک قرصا خیلی قوی بودن ب هر حال ولش کردیم ک بخابه
زنداییم بالاخره بعد هفت هشت ساعت از خواب پاشد اما هنوز منگ بود و حرفای چرت و پرت میزد انگار توهم زده بود یکم ک گذشت حالش سره جاش اومد اما سرش درد میکرد نمیدونست ک یروزه خوابیده وقدی پسر داییم بهش گفت تعجب کرده بود سه چار روز از اون قضیه گذشته بود زنداییم ب مامانم زنگ زد گفت مهدی خونس مامانم گفت اره گفت بهش بگو بیاد خونه ما کارش دارم از اونجایی ک‌کاراشون رو انجام میدادم اصلا از قضیه اونشب استرسی نداشتم‌ک شاید فهمیده باشه و واسه همین منو صدا کرده باشه
رفدم‌کسی خونشون نبود فقط خودش بود یه شلوار تنگ از این ارتشیا با یه تیشرت قرمزی تنش بود رفدم نشستم برام چایی اورد گفدم زندایی کارم داشتی گفت مهدی اونشب تو چیزی دادی من خوردم ک اونقد خوابیدم

تا اینو گفت رنگ من پرید گفدم ن من کاری نکردم و به پته پت افتادم
گفت میدونم کاره تو بوده نگو اونشب منه احمق شرتشو دراوردم و دیگه نپوشوندمش
یکم باهام حرف زد ک چرا اینکارو کردی من تورو مثه پسرم میدونم من اگه دنبال سکس بودم خیلی وقت پیش شوهر میکردم
دیدم خانوم ولکن نیس هی داره راجب کیر و کص حرف میزنه لحنشم لحنی نبود ک یه ادم شاکی ب خودش میگیره انگاری بدشم نیومده بود حس میکردم داره بهم چراغ سبز نشون میده
رفدم پیشش دستاشو گرفدم شروع کردم ب مالیدنش
مقاومت میکرد اما اونم فقط برای اینکه بگه اره مثلا من راضی نیسم
شروع کردم ازش لب گرفتن دهنشو میبست اما زورش بهم‌نمیرسید ممه هاشو میمالیدم یکم‌این کارو کردم دیدم خودشو شل کرد و باهام همراهی میکرد
شروع کردم ب خوردن ممه هاش صداش کل خونه رو برداشته بود انگار همون زنی نیس ک‌تا چن دیقه پیش منو بخاطر کارم ملامت میکرد
همش میگفت اوووف
شلوارشو دراوردم یه شرت صورتی پاش
شرتشو خیس کرده
شروع کردم ب خوردن کصش طعمی خوبی نداشت اما بهم حال میداد
تو اسمونا بود هی میگفت زنداییتو بکن مهدی شلوارمو دراوردم تا کیرمو دید مثه وحشیا افتاد بجون کیرم خیلی خوب ساک میزد انگار ن انگار ک ۱۳ چارده ساله (ب گفده خودش وگرنه من ک‌نمیدونم )با کسی سکس نداشته
یکم خورد دیگه طاقت نداشت گفت زود باش بیا بکن تووم
من از خدا خاسته کیرمو تا ته کردم تو کصش و شروع کردم‌ب تلنبه زدن خیلی تنگ بود انگار داشتم توی کوره اتیش تلنبه میزدم
یوم سرعتمو اوردم پایین و باهاش لب میگرفدم تو همین چن دیقه ک میکردمش دوسه بار ارضا شده بود ولی بازم میگفت بکن
یه چن دیقه کردم ک دیدم داره ابم میاد گفتم زندایی ابم دارم میاد ک پاهاشو دور کمرم گره زد ک گفت همرو بریز توش خیلی وقته این کص تشنس
منم همه ابمو تو کصش خالی کردم و شل افتادم کنارش یه چند دیقه گذشت ک گفت پاشو بریم حموم خودمونو تمیز کنیم ک یبار هم اونجا کردمش از دادن سیر نمیشد منن از کردن اون کصه خوشگلش سیر نمیشدم
الان شیش ماهیی هست ک حداقل هفته ای یبار میکنمش
بخاطر من داره بدنسازی هم میره خیلی بدنش خوشگل تر هم شده بهم قول داده ک از کون هم بهم بده
واقعا حاضرم دور کونش طواف بکنم

