صفرم با کیر نوید باز شد

1399/08/27

خوانندهٔ عزیز، این داستان محتوای هم‌جنس‌گرایانه داره. در صورتی که به این تمایلات علاقه‌ای ندارید، اتفاقاتِ توصیف‌شده ممکنه براتون ناخوشایند باشه.

مجبور بودیم به هم بچسبیم. دو نفری، روی تخت یه‌نفره خوابیده‌بودیم. البته که هیچ‌کدوم ناراضی نبودیم. سرم روی بازوی نوید بود. خودش به پهلو خوابیده‌بود و بدنم رو نوازش می‌کرد. یکی از پاهاش رو روی شکمم انداخته‌بود. سعی داشت هرچه بیش‌تر من رو تو آغوش خودش جا بده. بدن من امشب فقط برای اون بود. ازم لب می‌گرفت. گاهی صورتم رو می‌بوسید. گاهی زیر گردنم رو لیس می‌زد. نفس‌هاش حشری بود و بدنش پرحرارت. حال من ولی خراب‌تر از اون بود. چشمام رو بسته‌بودم و خودم رو کامل در اختیارش گذاشته‌بودم. با وجود اتفاقِ چند دقیقه پیش و حس گناهی که داشتم، حس لذت دوباره بهم دست داد. حس گناه؟ توضیح می‌دم.

من کامرانم. ۲۵ سالمه. تا جایی که یادم میاد، همیشه به پسرا تمایل داشتم. ولی ترس، محافظه‌کاری، شرم، اعتقادات مسخره و هزاران مورد دیگه که خودتون می‌دونید، باعث شده تا این سن، هیچ رابطه‌ای رو تجربه نکرده‌باشم. رابطه با نوید، تنها رابطهٔ منه و این خاطره، توصیف اولین سکسیه که با نوید داشتم. نوید تو بازارچهٔ محله مغازه داشت. آشنایی ما درون مغازه‌ش شکل گرفت. جزئیات رابطه‌مون طولانیه و می‌دونم حوصلهٔ شنیدنش رو ندارید؛ فقط بدونید که به دست آوردن نوید و شروع رابطه باهاش، سخت‌ترین کاری بوده که من توی عمرم انجام داده‌م. احتمالاً دلیلش رو خودتون بتونید حدس بزنید. من مفعولم. البته ترنس نیستم، ولی اندام مردونه‌ای ندارم و حتی سینه‌هام تا حدودی برجسته‌ن. لاغرم، سفیدم و ظاهر متوسطی دارم. به عنوان یه مفعولِ خوب، همیشه به بدن و پوستم رسیدگی می‌کنم. خصوصاً برای سکسِ اون شب با نوید، تمام بدنم رو اصلاح کردم و نرم‌کننده زدم. بر خلاف من، نوید هیکل چهارشونه و نسبتاً بزرگی داشت. بدن‌ساز نبود ولی اندامش بدی نداشت. یه جورایی، همین هیکل قوی و مردونه‌ش باعث شد بهش علاقه‌مند شم و پیشنهاد سکس بدم.

