پرسه در خاطرات

1392/09/29

توی اتاق تقریبا تاریک تنها چیزی که سکوتو مشکنه صدای بارونه سمت بالکن میرم و دستم سمت بارون دراز میکنم قطره های بارون با این که از بالا ها میان ولی اروم به دستم بوسه میزنن.
از نگاه به این بارون زمستونی لذت میبرم.بوی نم نم بارون همه فضا رو پر کرده.صدای قطره های بارون سر مستم میکنه.
به درختهای بی برگ باغ خیره میشم هیچوقت این باغ اینقدر به نظرم زیبا نبوده. فقط این بارون زمستونی میتونست امروز رو رویایی تر کنه.دلم میخواد اونقدر پشت پنجره منتظرش بمونم تا بیاد.
با صدای رعد و برق ب خودم میام.به سمت آیینه میرم.رژ لب قرمزم رو به روی لبام میکشم.موهای بلند مشکیم رو با گل نقره ایی قسمت بالاش رو میبندم.پایین موهام رو که فر درشت زدم رو ب روی شونه هام سرازیر میکنم.جلوی موهام رو کج جلوی چشمهام میریزم .چشمهام میخندند.
رژ لبم رو قرمز تر میکنم.عاشق رژ قرمز رنگه.لباس زرد رنگ کوتاهی ک دوست داره رو میپوشم. ی دوبنده کوتاه و تنگ که دو طرف جلوش با یه پاپیون بهم دیگه وصل میشند.پشت لباس روی باسنم با گیپور زرد رنگ پوشیده شده روی کمرم هم دوتا بند زرد رنگ ضربدری شکله. عطری که واسه تولدم رو برام خریده بود رو ب لباسم میزنم.صدای زنگ خوردن گوشیم توجه ام رو بخودش جلب میکنه خودشه…!
-سلام فربد من