ببخشید ک طولانی شد

نوشته: مهدی


👍 18
👎 35
136701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

826922
2021-08-19 00:46:06 +0430 +0430

یارو رو بیهوش کردی نزدیک بود بکشیش بعد جایزه بهت کس داد؟؟؟ هر وقت طواف پسر داییات به دور کونت تموم شد و نوبت رمی جمرات رسید یه ندا به بچه های اینجا بده بیان مراسم صفا و مروه رو روت انجام بدن دیگه واسشون چاخان نکنی!!


826933
2021-08-19 01:03:32 +0430 +0430

ریدم تو اون نوشتنت کثافت

0 ❤️

826934
2021-08-19 01:04:02 +0430 +0430

رفتی جلو دهنش بگیری ساکت بشه ازش لب گرفتی و بعدم گفت منو جر بده🤣🤣🤣

1 ❤️

826941
2021-08-19 01:21:14 +0430 +0430

رفدم به ماماند گفدم کس میدی واسدم گفد چرا نمیدم خوبم میدم
با کلمه ((ت)) آشنائی نداری تو

4 ❤️

826963
2021-08-19 02:31:53 +0430 +0430

قبلا جقی ها حداقل حرف زدن بلد بودن
میرفدم
وقدی که
تو که کوسخل هستی هیچ ولی نمیدونم چرا ما کوسخلیم که داستان کوسخولی مثل تو رو باور میکنیم

1 ❤️

826964
2021-08-19 02:34:33 +0430 +0430

دوست عزیز سلام بنظرم شما بهتره وقتی داستانی می‌نویسی به این نکات توجه کن . یکی اینکه بجای خاطره بنویسی بگو داستان هست چون اگر این حقیقت باشه شما رو هیچ‌جور نباید انسان نامید .
شما اگر واقعا چنین کاری کرده باشی حرکت نادرست و رفتاری حیوانی کردی . چطور لذتی میبرید وقتی شخص‌مقابل رضایت نداره ؟ ضمنا شما جان این خانم و به خطر انداختی و اینکه اگر قرار بود با این حرکت شهوتی هم بشه بتو که سن پسرش هستی نمی‌آمد بدهد . مگه اینکه مشکل عقلی داشته باشه .
مهمتر از همه شما گفتیدروزی چند بار جلق می‌زدی که در این صورت شما باید دچار مشکلات روانی و جسمی شدید باشی و ابدا امکان اینکه سکس کنید ممکن نیست . و دچار مشکل جنسی هستی .
ضمنا تو که با بو کردن پا و طواف کون زندایی به خواسته های جنسی خودت می‌رسی دیگه مشکلی نباید داشته باشید پیشنهاد میکنم با زندایی صحبت کنی من وساطت میکنم بخاطر سن و سال کمی که داری و خیال‌بافی می‌کنی و هنوز هم سطح سواد مناسبی هم نداری اجازه بده هفته ای یک مرتبه مشغول طواف بشی فقط این را هم بگم اگر این وضعیت ادامه دار باشه ممکنه یک دفعه که مشغول سعی بین صفا و مروه هستی بواسطه بوی زیادی که قبلش استشمام کردی بیهوش بشی و چشمانت را که باز کنی ببینی در جمرات بیدار شدی و باید با پرتاب تخم های پسردایی بسوی شیطان که همانا پشت شما هست شدیداً موافقت کنی و از آن پس خادم حرمین شریفین بشی که هر هفته در رحم جمرات شرکت کنی . بار خود دانی .
پسر خوب این چیز ها را ننویس که بچه ها بخواهند وقتی فشار جنسی زیاد شد بستگان خودشون و‌با قرص بیهوش کنند که اگر کسی مشکلات قلبی داشته باشه یا بواسطه بیماری که داشته دارویی مصرف میکند شما با دادن قرص خواب موجب مرگ ایشون بشوید که قاتل شوند به همین راحتی آبروی خودشان میرود مهم نیست بلکه جان زنی را بیگناه به خاطر هوس کودکانه به خطر انداخته و اورا بکشند .