همون‌جور که گفتم، این‌که چه‌طور ماجرای من و نوید به اون شب کشیده‌شد مفصله و ازش عبور می‌کنم. اون شب، همه چیز برای سکس حاضر بود: کاندوم، اسپری، لوبریکانت و غیره. خودم رو چند بار تخلیه کرده‌بودم و کونم کاملاً حاضر بود. استرس زیادی داشتم. تجربهٔ فرو رفتنِ کیر یه نفر دیگه درون بدنم، حسابی حشریم کرده‌بود. قبلاً چندباری با دیلدو امتحانش کرده‌بودم ولی لذت چندانی نداشت. قرار بود تو اتاق‌خواب نوید انجامش بدیم. اتاق نیمه‌تاریک بود. روبه‌روی هم استاده‌بودیم. قد نوید بلندتر از من بود. دستش رو پشت کمرم برد. روی نوک پا بلند شدم و بوسیدمش؛ اولین بوسهٔ عمرم. لب‌هاش داغ بودن. حشری شدیم. بوسهٔ بعدی رو عمیق‌تر گرفتیم. زبونش رو با زبونم لمس کردم. مزهٔ خاصی می‌داد. دوستش داشتم. دستش پشت سرم محکم‌تر شد. بیش‌تر از این نمی‌تونستم روی پنجه‌های پام بلند شم. برای چند دقیقه فقط هم‌دیگه رو بوسیدیم. نوید حرفه‌ای بود و من رو با خودش همراه می‌کرد. با حشر زیاد، ازم لب می‌گرفت و بدنم رو به خودش می‌چسبوند. کیرش رو روی شکمم حس می‌کردم. حشری بودم. دست نوید از زیر تی‌شرتم بالا اومد و سینهٔ لختم رو لمس کرد. سینه‌هام تو چنگش بودن. آه کشیدم. اون یکی دستش روی کونم بود. همین‌طور که لب می‌گرفتیم، نوید سینه‌های من رو می‌مالید. حسابی تحریک شده‌بودم. دستش رو از پشت توی شلوارم برد و سعی کرد به سوراخم نزدیک کنه. آه عمیق‌تری کشیدم. سعی کردم کیرش رو با دستم لمس کنم. بزرگ بود، خیلی بزرگ‌تر از من. دستم رو توی شلوارش بردم. کیرش رو توی دستم لمس کردم. شق شده‌بود و سرش خیس بود. از این‌که برای اولین‌بار یه کیر واقعی رو لمس می‌کردم و چند دقیقه بعد قرار بود درونم باشه، استرس و هیجان داشتم. نوید تی‌شرتم رو درآورد. بغلم کرد و روی میز گذاشت. بالاتنهٔ لختم رو دید زد. از پوست نرم و اصلاح‌شده‌م خوشش اومده‌بود. ازم لب گرفت و تی‌شرت خودش رو هم درآورد. سینهٔ پر از مو و برآمده‌ش حشری‌ترم کرد. دوباره سراغم اومد. این بار سینه‌ها و شکمم رو می‌خورد. من فقط آه و ناله می‌کردم و لذت می‌بردم. عقب رفت و کمربندش رو باز کرد. باورم نمی‌شد. قرار بود براش ساک بزنم. از روی میز بلند شدم و جلوش زانو زدم‌. شلوارش رو پایین کشید. شورتش رو خودش پایین آورد. همون‌طور که حدس می‌زدم کیرش خیلی بزرگ بود، تقریباً دو تا سه برابر درازتر و کلفت‌تر از کیر خودم. توی دستم گرفتمش. هیجان داشتم. کمی کیرش رو نوازش دادم. با این‌که درست بلد نبودم چیکار کنم ولی حشر داشت کار خودش رو می‌کرد. کیرش رو بوسیدم. لبام خیس شد. زبونم روی لبام کشیدم. نوید حشری شد. دستش رو پشت سرم گذاشت و به سمت کیرش برد. سر کیرش رو لیس زدم. مزهٔ عجیبی داشت. کیرش رو توی دهنم فرو بردم. از ساک زدن، خوشم اومد. بیش‌تر حشری شدم. صورتم رو به عقب و جلو حرکت دادم. ساک زدن شروع شد. دلم می‌خواست براش لذت‌بخش باشه، ولی ناشی بودم و دندونم به کیرش برخورد می‌کرد. بیخیال شدیم. چند بار سر کیرش رو لیس زدم و بوسیدم. ای کاش قبلاً با دیلدو تمرین کرده‌بودم.

