عجب چشمای دیوانه کننده ای

1393/06/29

درود به همگی
داستانی که می خوام براتون تعریف کنم حدود 2 یا 3 سال پیش برام پیش اومد. من یک تاجر هستم اسمم کوروش هست و الان حدود 27 سالمه. البته خیلی تاجر بزرگی نیستم ولی به اندازه خودم شناخته شده هستم. توی کار عمده فروشی قطعات کامپیوتر هستم. از دوران نوجوانی شهوتم رو با فیلم های پرنو برطرف می کردم و سراغ سکس با دختر نمی رفتم. با دخترا بیشتر توی کلاس زبان و دانشگاه دوست بودم ولی اهل سکس باهاشون نبودم نه پا می دادم نه مخ میزدم. واسه همین با دخترا راحت دوست می شدم و اکثر دخترا شمارمو داشتن چون اصلا تو نخ هیچ کدوم نبودم و این مسئله هم به چند دلیل بود که اصلی ترینش ترس از قانون بود و کنترل های والدینم برای همین دنبال دردسر برای خودم نبودم. تیپم خوبه کلا به ظاهر خودم خوب میرسم توی دانشگاه پا پیچ زیاد داشتم (نه به خاطر خودم واسه اتول و غیره) ولی چون از خیلی وقت پیش دست بعضی دخترا رو خونده بودم محل نمی دادم. دست روزگار زدو عاشق یک دختری شدم که هنوزم خیلی دوستش دارم ولی بنابه دلایلی کلا با هم جور نشدیم و بهم زدیم. من هیچ وقت با این دختر سکس نکردم گرچه هردومون می خواستیم ولی نشد. سرخورده از عشق رفتم پی زندگی خودم. بعد فارغ التحصیلی رفتم خدمت بعد از خدمت هم رفتم توی کار تجارت قطعات کامپیوتری و بعضی وقتا لوازم آرایشی اگر بازار خوب باشه.

