اولین کون دادن سیاوش

1391/01/24

سلام به همه…
من سیاوش هستم 20 سالمه این اتفاق ماله 2 سال پیشه…
موقعی که بچه بودم 5 6 بار با پسر خاله و پسر های فامیل حال کردم و چون کوچکتر بودم همیشه من مفعول بودم.(البته لا پایی)اون موقعها با این که بچه بودم خیلی حال میداد یه حسه عجیبی بود…تا بزگتر شدم فهمیدم این بده کون دادن …
کسایی که تو مدرسه بودن و کونی بودنو میدیم حالم بهم می خورد که چقد اذیتشون می کنن بچه های دیگه …(4 5 نفر هم دنبالم بودن تو مدرسه)
ولی هر موقع یاده سکس های اون موقع می افتادم نا خود آگاه راست میکردم و گذر زمان و متوجه نمیشدم.
دیگه از اوایل دبیرستان شروع کردم به خود ارضایی و فیلم سوپر و …یادمه فیلم سوپر که میدیدم همیشه منتظر کیر مرده بودم و وقتی میدیدمش راست می کردم.و ناخودآگاه به خاطره مرده بود که جق می زدم ولی بخاطره ترس همش زنرو تجسم میکردم تو ذهنم.نمیدونم چرا ولی همش احساس می کردم که من جا زنه هستم و دارم میدم و مخصوصا صحنه ساک زدن…دیگه آبم که می آمد عذاب وجدان می گرفتمو سعی میکردم فکرمو عوض کنم که فقط تا 1 ساعت کار ساز بود…با دوستام هم که فیلم میدیدیم همش منتظره این بودم که کیراشونو درادن جق بزنن…ولی من جلوشون این کارو نی کردم چون هم کیرم کوچیک بود هم بعضی هاشون تو کارم بودن ممکن بود کار به جاهایه باری برسه…
دیگه کارم شده بود جق چون واقعا حشری بودم…
داستان اولین دادن واقعی من از اونجایی شروع شد که بعد از ظهرا می رفتم دفتر پسر خالم .کارش طراحی دکوراسون بود…بچگی هم با هم خال کرده بودیم…6 سالی از من بزرگتر بود و تازه زن گرفته بود…دیگه هر موقه پسر خالم و میدیم همش یاده اون موقع ها و کیرش می افتادم…
خودم از این افکارم حالم بهم می خورد ولی واقعا دست خودم نیود…
بعضی موقعها هم میرفتم کارگاه کار میکردم ولی یکی از نجارها فهمیدم راست کرده برام دیگه نرفتم چون کارگاه هم خارج از شهر بود خطری بود…همون بعد از ظهرا می رفتم دفتر.
یه کارگری داشت پسر خالم اسمش قاسم بود…یه مرده داهاتی47 ساله 175 قد 70 کیلو یی هم بود فک کنم.موهاش جو گندمی لحجه داهاتی.2 تا زن طلاق داده بود و الان هم یه زنه 20 ساله از داهاتشون گرفته بود.به شهوت و زن گرفتن معروف بود…که از بچگی کارهای خالم اینارو انجام میداد نظافتو از این حرفا…
پسر خالم اینو آورده بود که اتاق پشته مغازه رو گچ کنه و درست کنه …
دیگه باهم رقیق شدیم تکو تعریفو …
دیگه بعد از 2 3 روز همه چیزو واسم تعریف می کرد.که چرا طلاق گرقته و از این حرفا…تا صحبت رسید به سکسو کردن…از 2 زن قبلیش تعریف می کرد که آره هر روز می کردمشون…منم خیلی حشری شده بودم.گفت تو چی .منم شروع کردم خالی بستن که دوست دختر دارم و هر روز می کنمو