  • سلام عشقم اهههه شوکت خانوم بابا یک دقیقه صبر کن ببینم عسلم چی میگه
    -باز شروع کردی
    -وا سحر جووون چرا قاط میزنی ؟!
    -سحررر و کوووووفت
  • ای جووونم حرص نخور گل خوشگل من
    -کجایی پس تو؟! من اینجا میترسم تنهایی
    -مگه خیلی وقته رسیدی؟
  • نیم ساعتی میشه
  • منم دارم میام اما قبلش باید ب چند تا جیگر دیگه سر بزنم
    -فرررررررررررررررربد
    صدای خنده اش توی گوشم میپیچه
    -نزدیکتم عزیزم.فعلا
    خنده ب روی لبامه. با اینکه همین الان باهم حرف زدیم ولی بازم حس میکنم دلم براش تنگ شده.با تموم وجودم احساس خوشبختی میکنم که فربد رو دارم.فربدی که سه ساله همه دنیای من شده .خدا خدا میکنم ک زودتر بیادش.برای اینکه کمی سرگرم بشم لاک قرمز رنگم رو ازکوله پشتیم بر میدارم.همیشه دوست داره روی پاهاش بشینم خودش بهم لاک بزنه.عاشق همین کاراشم.دستام میلرزه درست نمیتونم لاک بزنم به دستام.لاک دست هام هنوز تموم نشده که صدای آیفون منو میخ کوب میکنه
    -کیه؟!
    -یعنی نمیدونی کیه؟!
    -نووووووچ
    -باز کن دیگه خیس شدم
    -به جیگراتون سر زدین؟!
    -جیگر من تویی خره باز کن تابلو شدیم
  • ایییییش بیا تو نکبت
    در ورودی رو باز کردم ب سمت پله ها سریع تر میدوه تا کمتر خیس شه.سرم رو ب نشونه قهر از اون طرف میکنم ولی زیر چشمی بهش نگاه میکنم.
    کت فیلی رنگ پوشیده با یه جین سورمه ایی رنگ و پیرهن سفید. از همیشه خواستنی تر شده.
    صدای قدم هاش بهم نزدیک و نزدیک تر میشه.عطرخنک و تلخش رو حس میکنم.عاشق ادکلن مردونه اشم که همیشه با بوی سیگار میکس شده.با تموم وجودم عطر تنش رو میبلعم.قلبم تند تند میزنه.گرمی نفس های داغش رو روی صورتم حس میکنم.
    -سلام نفس من
    خنده ام میگیره ولی هنوز سرم رو برنگردوندم به طرفش.
    -سلام خوشگلکم
    سعی میکنه دستهاش رو دوره کمرم حلقه کنه ولی به نشونه قهر بودن خودم رو عقب میکشم اما خودشو بهم میچسبونه.
    -توله جواب سلام منو نمیدی نه؟خوبه نیم ساعت زودتر اومدیا
    -نکن فربد من قهرم باهات
  • ی بوس بده بیبینم
    -نمیددددددمم
    -گفتم بووووس رو رد کن بیاد
    -ایییییش ولم کن
    -مگه دست خودته طوری بوست میکنم که له بشی تو بغلم
    محکم بغلم کرد لباشو روی گونه هام محکم فشار داد.
    -اووووووووووم حال اومدم
    -آشتی؟!
    -آشتی
    -نفس،خیس شدم بریم تو دیگه
    -آنتخه سیلووپله
    -هاااان؟!
    -کوفت میگم بیا تو
    همزمان که میرم کنار تا بیاد تو دستش رو درو کمرم حلقه میکنه پاهام رو میاره بالا روی دستاش بلندم میکنه .
    -فررربددد واااای نکن میفتما
    -نه عزیزکم محکم گرفتمت
    آروم روی مبل گذاشت منو. یهو بلند بلند شروع به خندیدن میکنه.
    -چته فربدددد !؟
  • نفس این چه وضعشه ؟!
  • کوفت چیه؟
    جلوی پاهام روی زمین نشست.انگشتهای دستم رو یکی یکی آروم میبوسید.
    -الهی من قربون دستهای خوشگل خانومم بشم اما آخه کدوم اسکولی فقط به چهار تا انگشتش لاک میزنه؟!
    ی نگاهی به دستم انداختم.
    -وای فربد داشتم لاک میزدم که یهو اومدی
    -الهی قربونت برم خودم واست لاک میزنم
  • لوس بازیای آقا شروع شد باز
    -لاک نفس خوشگل من کجاست؟!
  • اتاق بالا
    -پاشو بیارش عروسک من
    قهقهه میزنه .
  • اییییش همچین میگی کجاست که انگار خودش میخواد ورداره و بیاره
  • پس تو رو میخوام چیکار توله ی خوشگل من
    -رو که نیست
    -آآآخ قربون قد و بالات این کت ما رو هم بنداز ی جایی خشک شه
    -ایییییییش چقدر من کار کنم؟
    -نفس، نقدر غر نزن گازت میگیرما