دوباره جلوی نوید ایستادم. به شدت حشری بودم و نیاز به لباش داشتم‌. با این‌که نوید تمایل زیادی نداشت، چندبار لب گرفتیم. نوید تو فکر دیگه‌ای بود. دقیقاً می‌دونستم دنبال چیه. لحظه‌ای که این همه براش صبر کرده‌بودم داشت فرا می‌رسید. لب تو لب، کنار تخت رفتیم. من روی لبهٔ تخت نشستم. روبه‌روی نوید بودم. پاهام رو بلند کرد و شلوارم رو از پام درآورد. دوباره به بدن و رون‌های من خیره شد. این‌که اندام و بدنم براش شهوت‌انگیز بود باعث می‌شد به خودم افتخار کنم و ناشی بودنم کم‌تر به چشم بیاد. شورتم رو درآوردم. کیرم شق بود ولی در مقابل کیر نوید واقعاً چیزی محسوب نمی‌شد. با این حال، نوید جلوم زانو زد. کیرم رو بوسید. برام ساک زد. از لذت زیاد، فقط آه می‌کشیدم. بعد از کیرم، سراغ شکمم رفت و دور نافم رو لیس زد. کاملاً بلد بود منو حشری کنه. ایستاد و به کیرش کاندوم زد. من رو کمی عقب هل داد و روی تخت اومد. پاهام رو بلند کرد و روی شونه‌هاش گذاشت. پوزیشن میسیونری رو انتخاب کرده‌بود. دستش رو روی کونم کشید. از استرس داشتم نفس‌نفس می‌زدم. دستش به سوراخم خورد. یه برق عجیب از مغزم عبور کرد؛ لذت خالص بود. سوراخم بالاخره در حال فتح شدن بود و داشتم به آرزوم می‌رسیدم. انگشتش رو آروم توی سوراخم فرو برد. کمی از دیلدو دردناک‌تر بود ولی تحمل کردم. خم شد و ازم لب گرفت. داشت دیوونه‌م می‌کرد. آه کشیدم. لوبریکانت رو برداشت و روی سوراخم مالید. سعی کرد انگشتش رو کامل فرو ببره. با این‌که هنوز کیرش درونم نرفته‌بود، تا همین جا، تقریباً تو اوج لذت بودم. نوید هنرمندانه داشت با کون و سوراخم بازی می‌کرد. حین این کار، انگشت‌ها و مچ پام رو می‌بوسید و لیس می‌زد. این، لذت بلایی که اون پایین داشت سر سوراخم می‌اومد رو چند برابر می‌کرد. من کاملاً تحریک شده‌بودم. حتی می‌تونم بگم در آستانهٔ ارضا بودم. نوید تقریباً دو تا انگشت‌هاش توی سوراخم فرو برده‌بود و سعی می‌کرد من رو برای سکس، کاملاً باز کنه.

ناله‌های من به خاطر لذتی که می‌بردم و چشمام که خمار شده‌بودن، بالاخره طاقت نوید سر آورد. انگشتاش رو از سوراخم بیرون کشید. به سمت جلو و روی بدن من خم شد. زانوهام تقریباً به سینه‌م چسبیده‌بودن. با دست خودم نگهشون داشتم. از شدت لذت و استرس، نفس کشیدن برام سخت شده‌بود و ناله‌هام رو مقطع می‌کرد. کیرش رو به سوراخم نزدیک کرد. نفسم دیگه بند اومد. کیرش به سوراخم خورد. یه آه بلند کشیدم. چشمام رو بستم. سر کیرش توی سوراخم رفت. آهی که می‌کشیدم، تبدیل به جیغ شد. درد داشتم. برای کونِ کیرندیدهٔ من، کیرِ به اون کلفتی، تقریباً غیرممکن بود. چند بار سر کیرش رو بیرون کشید و سعی کرد دوباره فرو ببره. هر بار فشار بدنش روی من بیش‌تر می‌کرد، ولی کیرش خیلی توی سوراخم نمی‌رفت. مشکل البته از نوید نبود. اون کارش رو بلد بود. این من بودم که نمی‌تونستم اون درد رو تحمل کنم. خب تقصیری نداشتم، بار اولم بود و حتی با دیلدوهای خودم هم زمان بیش‌تر می‌برد سوراخم باز شه، چه برسه به کیر کلفت نوید. با همهٔ اینا، نوید چندین مرتبه کارش رو تکرار کرد و هر بار باعث شد درد بیش‌تر بکشم. دفعهٔ آخر خیلی بیش‌تر فشار آورد. کیرش تا نیمه توی کونم فرو رفت. دردش وحشت‌ناک بود. تقریباً ضجه زدم. سوراخم به شدت می‌سوخت. ولی نوید اصلاً دوست نداشت کیرش رو بیرون بکشه. سعی کردم از زیر بدنش خارج شم. زیر بدنش زندانی بودم. اشکم درا‌ومد. دست خودم نبود. فشار خیلی زیادی بهم وارد شده‌بود که کاملاً از تحملم خارج بود. سعی کردم حداقل هق‌هق نکنم، ولی دردم به قدری زیاد بود که نتونستم جلوی اشکم رو بگیرم. با این وضعیت، نوید کیرش رو خارج کرد. احساس شرم و گناه، همهٔ وجودم رو گرفت. این من بودم که پیشنهاد سکس رو مطرح کرده‌بودم و حالا داشتم جا می‌زدم. سوراخم به طرز عجیبی می‌سوخت. حتی جرئت نداشتم بهش دست بزنم. یه دسمال برداشتم و صورت خیسم رو پاک کردم.