من نشسته بودم پشته میز کامپیوتر اونم یه چایی ریختو اومد نشست پیشم…گفت تو کردی تا حالا یا نه؟
منم دیدم ضایعس شروع کردم خالی بستو از سکسام تعریف کردن…
با آبو تاب تعریف میکدم همین که میدیدم این اینقد داره با دقت گوش میده سعی میکردم بشتر ش کنم.یه لحظه نگاه کردم دیدم شوارش باد کرده بد جور…اوناجیی که ما نشسته بودیم یه open جلومون بود فقط کمر به بالا معلوم بود.
من کیرشو که دیدم راست کرده ناخودآگاه راست کردم ولی اصلا دوست نداشتنم بفهمه.ولی خیلی کنجکاو بودک کیرشو ببینم یا کردنشو.
نمی دونستم چی می خوام…از یه طرف واقعا حشری بودم از طرف دیگه یارو سن بالا داهاتی کارگره پسر خالمم بود دیگه چه بدتر.ولی با اینکه خیلی حشری شده بودم و پیش آبم هم آمده بود اصلا به فکره دادن به این نیقتادم …نمیدونم فقط دوست داشتم کیرشو ببینم یا آبشو…
دهنم داشت سروس میشد…از یه طرفم میدونستم چراغ سبز نشون بدم کونرو به باد دادم و عابروم میرفت.
شروع کرد به تعریف کردن دوباره از سکس با زناشو بعدشم خالی بستن که 3 تا دختر دانشجو کردمو .می خواست منو حشری کنه که موفق هم بود…همش دستش به کیرش بود…معلوم بود گندس منم بعضی موقعا زیری یه نگاهه میکردم…دوست داشتم کیرشو بگیرم…
ایتقدر تعریف کرد یه چنتا فیلم سوپر هم گذاشت که دیگه حشری حشری شدم…
فقط می خواستم کیرشو ببشنشم و بگیرمش.
دسته چپشو اورد رو پام یه ذزه بالا پایین کرد منم داشتم فیلم سوپر میدیدم مثلا بی تفاوت بودم.ولی با تمامه وجدم حس می کردم دستشو…
خیلی حشری بودم هی می خواستم کیرشو بگیرم ولی یه چیزی می گفت نه دوباره همین حسا تکرار میشد…اونم کیرشو از بغل شلوارش داده بود رو پاش …خودش دستمو گرفت برد سمت کیرش اصا نتونستم مقاومت کنم…بالا خره کیرشو گرفتم…
چه کیری…خیلی کلفت بود و دراز…یه ذره از رو شلوار مالوندم.گفت بیا بریم تو اتاق پشتی گفتم نه الان دیگه سعید میاد میبینه بد میشه اونم راست کرده بود بد…
کیرشو دراوردم بیرون …سیاه بود با قوصه رو به پایین.فک کنک یه 18 19 سانتی بود …کلفت.داغ داغ بود خیلی حال میداد.براش جق زدم .خیلی دوست داشتم آبشو ببینم.آبش اوم نسبت به کیرش کم بود ولی غلیظ و سفت …
بعدش منم رفتم دسشویی جق زدم اونم دم در داشت نگاه میکرد…هی میگفت چه کونی داری .جقدر سفیده خلاصه دیگه پسر خالم هم اومد 10 دقیقه بعدش…منم حسابی ترسیده بودم.
اونشب رفتم خونه اولش تو راه عذاب وجدان داشتم و ترس که به کسی نگه و …
شب تو خواب همش تو فکرم بود…خیلی حشریم می کرد.همش تو فکره امروز و قاسم بودم…خیلی حال داده بود بهم.حشری حشری بودم…دیگه جق زدن براش ارضام نمیکرد…یه بار دیگه رفتم جق زدم اونشب به یادش…تو مدرسه هم همش تو فکرش بودم…
