هوس نیمی از عشق

1393/12/17

جز آهنگ و بهم خوردنه لیوانمون هیچ صدایی به گوشم نمیرسید و یه شیشه ابسلوتی که سلامتی های آخرش بود انقدر مست بودیم که به زور همو نگاه میکردیم. مژده (مستعار) از جاش بلند شد و من تنها جمله ای که ازش شنیدم گفت: امیر دستمو بگیر نمیتونست رو پاهاش وایسه زیره بغلشو گرفتم که یکمی راه بره شاید بهتر بشه اما نه لحظه به لحظه اوضاع بدتر میشد خودم یکم هوشیار تر شدم با دیدن این صحنه ها بغلش کردمو از زیر پارکینگ بردمش بالا تو اتاقم گذاشتمش رو تخت دراز کشید سرشو با ناله تکون میدادو اسممو صدا میزد کنارش نشستم دس کشیدم رو صورتشو خم شدم و گونشو آروم بوس کردم گیجه گیج شده بودم میترسیدم آبلیمو هم بدم بهش هرچی خورده پس بزنه از اینی که هست بد تر بشه

تو این فکرا بودم که دیدم خوابیده و هوش نیس فقط خودشو مچاله کرده فشارش افتاده بود سردش شده بود پتو کشیدم روشو رفتم رو تراس سیگارمو روشن کردم دو سه کامه اولش یکم آرومم کرد دیگه استرس نداشتم تازه داشتم با مستیم خوشو بش میکردم اما اگه مژده هم سرحال بود مستیمون سرد نبود سکوته خونه داشت کلافم میکرد یه موزیکه لایت با گوشی گذاشتمو رفتم کناره مؤده نشستم گهگداری یه تکونی به لباش میداد نمیشد نگاهش نکنم بد جوری سکسیو خوردنی بود اما حالش خوب نبود منم دستو پام بسته شده بود دستمو گذاشتم رو لباش با شصتو اشاره لبشو مالیدمو کشیدمشون داغو نرم که باعث شد یه تکونی به کیرم بخوره پتو رو زدم کنار آروم بغلش دراز کشیدم لبمو گذاشتم رو لباش با این حال که اون لبمو نمیخورد و بی حس بود ولی اینقدر گرما و لطافت داشت که منو بدجوری تحریک میکرد مخصوصا وقتی تو خواب نفسه عمیق میکشد گرمای نفساش کیرمو تا سر حد ترکیدن شق کرده بود… دو سه تا لیسه نرم کشیدم زیره گردنشو دیگه نتونستم طاقت بیارم تاپشو در آوردمو سوتینشو دادم بالا بهم میچسبوندمشونو وسطشو لیس میزدم زبونمو میکردم لای سینش تو خواب یه تکونایی میخورد که نشون میداد اونم حاله منو داره همینجور که داشتم سینشو میخوردم دستمو بردم تو شلوارش ترشهاتش خیسش کرده بودو مالیدنش بهم حال میداد با خیسیه کسش بیشتر جذبم میکرد تا سینه هاش یکمی خودمو جا به جا کردمو شلوارشو دادم پایین تر لباسمو در آوردمو کیره شقمو گذاشتم لای پاهش روی کسش دستمو بردم زیره گردنشو لباشو یکم مکیدم صرتشو لیس زدمو بلند شدم… شلوارو شرتشو کامل در آوردم پاهاشو باز کردمو با آب دهن خوب خیسش کردم کیرمو با دست گرفتمو سرشو آروم گذاشتم تو کسش یواش یواش میکردم تو که اذیت نشه هرچی بیشتر میرفت تو بیشتر داغ میشد تمومه جونمو لذت یا یه چیزی بیشتر از لذت گرفته بود… سرعت کردنم لحظه به لحظه بی اختیار تند میشد به جایی رسید که صدای تخت کله اتاقو گرفته بود مژده هم کم کم داشت صداش در میومد که منو بیشتر تحریک میکرد دستومو از زیره سرش آوردم بیرون خیلی گرمم شده بودو عرق کرده بودم پتو رو زدم کنار و شروع کردم به فشار دادنه کیرم تو کسش به حدی که تخمم میخرد زیره کسشو ته کسشو حس میکردم دستاشو آورد بالا رو کتفم چشماشو نیمه باز کردو نگام کرد حال نداشت اما دوس داشت سرمو بردم پایین یه لبه بی جون از هم گرفتیمو بش گفتم که خیلی دوسش دارم با یه کلمه ی دیووونه دوباره چشماشو بستو آآه میکشید زربه هامو محکم تر کردم تو اوج لذت بودم که داشت آبم میومد کشیدم بیرونو با فشاری که تا سینه ها ی عشقم پاشید آبمو خالی کردم همونجوری روش ولو شدم محکم بغلش کردم بوسیدمش آبمو پاک کردمو پتو انداختم رومون همون جا خوابیدیم ( این داستان با کسیه ک واقعا عاشقه همیم دوسش دارمو اولینو آخرین دوست پسرشم بکارتشم بطوره نا خواسته تو سکسایی که داشتیم زده شد ) سکس و هوس اگه از عشق باشه سرد شدن تو کارش نیست.

نوشته: mr_artist


👍 0
👎 0
19467 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

455474
2015-03-08 19:49:26 +0330 +0330

در حال مستی به من می کنی نگا
یعنی نایست عزیزم بیا بگا

اول بیا و بوی تنم را نفس بکش
دستی بروی پیرهنم از هوس بکش

حالا به روی داغ لبم ور برو کمی
در حالتی که پیرهنم را تو می کنی

با یک اشاره در آور تو سوتین
با صد شعف بخور از سینه های من

شلوار و شرت مرا زود در بیار
با چشم های شرر بار و بی قرار

خیسیِ خوب کسم را زبان بزن
با دست های گرم خودت روی ران بزن

حالا بیار کیر خودت را درش بذار
چون خسته ای که رسیدست بر دیار

حالا تلنبه بزن نازنین من
با رقص کیر تو و رقصِ این بدن

حالا که آب دوتامان در آمده
چون خسته ای که مرادش بر آمده

برخیز و تشنه بیا روی سینه ام
مسحور و مست بکش بوی سینه ام

3 ❤️

455476
2015-03-09 01:24:51 +0330 +0330

کناره موده نشستم
فقط اولشا خوندم کیریه داستانت راستی موده کیه بدبخت برو تایپ یاد بگیر به جای داستان کس شر نوشتن

0 ❤️

455477
2015-03-09 01:30:42 +0330 +0330

یه خاطره سکسو مستی دارم حتما مینویسم

0 ❤️

455478
2015-03-09 15:50:56 +0330 +0330
NA

بد نبود فقط بخاطر اخرش که گفتی اولین و اخرین عشقشم و بکارتشو برداشتم.امیدوارم اونم اخرین عشق تو باشه.و تا اخر عمرتون باهم باشین.هرچند که چشام اب نمیخوره باهاش بمونی اگه واقعی باشه داستانت.

0 ❤️




آخرین بازدیدها