شوگر ددی حشری (۵ و پایانی)

1401/02/07

...قسمت قبل

سلام این قسمت اخر اتفاقایی که واسم افتاد
من و محمود بعد از اون ماجرای نمایشگاه همش با هم بودیم ،من مثلا شده بودم شاگرد محمود ،ولی در واقعیت معشوقه اش بودم و دست به هیچی نمیزدم مگر اینکه مشتری هارو بخوام راهنمایی کنم در مورد خرید ، محمود یه شاگرد گرفت به اسم حمید که از همون اولم ازش خوشم نمیومد یه پسر لاغر قد بلند که واقعا نسبت قد و وزنش به هم نمی خورد ،با سیبیل و ریش ،قیافش بد نبود ولی اصلا به من نمیچسبید ،روزا من خونه محمود غذا درست میکردم و کار هاشو میرسیدم ،بعداز ظهرهام بعد دوش گرفتن توی گرمای تابستون با محمود میرفتیم نمایشگاه ،نمایشگاه یه بالکن داشت که دفتر کار محمود و گاوصندوقش اونجا بود ،از بالا به همه نمایشگاه اشراف داشتیم ولی از پایین کسی بالا رو کامل نمیتونست ببینه محمودم هر از گاهی یه دست روی باسنم میکشید و میگفت نمیخاره ؟
منم دیگه سوراخم وا شده بود و دقیق اندازه کیر محمود بود ،محمودم دیگه میدونست منو چجوری ارضا کنه و منم فانتزی های محمود رو کاملا از بر بودم،حتی به بار با محمود خونه ی خودمون سکس کردیم ،چون محمود دیگه طرح دوستی ریخته بود با هم رفت و آمد میکردیم
یه روز که خونه محمود بودم و میخواستیم بریم نمایشگاه محمود از حموم لخت اومد توی پذیرایی گفت:بیا سکس کنیم تا خالی نشه نمیخوابه ،منم گفتم محمود بخدا الان حسش نیست دفعه ی بعدی
+لااقل ساک بزن برام
_به جون تو امروز خیلی بی حالم حال سکس ندارم
+اینبار ضد حال زدی ،ولی اگه فکر کردی جق میزنم کور خوندی شیطون
_باشه لااقل بذار واسه شب جبران میکنم
+شب کونت پارس
_کون من که خیلی وقته پاره شدس
خندید و رفت تو حموم
یه چیزیم بگم محمود خیلی خوب و عاشقانس ولی اگه عصبانی بشه دمار از روزگار ادم در میاره اینو یه بار که سر قرص تاخیری خوردنش دعوا افتادیم فهمیدم
باهم رفتیم نمایشگاه و ساعت حدود ۷ بود که محمود داشت از شق درد میمرد چون سه روز بود سکس نداشتیم امروزم من دست رد به سینه اش زده بودم
محمود گفت من تا اخر شب نمیکشم همینجا باید کونتو بگام
از من انکار و از محمود اصرار
محمود حمید هست داخل نمایشگاهیم میفهمن
_تو کار نداشته باش من درستش میکنم
محمود حمید رو صدا زد
_پسر ال ۹۰ رو ببر کارواش توی دید بیفته کامل بده تمیزش کنن از صبح قراره ببری
+آقا حمید تازه کارواش بود خودم داخلشو تمیز میکنم امشب
_نه ببر کارواش همین که گفتم
خلاصه با هزار زور و زحمت حمید و راهی کرد از شانس گند محمودم همون حین مشتری اومد و بیرون نمیرفت هی قیمتارو میپرسید و محمودم کفری شده بود شدید ،که من رفتم جلو گفتم ماشین مد نظرتون رو بردیم کارواش فردا تشریف بیارین بازدید کنین و مرده راهی شد
محمودم سریع قفل درب شیشه ای رو زد و دستم و گرفت برد توی دفترش بهم گفت خم شم روی میزش کمربندمو باز کردم تا زانو دادم پایین محمودم شلوارشو داد پایین یه تف گنده انداخت روی سوراخم انگشتشو کرد داخل و دور سوراخمو لیز کرد ،یه تفم انداخت روی کیرش که موهاشو خیلی وقت بود نزده بود و تا ته کرد توی کونم ،دستاشو گذاشت روی شونه هام و محکم میکرد
+جوووون
من تا شب دووم نمیاوردم
حال میکنی؟
_با حالت خمار گفتم آره چون محمود و حشری میکرد
+کیرمو دوس داری شیطون
_خیلی
+آبمو کجات بریزم؟
_همش و خالی کن توم