از مدرسه که امدم ناهار خوردم رفتم حموم…با صابون همجامو شستم مخصوصان کونمو.به فکر کون دادن نبودم فقط چون حشریم میکرد این کارو انجام میدادم…اتفاق دیروز همش تو ذهنم بود…بارها و بارها پیش آبم اومد
رفتم دفتر .سعید بود قاسم هم داشت تو اتاق کار میکرد…یه نگاه کرد بهمو خندید.پسر خالم تا ساعت 5 به قاسم گفت برو دیگه خونه اون گفت نه امشب زنم نیست خونه کار می کنم فردا نمیام…
دیگه سعید ساعت 7 رفت بره خونه حاضر شه و می خواشتن برن مهمونی.پسر خالم که داشت خداحافظی میکرد استرس گرفته بودم و شهوت…
سعید که رفت اومد نشست پیشم یه ذره با پاهام و کیرم بازی کرد منم کوچکترین مخالفتی نکردم و گفنم همینه دیگه بیشتر که نمیشه مثه دیروز…یه ذره منم با کیرش بازی کردمو خیلی حشری شدم گفت بیا تو اتاق حال کنیم من واقعا دوست داشتم ولی میترسدم کسی بیاد در مغازه هم نمیشد بست .دیگه بهش اطمینان کرده بودم.گفتم بزار ایمان بره بعد درو می بندم میریم تو اتاق و فقط جق میزنیما…
ایمان مغازه بغلیمون بود …دفتر بیمه بود…ماله باباش بود اون می اومد دره مغازه.دوست سعید هم بود نمیشد ریسک کرد…
دیگه تا موقعی که اون می خواست بره استرس داشتم…دیگه به قاسم اطمینان داشتم…چون زن داشت خیالم راحت شده بود که به کسی نمیگه…
ایمان که داشت قفلو میزد من راست کرده بودم…ساعت 9 بود و دیگه مغازه ای هم نبود پیشمون …اول از داخل مغازه کرکرو کشیدم سمت هم.(کرکره مغازه مثه در ریلی بود)…قفلو زدم.در تویی هم بستم اونم قفل کردم فقط دعا دعا می کردم پسر خالم رد نشه ببینه.به خونه هم زنگ زدم گفتم امشب بار میاد برامون دیر میام.
رفیتیم تو اتاق پشتی…
اولین کاری که کرد با کونم بازی کرد از رو شلوار…من کونم گندس نسبت به بدنم و فوق العاده سفید.از این پوستایی که دست بزاری جا 5 تا انگشتت میمونه…هی می گفت جون…با اون لحجش…گفتم فقط جق ها…گفت باشه…به شرطی که لخته لخت شیم…لباسامونو در آوردیم کونمو که دید چل شد.هی میامد بوس میکرد…کیرشو میمالوند به پاهام…منم زیاد بش رو نمیمدادم. یه ذره با کیره هم بازی کردیم من خیلی حشری شدم.دستم که به کیرش می خورد دیونه میشدم.
گفت حال نمیده بیا بخوابیم رو هم.یه فرش کوچیکه داغون اونجا بود .اونو پهنش کردو خوابیدیم رو هم کیرشو گذاشت لاپام …اخساس کردم یه میله آهن داغ رفته.خیلی حال میداد.
یه ذره لاپا گذاشت بهم گفت برگر د گفتم نه .گفت بخدا فقط لاپا…
برگشتم کونمو خورد.هی بوس می کرد.لا کونو باز می کرد…سوراخمو بوس می کرد…تاحالا اون حالو نداشتم…احساس کردم کونم گنده شده. کیرشو تف زدو گذاشت لاپام…تلمبه میزد…از رو کونم می اورد پایین.واقعا گنده بود کیرش…ی اینقدر تف زده بود لیز شده بود که یه لخظه سره کیرش رفت تو .داغ شدم از شدت درد داشت گریم می گرفت.اونوری شدم یه ذره داد زد سرش .بیچاره واساد معذرت خواهی.
