سلام من حامدم 27 سالمه میخام که راهنماییم کنید من ادم نسبتا خوبیم البته از دید دوستان قبلا یه بسیجی بودم ولی زده شدم که چرا بماند …
بارفتن سر یه کار جدید دوست جدید پیدا کردم که اسمش علیه علی یه بار تایلند رفته بود و خیلی تعریف میکرد از سکس منم ادم سکسی بودم ولی سکس نکرده بودم خدایی چند بار تا مکان رفته بودم وپشیمون شده بودم که تسمیم گرفتم با علی برم دفعه اول خیلی خوش گذشت ومن در عین ناباوری کس کردم نمیخوام ذده حال بزنم که چقدر با خودم کلنجار رفتم.
خیلی حال داد و تصمیم گرفتم بعد 6 ماه دباره برم .
این دفه دمبال یه کس ترتمیز میگشتم رفتم دیسکو میکس 3-4 ساعتی با اینو اون رقصیدم که یه دفه چشمم به 2تا خوشگل افتاد که تک بودن که یکی از بچه ها سری رفت برقصه که باهاش نرقسید من چشام تو چشای نا بود اره اسمش نا بود یه کم که جلوش رقصیدم بهم خندید چون تا حالا نرقصیده بودم وبلد نبودم ولی اون حرفه ای بود اهنگ جدید جنیفرو حفظ بود بعد از اشنا شدن گفتم خسته ام واینکه برنامش چیه اون گفت که فیریه یعنی ازاده البته با کمی مشکل حرفامون انگلیش بود چشماش داشت دیوونم میکرد فقط میخواستمش برای همین حرف ها و ماچ نیومد ینی پول رسیدیم خونه بهش گفتم میخام برم حموم واونم خودش گفت میام اصلا تو حال سکس نبودم داشتم عاشقش میشدم اینو بگم که اون دختره خاهرش بود ویه تویوتای سفید داشت که همه با دیدنش کف کردیم .
تو حموم همدیگرو شستیم و هر وقت دستم میرفت رو کسش خودشو جم میکرد . بوسش کردمو تو بغلن اوردمش رو تخت حولرو باز کردو رفت زیره پتو انقدر خسته بودم که داشت خابم میبرد وانقدر دوسش داشتم که به فکر سکس نبودم بوسم کردو گفت نو سکس نو بوم بوم گفتم من دوست دارم وعاشقت شدم وتورو برای سکس نمیخوام که دیدم ناراحت شد گفت اولین باره که میخواد سکس کنه و بد شانسی اورده سریع رفتم لای پاشو کسشو باز کردم دیدم که پرده داره خیلی تعجب کردم اخه امکان نداشت. سری خودشو جمع کردو خابید داشتم دیوونش میشدم دست کشیدم تو موهاش کمی فکر کردم بعد اروم اروم دستمو بردم رو گونه هاش دیدم که خیسه برگردوندمشو لبامو گزاشتم رو لباش بعد یه دفتر خاطرات چوبی رو که برای موک دوست قبلیم برده بودم نشونش دادم و گفتم اینو میخام به زنم بدم با من ازدواج میکنی چشماش گرد شد ولی گفت نه. داشتم ناراحت میشدم که شروع کرد به خوردن لبام و گفت دوستت دارم. دیگه نمیدونم چی شد همه جامو میخورد منم میخوردم وقتی زیر گلو تا گوش شو میخوردم اه میکشیدو چشماشو میبست رفت پایینو سر کیرمو کرد تو دهنش گرفتم اوردمش بالا معلوم بود بلد نیست از لباش خوردم رفتم پایین تا بالای کسش دیگه پایین تر نرفتم سرشو اورد بالا ملتمسانه نگام کرد دست کشیدم رو کسش چشاشو بست شروع کردم به خوردن کسش اولی بارم بود این کارو با عشق میکردم دستشو تو موهام میکرد بعضی موقه ها سرمو فشار میداد بعد بلند شدم کیرمو مالیدم رو کسش اروم میکردم توش سر کیرمو یکم خیس بود پاشد کیرمو تا ته خیس کرد پاهاشو پشتم قلاب کرد خیلی هشری شده بود اروم اروم کردم توش تا اخ میگفت میکشیدم عقب بلخره با سدایه جیقش پردش پاره شد تا ته کرده بودم تو که ابم اومد بدونه اینکه بکشم بیرون خابوندمش رو خدم و بی هوش شدم صبح دیدم با گریه داره لباص میپوشه گفتم مگه میخای بری گفت میتونم بمونم گفتم تو دیگه زن منی میخام با خودم ببرمت ایران گفت دوست دارم اما نمیتونم خاهرو پدرمو تنها بزارم 2روز پیشم بود یه سره باهم سکس داشتیم من هنوز عاشقشم نمیدونم چی کار کنم قول دادم 6ماه دیگه برم دیدنش هر شب تو فیسبوک چت میکنیم من میخامش چی کار کنم؟
نوشته: حامد
داداش بسیجی سابق که هر چی کیر عالم و آدم و حیوون هست کس خواهر و زن و ننه بسیجیا، برو بگیرش.