+تا حمید بیاد سه دست میکنمت
+پارررم کن ،جر بده جلو حمید نتونم راه برم
_با دستاش روی کونم میزد این کون مال کیه؟
+واسه تو
شونه هامو فشار داد و با یه تقه محکم تا ته کرد توم و نگه داشت
سوراخ کونم از اصطحاکاک زیاد داغ شده بود و محمودم حسابی عرق کرده بود
محمود گفت میخوام یه بار دیگه ام بکنمت تا حمید بیاد که گفتم مسخره بازی در نیار الان حمید میاد ،توام تا دوباره بخوای حست برگرده شق شی من و بکنی و آبت بیاد آبرومون میره
گفت پس میک بزن کیرمو تمیز کن
منم نشستم و حسابی کیرش که راست بود و قرمز شده بود و ابش روی موهای بلند کیرش ریخته بود و خوردم و تمیز کردم،خودمم سوراخم نبض میزد
همین حین حمید رسید ،مشتری باعث شده بود دیر شروع کنیم
محمود شلوارش و بالا کشید گفت تا خودتو جمع و جور کنی من برم درو وا کنم
حمید اومد تو و به محمود گفت چرا در فقل بود؟محمودم الکی گفت یه گدا اومده بود بیرون نمیرفت واسه این قفل کردیم
اما صورت محمود که قرمز شده بود و عرق کرده بود از یه طرف منی که درو وا نکردم به کنار
لب و لوچه کیر خورده و راه رفتنم چون قشنگ روون نبود کیر محمود نشون میداد محمود کون منو حسابی گاییده
حمیدم یه نگاه خریدارانه کرد و …
ولی قشنگ مشخص بود فهمیده به روم نمیاره
دو هفته از اون ماجرا گذشت و محمود درگیر سندای ملک هاش بود و کارای دفتریش زیاد
من و حمید تنها بودیم که بابام یه سر اومد نمایشگاه که سر بزنه
دیدم حمید میگه بابات ایشونه؟
+اره.چطور؟
_ اروم در گوشم گفت بابات میدونه پسر یکی یدونش به آقا محمود کون میده شب روز؟یا دوست داری بدونه؟
یخ کردم از حرفش،گفتم چرت و پرت نگو به محمود میگم دمار از روزگارت دربیاره دروغگو
+من دروغ میگم دوربین بالای گاو صندوق محمود جونتم دروغ میگه؟
داشتم از ترس میمردم اگه به بابام بگه چی ؟
_چی میخوای دهنتو ببندی!
+کونتو
_خفه شو
+شوخی ندارم
به سمت بابام میخواست بره که گفتم باشه ،خندید و گفت بابات و رد کن تا محمود نیومده بکنمت ،همونجایی که اون تورو کرد
بابام و دست به سر کردم که محمود نمیاد و بابام رفت ،حمید آشغالم در و قفل کرد و اومد بالا
گفت عین آدم میخوری ،جیکتم در نمیاد ،وگرنه به بابات فیلمتو نشون میدم
نشستم کمربند شو وا کردم و اروم شورتشو اوردم پایین
با عصبانیت گفت بجنب تا بکن قبلیت نیومده چون از این به بعد باید به هردومون بدی
یکی خوابوند در گوشم ،اشک میریختم اما صدا در نمیومد ،چه غلطی کرده بودم ،چقدر به محمود گفتم اینجا نکن قبول نکرد
شورتشو کشیدم پایین ،کیر نیم خواب بود ،نیم خوابشم از شق شده ی محمود بلند تر بود ولی قلمی تر بود ،اروم شروع کردم به ساک زدن کیرش که شق شد نهایتا یک سومش میرفت توی دهنم ،پر از رگ بود کیرش
_محمود حق داشت همینجا کردت دختر جنده غلط کنه مث تو ساک بزنه ،من دوس دخترم سه ساله برام میخوره به گرد پاتم نمیرسه
برو خودتو خالی کن برگرد فقط سریع وگرنه دهنت و سرویس میکنم ،توی توالت فقط گریه کردم ،برگشتم گفت
بلند شو شلوارتو در بیار بیفت رو میز تا بهت بگم کیر چیه
شلوارمو تا زانو کشیدم پایین ،شورتمو در آورد ،با دیدن کونم گفت محمود حرومت باشه کون ساک که ساکه کون دوس دختررم به این خوش فرمی نیس
دو دست محکم کوبید رو کونم
درد و سوزش شدید گرفتم که همین حین بدون اینکه اماده باشم و لااقل تف بزنه تا ته کرد توم از درد گفتم آیییییی وحشی پاره شدم ،دربیار
