خواهر آب زیر کاه

1397/07/30

با سلام خدمت دوستان عزیزم چه خانومها وچه اقایون…
من الیاس هستم 30سالمه.
متاهل هستم وهمسرم زهره 25 سالشه…این داستان که میخوام بگم کاملا واقعیه …به نظر من تو این دنیا همه جور اتفاق واسه هر کسی میتونه بیوفته…خلاصه سرتونو درد نیارم برم سر اصل مطلب.
من 3برادر دارم و2خواهر .همه ما متاهل هستیم فقط برادر و خواهر کوچیکم مجردن که اونم بهتون دلیلشو میگم…برادرم به خاطر ناراحتی اعصاب هیچ وقت قصد ازدواج نکرده بود وخواهره که از من 3سال بزرگتر بود به خاطر مشکلی که داشت ازدواج نمیکرد.
من 7ساله که ازدواج کردم و از زندگیم راضی بودم من وبقیه خواهر وبرادرام در یه اپارتمان 10واحدی که مالکش پدرم بود زندگی میکردیم…علل خصوص خواهرو برادر مجردم که اون دوتا پیشه پدرومادرم در یه واحد زندگی میکردن…
خلاصه روزها گذشت وسالها گذشت تا دوماه پیش در سال1397در تاریخ 10اردیبهشت

تمام اتفاقات از این روز شروع شد.
زهره همسرم زیاد رابطه خوبی با خانوادم نداشت خصوصا با خواهرام وهمش پشت هم بدگویی وحسادت میکردن تاجایی که از دیدن هم روی خوشی نشون نمیدادن هی با حالت چشم غره به هم نگاه میکردن.
10اردیبهشت بود من از سر کار برگشتم خونه ساعت حدود8شب
بود منم عادت داشتم که از سرکار میومدم برم حموم…خلاصه اون روز یکی از روزایی بود که میخواستم با زهره سکس کنم …
زهره هر وقت میخواست اماده بشه اول ارایش غلیظ میکرد وبعد یه تیشرت نیم تنه ویه شلوار که تا دمه زانوهاش بود میپوشید این شلوار سرمه ای رنگ بود و به قدری کونه زهره بزرگ بود میخواست شلوار تو کونش پاره بشه…ناگفته نمونه…زهره قد نسبتا معمولی داشت وسینه های بزرگ واز همه مهمتر کون گنده ؛ خوشفرم.؛تپل…انقدر تو چشم بود مجبور میشد لباسای گشاد تنش کنه…موهای طلایی وقیافشم خشگل بود ارایش که می کرد خوردنی میشد…خلاصه…
اماده شده بود واسه سکس که ناگهان زنگ خونمون خورد منم رفتم درو باز کردم دیدم خواهر کوچیکمه…اومده بود حالمو بپرسه
منم دعوتش کردم تو گفتم بیا تو بشین چه عجب یادی از ما کردی و خواهرم اومد خونمون.
اسم خواهرم نگاره
اومد نشست پیشه من مشغول حرف زدن شدیم اما زهره رابطه خوبی با نگار نداشت وهر وقت که نگار میومد خونمون میرفت تو اتاق بیرونم نمیومد…اون روز دیگه من خواستم یه پا درمیونی کنم یه مقدار به یه بهونه ای اینارو بیشتر به هم نزدیکشون کنم…صدا زدم زهره؛خانومم بیا نگار اومده یه دوتا چایی بریز بخوریم…بعد از چند دقیقه زهره با اون تیپه سکسیش اومد وزیر لب اروم سلام کرد ونگارم جوابشو داد…نگار چشم دوخته بود به زهره ازش چشم بر نمیداشت …زهره چایی برای من ونگار اورد و خودش گفت من میلی ندارم ودوباره راهشو کج کرد سمت اتاق خواب همین که میرفت سمت اتاق خواب اون کون گندش و تپلش تو شلوارکش بالا وپایین میرفت که ناگهان توجهم به نگار جلب شد که دیدم خیره شده به کونه زهره…خلاصه. اون شب با خوش و بش گذشت .
گذشت یه دوهفته ای گذشت یه روز صاحب کارم گفت امشب دوساعت بیشتر وایسا کارا عقبه منم قبول کردم وایسادم بعد از اینکه کارم تموم شد اومدم خونه ساعت حدود10:30شب بود رسیدم خونه درو باز کردم اومدم تو که ناگهان دیدم صدایی از تو اتاقمون میاد در اتاقم بسته بود ولی بالای در اتاقمون پنجره داشت وراهت میشد تو اتاقو دید.اولش وایسادم پشت در اتاق تا ببینم چه خبره…یه کمی گذشت دیدم زهره گفت ولم کن نمیخوام مگه زوره ازت بدم میاد وتو جوابش یهو شنیدم نگار خواهرم بهش گفت دستتو بردار مسخره بازی در نیار هی اصرار میکرد دستتو بردار…زودی دویدم اروم صندلی میز نهار خوری برداشتم گذاشتم زی پاهام رفتم بالا وای وای چی باچشام دیدم انگار دنیا رو سرم خراب شده بود نگار زهره رو خوابونده بود سرشو کرده بود لای پای زهره تند تند کوسشو میخورد زهره هم هی سرشر حل میداد عقب میخواست مانع بشه زهره یه کم مقاومت کرد ولی یواش یواش رام شد
یه کم کوسشو خورد دیگه شهوت هردوتاشون زده بود بالا تندتند کوسو میخوردو چوچولشو میگرفت تو دهنش تندتند میخوردش …که یهو زهره لرزش بدی کرد به گمانم ارضا شد…نگار دست زهره رو گرفت از تخت اومدن پایین هردوتا شون لباساشونو سوتین وشرتاشونو در اوردن من تا حالا هیکل خواهرمو ندیده بودم نگارم هیکلی بود کون وکپل تپلی داشت فقط قدش از زهره بلندتر بود…
نگار زهره رو لبه تخت خواب چهار دستو پا کرد و زهره هم اون کون گنده شو قمبل کرد بالا وای خدایا انگار داشتم خواب میدیم بدنم سست شده بود…نگار یه ژلی که رو میز ارایش بود برداشت و رفت شروع کرد سوراخ کونه زهره رو ژل زدن…بله عزیزان خواهرم نگار کیر داشت واسه همون ازدواج نکرده بود در اصل دوجنسه بود…خلاصه…سر کیره خودشم ژل زد یه کم که فشار داد زهره یه اه ه کشید وصورتشو کرد رو به نگار گفت جوووون تنگه …اره …جووون.
بکن…بکن…نگار شروع کرد تلمبه زدن …انگار نه انگار دوجنسه بود چنان میکرد از صدتا مرد حرفه ای تر …
اه وناله زهره رفته بود بالا چشم از تو چشم هم بر نمیداشتن صدای تلمبه زدنش پیچیده بود تو اتاق…واااای یچ حای داشتم زهره هی به نگار میگفت کووونمو پاره کردی …اه اه میکرد نگارم با شهوت بهش میگفت خوش به حال الیاس چه کونی داره …اخ تو کف کونتم…چندتا سیلی به لپ کونه زهره زد وشروع کرد تلمبه زدن …محکم.وتند تند. موهای زهره رو پیچید دور دستاش از یه سمت موهاشو میکشید از یه سمت میکردش…که ناگهان نگار اخ اخ کرد گفت که ابش اومد …زهره هم که دستمال از کنارش برداشت گرفت سر کیر نگار وابشو خالی کرد لای دستمال…منم تو دلم گفتم الا میان بیرون …دویدم صندلی رو گذاشتم سر جاش خودمم رفتم بیرون تو فکر صحنه ها تو خیابون قدم میزدم بعد از نیم ساعت اومدم خونه دیدم همه چیز عادیه…نگار رفته بود زهره هم داشت غذا درست میکرد…
خلاصه…نتونستم طاقت بیارم به زهره گفتم که واقعیتو فهمیدم و راضیش کردم که توافقی جدا شیم…این بود داستان ما.ایشالا که واسه هیچ مردو زنی همچین اتفاقاتی نیوفته.