    با ناز شروع به راه رفتن میکنم صدای پاشنه کفشهام توی سالن میپیچه میدونم که با صدای پاشنه ی کفش هام توجه اش بهم جلب میشه. باسنم رو کمی بیشتر ب سمت عقب میدم. میخوام با راه رفتنم لبه های پایین لباس کوتاهم بیشتر بالا بره تا بتونه سفیدی باسنم رو ببینه.صدای قدم هاش ک بطرف میاد رو میشنوم.دستاش رو دور شکمم حلقه میکنه.سرم رو از عقب به روی شونه هاش میذارم. پیرهنش هنوز نم بارون داره.زبونم رو میکشم روی لبش.انگار منتظر همین بود که باشدت منو به طرف خودش برگردونه.لبم رو میک میزنه.لبش رو گاز میگرفتم همزمان دستم رو توی موهای خرمایی رنگش فرو میکردم. زبونش توی دهنم میچرخوند.سرم رو کشیدم عقب تا لبام رو ول کنه اما بیشتر منو به بخودش فشار داد.لبش رو از روی لبم بربرداشت.روی مبل کنار شومینه نشست.آروم لب های داغش روی دستم میذاره.
    -بفرمایید بشینید روی پاهام پرنسس من
    با تموم وجودم بهش لبخند میزنم و روی پاهاش میشینم.
    -نفس
    -هووووم؟!
    -امروز احیانا ی نمه خوشگل شدی
    بلند بلند شروع به خندیدن میکنه .از دستش لجم گرفت.پاشنه کفشم رو روی انگشتای پاهاش فشار میدم.
    -خیلی بدی فربد فقط ی نمه خوشگل شدم ؟!
    -الهی قربونت برم تو ماهک منی نفس خوشگلم
    دلم براش ضعف رفت از روی پاهاش بلند شدم.پاهام رو دو طرف رونای پاهاش میذارم .زبونم به ته ریشش میکشم.
    -وای خدا دوباره این دختره چشمش افتاد به ته ریش ما
    بلند میخنده.عاشق صدای خنده هاشم.زبونم رو روی گوشش میکشم لاله گوشش رو گاز میگرم.دهنم رو گوشش نزدیک تر کردم طوریکه تموم گرمای نفسم به گوشش بخوره.
    -فربد لب میخوام
    -ای جونممممم بیا خانوم سکسی من
    دستم روی قفسه سینه اش میکشم لبش رو لیس میزنم.دستش رو میکشید به روی سوتینم.
    -آآاخ قربون اون سینه های خوشگلت بشم من
    پاپیون لباسم رو باز کرد .حالا دیگه فقط با ی ست جلوی فربد بودم .دستاش رو دو طرف سوتین گذاشت و محکم کشید.
    -فررررررررربد سوتینم رو پاره کردی
    -جوووووووووووووونم، این سینه های خوشگل مال کیه نفس؟!
    خودم رو بیشتر بسمتش فشار میدم
    -مال فربدمه
    -ای جوووونم فربد فدای سینه هات بشه
    سینه ام رو توی دهنش کرد زبون داغش میخوره به نوک سینه ام بی اختیار آآآآآآآآآآه میکشم
    -جووووونم آه بکش نفسم امروز میخوام بیشتر از هروقتی دیوونه شیم
    سرش رو فشار میدادم به سینه هام. با زبونش هاله ی قهوه ایی کم رنگ سینه هام رو لیس میزد بعد کل سینه ام رو میخورد. صدای خوردن با ولع سینه هام رو که میشنیدم حشری تر میشدم.
    -آآآآآآآآآآآآآی فربد بخووور مال خودته
    انگشتش رو آورد به سمت بند شرتم.
    -میخوام بمالمش عروسکم
    -آآآآآآای فربد
    -جونننننننننننن عشقم
    انگشتش رو میکشید به لبه های نازم و همزمان سینه هام رو چنگ میزد
    -قربون سینه های خوشگلت بشم جوووووووووون آب کست راه افتاده
    لباسم رو برد بالا سیلی محکمی به باسنم زد تموم گوشتای باسنم به لرزه افتاد از درد جیییغ زدم.انگشتش رو بطرف دهنم آورد
    -انگشتم رو بخور عشق من
    انگشتش رو میک میزنم.انگشت خیسش رو میماله به لبه های کسم و نوک سینه هام رو لیس میزنه.
    -جونننننننننم دارم میمالم اون کس سفیدت رو عروسکم
    همزمان ته ریشش رو از زیر گردنم میکشه تا نوک سینه ام .بلند شد و کفشهامو درآورد و بازبونش از مچ پا تا رونمو زبون میکشید.
    -آآآآآآآآخ فربددد دوست دارم این کارو. آآآآی لیسم بزن
    دوباره از رونم تا مچ لیس میزد. نوک سینه هام که با آب دهنش هنوز خیس بود رو سفت میمالوندم.پاهام رو بالا کرد و ساق پاهام رو لیس میزد.پشت رونام رو لیس و گاز محکم میگیرفت. منم ناخونام رو توی دستش فرو میکنم اما محکم تر گازم میگیره.
