چیزی که میخوام بگم سکس نیست اما نیم سکسه که برای منی اتفاق افتاده که یه ذره بودم
این اتفاق شاید خیلی ادم باید بدشانس باشع که اینجوری شه و توی اون موقعیت گیر کنه و واسه زمانی که سنم کم بود نه الان. دقیق یادم نیست که یازده سالم بوده یا ده سالم فقط میدونم که یکی ار اون هاست، من اسمم درسا هستش و الان۱۹سالمه و این قضیه واسه قدیمه، یه روزی من خونه خالم اینا بودم و قرار بود که همه جمع شیم بریم شهربازی و گردش و باغ وحش و این چیزا. دقیقا لحظه اخر بابام کنسلش کرد و گغت ما نمیریم. من خیلی دلم میخاست برم و پامو تو یه کفش کردم که باید برم و دست اخر قرار شد خاله ام و مهدی پسرخالم که همسن سال من هستش با دوسته خالم و پسر اون بریم که اونم سن سال ما بود حدودا، تا اون روز برام این حجم دست درازی پیش نیومده بود وگرنه لباس بهتری انتخاب میکرذم. منم کلا کله شق بودم و یه دنده، عکسای اون رور هست اما فقط این ماجرا و برام تدایی میکنه. من یه نیم تنه گشاد تنم بود با یه دامن پفکی خیلی کوتاه و جوراب شلواری ، رفتیم پارک کلی گشتیم بازی کردیم دیدیم یه جا خیلییییییی شلوغ و همه دارن میرن بلیط میخرن. دیوار مرگ بود. از اینا که با موتور و ماشین میچرخن. خلاصه ما بچه ها اصرار کردیم تاااا قبول کردن. گفتن برید ببینید بیاید. سه تا بلیط خریدیم و ما بچع ها رفتیم. قراربود که کنار هم باشیم اما خب هم من کلع شق بودم هم اون دوتا کلا باهم بودن، به خودمون اومدیم دیدیم جای سوزن انداختن نیست تصمیم گرفتیم که خودمونو هرجور که شذه اول دیوار جا بدیم. لای مزذم به زور خودمو جا دادم یه جا واقعا دیگه نتونستم برم اول. یه مرذه گفت میخای بیا جلوی من. منم رفتم. گغت خانوادت کو گفتم پابین هستن من تنها اومدم ببینم… و این جمله من همه چی خراب کرد. تا اینو گفتم دبدم منو گرفت اورد جلو خوذش گفت من حواسم یهت هست پشتتم.و منو بلند کرد رو نرده گذاشت گفت نرده هم با دستت بگیر نیوفتی من حواسمهست گفتم مرسی، من هم گوگولی مگولی بوذم سفید مفید کمی توپر. نکو طزف نقشه داره. شلوغ شده بود خیلی دیگه همهمه شد و هول میدادن. چسبیده بوذ بهم. منم بیخیال. اونا شروع کردن و تمام چراغ ها خاموش و فقط اونجا و نشون میدادن. متوجه میشذم پشتم اتفاقی داره میوفتع ها. اما نفهمیدم چی، داشتم موتور ها و نگاع میکردم که حس کردم دامنم رقت بالا تا خاستم حتی فکز کنم یه کیر رفت لای کونم. من موندم این چیه اژ بس خنگ بودم دبر فهمیدم. و دست مرده کلا رو شکمم بود و دست میکشید روم یه لحظه گغتم یعنی چی آخه. که آقا گویا شق کامل کرده سیخ مستقیم کرد لاپام چسبیده بود بهم. من تازه فهمیدم چرا منو بلند کرد رو نرده گذاشت. نمیتونستم هم ول کنم نرده ها رو. ترسیدم.بعذ دبدم در آوردفکر کردم ول کرده خاستم حواسمو پرت کنم که حس کردم یه دست یه چیز خیس و مالید لای کونم. برگشتم نکاهش کردم بیشعور بی توجه به من دستشو اب دهن زد برد پایین پرو مالید لای پام. میخاستم کاری کنم اما هیچی نمیتونستم. کیرشو گذاشت صاف زیر کونم. دامنم هم کاملا داد بالا. ترسیده بودم و فقط میخاستم که از اونجا برم. اروم اروم راحت داشت تلمبه میزد، پررررو ها
مورمور میشد تنم. دستاشم دور شکمم حلقه کرده بود. میخاستم یه کاری کنم اما با این واکنش روبرو شدم. بی صدا وایسا هیچی نکو وگزنه هول میدم از نرده بیوفتی ها. من دیکه اوممم ساکت. اونم اروم اروم تلمبه میزذ. جوری که جوراب شلواری ام سابیده شد. من خودمو باختم و گفتم مهم نیست، دستشو برد پشتم جوراب شلواری منو داد پایین یکم. من با یه دست نزده هاو گرفتم با اون دستم میخاستم یه جوری بکشم بالا. اما بی فایده بود. یه جوری هم چسبیده بوذ کسی نمیدید. اگرم میدید تو اون تاریکی و سرو صذا آخه. اونجا برای اولین بار یکی توف زد در من. لای کونمو خیس کرد و کیرشو قلفتی گذاشت لام. من تا اون روز کیر ندیده بودم از نزذیک چه برسه حس کنم. یه چیز کلفت دراز سفت داغ. هی کیرشو لای کونم بالا پایین کرد. منم که تسلیم بوذم. الان که فکرشو میکنم میبینم