همین
د بیا خیلی کردی ما هم مثل خودت علف میخوریم مردک دیوانه ؟؟؟ این خزعبلات چیه واسمون سر هم کردی؟؟؟من اونو واسه سکس نمیخواستم الان انتظار داری ما عشق در یک نگاه رو تو ذهنمون تصور کنیم دیگه ؟؟؟؟؟ تو که تو عمرت یه بار بیشتر دختر ندیدی چطوری فهمیدی پرده داره؟؟؟؟
1-پسر خوبی نبودی چون بسیجی بودی!2- هر بار رفتی برو کیف کن کافیه!
دهن سرویس بی پدر! حیف اون لباس بسیج و اسم بسیج که رو تو باشه! با اون همه غلط املایی سرت درد نگرفت؟ چقدر هم جملاتت بی ربط بود! به قول ساینا برو علف بخور! در ضمن کسانی که کیر دارن بکنن تو خواهر و مادر کسانی که لیاقتش رو دارن. بسیج رو قاطی این کس شعرا نکنید
مثلا گفتی بسیجی هستی که فکر کنیم آدم خوبی هستی بهت فحش ندیم یا اینکه حرفاتو باور کنیم من داستانتو باور نمیکنم هیچ بهت فحشم میدم کیرم تو کونت با این داستانت
کیرم تو اول و آخرت دیوس!مثلا میخوای بگی زبون اینگیلیش بلدی!کس مغز پدر پدربزرگ داریوشم به فری نمیگفت فیری!کیری عمه ننه تو کدوم کشور فریو میگن فیری!فقط تو گیم نت های ایران می گن فیری!کس کش برو بازیتو کن جقتو بزن تایلند ندیده!همون فیری تو دیدم دیگه نخوندم توهمی
سلام دوست عزیز
من قصد فحش دادن ندارم چون به نظرم تخیلات یه آدم واسه خودش محترمه ولیییییییی کیرم تو کلت تو میگی رفتم تایلند واسه سکس بعد میگی من واسه سکس نمیخواستمش،بعد یه بار سکس کردی کسشو باز کردی دیدی پرده داره ؟ حتما از این کر کره ای ها بوده پردش نه ؟ تو که بلد نیستی گه بخوری،گه میخوری میای اینجا افکار موقع جق زدنت و واسه ما مینویسی، بعدم اینکه مگه تو ایران دختر نیست که تو پاشی این همه خرج کنی بری تایلند که کس کنی آخه کیری،به هر حال دوست عزیز کیرم تا دسته تو کونت
والا منکه نفهمیدم ولی بچه هایی که ارتباط بسیج و تایلندو فهمیدن خواهشن ارشادش کنن!!!
to motmaeni taraf lady boy nabood va tartibet ro nadad
?
من نمی فهمم مگه مجبوری بشینی کس شعر بنویسی فحش برا خواهر مادرت بخری؟من که ننوشم مردم؟ گم شو بیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرون
شرط میبندم این آقا حامد یه پسر 15-16 سالست که تا پنجم بیشتر درس نخونده.
آخه كس مغر مجبوري بنويسي
برو كون بده خايه هات بزرگ بشن
شاشيدم تو داستانت
ببين برادر عزيز شما يه دختر رو تبديل به يه جنده كردي،دو روز باهاش خوابيدي،شيش ماهه باهاش چت ميكني،بعد بسيجي هم هستي؟ من ادم بيطرفي هستم،اهل فحش دادن و توهين كردن هم نيستم اما شما نام بسيجي رو به گند كشيدي، كاري ندارم هدف هاي بسيج درسته يا غلطه ولي وقتي شما تعهد ميكني نبايد بهش پشت كني.اگه واقعا دوستش داشتي نبايد پردش رو ميزدي تا وقتي كه باهاش ازدواج ميكردي. يادش بخير عموم هميشه بهم ميگفت وقتي خون كس نامحرم رو ميريزي بيرون انگاري غيرتت داره فواره ميكنه به بيرون،بهم ميگفت صد تا جنده بكن ولي يه نفر رو تبديل به جنده نكن.
آقا راست می گه بنده خدا بسیجیه دیگه . آخه فقط از بسیجی های بیسواد بر می آد که انقدر غلط غلوط بنویسن . کیرم تو اول و آخر هر چی بسیجی و بسیجی پرسته .
ریدییییی!!! موندم تو چه انی بودی که اجازه داده تو اپنش کنی؟؟؟ خوابو خیالتم انجا ننویس!! جاش دفتر خاطراته!!!
اول که معلومه چشات خیلی تیزه که تونستی پرده شو ببینی!!
دوم هم اونایی که اومدن از بسیج حمایت کردن!!! مگه بسیجیها خیلی آدمند؟!! کسکشترین و زنازاده ترین آدمای ایران همون بسیجیان. اینجا پایگاه دفاع از ولایت نیست، برید برینید بابا، اینجا اومدیم سکس بخونیم، کسشعر هم نگید.
