خاطره ای از همسر سابقم

1400/09/13

من دو ساله که از زنم جداشدم به دلیل یه سری مسائل واین خاطره واسه اون زمانه ما توی سکس خیلی راحت بودیم باهم و همه چیز رو به هم میگفتیم زنم بدنش خیلی خوب بود و قیافه خوشگلی داشت بهترین جاشم کونش بود یه کون تپل و تقریبا سفت کمرش کمی باریک بود و بدنش سفید سینه های سایز ۷۰ داشت جوری که من همش دوس داشتم وقتی تو خونه ایم کونش دم دستم باشه و باهاش ور برم و بازی کنم
توی خونه اکثرا شلوار پاش بود و چون زیاد لختی نمیگشت این بیشتر حشریم میکررد.خیلی دوس داشتم وقتی داره کاراشو انجام میده توی آشپز خونه یا جای دیگه توی خونه برم و شلوارو شورتشو بکشم پایین و کون قلمبشو ببینم و با دستم دو طرفشو باز کنم و سوراخشو لیس بزنم.
خیلی هم این کارو میکردم.
ما خونمون حیاط دارو ویلایی بود ینی مزاحم نداشتیم بعضی وقتا باهم نقش بازی میکردیم مثلا بهش زنگ میزدم که دارم میام خونه میام از پشت پنجره دید میزنمت و بعدش میام تو و میکنمت.
یبار رفتم خونه قبلشم هماهنگ کردم که نترسه دیدم یه سارافون پوشیده زیرشم یه شرت فقط داره مثلا کاراشو میکنه حسابی تماشاش کردم کونش زیر لباس باهام حرف میزد جوری که انگار واقعا دارم یه قرییبه رو دید میزنم خط شورتش و برجستگیه کونش دیوونم میکرد و کیرم داشت میترکید رفتم تو خونه و رفتم سمتش از پشت چسبیدم بهش اونم یکم فیلم بازی کرد که مثلا ولم کن الان شوهرم میاد و اینا دستمو بردم رو کونش از رو لباس مالیدم گفتم کاریت ندارم زود کارم تموم میشه یکم گردنشو خوردم لباسشو کشیدم بالا دستمو گذاشتم رو کونش با بند شورتش با انگشتام ور رفتم یکم و نشستم پشتش و شروع کردم به خوردن کونش خودشو خم کرد که زبونم راحت تر به سوراخش برسه منم حسابی خوردمش.پا شدم و سرشو گرفتم بردم سمت کیرم و کردم توی دهنش یکم تلمبه زدم توی دهنش بعد بلندش کردم و خمش کردم دستشو گذاشت روی اوپن و خم شد کیرمو کردم توی کسش همونجور که تقریبا لباس تنمون بود واقعا اون زمانایی که نقش بازی میکردیم حس میکردیم واقعا داریم با یکی دیگه سکس میکنیم و کلی لذت میبردیم .ببخشید من بلد نیستم چطور داستان رو آب و تاب بدم بازم اگه شد مینویسم

نوشته: سامان


👍 10
👎 16
38001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

845995
2021-12-04 00:52:19 +0330 +0330

اگه طولانی تر بتونی بنویسی خوب می شه

3 ❤️

846013
2021-12-04 01:36:33 +0330 +0330

تو گوه میخوری وقتی بلد نیستی گوه بخوری، گوه میخوری پدرسگگگگگگگ

1 ❤️

846020
2021-12-04 01:45:26 +0330 +0330

همین؟

0 ❤️

846050
2021-12-04 03:09:40 +0330 +0330

خو ننویس کونی وقتی بلد نیستی

0 ❤️

846057
2021-12-04 03:24:46 +0330 +0330

من که خوشم اومد🙂

1 ❤️

846063
2021-12-04 04:24:13 +0330 +0330

مسخره بود ولی تا آخر خوندم بلکه اخرش اینجوری بشه که وقتی تموم شد دیدم ای وای اینکه زنم نیست بلکه مادر یا خواهرشه خخخخ

0 ❤️

846066
2021-12-04 05:01:23 +0330 +0330

چرا ازت جدا شد؟!

0 ❤️

846082
2021-12-04 08:23:21 +0330 +0330

ننویس .
جقی

0 ❤️

846125
2021-12-04 12:22:21 +0330 +0330

سلام
ظهربخیر
خاطره جالبی بود.
ولی
سوالی که واسم پیش اومد،
با این سکس توپی که داشتید.
مشکلتون چی بود که جدا شدید!
چون وقتی تو این مورد تفاهم و لذت باشه،
بقیه مسائل حل شدست جونم؟!!!
💅💅💅💅💅💅💅

2 ❤️

846132
2021-12-04 12:33:54 +0330 +0330

داستان نبود ولی خوشم اومد از کسشعرات بقیه بهتر بود الکی وقت ادمو میگیرن و تهشم کس شعر تحویلمون میدن این چیز خاصی نداشت ولی وقت گیرم نبود تازه فانتزی باحالی بود پسندیدم

1 ❤️

846140
2021-12-04 12:55:57 +0330 +0330

👌

1 ❤️

846226
2021-12-04 19:09:18 +0330 +0330

کیر جنتی تو کونت جقی

0 ❤️

846381
2021-12-05 07:09:57 +0330 +0330

پت و مت واقعی خخخ ای خندیدم نکن الان شوهرم میاد

0 ❤️

846476
2021-12-05 18:51:15 +0330 +0330

کصخل 🙄🙄🙄🙄

0 ❤️

846655
2021-12-06 21:16:24 +0330 +0330

بلد نیستی خب ننویس، کسی نمیگه لالی که!
انگار وحی و آیه نازل شده حتماً بنویسه!
داداش تکلیف نیست راحت باش.

0 ❤️




آخرین بازدیدها