    -آآآآآآآآآآآآآآآآای فربد انقدر گازم نگیر
    -به تو چه مال خودمی هرکاری که بخوام میکنم باهات
    دکمه های پیرهنش رو باز کرد و شلوار و شرتش رو باهم پایین کشید .سرش رو گذاشت لای پاهام پاهامو حلقه میکردم دور گردنش.صورتشو رو شرتم میمالید.
    -جوووون قربون عطر کست بشم من
    -آآآآآآآی جون میدم واست فربد بخوررررش
    تموم تنم رو غرق بوس های ریز و پشت سر هم و داغ میکنه.بندهای شرتم رو که خیس شده بودن رو لیس میزد. آآآآه میکشم پاهام رو باز میکرد و زبونش رو میچسبونه به روی چوچولم بالا پایین میکنه.زبونش رو میکشه به لبهاش بعد دوباره چوچولم رو میکشه توی دهنش میک میزنه نفس نفس میزنم.
    -آآآآی فربد تند تر بخور مال خودته
    -میپرستم این کس تپل و خوشگلت رو
    با انگشتش چوچولم رو میماله زبونش رو میکشه ب پایین چوچولم.از لذت جیغ میکشم.
    -جوووونم جیغ بزن تا حشری تر شم .کس خوشگل خودمی تو
    -آآآآآآآآآخ فربد میخوامت بیشتر دیوونه ام کن
    -برگرد به شکم بخواب
    دمر میخوابیدم و کوسن رو گذاشت زیر شکمم.محکم به باسنم سیلی میزد
    -نفس، این کون تپل مال کیه؟
    -ماله فربدم
    -جوووونم تکونش بده.واسم بلرزونش
    باسنم رو هل دادم عقب.لبمرهای باسنم رو میلرزونم.صدای جوووون گفتنش شهوتی ترم میکنه.سرش رو وسط چاک باسنم میاره.محکم تر سیلی میزنه به گوشتای باسنم.
    -بیشتر بلرزون کونت رو
    لمبرهام به صورتش میخوره.زبونش رو فشار میده به سوراخ باسنم تا نوک زبونش میره تو.جیییییییغ می زنم.دستش رو از زیر میبره روی کسم. چوچولم رو هم وحشیانه میماله باسنم رو بیشتر میلرزونم.زبونش رو درمیاره.تموم لمبرهام و لیس میزنه.از پایین باسنم تا بالای چوچولم رو لیس میزنه.کونم رو بیشتر بطرف دهنش فشار میدم.باز هم سیلی میزنه .لبمبرهای باسنم روگازهای پشت سر هم و آروم میگیره.جیییییغ میزنم. روی کمر میخوابونتم.سرش رو میاره باز لای پاهام.ته ریشش رو به روی رونام میکشه.لبه های کسم رو گاز میگیره.تموم زبونش رومیچرخونه تو کسم.
    -آی فربد تند ترررررر میخوامت تند تررررر
    نوک سینه هام رو فشار میدم بین انگشتام.حس میکنم تموم وجودم میخواد منقبض شه.موهای سرش رو میکشم.
    -فربد کسم رو بخورررررررر
    تموم چوچولم رو توی دهنش میبره و میک میزنه.
    -آآآآآآآآآآآآآآخ فررررررررررررررربد
    جیییغ بلندی میکشم.تموم بدنم شروع به لرزیدن میکنه.
    -آآآآخ قربون آب کست.جووووووون بذار تمیزش کنم
    با زبونش تموم آبم رو میخوره.بلند میشه و پاهام رو هل میده کنار تا بتونه بشینه دستم رو محکم میکشه .
    -فرربد چیکار میکنی بدنم حس نداره
    -زهرمار کیرم داره میترکه بیا بخورش بینم
    -اصلا فکرشم نکن میدونی ک چندشم میشه
  • دارم میمیرم بیا بخور جون فربد
    -اه فربد خودت بمالش
    -جووون فربد مثل همیشه فقط لبت رو بزن به سرش و بوسش کن.کیرم لبای داغ و خوشگلت رو میخواد.
    -ایییییشش
    دمر میخوابم به روی کاناپه.دستم رو میگیره میذاره به روی کیر سفتش.خودش رو بالا پایین میکنه .سرم رو نزدیک سر کیرش میارم. لبم رو میذارم به روی سر کیرش.آروم سر کیرش رو میبوسم .
    -آآآآآآآآآآآه جوووون قربون لبای داغت .کیرم تو دهنت بخورررررش عشق من
    -گفتی فقط ی بوس .کردم دیگه
    -زر نزن توله
    سرم رو از پشت محکم گرفت و به سمت کیرش فشار داد.با دستاش کیرش رو محکم به دهنم فشار میداد
  • تا ته کیرم رو میکنم تو حلقت جووون بخورش کس من