0 ❤️

826985
2021-08-19 05:00:52 +0430 +0430

آقا وقتی میخوای تو کف کس هستی میگی وقدی یا همیشه وقتی ومیگی وقدی ؟داستانت وخوندم همین که غلط املایی کمتر داشت لایک میکنم

0 ❤️

826988
2021-08-19 05:15:13 +0430 +0430

بزنم شبکه چهار راز بقا نگا کنم

2 ❤️

826990
2021-08-19 06:04:21 +0430 +0430

ادمین چرا دقت نمیکنی طرف 18 ساش نشد هنوز؟

0 ❤️

826991
2021-08-19 07:01:41 +0430 +0430

هرچی نمی خوایم فحش بدیم، خودتون با این چرندیات باعث میشید

0 ❤️

826992
2021-08-19 07:07:56 +0430 +0430

دقیقاً برعکس روایت شده و اصلش اینه که زن‌دائی‌ش فوت می‌کنه و دائی‌ش و هفت پسرش، قهرمان داستان رو هرشب دور بند و بساط‌شون طواف می‌دادن و هر نُه نفر، همزمان حاجی می‌شدن.
آخه ابله! پسراش از تو بزرگ‌تر بودن و تو کاراش رو انجام می‌دادی؟
به‌عنوان مؤدّب فامیل معروف بودی؟ مطمئنّی تو فامیل، به کونی، مؤدّب نمیگن؟!!
این چه‌طرز نوشتنه که همه رو غلط نوشتی؟
گنبدعلویان، مناره‌ی بوعلی، ساختمون باباطاهر، قایق‌های غار‌علی‌سرد(صدر)، سنگ‌نبشته‌های گنج‌نامه و تله‌کابین عبّاس‌آباد، همگی یه‌جا حوالت بادا ابله بی‌سواد الدنگ مزخرف داغون!

4 ❤️

827005
2021-08-19 08:07:57 +0430 +0430

کجا رفدی؟؟
کیرم توتخیلاتتون

0 ❤️

827006
2021-08-19 08:10:38 +0430 +0430

تو فقط اسم قرص خواب بابای دیوثت را بگو ، منهم میگم داستانت از سر تا پا حقیقت محض بود بجز اسم کسکشت که شیخ پشم الدین کون توی باغ است .

1 ❤️

827011
2021-08-19 09:00:59 +0430 +0430

شما مشکلی با حرف ت دارین

0 ❤️

827018
2021-08-19 10:11:26 +0430 +0430

میمری کص نگی

0 ❤️

827029
2021-08-19 13:45:36 +0430 +0430

کص گفدی آی کص گفدی
مثل یه مُنگُل گفدی

0 ❤️

827058
2021-08-19 18:57:46 +0430 +0430

واقعا حساب کتاب بلدی
چرا سن و سالها به هم نمیخوره

0 ❤️

827069
2021-08-19 22:11:26 +0430 +0430

وقدی؟ میرفدم؟ دوص؟ کیرم پس کلت جقی گوزو، چرا اصلش رو نمیگی؟ به زن دایی نظر داشتی دایی چوب تو کونت کرد. ننویس دیگه با اون سوادت گلابی

0 ❤️

827075
2021-08-19 23:08:12 +0430 +0430

کیرم تو مرده و زندت . اولین فوشم تو شهوانی بدم . خیلی رفدی تو مخم

0 ❤️

827077
2021-08-19 23:36:05 +0430 +0430

هزار بار گفتم هرکی میره بیرون پشت سرش در و ببنده که بچه 12 13ساله پا نشه بیاد اینجا کس شعر بنویسه
ورود زیر 18سال ممنوعه بچه گمشو بیرون درم ببند .