حدود 2 یا 3 سال پیش بود که تنهایی رفتم یک کشور اروپایی برای خرید. سفارش ها رو که از اینجا برنامه ریزی کرده بودم رو خریدم و قرار شد برام ارسال بشه. خرید برای این سری بر خلاف انتظارم خیلی زود تموم شد. بلیط برگشت من هم برای پنج روز بعد بود. مونده بودم توی این پنج روز چکار کنم. با توجه به اینکه بودجه سفر رو باید کنترل میکردم تا زیاد نشه تصمیم گرفتم با قطار برم چندتا از کشور های همسایه رو ببینم و اکثر مسیر ها رو پیاده برم تا هزینه سفر زیاد نشه. سرتون رو درد نیارم در یکی از این کشور ها که فاصله زمانی شون از من شاید 6 ساعت هم نبود حدود 12 ساعتی رو اونجا گذروندم. دختر ها در این کشور نظیر ندارن ( البته جسارت به دخترای خوشگل ایرانی نشه) یکم با چند نفر تو پارک هم صحبت شدم و یه بیگ مک در یکی از شعبه های مک دونالد خوردم و شروع به پیاده روی کردم. من اصلا این کشور رو نمی شناختم و هر قسمت که خوشم میامد می رفتم. وارد یک محله ای شدم که به نظرم یکم فرق داشت. احساس کردم زنها یکم لخت تر لباس پوشیدن و خیلی بهم نگاه می کردن. فکر کردم لابد فهمیدن خارجی هستم واسه همینه ولی شک کردم چون بین اروپایی ها زل زدن به کسی بی ادبیه. دیدم که بعضی مردها میرن جلو و یه بوسه ای از بعضی زنها میگیرنو دستشونو میگیرن می برنشون داخل ساختمون های بر کوچه. تازه متوجه شدم اومدم محله ای که پر روسپی خونه هست. چقدر با کلاس بود مثل این فاحشه خونه های داغون نبودن که تو فیلما نشون میده. دقیقا مثل هتل. من هدفم کلا پیاده روی بود و منظوری برای اومدن به اینجا نداشتم ولی خوبه اتفاق بدی هم نبود.یکم به هم ریختم تا حالا این حس رو تجربه نکرده بودم. موقعیت واسه سکس قبلا داشتم ولی هیچوقت استفاده نکرده بودم. از طرفی اینجا همه چیز قانونی بود و ترسی هم نبود و حسم میگفت بهترین فرصت برای تجربه کردن سکسه دلم از همه چی از جمله عشق اولم پر بود و اون لحظه با خودم گفتم خودتو خالی کن. گور پدر دنیا برو حالتو ببر. خلاصه تو دو به شکی بودم و همینطور راه می رفتم که یک خانمی که مشخصا روسپی بود دستمو گرفت و به زبون خودشون یک چیزی گفت من به انگلیسی گفتم نمی فهمم چی می گی. ولی منظورشو متوجه شده بودم مطمئنا نمی خواست خرما تعارف کنه. بهم به انگلیسی گفت خیلی جذابی دخترای ما اینجا ببیننت بیهوش می شن. منم که خودم بیزینس من هستم می دونم اینا شر و وره در هر صورت تشکر کردم و آروم دستمو کشیدم که مرسی من نمی خوام. چیزی که گفت و خرم کرد این بود که بیا داخل اگر کسی که خوشت بیاد رو پیدا نکردی یک نهار مهمون من هستی. خندیدم و گفتم باشه. رفتم داخل ته دلم همش از پاسپورت و پول همراهم می ترسیدم. ولی از طرفی چون اینجا روسپی خانه قانونی هست و حتی مالیات میدن و جرم نیست کسی نمی تونه زورگیری کنه یا پولتو بخوره حتی بهت رسید می دن با عنوان Men Service . خلاصه رفتم داخل. تصور کنین یک سالن خیلی شیک با کلی دختر خوشگل بلوند، مشکی، مو خرمایی چشم بادومی روس. یه لحظه فکر کردم توی بهشت افتادم اینا هم همه حوری و پری هستن. دور تا دور واستاده بودن و اشاره و چشمک و هرچیزی که فکر کنین. داشتم دیوونه می شدم. حداقل 30 نفر نیمه برهنه بودن من قبلا از نزدیک یکیشم ندیده بودم چه برسه به این تعداد. داشتم سنگکوب می کردم. نزدیک یک راه پله یک دختر سایز پایین بلوند سفید بدون آرایش زیاد ولی واقعا خوشگل چشماش دیوانه کننده زیبا بود. تعجب کردم چرا همچین دختری مجبوره اینجا کار کنه. شایدم مجبور نبود و دوست داشته. خلاصه انقدر محو این دختر شدم که همون زن اولیه فهمید ازش خوشم اومده و به انگلیسی گفت محوش شدی؟!! فکر کنم 20 یا 21 بود نه لنز داشت نه کلاهگیس سرش بود فقط یکم رژ صورتی زده بود پوستش مثل برف سفید بود. خدا این بشر رو سر حوصله خلق کرده بود. یک لباس تور سرخ با لاک دست و پای گلبهی زده بود تضاد رنگش با پوستش محشر بود یک صندل سرخ هم پاش بود. توی دلم گفتم ببین اگر زیادی هول ورت داره جیبت رو با انعام و غیره خالی می کنن. واسه همین قبل از هرچیزی قیمت رو با همون زنه تموم کردم. کلا 200 یورو باید پرداخت می کردم که زورم می یومد بدم چون پول زیادیه. از طرفی واقعا با خودم کلنجار می رفتم. من این همه پیاده رفتم که هزینم زیاد نشه بعد 200 یورو بابت سکس می خواستم بدم. دیدم برای یکبار می ارزه. خلاصه 100 یورو دادم به اون خانوم که انگار همه کاره بود یک رسید داد و یک چیزی مثل کارت عابر بانک و گفت با خود اون دختر برو (عابربانک نبود کارت اتاق بود) رفتیم سوار آسانسور شدیم و رفتیم بالا توی آسانسور یکی داشت با یکی دیکه ماچه و بوسه می کرد منم محو این دختر بودم که اونم شروع کرد به بوسیدن من. یکی دو طبقه که رفت بالا دستمو گرفت گفت Come with me یعنی با من بیا. در اتاق رو باز کرد. به مدت یک ساعت می تونستیم هر کاری جز سکس مقعدی بکنیم اگرم مقعدی می خواستم که من خوشم نمیومد باید 50 یورو اضافه به این خانوم می دادم. وقتی وارد اتاق شدیم اشاره کرد که باید 100 یورو هم به ایشون بدم منم گفتم میرم دستشویی بعد بهت میدم اونم گفت باشه. رفتم دستشویی صد یورو گذاشتم توی جیب شلوارم و بعد پاسپورت و کیف پولم که کارت اعتباری و اینا توش بود توی جیب مخفی شلوارم که خودم درست کرده بودم گذاشتم (برای امنیت در سفر های خارجی) اومدم بیرون و قبلش الکی دستام رو شستم. به محض بیرون اومدن پول رو بهش دادم. یک تخت دو نفره شیک