اي خدا…! كس مشنگ بسيجي! چي بگم بهت؟؟!! دوستان از خجالتت در اومدن! من فقط نظرم اينه كه برگردي قاطي بسيجيا كونتو بدي و خايه آقا رو بليسي! تورو چه به تايلند و شهواني داستان نويسي؟ دست آقا (همون كه كجه) تو كونت! ميگن تبرك با صفايي داره!
خاک تو سر کسخله کونیت با این داستانت مرتیکه جنده بسیجی
اصلاحيه:
من بسيجي بودمو تو مقر بسيج نصف شب كه ميشد ميرفتم تو خيابون به مردم بدبخت گير ميدادم!
بعداز گير دادن به مردم تو مقر بسيج هي كون ميدادم ! وقتي هم يه نفرو ميگرفتيم بهش تجاوز ميكرديم !وقتي هم كسي نبود فرمانده منو ميكرد!!!
( بچه جون كثيف تر از همه دنيا بسيجيان )
خلاصه فرمانده يه كون ديگه گير اورد و منو ول كرد .
شنيده بودم تو تايلند كوني زياده "رفتم ! از شانس بد يه كس گيرم اومد!
رفتم بكنمش تا توش كردم ابم اومد ! دختره گفت ريدي كسكش بلند شو برو گورتو گم كن ! من عاشقش شدم چون مثل بقيه رفيقام باهام صحبت ميكرد!
بهش قول دادم مثل قديما كس نكنم فقط جق بزنم و6 ماه ديگه برم تايلند ولي ايندفعه بلدم چطوري كير گير بيارم.
کیرم توی کونت با این طرز نوشتنت !
لاشی اول املاتو قوی کن بعد برو چت کن
خیلی برام جالبه این طیف داستان (یا به اصطلاح خاطره) از آشغال محض تا تخیلات بی نظیر و قلم جادویی بعضی دوستان. البته معلومه این شاهکار تایلندی کجاهای این طیف متنوع قرار داره.
روی کسش نوشته بود من پرده دارم اما تو آدم بی سواد نتونستی بخونی زدی توش . دیوس بیا برو کون دختره رنگی درآ پفیوز الدنگ .
اینجا شده دارالمشاوره یکی میخواد زن عموش را بکنه یکی دیگه پسر عموش پردش را زده اونیکی پسر دائیش تو خاب کردسش این که دیگه نوبره .
شما که بسیجی هستی یا بودی ازدواج با غیر مسلمان هم نه با یه بت پرست بعد هم در کشوری که در آمد اصلیش پورن توریسته یه جنده که تو زبونش را هم نمیفهمی با یه تویوتا که همه در کفش بودن چطوری اینهمه دیالوگ عاشقانه کردین
یا چی گفت که تو فکر کردی میگه اه یه بارهم که ماخواستیم سکس کنیم اینطوری شد .
میدونستی برای برداشتن پردش میبایست پول بده و تو رایگان براش انجام دادی احتمالا اون چند روزی که پیشت بوده نخواسته مدیونت باشه خواسته جای کاری که براش کردی بهت بده معامله پایاپای . درکل برو یه دوکلاس نهضت یه کتاب سبز هم بخر بعد اگه خواستی برو تایلند محله پاتایا پهلوی عشق جنده خودت .
بیارش ایران بچه های شهوانی باهاش آشنا شن بد نیست .
همونطور كه اول داستان مزخرفت گفتي قبلا بسيجي بودي به نظر من هنوز هم يك بسيجي هستي كاملا مشخصه كه اين كس وشعرهايي كه سر هم كردي ترواشات ذهن يه بچه بسيجي است از سوادت هم معلومه كه يك بسيجي هستي فكر كنم از اجرا كنندگان سياست تجاوز در كهريزك باشي.تف به رو رهبرت و نظام جمهوري كثيف اسلامي.برو بمير بيشرف الدنگ
دوستان قبلا یه بسیجی بودم ولی زده شدم که چرا بماندچون ملت حالشون از هرچي مزدوره بهم ميخوره زدن دهنت رو سرويس كردند.
دو تا پیشنهاد برات خوب دارم که اگه بخوبی اجرا کنی اجرت با امام زمانه
1-یکی برو با تاتو رو کسش بنویس خامنه یی دوستت دارم
2- باهاش ازدواج کن بیارش ایران تا ماهم بتونیم بچه هامونو ببینیم
بروبیارش بچه هایشهوانی بکونن توی کونش
هم یه کار خیری کرده باشی هم خودت یک کلاس رایگان رفتی
تو با این داستانت بهتره بری بمیری !
جای تایلند رفتن می رفتی دو کلاس اکابر می خوندی با این املات اه
انگلیش اسپیکت که آخرشه کلی آموزش دادی خودتم که گفتی حرف زدن با دختره مشکل بوده معلومه دیگه چون اون انگلیشش می لنگیده :d
بچه جون برو ووو تخیلات مزخرفتو جمع کن از این وسط !
بله؟ دختره ویرجین بود ؟ واسه تو بوده ها ، شک نکن
دست درد نکنه خندیدم =))