اون یارو دنیال بهترین بوده و گزنه چرا باسنمو لخت کنه. تن تن بهم بالا پایین کرد. دروغ چرا. من فقط حواسم به اون بود و بس، کیرشو دراورد. من منتظر بودم ببینم چی شذ، آقا انگشتشو خیس کرده انداخت لام دنبال سوراخمه. وای که قلبم داشت وایمساد هرکازی کردم که مثلا نشه اما سه سوت پیدا کردو کیرشو تنظیم کرد رو سوراخ. اون توم بعید میدونم براحتی میرفت اما درد داشت. نوکشو حس کردم رو سوراخ. بلنگو اعلام کرد پنج دقیقه تا پایان. خوشحال شدم اما پنج دقیقه درداور بود. چسبید بهم و نوکشو هی فشار من خیلی دردم اومد کم بود بغضم بترکه. دم گوشم گفت اگع میخای دردت نیاد خودت پاهاتو بچسبون بهم. من چسبوندم و انداخت لاپام. وتلمبه میزذ. صدای نفساش هنوز تو گوشمه. بعدشم کیرشو دراورد گذاشت لای کونم و وای اب کیر بود که لام پر شد. من فهمیدم کع اب اومدن یعنی تموم. اب کیرش کامل لای کوتم ریختو با ذستش همه اب کیرشو مالید به وسط منو سوراخو لپ کونم. جوراب شلواری ام و یکم داد بالا خودم گرفتم درستش کرذم. دامنمو هم درست کرد. اما پشتم بود. تموم شد اروم گفت اوردمت پایین فقط برو وگزنه باز میکتم
گفتم بلشه. و چزاغ روشن شد من و اورد پایین برگشتم از پشت دیدمش که رفت. کونم لوچ شده یود. حس عجیبی بود و ترس، بعد فهمیدم کع اون شب اونجا شرط بندی بود وگرنه دلیلی نذاشته اون همه مرد. و این هرگز یادم نمیره
نوشته: درسا
از اینطور مردای نامرد بدم میاد که با دختربچه اینکارارو میکنن عوضیا
شانس آوردی تو اون تاریکی نکرده تو کست وگرنه بعدش گم میشد درد سرش برای تو بود
نسبت به ازار جنسی که پسربچه ها می کشن هیچ بود ، اما خیلی شانس اوردی بد تموم نشد و نه کسی فهمید و نه بلایی سرت امد
هرکسی که کیر یا سبیل داشت که مرد نیست کیرم دهنه آدمه نامرد به یه بچه هم رحم نمیکنن
ای جونم درسا جون🍑 قربون اون سولاخت برم، نوش جونت ایرادی نداره که یه تجربه سکسی بی دغدغه و بدون هیچ هزینه ای بدست آوردی، حتما باید یکی باهات میکرد که بعدش هی بخواد بکنه باز؟ باید ازش تشکر هم میکردی که آروم و بی سرصدا و بدون درد یه حالی بهت داده، واقعا تا کی ما پسر ها و مرد ها باید ظلم شه بهمون؟ اون آقا بدون هیچ توقعی داده لاپات تا یاد بگیری اون وقت تو اینجوری راجبش قضاوت میکنی؟ قید تفریحشو زده تا تو هم خوب تماشا کنی هم حال کنی، حداقل باید ازش تشکر میکردی، چه کنیم که ما مهربونیم، قربون کون سفید تو و بقیه دخترای عین تو برم🍑🐤 جوجه های تشنه ی کیر
@kamrantehraniasl
ایشالا خودت دختر دار میشی، یه کیر کلفت سیاه داغ، تو ده سالگی میره تو کونش و تو میبریش بیمارستان واسه بخیه زدن. لاشی بی ناموس حروم لقمه.
اکی ، از نظر اخلاقی پیام داشت
هرگز با جوراب شلواری نرین تماشای دیوار مرگ ، اگر رفتین جلوی یه مرد واینستین ، و اگه وایستادین برای حفظ جونتون کمی خودتون رو شل بگیرین
بسیار کار خوبی کردی ، جان انسان مهمترین اولویت هست ، همیشه انسان باید اولویت بندی کنه
اصلا ناراحت نباش ، این اسمش کون دادن نبوده ، اسمش دفاع از جان بوده
فقط یه سوال داشتم ، سکس کامل چطوره ؟ لطفا بمن بگین که یموقع تو دیوار مرگ رفتیم ، لااقل بدونم سکس کامل چطوره ؟ چون طاهرا شما اینو سکس نیمه بند میبینین با محدودیت سنی ۱۲-
چون تا جاییکه عقل من قد میده باید به عرض شما برسونم اون شما رو کامل کرده
اما اینکه شما عقیده دارین سکس نیم بندی بوده این انسانیت و خاکی بودن شما رو میرسونه که چنین شکسته نفسی میکنین و هیچی از ارزشهای کار شمارو کم نمیکنه
چه حالی کرده .کون دختر واییی کون دختر واییی فدای کون دختر
اخ باید میکرد تو کست .خودت هم حال میکردی .تشنه کون کس تو هستم
من حدودا ۱۳_۱۴ ساله بودم که همسایمون من و ابحیمو میبرد تو حیاطشون دوچرخه سوار بشیم. هر بار میکفت ابحیم چون بلد نیس خودش باید پشتش بشینه یروز دقت کردم دیذم دامن ابحیمو مبده بالا کیرسو از زیپ در میاره ابجیمو میشونه روکیرش. بعد که بهش گفتم روش باز شد و جلو خودم ابحیمو میخابوند میکرد لاپایی و لای کونش