بعد از این تلاش ناموفق، پوزیشن رو عوض کردیم. تو حالتی قرار گرفتیم که اول کار توضیح دادم: روی بازوی نوید ولو شدم و کاملاً توی آغوشش فرو رفتم. پای نوید روی شکمم بود. کیر بزرگش گاهی به کیر کوچیک من برخورد می‌کرد. حین این‌که نوید ازم لب می‌گرفت و صورتم رو می‌بوسید، کیرش رو تو دستم گرفتم و مالش دادم. هنوز کاندوم روش بود. حس گناهم برگشت. علاوه بر اون، من امشب این‌جا بودم که هم به نوید لذت بدم هم اولین سکس عمرم رو تجربه کنم. سوراخم هنوز درد می‌کرد، ولی به هر قیمتی بود باید کیرش رو توی خودم حس می‌کردم. از این فکر دوباره حشر قبلیم برگشت. پاش رو از روی بدنم کنار زدم. چرخیدم و بهش پشت کردم. کیرش هنوز دستم بود. خودم رو کمی جابه‌جا کردم و سر کیرش رو روی سوراخم گذاشتم. همون‌طور که انتظار می‌رفت، نوید شدیداً استقبال کرد. دستم رو از روی کیرش برداشتم و جلوی صورت خودم گرفتم. آب دهنم رو توی دستم ریختم و روی سوراخم مالیدم. سعی کردم بیش‌ترش رو فرو ببرم. با این کار، دوباره نوید رو به اوج حشر رسوندم. کیرش رو روی سوراخم تنظیم کرد. دوباره استرس و هیجان هم‌زمان سراغم اومد. سر کیرش رو فرو برد. دردش کمی کم‌تر از قبل بود و فقط آه کشیدم. دستش رو دور شکمم حلقه کرد که نتونم فرار کنم. ولی من چنین قصدی نداشتم. خود منم تو اوج حشر و لذت بودم. کیرش رو این بار خارج نکرد، در عوض، فشار بیش‌تری داد و کیرش رو بیش‌تر توی سوراخم فرو برد. درد لعنتی دوباره سراغم اومد. این بار به خاطر شهوت بیش از حد، تحملش کردم. نوید دوباره با همون حرکت، کیرش رو جلوتر برد. دردم حتی از قبل هم شدیدتر بود. دوباره جیغ کشیدم و اشکم در اومد. کنترلش دست خودم نبود. نوید هم‌چنان کیرش رو توی کونم نگه داشته‌بود.به خاطر درد زیاد، پاهام شروع کردند به لرزیدن. دستم رو پشت سرم بردم و سعی کردم مانع نوید بشم. اما نوید اصلاً توجهی به درد من نداشت. برعکس، حرکتش رو کامل کرد و کیرش رو تا ته فرو برد.