گفت پاره که بودی پاره ترت کردم ،دهنتو ببند تا کارم تموم شه ،نگو آقا جنده ی محمود کفتار بوده واسه ما قیافه میومده
با هر تلمبه ای که میزد کیرش تا ته روده هام حس میکردم
اگه بگم ۳۰ دقیقه فقط داشت تند تند میکرد دروغ نگفتم دیگه از درد پاهام شل شده بودن
محمود کجایی ببینی که کونشو جررر دادم ،کیرمو دوست داری؟محمود جونت مث من میگادت ؟
یه آههه بلند گفت و آبشو خالی کرد توم ،سوزش شدیدی داشتم نشستم رو زمین که دیدم بعله ،پاره شدم
چون سایزش بزرگ بود و فقط با خیسی ساک من کرده بود توم کیرش خونی شده بود و با دستمال داشت پاک میکرد
یه دستمال بهم داد که بزارم در کونم خونشو پاک کنم
با غصب گرفتم که دیدم درو میکوبن
محمود برگشته بود من نای لباس پوشیدن نداشتم چه برسه به راه رفتن
حمید درو وا کرد و من از بالا نظاره گر بودم ،محمود یه مشت کوبید توی دماغ حمید ،حمید گفت چی شده اقا محمود ؟
_محمود و مرض بکن شدی واسه من ؟
+تو بکنی خوبه ما بکنیم بده؟اون یه کونیه تمام
_خفه گورتو گم کن
یکی خوابوند در گوشش
حمید غرلند کنان رفت از نمایشگاه
محمود درو قفل کرد اومد بالا من هنوز توی اون وضعیت بودم با چشای گریون
محمود نزدیک اومد ،چونمو گرفت
+کیر من کافی نبود افتادی با این دراز
چجور من کون میخواستم ناز داشتی بعد با چه جراتی توی نمایشگاه من توی دوربین من داری باهاش سکس میکنی
فهمیدم از گوشیش دوربینا رو داشته میدیده
گفتم ،همین دوربین فیلم مارو گرفت ،با همین فیلما که باعثش تویی منو تهدید کرد که به بابام همه چید میگه ،با گریه دستمال و نشونش دادم و گفتم این دستمال خونی میگه من باهاش حال کردم؟
_تهدید کرد باید بهش بدی؟ دست به سرش میکردی تا من بیام !
حیف اونهمه احساسی که به پای تو ریختم
حمید راست میگفت تو یه کونی بیشتر نیستی ،گمشو از نمایشگام برو بیرون ریختتو نبینم
لباسمو پوشیدم ،اشکامو تا جایی که میشد پاک کردم زدم بیرون
برگشتم که دیدم محمود یه تف انداخت رو زمین
به بهانه ی درس گفتم نمی خوام کار کنم ،یه ۳ ،۴ روز بعد محمود زنگ زد جواب ندادم ،پیام داد که وویس دوربین و چک کردم ،منو ببخش ،من بهش گفتم گمشو ،اگه یه بار دیگه بهم زنگ بزنی آبروتو میبرم ،من دیگه بریدم از همه چی
خیلی پیگیر بود ،یکی دوبار اومد خونمون منم پاشو قطع کردم و…
این شد پایان عشق آتشین من و محمود
الان با سینگل بودم تنهایی حال میکنم
دوستون دارم ،زندگی تجربس تا نیوفتی ،تا نشکنی نمیدونی درد چیه

نوشته: ایمان سوراخ تنگ


👍 10
👎 3
36201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

870929
2022-04-27 05:00:05 +0430 +0430

عجیبه که شاگرد نمایشگاه دسترسی به DVR دوربین ها داشته باشه . معمولا فقط خود صاحب مغازه یا بیزینس پسورد دسترسی به بازیینی فیلم ها رو داره و بس. وگرنه موضوع امنیت بی معنی میشه.
با این حال خوب بود. ضمنا اصطحکاک غلطه. اصطکاک درسته.

2 ❤️

870980
2022-04-27 12:07:05 +0430 +0430

خیلی دوست داری یه مایه دار عاشقت باشه و تو ناز کنی اشکال نداره وصف العیش نصف العیش بنویس خالی شی

1 ❤️

871011
2022-04-27 17:12:59 +0430 +0430

چه مدت باهم رابطه داشتید ؟
خیلی داستان جالبی بود
ولی اصلا پایان خوبی نداشت
فک میکردم اومده ازت حمایت کنه نه اینکه فرصتی باشه که رابطه رو راحت باهات قطع کنه

0 ❤️




آخرین بازدیدها