نوشته: الیاس


👍 21
👎 68
323946 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

725490
2018-10-22 21:08:44 +0330 +0330

فک کنم یگم پهن قاطی گلی بوده که ساقیت بهت داده


725496
2018-10-22 21:18:36 +0330 +0330

کلا من که خیلی قانع شدم
مثلا من هیچی حالیم نیست (dash)

5 ❤️

725504
2018-10-22 21:38:12 +0330 +0330

سوژه جالبي بود

البته الان جنابات انشتين سايت ميان شاخ غول مي شكونند مي كند داستانت دروغ بود و به اين دليل و اون دليل

5 ❤️

725510
2018-10-22 21:53:29 +0330 +0330

راستی الیاس، چطو به نگار گیر ندادی ؟


725534
2018-10-22 23:04:07 +0330 +0330

خواهرت زنتو کرده بعد تو زنتو طلاق دادی؟ طلفک زهره خخ


725535
2018-10-22 23:09:12 +0330 +0330

مواظب باش کون خودت نذارن جقی

3 ❤️

725537
2018-10-22 23:23:03 +0330 +0330

هر چی سعی می‌کنم دیگه نشاشم، ولی نمیشه

شاشیدم به مردونگیت، چون خایه نداشتی یقه خانواده جاکشت رو بگیری عقده تو سر زن بیچارت خالی کردی