بود گفت بشین یکم سرحال بیای تا من آمادت کنم. دو گیلاس کوچیک شراب آورد من فکر کردم باید پول بدم گفتم من نمی خورم بهم با خنده گفت رایگانه مهمون مایی. به سلامتی خوردیم. من همه رو رفتم بالا ولی اون یکم نگه داشت. شروع کرد به در آوردن لباسام. منم خواستم لباساشو در بیارم که گفت نه تو ریلکس باش و به هیچی فکر نکن این وظیفه منه. جالبی قضیه این بود که من کوروش کوچولوم هنوز خواب بود ولی سرشار از شهوت بودم. وقتی شرتم رو در آورد شروع به مالیدن کرد خوشبختانه نظافت کرده بودم و موی چندانی نداشت دور آلتم. کمتر از 4 یا 5 ثانیه آلتم سفت سفت شد. یک کاندوم از یک کیف دستی کوچیک درآورد و گذاشت سر آلتم. دیگه وقت سکس رسیده بود من که به کمر روی تخت بودم خواستم بلند شم که نگهم داشت روی تخت و خودش نشست روی آلتم. مثل سنگ بود آلت خودش رو با آب دهن خویس کرد و نشست روی آلت من. وقتی رفت تو نا خودآکاه یک آهی کشیدم و چشامو بستم. عجب حسی بود تا اون موقع تجربه نکرده بودم همچین چیزیو. حدود یکی دو دقیقه بالا پاین شد تا نزدیک انزال شدم. دوست نداشتم زود تموم شه بهش گفتم حالتشو عوض کنیم تا یکم آروم شه آلتم. فکر کنم خودش فهمید داره آبم میاد برای همین سریع اومد کنار و با یک دست آروم آلتم رو بازی می داد با دست دیگه بیضه هامو نوازش می کرد. این کارش حس خوبی داشت. دراز کشید و اشاره کرد که برم روش. منم آلت سفتم رو فرو کردم به مبارکش و آه و ناله هاشو شروع کرد. حس دیوانه کننده ای بود برام. وقتی انزالم نزدیک شد دوباره بهش اشاره کردم. خودش یک حالتی گرفت که من تاحالا ندیده بودم ولی نشست بغلم منم روی تخت نشسته بودم و اون دستش دور گردنم بود و آلتم درونش بود و بالا پایین می شد. چشماش دیوونم می کرد ترسیده بودم یک وقت نتونم فراموش کنم و عاشق یک روسپی بشم چه افتضاحی می شد. حدود یک دقیقه طول کشید و توی همین حالت ارضاع شدم. کاندوم پر اسپرم و منی بود من 6 7 ماه بود فیلم هم ندیده بودم به خاطر حجم زیاد کارم. تواناییم زیاد بود. کلا شاید 8 تا 10 دقیقه طول کشید و کلا 20 دقیقه ای از وقتم گذشته بود. وقتی ارضاع شدم خیلی سست شدم و افتادم روی تخت اونم باهام افتاد و بعد به کمر برگشت روی تخت کنار من. ازم پرسید خوشت اومد منم با انگشت شصت فهموندم که عالی بود. بعد بهم گفت تو هنوز برای 2 بار دیگه وقت داری. گفتم فکر نکنم بتونم. گفت چرا؟؟؟ خوشت نیومد؟؟؟؟ گفتم چرا خوشم اومد نیاز به استراحت دارم. گفت آره می دونم طبیعیه نگران نباش. کاندوم رو بر داشت با یه نوع دستمال خاصی که شبیه دستمال مرطوب خودمون بود روی آلتم رو کاملا تمیز کرد. دوست داشتم بدون کاندوم باشه ولی خوب هم من می ترسیدم هم مطمئنا قبول نمی گرد اگرم می گفتم. حدود ده دقیق دراز کشیدم ازش خواستم کنارم دراز بکشه. دراز کشید و چند باری منو بوسید و بهم گفت خیلی سکسی هستی منم با خودم گفتم ارواح عمت انعام می خوای. همون 200 یورو سرویسم کردین بسته. دوباره که حالم جا اومد شروع کرد به حرکات سکسی تا تحریکم کنه ولی آلتم یکم دیر سفت شد. بدون کاندوم شروع به خوردن کرد فکرشم نمی کردم خوردن آلت انقدر واسم لذت بخش باشه دوباره کاملا سفت شد. یک کاندوم روش کشید خیلی حرفه ای با دهنش این کارو کرد. آلتم یکم شل شد ولی با همون دهان سفتش کرد. مدل سگی شد و گفت بکن تو (Get into me) من بلد نبودم یکم گیج بازی درآوردم که خودش با دستش از وسط پاهاش هدایت کرد و رفت تو مبارکش. شروع کرد به عقب جلو کردن خودش. من که واسم راحت شده بود خودم شروع کردم به عقب جلو کردن. این سری خیلی طول کشید طوری که خانومه خسته شده بود و هی بر می گشت با خنده که از صد تا فحش بدتر بود بهم نگاه می کرد. حدود 10 دقیقه اینطورا شد خودم از پا افتاده بودم ولی فکر کنم کاندوم تاخیری بود. نفهمیدم خودش ارضا شد یا نه ولی بعضی وقتها صداش خیلی بلند می شد. خلاصه بعد 10 دقیقه داشت صدام زیاد می شد که فکر کنم فهمید در حال انزالم سریع برگشت فکر کردم می خواد بیام دوباره روش که با دست اشاره داد همونجور وایستا. کاندوم رو برداشت و با دست ادامه داد و دو سه بار کرد توی دهنش و دوباره با دست ادامه داد من از موقعی که کاندوم رو برداشت چشامو بسته بودم که یه هو ارضا شدم. و چشم باز کردم دیدم آبم روی دهن و صورتش حالم بهم خورد یکی از چیزایی که از فیلمای پرنو بدم میاد این حالتشونه اصلا فکر نمی کردم خودم یک روز این صحنه رو از نزدیک ببینم. خلاصه عجب لذتی داشت. هنوز قیافه این خانوم جلوی چشممه. رفت سرویس بهداشتی خودشو تمیز کرد و برگشت منم داشتم لباسامو می پوشیدم. اشاره بهش دادم که خیلی حال داد. ازش پرسیدم که بار دوم ناراحت شده بودی گفت نه نگران بودم ارضا نشی برای کار من بده اگر مشتریم ناراضی بره. از همون مسیری که اومدیم برگشتیم به نشانه احترام گونشو بوسیدم. بهم گفت رفتارت با خانم ها خیلی مثل جنتلمن ها هستش. با خودم گفتم من خسیس تر از این حرفام که انعام بدم خودتو سرویس نکن. بعد ها فهیمدم اینجایی که رفتم خیلی معروفه و حتی سایت دارن واسه خودشون و سطح کارشون خیلی بالاست. 6 7 ماه بعد دوباره رفتم اونجا به هوای همین دختر ولی پیداش نکردم و با یک نفر دیگه آشنا شدم که برام تجربه جالبی شد و کلا بار آخری بود که با روسپی ها سکس داشتم، بعدها شاید داستانشو نوشتم. الان چند وقتیه با دخترای معمولی هم سکی دو بار سکس رو تجربه کردم ولی واقعا بار اول عجب چیزی بود.