0 ❤️

827085
2021-08-20 00:11:27 +0430 +0430

دوصت؟؟؟😑😑😑برادرزاده‌ی من کلاس سوم ابتداییه بلده این کلمه رو درست بنویسه واقعا چند سالته تو؟
رفده؟گرفده؟😑 نخوندم دیگه

1 ❤️

827114
2021-08-20 01:23:26 +0430 +0430

ای بابا چه خبرتونه شماها؟؟
چرا همتون زن داییاتونو میکنین؟؟
ای بابا…
از اپیدمی شربت رسیدیم به اپیدمی سکس با زن دایی…

0 ❤️

827153
2021-08-20 03:20:23 +0430 +0430

وقدی؟؟ رفدم؟ گفدم؟
لاششششی کلاس چندمی ننه کونی؟

0 ❤️

827169
2021-08-20 05:19:57 +0430 +0430

خدا از این زندایی ها در عالم واقعیت، نصیب ما بکنه و به تو روش درست جلقیدن رو یاد بده…

0 ❤️

827191
2021-08-20 08:19:46 +0430 +0430

به همین سادگی!!!
کسکش

0 ❤️

827226
2021-08-20 12:34:04 +0430 +0430

واقعا خوب بود ب سبک نوشتنت هم احترام میزارم
دوستان لازم نیس بخاطر اینکه (ت)رو (د) نوشته ملامتش کنیم
خیلی هامون تو چت کردن از این سبک استفاده میکنیم ب نظر من ک اینجوری بهتره تا کتابی نوشتن

0 ❤️

827227
2021-08-20 12:36:34 +0430 +0430

در ضمن این داستان جز پر بازدید ها هم بوده

0 ❤️

827244
2021-08-20 18:01:31 +0430 +0430

کیرم دا ده رفد دو کص نند

0 ❤️

827251
2021-08-20 18:21:37 +0430 +0430

منم دوصت دارم بگم کص ننت🍆 اول رفدم بگم کص ناموست ولی تلنبه که زدی گفدم کص ننت🍆
کاش ننت نازا بود حرومزاده

0 ❤️

827265
2021-08-20 21:49:09 +0430 +0430

اولش فکر کردم کیبوردت خرابه حرف ت نداره
بعد دیدم نه، کون گشاد خان ادبیاتش اینجوریه
ریدم تو قیافد
کیرم تو کوس گشاد ننه د و زن دایید

0 ❤️

827495
2021-08-21 22:42:45 +0430 +0430

کوسکش پنج سال دیگه ۱۸ سالت میشه …تازه میتونی بری دیسکو فقط …تا ۲۰ سالگی مشروب فروشی های کشورهای غربی اصلا تو بار راهت نمیدن…
بعد اونوقت اومدی تو ۱۳ سالگی الا شش ماهه زن دایتو میکنی؟؟؟؟
کیرت اندازه ناخن شصت من هست؟ که سه بار ارضا شده ؟ من دوست دخترمو بعد از یکماه میکنم…
تازه با مالوندن چوچله اش بعد از ۸ دقیقه بزور ارضا میشه ‌.
کل سکسمون میشه ۱۲ دقیقه …اون ۴ بار ارضا شد؟

0 ❤️

827960
2021-08-24 03:35:05 +0430 +0430

راست و دروغش تو کون خودت اما تا میده بکنش

0 ❤️

829849
2021-09-03 22:42:14 +0430 +0430

کردن چه راحت شده

0 ❤️

832451
2021-09-15 22:13:28 +0430 +0430

گفده بودم وقدی یه کوصده مادر دروق میگه کیر 👍و هشد میلیون نفرو حواله اش میکنم!؟ نگفده بودم! حالا گفدم !! دیگه اسرار نکن که دروق بگی!!!

0 ❤️

955909
2023-11-02 17:16:45 +0330 +0330

کیر هرچی ادمه که دارو میسازن توکونت
وقدی کیرمیره توکونت این قد خاله ای صحبت میکنی کونی این چه طرز حرف زدنه
کیر مرد چوب کبریتی توکونت

0 ❤️




آخرین بازدیدها