    به روی باسنم محکم سیلی میزد.لبم رو میکشیدم به سر کیرش.آب دهنم رو میریزم روش.زبونم رو میکشم به سرش.مزه تلخش حالت بدی بهم میده.سرم رو بیشتر فشار میده روی کیرش.یکمی از کیرش رو میبرم تو دهنم.سر شو همین طوری که میک میزنم میارمش بیرون و پشت سر هم میبوسم.باز میکنم تو دهنم میک میزنمو با دستم میمالمش.
    -آآآآآآآخ تند تر بخور
    سرم رو فشار میداد.سریعتر میک میزدم.هلم داد عقب و نشست روی شکمم.کیرش رو محکم میمالید.
    -آآآآآآخ نفسسسس دارم میام
    آب داغ کیرش پاشید به روی سینه هام.نفس نفس میزد و بلند آه میکشید .خودش رو ول کرد روی بدنم.خیس عرق شده بود. ناخونام رو ب روی بازوهاش میکشم.
    چند دقیقه میگذره.
    -نفس،دوست داشتی عزیزکم ؟!
    -عالی بود
    -خودم میدونم که مثل خر اههه ببخشید مثل ی فرشته دوست داشتنی کیف کرده بودی.
    -فربد بغلم کن
    -دیوونه من ک بغلت کردم
    -بغل تر تر ترم کن
    محکم تر بغلم میکنه.
    -فربد من میخوام فقط مال تو باشم
    -تو مال خودمی المیرا جونم
    -درد بگیری ایشالا باز شروع کردی ؟!
    -دورت بگردم .انقدر دوست دارم لجت رو در بیارم
    -کووفت
    -خودت میدونی که من فقط تو را دارم ماهکم.اصن مگه فربد بدون نفسش میتونه زنده باشه ؟! تو مال خود خودمی نمیذارم هیچ کسی تو رو از من بگیره نفس من
    -فربد …؟!
    -جون دلم نفس خوشگلم
    -دوستم داری فربد؟!
    -عاشقتم .تو همه دنیامی نفس فربد
    موهام رو ناز میکنه.ته ریشش رو میکشه به روی لبهام.وقتی بغلم میکنه تموم آرامش رو با همه وجودم حس میکنم.ناخونام رو میکشم روی بازوهاش.سرش رو بیشتر به لای سینه ام فشار میده.
    -خیلی خب قربون اون سینه های خوشگلت بشم امروز اوردز زدیم بسمونه .سمیرا جوونم وقته رفتنه.
    -سمبرا و درد بی درمون
    -عزیزم شوخیه آخه حال میکنم تا حرص میخوری
    -من قهرم اصن باهات خیلی بی مزه ایی
    -باز لوووس شدی تو.پاشو بریم دیر میشه
  • نه نریم میخوام باز هم پیش هم باشیم
    -عزیزم ساعت شیشه عصره تا برسونمت هم طول میکشه. پاشو دیر میشه.
    -بووووسم کن تا بلند شم
    -همین طور ادا اطوار و ناز کردن بلدی فقط
    لبش رو نزدیک لبم میاره آروم بوسم میکنه
    -بیا اینم بووووس کوفتت بشه حالا دیگه بلند شو
    از روی کاناپه بلند میشم.میرم توی اتاق بالا.کوله ام رو برمیدارم خرت و پرت هایی که آوردم رو جمع میکنم.برمیگردم تو سالن
    فربد لباساش رو داشت میپوشید.
    بهش نگاه میکنم.حس میکنم هر لحظه عاشق تر میشم.انگار از نگاه کردن بهش هیچوقت سیر نمیشم.
    -کوفت با چشمات منو نخو. میدونی خب منم خیلی دوستت دارم گل من.
    -من کی گفتم دوستت دارم فربد؟
    -لازم نیست بگی میدونم داری تو دلت چی میگی.
    -تو هم دوستم داری فربد؟!
    -قربونت برم که اگه روزی شصت بار این سوال رو ازم نپرسی روزت انگار شب نمیشه؟؟!!
    نگاهم رو ازش میگیرم.میاد به سمتم.
    -آخه توله من الاغ اگه دوستت نداشتم که نمی خواستم بیام خواستگاریت با اون اخلاق گندت؟
    -وای پس حتما دوست داری دیگه
    -ااااااااای خدا.آره منگول من دوست دارم نفهم بفهم
    پاکت سیگار و سوئیچش رو رو روی میز میذاره.دستاش رو باز میکنه به سمتم .محو نگاهش و چشمهای عسلی رنگش میشم
    -حالا بیا بهم عشق بده
    همیشه وقتی بخواد لوووسم کنه دستاش رو باز میکنه و میگه بیا بهم عشق بده.بهش لبخند میزنم دستاش رو دور کمرم حلقه میکنه.لبم رو روی لبش میذارم وآروم بوسش میکنم.فربد محکم تر لبم رو بوس میکنه.طعم لباش مثل همیشه مستم میکنه.محکم تر منو به آغوش میکشه همه وجودم رو.سرمو روی سینه اش میذارم.به ضربان قلبش گوش میدم توی دلم از خدا بخاطر اینکه فربد رو دارم تشکر می کنم…!