گفت دیگه نمیکنم… گفت ساک بزن برام …گفتم عمرا (ولی واقعا دوست داشتم امتحان کنم).گفت یه ذره بخدا تمیزه و التماس…
کیرشو گرفتم سرشو کردم تو دهنم …چه حالی داد.کلفت بود…یه ذره خوردم واسش.تخماشم خوردم…داشتم میمردم از شهوت…همینجوری که خوابیده بود واسش ساک میزدم پاهامو و بدنو بردم سمته سرشو مثه 69 ولی من روش نبودم بغلش بودم.سعی می کردم کیرشو تا ته بکنک تو دهنم ولی نیرفت.داشت ابم میومد بدون اینکه بهش دستی بخوره.گفتم جق یزن واسم.2 3 تا زد ابم اومد.
امدم برم بشورم خودمو گفت داره میاد…دوست داشتم آبشو ببینم چه مزه ایی…یه ذره تندتر ساک زدم بعدش که احساس می کردم داره میاد سرشو نگه داشتم تو دهنم با دست جق میزدم.دهنم داغ شد…زیاد نبود ولی انگار چسب بود تو دهنم. شور بود و داغ…
تف کردم بیرون بعدشم شستم دهنمو…
گفت تورو خدا بزار از سوراخ آروم میکنم…یه جوری میکنم دردت نیاد.هر موقه دردت گرفت می کشم بیرون…یه 5 دقیقه التماس کرد.
من خوابیدم باورم نمشد کیره به این کلفتی می خواد بره تو کونم.ولی حسه خوبی بود…رفت یه چیزی پیدا کنه که راحت بکنه هیچی نبود…دیگه رفت از تو دسشویی مایع آورد نصفشو ریخت لا کونو سراخم.کیرش خواب بود…خیلی دوشت داشتم کیرش که خوابه ساک بزنم.مثه تو فیلما اولش که می خوان شروع کنن…گفتم بیا بالا سرم اومد کیرشو کردم تو دهنم اونم دراز شد با کونم ور میرفت.خیلی حال میداد نرمه نرم بود…با انگشت با کونم بازی می کرد.از زانوم به بالا لیز بود.انگشتشو روکه میذاشت رو لمبه ها کونم تا دمه سوراخم میرفت…
یه انگشتی بعد دو انگشتی می کرد تو کونم…خیلی حال میداد.یواش یواش کیرش راشت شد.گفت تف بزن لیزش کن.حسابی تف زدم بهشو لیزه لیز بود…دو دستی جق میزدم کیرشو .دیگه از کیرش تف میچکید. رفت پشت سرم انگار می خواستم آمپول بزنم…یه ذزه قنبل کردم.می گفت کونت از کون زنم بهتره… چون قوص کمر دارم کونم مثه زناس…گفت کونو باز کن…گفتم اگه دردم اومد نکنی ها…
سر کیرشو کرد اینبار مثه دفعه قبل دردم نیامد .کیرش تا نصفه که رفت دردم گرفت شدید…داشتم میمردم…کیرشو درآورد بیرون یه ذره دیگه مایع دسشویی زد بعد تا نصفه کرد تو نگه داشت .یه ذره تلمبه زد ولی نمی ذاشتم تو تر بره .دستمو گذاشته بودم بالای کیرش…
هی در میاورد مایع و تف میزد بعد میکرد تو .هر دغعه راحتتر میرفت.یه 15 دقیقه ای طول کشید.تا بالاخره رفت تا ته…درد داشت ولی دردش حال میداد… یه ذزه تلمیه زد بعد برم گردوند پاهامو داد بالا یه ذره دیگه مایع زدو کیرشو تا ته کرد تو.پاهامو با دست گرفت خودم که راحتر بره…
همینجوری که داشت تلمبه میزد آبم اومد…اونم دیگه داشت میومد…محکمتر شد تلبه هاش…آبشم ریخت تو کونم.
بعد از اون من 1 بار رفتم داهاتشون یه روز موندم دیگه هم ندیدمش…