6 ❤️

725614
2018-10-23 11:29:13 +0330 +0330

وای وای
الیاس عزیز
لطفا ، تمنا دارم ، خواهش میکنم
خودت یک بار داستانت رو بخون
اینقدر خندیدم با داستانت
چی زدی لامصب
ریکا رو با گل و گلنار ترکیب کردی
ی ماده جدید ساختی واسه جلق
بهت فحش نمیدم چون مایه شادی ما شدی
دیس پر از گوه تقدیمت

3 ❤️

725631
2018-10-23 12:40:04 +0330 +0330

کسخلی چیزی هسی؟خو گوز چیکارش به شقیقه.خواهرت با زنت رابطه داشته انگار لز بوده مگه خیانت کرده که زنتو طلاق دادی (dash)

4 ❤️

725636
2018-10-23 12:51:23 +0330 +0330

خواهر کوچیکت سه سال ازت بزرگتره؟؟؟؟
چهاردست و پا داشت میکردش نگاهشون هم از هم برنمیداشتن؟
والو نمیدونشتیم گردن آدمها قابلت گردش 360 درجه داره
اینجاش جالبه که داشته حال میکرده زنش داره میده اما بعدش طلاقش داده ای ول با غیرتو

7 ❤️

725650
2018-10-23 14:57:41 +0330 +0330

شما کجا زندگی میکنی؟ تو ایران جنسیت بر اساس آلت تناسلی مشخص میشه و حتی اگه دو جنسه هم باشه اگر کیر داشته باشه تو شناسنامه به عنوان پسر ثبت میشه و مدرسه پسرانه میره. بعد چه طوری از اول دختر خودشو معرفی کرده؟ اونم خواهرت که از اول باهاش بزرگ شدی.

6 ❤️

725668
2018-10-23 18:15:40 +0330 +0330

سلام عزیزم ، دنبال شیمیل فاعل هستم ، تو سکس کم نمیزارم به عنوان مفعول ، خیلی دوست دارم به ی شیمیل کون بدم ابتم میخورم

2 ❤️

725698
2018-10-23 21:11:05 +0330 +0330

کیری تر از کیری بود خواهرت بزرگتر بود یا کوچیکتر، چیزی میزنی؟؟

2 ❤️

725731
2018-10-24 03:20:35 +0330 +0330

همه شمامتاهل بودین به جز برادر و خواهر کوچیکت بعد خواهرت ۳ سال ازت بزرگتره. زود تند سریع ساقیتو معرفی کن جون دادا

3 ❤️

725737
2018-10-24 05:04:23 +0330 +0330

داستانت به جای اینکه نمایشنامه مرادانگی و محبت باشه ،
مروج خشونت و نامردیه.
التماس فکر

4 ❤️

725767
2018-10-24 09:24:11 +0330 +0330

اخرش چه خرف تخمی زدی تو خب اون خواهرت درواقع لز کردن یه جورایی جدا چی بشی

4 ❤️

725775
2018-10-24 10:26:49 +0330 +0330

واقعا در توانم نیس ک از چرتیش بگم!

2 ❤️

725821
2018-10-24 15:11:08 +0330 +0330

وجدانا کسخلی یا ادا کسخلا را درمیاری؟؟؟؟

2 ❤️

726037
2018-10-25 12:46:10 +0330 +0330

خدایی من کاری ندارم ولی یبار از اول این چرت و پرتهایی رو که نوشتی خودت بخون تا ببینی چه شاهکار ادبی خلق کردی !!!
خخخخ خواهرت شب اومد خونتون و کون زنتو دید و صبح روز بعد رفت سراغ خواهرت
خب ببخشید چن تا سوال برای من پیش اومده که امیدوارم اگر مدعی هستی داستانت راسته جواب بدی

۱- خواهر شما تا اون موقع کون همسر شما رو ندیده بود ؟ اصلا ممکنه همچین چیزی ؟ یعنی این دوتا یکبار نم تو یه مراسم کاملا زنونه مثل عروسی یا همچین مراسمی همو ندیده بودن ؟ یا اینکه خانم شما با چادر و مانتو و زره و کلاه خود میره تو مراسم جشن ؟
۲- اگر حرف راست باشه ببخشید این طرف دستکم تو بچگی باید برادر صداش میکردین وقتی ایشون الت مردونه داشته تو بچگی چطور خانواده شما تشخیص دادند که این دختری هست که شد خواهر شما ؟
۳- شما اصلا اطلاع نداشتین تا اون زمان که ایشون الت مردانه داره ؟ مگه میشه ، مگه داریم ؟

فعلا این دو سه سوال رو پرسیدم که بفهمی همه مثل خودت الاغ و کره خر نیستن که تو بیای بگی داستان من راسته و ما هم بگیم بله شما راست میگین
تازه شانس اوردی اونقدر داستانت آشغال بود که تا اونجا خوندم که سر کار اومدی و بقیه رو نخوندم وتازه تا اینجا اینقدر تناقض داشتی

راستی خواهرت هم از اخر نفهمیدیم از خودت بزرگتر بود یا کوچیکتر

6 ❤️

726038
2018-10-25 12:52:22 +0330 +0330

جیییییییغ وای یادم رفت دیس لایکت رو تقدیم کنم ، دیس لایک شماره ۲۹ رو من بهت دادم مبارکت باشه ایشالله

3 ❤️

726052
2018-10-25 16:50:40 +0330 +0330

داشتم کامنتها رو میخوندم بعضی طوری با خواننده حرف میزنند انگار که قهرمان داستان خودشه و حقیقته،
نه بابا طرف اومده داستان نوشته
من داستان، لزومأ نویسنده داستان نیست.