دستم از تایپ خسته شده.دلتنگ تر از همیشه ام.
عکس یادگاری خودم و فربد رو از کشوی میزم در میارم .ی عکس یادگاری که تو ی روز برفی زمستون که به اصرار فربد گرفته شد.
به عکسمون دقیق تر خیره میشم به همه چیز دقت خاصی میکنم به چشم های عسلیش به موهاش به طرز نشستن و نگاه کردنش حتی به دست گرمی که دور گردنم حلقه شده. بغض راه گلوم رو بسته.بغضی که انگار هیچوقت نمیخواد شکسته بشه
تا به لبخند فربد توی عکس خیره میشم.اشک از چشمام جاری میشه قاب عکس یادگاریمون رو توی بغلم میگیرم.
انگار سهم من از عشق فربد نگاه کردن به این قاب عکس شده و پرسه زدن توی خاطرات روزهای باهم بودنمون…!

من زمستون همون سال فربد رو توی یک سانحه تصادف از دست دادم…!

ممنون از توحهتون…!

نوشته: باران


👍 0
👎 0
78330 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

407809
2013-12-20 16:47:08 +0330 +0330

رمانت قشنگ بود نويسنده عالى هستى خوب بود

0 ❤️

407810
2013-12-20 16:49:25 +0330 +0330
NA

یارو دیروز تخیل داشته تمامه فحشها به سمتش روونه میشه اونوقت تو توهمت تازه شده خاطره؟ تازه توش مثل هاپو توش پرسه میزنی؟(ولگردی) =)) =)) فقط متنشو خوندم. کیرم تو تک تک خاطره هات

0 ❤️

407811
2013-12-20 17:14:34 +0330 +0330
NA

اولش رو دوست داشتم ( چون بارون رو دوست دارم :| ) بد ننوشتی، زیادی رویایی و عاشقونه بود.
قلمت خوبه ولی واسه رمان. نه داستان سکسی

0 ❤️

407812
2013-12-20 19:15:58 +0330 +0330
NA

خوشگولوک بود
:-)

0 ❤️

407814
2013-12-21 04:30:30 +0330 +0330
NA

هنوز نخوندم وقتي خوندم نظرمو ميدم.من از رمان خيلي خوشم مياد.

0 ❤️

407822
2013-12-21 11:42:03 +0330 +0330
NA

زیبا بود باران.

0 ❤️

407815
2013-12-23 02:57:48 +0330 +0330
NA

وقت بخير
از همه دوستانى ک نظر دادند تشکر مى کنم همچنين از دوست عزيزم ارا.
مى دونم چون تجربه ى اولم واسه داستان هاى سکسى بود داستانم ايرادهايى داره ولى بهرحال از وقتى ک گذاشتيد سپاسگزارم…!
خوش باشيد

0 ❤️

407816
2013-12-30 18:41:27 +0330 +0330
NA

قوی بود به نظرم

0 ❤️

407817
2014-01-02 20:11:13 +0330 +0330

زیبا ، احساسی و البته قوی نوشته شده بود .

توصیفات و فضاسازی رو خیلی خوب انجام دادی برات آرزوی موفقیت دارم

0 ❤️

407818
2014-01-03 13:55:41 +0330 +0330
NA

سلام باران جان
خاطره زیبایی بود . امیدوارم همیشه دلت شاد و لبت خندون باشه . :X

0 ❤️

407824
2014-01-06 14:04:47 +0330 +0330
NA

tekrari nabud???

0 ❤️

407825
2014-01-06 20:22:56 +0330 +0330
NA

عالي بود انگار خاطرات خودم و عشقم رو برام زنده كردي چشمانم خيس شد و قلبم لرزيد
واقعا مرسي

0 ❤️

407819
2014-01-09 10:39:48 +0330 +0330
NA

بد نبود
استعداد نوشتن داري

0 ❤️

407820
2014-01-15 06:52:31 +0330 +0330

داستان خوبی بود و تبریگ میگم به قلم قوی که داری. از تشریح فضا گرفته تا توصیف لحظات سکس همش قوی بود. فقط پیشنهاد میکنم دفعه بعد اگر خواستی بنویسی طولانی تر بنویس ولی در دو یا سه قسمت. حیفه که زود تموم بشه. ممنون باران عزیز.
ضمنا تشکر مخصوص کردی از دوست عزیزت آرا. آیا این آرا همون آرایی هست که قدیما داستانهای آرا رو مینوشت؟ اگر همون آرا هست سلام ویژه و گرم بنده رو بهش برسون و بگو لطفا بازم بنویسه. تو این همه سال خیلی داستانهای سکسی خوندم اما هیچ کس استعداد و قلم آرا رو نداشته.
موفق و شاد کام باشی

0 ❤️

407821
2014-01-16 16:29:09 +0330 +0330
NA

خیلی رمانتیک بود!! تقریبا حالم بهم خورد! :))

0 ❤️




آخرین بازدیدها