نوشته: سیاوش


👍 0
👎 0
63464 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

316556
2012-04-12 23:33:29 +0430 +0430
NA

تو که میخواستی کون بدی به دوستات میدادی
البته هنوزم دیر نشده

0 ❤️

316557
2012-04-13 00:55:26 +0430 +0430
NA

انصافا خوب بود !

هاها
خوشم اومد
نمیدونم چرا ااا

خدایااااااا توبه :)))

یک جور خوبی کون دادن رو توصیف کردی …از کل داستانهایی که تا حالا خوندم …مراحل کون دادن تو به واقعیت بیشتر شبیه بود

0 ❤️

316558
2012-04-13 02:45:36 +0430 +0430
NA

گي نميخونم بدم مياد
كس مامان هرچي كونيه كه آبروي هرچه مردو بردن

0 ❤️

316559
2012-04-13 03:50:04 +0430 +0430
NA

چرند نوشتی

0 ❤️

316560
2012-04-13 07:06:04 +0430 +0430
NA

از نظر داستان نویسی وشرح جزییات بد نبود ولی در واقعیت این کار واقعأ مایه تأسفه .

0 ❤️

316561
2012-04-13 07:06:13 +0430 +0430

آقا اینقدر باحال تعریف کردی که کیرم راست شد! اصن هوس کون دادن زد بسرم :)))))))))))

0 ❤️

316562
2012-04-13 13:55:34 +0430 +0430

سکس با دهاتی ها خیلی حال میده.مرد هستن و گرم و حشری.آدم خوشش میاد زیرشون بخوابه

0 ❤️

316563
2012-04-13 21:02:04 +0430 +0430
NA

وا خدا مرگم بده شماها چتون شد یدفعه ای؟ این پسره کس مغز جادو کرد ! وا …
عجب چاقال واویلائیه! من چرا اینجوری حرف میزنم!

0 ❤️

316564
2012-04-13 23:53:42 +0430 +0430
NA

کونی . . .
ما هم کیر داریم خواستی خبر بده . . .

0 ❤️

316566
2012-04-14 01:42:34 +0430 +0430
NA

مرسی خوب بود…قشنگ تعریف کردی…اگه به کسان دیگه هم کون دادی یا ساک زدی تعریف کن…منتظریم

0 ❤️

316567
2012-04-14 03:15:58 +0430 +0430

از گی خوشم نمیاد اما به عنوان یک سبک در ژانر سکس منطق روایی ماجرا و فضا سازی و ملموس بودن آدمهای قصه باعث شده داستانت خوب از آب دربیاد.یه مقدار تو تایپ دقت کن و قبل از ارسال داستان ادیتش کن.سعی کن در سبکهای دیگه هم بنویسی.

0 ❤️

316569
2012-04-14 06:24:58 +0430 +0430
NA

salam
khob azizam age dostdashti bedi faghat kafi hast be on dastan zibat ye zahmat bedi va mail bezani

0 ❤️

316570
2012-04-14 16:40:22 +0430 +0430
NA

سلامون علیکم
از گی و کونیها بدم میاد خاک بر سر الاغت بشه
السلام همین مادر قحبه دلم نیومد بدون فحش خدا حافظی کنم

0 ❤️

316572
2012-04-15 10:17:28 +0430 +0430
NA

تو که به مردم روستا کون دادی یه دفه به خرشونم میدادی و از خجالتش در میومدی ابنه دوجنسه>

0 ❤️

316575
2012-04-16 19:44:58 +0430 +0430
NA

یه فول درشت دیدم
یارو داشته کیر تفیشو (که تف خودشم بوده) لای پات میزده و بعد از اینکه یهو حواسش نبوده و به سوراخت فشار میاره و دردت میگیره و نزدیک بوده گریت بگیره
پا میشی و اون ازت خواهش میکنه که براش ساک بزنی
و تو هم اون کیر تفی رو میکنی تو دهنت.
حتا فکرشم حال آدمو بهم میزنه …
:Sp

0 ❤️

316577
2012-04-22 02:07:40 +0430 +0430

کونی دیگه ننویس . . . . . . . . . .
از گی حالم بهم میخوره ننویس. کوس کش بی همه چیز ننویس. چقدر اینجا کونی زیاد شده. تهوع آوره. کیرم تو داستانت و تخیلت و روح و روانت دیگه ننویس

0 ❤️

552811
2016-08-16 21:00:33 +0430 +0430

Afarin alii bud kosam dahanet erza shodam

0 ❤️




آخرین بازدیدها