نفسم بند اومد. حتی نمی‌تونستم ناله کنم یا جیغ بکشم. جلوی چشمم سیاه شد. پاهام مثل بید داشت می‌لرزید. با تمام وجود می‌خواستم فرار کنم. ولی کاملاً تو چنگ نوید بودم. تو همون حالت، نوید لالهٔ گوشم رو با زبونش نوازش کرد و بوسید. دستش رو از روی سینه‌م برداشت و کیرم رو مالش داد. دردم هنوز خیلی زیاد بود ولی با این کارای نوید، کمی فروکش کرد. با این حال، هم‌چنان اشک می‌ریختم. کیرش رو عقب برد. دردم دیگه به شدت قبل نبود و داشت قابل تحمل می‌شد. چشمم کمی تار می‌دید ولی نفس کشیدنشم طبیعی شده‌بود و آه و ناله می‌کردم. هنوز پاهام می‌لرزید، اتفاقی که حشرِ نوید رو صد برابر کرد و باعث شد کیرش رو توی کونم عقب و جلو ببره. دوباره دستش رو روی سینه‌م گذاشت و محکم بغلم کرد. هنوز می‌ترسید از چنگش فرار کنم. ولی درد سوراخم دیگه خیلی کم شده‌بود. کمی سرعت کارش رو بیش‌تر کرد. لذت و حشر من هم به سرعت زیاد شد. بالاخره اتفاق افتاده‌بود. برای بار اول داشتم سکس رو تحربه می‌کردم. کیر نوید درون من بود. یه کیرِ واقعی و کلفت داشت کون من رو جر می‌داد. از این فکر دیوونه شدم. بدنم داغ شد. دیگه درد نداشتم و فقط از سر لذت خالص، آه می‌کشیدم. باورکردنی نبود، ولی داشتم به اوج لذت نزدیک می‌شدم؛ داشتم ارضا می‌شدم. تلمبه‌های نوید شدید و شدید‌تر می‌شد و لذت من بیش‌تر. یه آه طولانی و بلند کشیدم. ارضا شدم. بدنم قفل شد. نه می‌تونستم نفس بکشم، نه می‌تونستم ببینم و نه می‌تونستم جاییم رو حرکت بدم. تمام من تبدیل به لذت شده‌بود. نوید هم‌چنان تلمبه می‌زد. آبم با فشار زیاد بیرون زد. به لرزه افتادم. اصلاً حسش قابل توصیف نیست، ولی محشر بود. نمی‌دونم چه‌قدر طول کشید ولی هم زمان و هم لذتش برای من بی‌نهایت بود. همین‌طور داشت ازم آب خارج می‌شد. بدون این‌که حتی کیر خودم رو لمس کنم به ارضای کامل رسیده‌بودم. من اون شب، یه مفعول کامل بودم. نوید دیگه کاملاً وحشی شد. طوری تلمبه می‌زد که می‌تونستم کیرش رو توی شکمم حس کنم. هنوز بدنم می‌لرزید. با هر تلمبهٔ نوید ازم آب خارج می‌شد و انگار که دوباره ارضا می‌شدم. دستش رو از روی شکمم برداشت و صورتم رو به سمت خودش برگردوند. تو لذت کامل بودم و بدنم تقریباً لمس شده‌بود. با حرارت تمام، ازم لب گرفت. تقریباً داشت صورت من رو می‌خورد. دیگه نمی‌لرزیدم ولی هنوز حس ارضای فوق‌العاده‌ای که تجربه کرده‌بودم درونم بود. هم‌چنان که کیر نوید توی کونم بود و من به حالت خمارگونه توی بغلش افتاده‌بودم، آب از سر کیرم جاری بود.

نوید این‌قدر توی کونم تلمبه زد و لب‌هام رو بوسید که به ارضا نزدیک شد. اگه کاندوم نزده‌بود، به اندازهٔ کافی حشری بودم که اجازه بدم خودش رو توی من تخلیه کنه. حتی فکر این‌که یه نفر درون من ارضا بشه، باعث می‌شد به ارضای دومم نزدیک بشم. خوش‌بختانه نوید کاندوم استفاده کرده‌بود و وقتی ارضا شد، آبش توی کون من نریخت. قبل از این‌که ارضا بشه، کیرش رو تا ته توی سوراخم فرو کرد. بدنش منقبض شد و خیلی محکم منو بغل کرد. آبش با شدت زیاد توی کاندوم ریخت. پر شدنِ کونم رو حس کردم. حس غیرقابل وصفی داشت. این‌که کون من و کلاً بدنم می‌تونست این‌طور برای یه نفر ارضاکننده باشه، شدیداً من رو حشری می‌کرد. همین باعث شد نه کاملاً به شدت قبل، ولی برای بار دوم ارضا شم و بدنم دچار لرزش شه. مدت طولانی تو همون حالت موندیم. نوید کیرش رو خارج کرد. به اندازهٔ یه نصف لیوان توی کاندوم آب ریخته‌بود. بدنم کاملاً خالی از انرژی بود. به زور به سمت نوید برگشتم و بوسیدمش. چشمام رو بستم و مطمئنم هر دو بیهوش شدیم.

