سکسی پنج دقیقه ای

1396/11/24

با سلام . یه داستان واقعی هست که میخوام بنویسم اما از انجایی که اصلا وقتش و ندارم و حوصله هم ندارم چو بقیه حاشیه ها را زیاد بنویسم پس خلاصش کنم که شما خواننده عزیز خسته نشوید . همین دو هفته پیش 28 بهمن ماه 96 بود که از سر کار داشتم خانه برمیگشتم که بین راه سر خیابان که باران درحال بارش بود یه خانمی ایستاده بود که دلم سوخت و هوای بارانی هم دیگه ایستادم و سریع سوار شد و تشکری کرد از اول که جلوی ماشین نشست کمی جا خوردم و راه افتادم که فوری گفت ای کلک گفتی پراید داری الان با پژوپارس آمده ای که فهمیدم پس منتظر بوده و منو اشتباهی گرفته و نخواستم از دستش بدم و گفتم نکنه الان طرفش بهش زنگ بزنه و بفهمه و بره سریع گوشیم دراوردم و خاموشش کردم و به او هم گفتم خواهشا گوشیت خاموش کن که راهت باشیم و او هم چنین کرد . جا که نداشتم و وقتش هم نبود از دوستی بخوام دقایقی خانه خلوت بهم بدهد و الان هم زن خودم منتظرمه و باید سریع برم که گاز ماشین و گرفتم و از شهر کوچکمان که منطقه ای کوهستانی هستیم بیرون زدیم از جاده فرعی و شنی ماشین را پایین کوهی برم و هردومان صندلی عقب رفتیم و لخت شدیم خدای من چه بدن ناز و زیبایی بود جان میداد که ساعتها لمسش کنی اما فرصت نبود یکی دو دقیقه اورا مالیدم که کیرم راست شد و او دوسه باری کیرم در دهانش گرفت که خواستم ارضا بشم که سریه کیر از دهانش دراوردم و به ارامی کیرم را به کسش رساندم و شروع به تلمبه کردم که شانس بد من هنوز سه چهار بار تلمبه نزده بودم و آبم امد اما او ارضا نشده بود و با حالت شل گونه کیرم هی تلمبه بهش زدم تا که لرزه ای کرد و گفت وای چه لذتی . کسش خیلی تنگ و قشنگ بود و نخواستم از دستش بدم و گفتم شماره ات را رو این کاغذ بنویسم و پنهان کنم تا از گوشی حذفش کنم و چنین هم کردم و دیگه برگشتیم و پیادش کردم و رفتم . دوسه روز بعدش هرچه گشتم اما شماره اش اینگار آب شده و زمین رفته بود و به همین راحتی از دستش دادم و هرروز هم داخل شهرمان چرخ میزنم شاید اتفاقی ببینمش اما هنوز خبری نیست و امیدوارم پیداش کنم . قربان همه شماها دوستان عزیزم خانم ها و آقایان بزرگوار سایت بسیار خوب شهوانی .

نوشته: یوسف


👍 0
👎 0
2591 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید




آخرین بازدیدها