نوشته: کوروش


👍 1
👎 0
30217 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

436956
2014-09-20 14:31:08 +0430 +0430
NA

پس الت مبارکی بوده
به میمنت و مبارکی التتو مبارکی کردی
در کل مبارک ننه چاوز تو مغزت با این نگارشت
در کل خوب بود … اورین good

0 ❤️

436957
2014-09-20 16:03:58 +0430 +0430
NA

به جون مادرم بعضی وقتا آدم یه چیزایی میبینه میگه آخه توهمات جق آخه تا چه حدی.
نزن انقدر جق .میمیریا.مخت پریود شده.
آخه من کیرم دهنه اون تاجری که میاد تو شهوانی داستان مینویسه.اونم نو باشی.
جونه مادرت تاجرای جقیه مملکته مارو باش.
مادر کونی 100بده برو کس بکن انقدر نزن.

0 ❤️

436958
2014-09-20 16:47:48 +0430 +0430

داستانت نسبت به دیگر کسشرای شهوانی خوب بود
راست و دروغشو کار ندارم ولی یکم اغراق بیش از حد داشتی تو داستانت
در کل خوب بودش
اگه اون شاه کسکشم یه نموره سیاست داشت الان اینهمه مجلوق تو شهوانی نداشتیم
جایی واس ارضا شدن مردم بود

0 ❤️

436960
2014-09-21 07:20:06 +0430 +0430

خوب بود…همین و بس

0 ❤️

436961
2014-09-21 11:08:06 +0430 +0430
NA

خوب بود فک کنم biggrin

0 ❤️

436962
2014-09-21 11:50:19 +0430 +0430

migan khoob bood! kos maghz 200uoro arz mamlekat ro dadi be kos?to tajeri? to jervajeri!

0 ❤️

436963
2014-09-21 13:44:34 +0430 +0430
NA

هعي … امان از كون گشادي كه مجال نداد بخونمش ولي اولشو كه خوندم يه نمه كيري بود ولي چون دوستان ميگن خوب بود منم تاييد ميكنم. خسه نباشي

0 ❤️




آخرین بازدیدها