کاری که نوید اون شب با من کرد، هرچند به گفتهٔ خودش حرفه‌ای بود و بهترین نتیجه رو برای جفتمون داشت، ولی بی‌رحمانه انجام شد. روز بعدش، دور سوراخم و روی کونم کاملاً کبود شد. تا چند روز توی راه رفتن مشکل داشتم و سوراخم درد می‌کرد. اما به هر حال، خاطره‌ای که تعریف کردم، خاطرهٔ بهترین سکس عمرم بود. بعد از اون سکسِ فوق‌العاده، صفرم باز شد. به علاوه این‌که دفعات بعد، سختیِ کم‌تری رو موقع فرو رفتن کیر توی سوراخم باید تحمل می‌کردم. افسوس که سکسای بعدیِ من و نوید، هیچ‌وقت به حرارت دفعهٔ اول نرسید؛ با این‌که علاوه بر اصلاحِ بدنم، دفعات بعد کمی آرایش هم می‌کردم و به ناخنام لاک‌می‌زدم. حتی شاید بگم همهٔ پوزیشنای ممکن رو امتحان کردیم و من هیچ‌وقت دیگه نتونستم اون‌طور ارضا بشم. به همین دلیل، مجبور بودم بعد از ارضای نوید، با کیرم ور برم و خودم رو ارضا کنم. اوایلش، نوید این کار رو برام انجام می‌داد و نمی‌ذاشت من دست بزنم. اما بعدش، سکسمون تبدیل شد به بوسیدن و خورده شدنِ لب‌های من توسط نوید، ساک زدنِ من برای نوید، ور رفتن با پاهای من و لیس زدنشون توسط نوید به دلیل فتیشی که داشت و نهایتاً گایش کون من توسط کیرش و ارضا شدنش توی کاندوم یا گاهی روی بدنم مخصوصاً شکم و پاهام. بعد از این‌که نوید ارضا می‌شد، تنها کاری که می‌کرد این بود که اجازه می‌داد کیرش توی کونم بمونه تا منم خودم رو ارضا کنم. این اتفاقات باعثِ سردی رابطهٔ من و نوید شد. البته خب، قطعاً هیچ‌وقت خاطرات لذت‌هایی که به هم هدیه داده‌بودیم از ذهنمون پاک نمیشن. بعد از مدتی، نوید مغازه‌ش رو جابه‌جا کرد و از اون محل رفت. تا امروز دیگه خبری ازش نشنیدم. پایان.

نوشته: کامران


👍 11
👎 4
22601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

777191
2020-11-17 00:38:05 +0330 +0330

خاطره تو منو یاد خودم انداخت. اولین پارتنرم کسی که منو از باکرگی در آورد اون اوایل خیلی اهل نوازش و بوسه بود و خیلی حواسش بهم بود که منو ارضا کنه. علاوه بر اون از لحاظ عاطفی خیلی بهم وابسته شدیم. دور دور تو شهر و رستوران رفتنامون اما کم کم سرد شد. دیگه اهل بیرون اومدن نبود. فقط ازم سکس میخواست و بعد هم محترمانه منو از خونه اش بیرون میکرد و حتی دیگه واسش مهم نبود که من ارضا شدم یا نه… این تجربه باعث شد که تا الان نه سمت سکس برم و نه سمت رل زدن. از لحاظ عاطفی با تنهایی خودم حال می کنم و با کتاب پرش میکنم و نیاز جنسیم رو با خودارضایی اوکی می کنم :)

3 ❤️

777247
2020-11-17 04:08:10 +0330 +0330

نخیر …کونیا امشب حمله کردن و شهوانی رو کاملا و از چهار جهت محاصره کردن …فکرکنم ادمین بدبخت هم که اینقدر بهش گیر دادم امشب،گروگان گرفتن و همچنان دارن پیشروی میکنن …میترسم کار به جای باریک بکشه…خدا خودش رحم کنه با این همه کووووونی!

0 ❤️

779021
2020-11-27 12:14:45 +0330 +0330

خیلی خیلی داستان خوبی بود. از خوندنش واقعا لذت بردم. افرین به قلمت.
حس هات به نظرم خیلی واقعی بود. سکس بار اول رو خیلی خوب با همه درد و لذت هاش تجربه کرده رودی. لطفا بازم بنویس. 😁 ❤️

0 ❤️




آخرین بازدیدها