میخوام خاطره سکسمو با یه پسر که تو دانشگاه آشنا شدم بگم من متاهل هستم بدن سفید وخوشگلی دارم یه روز تو دانشگاه قبل از کلاس تو محوطه مشغول در خوندن بود یهو یه پسر18ساله اومد نشست پیشم وشروع کرد به حرف زدن باب دوستی رو با من ریخت قبل از کلاس ازم شماره گرفت تو کلاس بودم که دیدم برام اس مس اومد همش حرفهای عاشقانه میزد ومیگفت دوست دارم این داستان ادامه داشت تا اینکه گفت فردا نهار بعد از کلاس بیا خونه ما من هم شهرستانی بودم گفتم باشه حتما میام رفتم خونه نهارخوردیم یه تخت داشت روش دراز کشیده بود یهو بهم گفت رضا منو بوس نمیکنی منم گفتم با شه چرا بوست میکنم تا لبمو بردم ازش بوس بگیرم نا گهان لبمو گرفت تو دهنش و شروع کرد خوردن لبم من زیر بودم اونم روم بود مدام لب میگرفت بعدش یهو دست برد سمت شرتم کیرمو مالش میدادمنم راستش بدم نمی امد بعد یواش یواش لخت شدیم کامل مدام کیرشو بهم میمالید ومنو زیر خودش خوابوند منم تسلیمش شدم راستش دوست داشتم بهش کون بدم بهش گفتم میخوای بکنی گفت اره میخوام کونتو جر بدم جالب بود شاید 5سالی ازم کوچیکتربود ولی دوست داشت منو بکنه گفتم باشه . کیرش کلفت بود سریع گرفتمش تو دهنم راستش کمی خوردم ولی زیاد خوشم نیومد منو حالت سگی گذاشت کیرشو لیز کرد ویواش یواش آروم سر کیرشو فرو کرد تو کونم دردم زیاد بود ولی تحملش کردم کم کم کیرش تو کونم جا گرفت اونقدر فشار داد تا ته رفت تو کونم جلو چشم سیاهی رفت ولی داشتم لذت می بردم شروع کرد تلمبه زدن وبا دستاش دور کمرو گرفته بود حسابی کونمو کرد بعدش منو برگردوند وپاهامو گذاشت رو شونه هاش ودوباره کرد تو کونم دستاشو گذاشته بود رو سینه بزرگم مثل زن سینه دارم درشته ونرمه همش میمالوند وکونمو میکرد تا یهو کیرشو کشید بیرون وخالیش کرد روسینه ام . نمیدونم زیاد جالب ننوشتم ولی هرچی بود دوست داشتم دوباره منو بکنه دیگه بعد از اون ندیدمش.
نوشته: رضا
به به…چه بچه هایی این نسل میخوان تربیت کنن،،،کلا ایران بگا رفته
فرح حرف جالبی زد :ما نسلی ساختیم که انقلاب کرد وجنگید
اما نسل الان :کونی بی ناموس دنبال زن مردمو…
نمیدونم چطور خجالت نمیکشن میان پسرا اینجا میگن کیر خوردیم کون دادیم چقدر مگر اینا بی غریتن بی وجدانن بی خانواده ان بخدا ابروی ما پسرارو هم بردن این بی ناموس ها
خوب حداقل يه توضيحي ميدادي كه متاهلي و اينا فقط تيتر زدي مرد متاهل ؟كيرم تو دانشجوهايي مثل تو كه فردا ميخوايين يه گوهي بشين تو مملكت خاك بر سر اين مملكت كه همه چيش كيري شده حتي داستان سكسي هاش!!!
اگه راست باشه خیلی ماجرای جالبی بوده ولی خوب ننوشته بودی.
خاک بر سرت آبروی شهرستانی رو بردی
میگن شهرستانیا ساده آن ن اینقدر تازه اون مال قدیما بود الان دهن تهرانیارو سرویس میکنن
خودمم شهرستانیم و زر بیخود نزد مرتیکه
تو یه بچه جقی مافنگی بیشتر نیستی
ببخشید دوستان عصبی شدم
خاک تواون سرت بقول رفیقمون توآینده ساز مملکتی …ضمناصابونتوعوض کن
beshaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaash
tu mamlekati k amsale in daneshju o mardashan …
abru maharo bordi
من که روم نمیشه بعنوان یه مرد نظر بدم> چون آبروی هر چی مرد هستش این نامرد برده
قضاوت با خودتون
میگم:الان تو دانشجویی؟ یعنی آینده ساز این مملکت تویی؟ یعنی امید و چشم و چراغ این مردم شما هستید دیگه! یعنی رفتی دانشگاه واسه خودت آدمی بشی, چرخهای اقتصادی علمی مملکتو بچرخونی, ولی من متعجبم تویی که متاهل بودی و با تجربه, چطور یه پسرک 18 ساله براحتی کونت گذاشت و بعدش آب شد رفت تو کونت؟ یعنی میخای بگی چون شهرستانی بودی گول خوردی بعدش وول خوردی و آخرش جر خوردی عجب!!
ببین من با کون دادنت هیچ مشکلی ندارم اصلا کون خودته دلت خواست توش هواپیما پارک کن به من چه؟ ولی موندم توی کونده چرا دختر مردم رو بدبخت میکنی تو باید شوهر میکردی میفهمی