3 ❤️

727186
2018-10-30 18:06:39 +0330 +0330

چقدر جدیدا داستان های سکس با محرم مضخرف شده نویسنده هاش که از ترس فحش خوردن مدام در حال تبرئه خودشونن… خوانندهای دست به فحش هم که اصلا تکلیفشون با خودشون مشخص نیست… شماهایی که رو سکس با محارم حساسین و غیرت دارین اصن گوه میخورید میاین این مطالب رو میخونین و فحش میدین… بزار ملت با خیال راحت خاطراتشونو بنویسن کسکشا

3 ❤️

732702
2018-11-28 22:07:16 +0330 +0330

اخه کصمغز اولا کصشر ننویس . کصشرای مغز جقیتو بزار واسه خودت . دوما خواهرت زنتو کرده بود بعد تو زنتو طلاق دادی؟سوما مطمعنی بعد طلاق دادن زنت دیگه با خواهرت …؟

2 ❤️

756563
2019-03-26 13:34:55 +0430 +0430

دقیقا داداشش اومده زنشو کرده بعد طلاق واقعیت اینه

2 ❤️

796787
2021-03-12 16:56:17 +0330 +0330

خاک تو سرت چرا زهره طلاق دادی. تو از نگار انتقام میگرفتی کونش جر میدادی!بعد طلاق ممکنه اونها باهم رابطه داشته باشن

2 ❤️

797405
2021-03-15 19:53:50 +0330 +0330

ع اول کسه نتت بعدم کونی ابجیت اومده ب زنت تجاوز کرده از زنت جدا میشی:/ حتما خودت کونی هستی هسودیت شوده خودت کونیش شدی

3 ❤️

798401
2021-03-20 17:23:56 +0330 +0330

شماره خوهراهر بفرس ما استفادا کنیم 09160667206

2 ❤️

806976
2021-04-29 21:46:18 +0430 +0430

عجب خواهر کیریی داری انصافا .

2 ❤️

819899
2021-07-13 02:46:46 +0430 +0430

تو چه … هستی . ببخش اما کارخوبی نکردی اینها داشنن حال مبکردن تو‌چقدر نفهمی کردی زنتو طلاق دادی که چی بشه مگه بچه نداشتی ؟

2 ❤️

827220
2021-08-20 11:08:01 +0430 +0430

آخه الیاسم ، شیر مردم سی سال آجیت بود نفهمیدی ؟!!!
با این حساب تو و داداشتو و بابات و ننت
از نوابغ روزگارین
اصلا خودتونو دست کم نگیرید

2 ❤️

852396
2022-01-09 02:50:29 +0330 +0330

کیر تو دهن ساقی حروم خورت

2 ❤️

861380
2022-02-28 01:06:50 +0330 +0330

عجب نگاری داشتی. منم از اون نگارا میخوام

3 ❤️

861530
2022-03-01 00:53:19 +0330 +0330

فقط برادر و خواهر کوچیکم مجردن که اونم بهتون دلیلشو میگم
برادرم به خاطر ناراحتی اعصاب هیچ وقت قصد ازدواج نکرده بود
خواهره که از من 3سال بزرگتر بود به خاطر مشکلی که داشت ازدواج نمیکرد.

سؤال : خواهره بالاخره بزرگ تر بود یا کوچیک تر؟

2 ❤️

874398
2022-05-16 20:42:25 +0430 +0430

خو چرا طلاق دادی خنگول، اصن میزاشتی میکرد عققق

2 ❤️

879166
2022-06-13 03:50:03 +0430 +0430

بعد از ٤سال كيرم آغزيوا

2 ❤️

896959
2022-09-26 02:18:19 +0330 +0330

چیشد دقیقا چون خواهرت زنتو گایید گفتی ازش جدا شی 😐😐😐😐😐😐

2 ❤️

916827
2023-02-26 23:51:10 +0330 +0330

دیوانه خیانت نکرده ،دوتا زن بودن باهم خلوت کردن

2 ❤️

938009
2023-07-16 18:13:44 +0330 +0330

خواهر مادر جقی تو گاییدی 10 طبق داره هام

1 ❤️