پارتی که به سکس خانوادم تبدیل شد

1393/06/08

سلام خدمت بچه شهوتی های گل این متنو همین امروز 18 خرداد مینویسم روز یکشنبه موضوع داستان برمیگرده به جمعه یعنی 16 خرداد که تولد آبجیم بود بزارید خودمو معرفی کنم اول من علیرضا 17 ساله با پوستی گندمی چشای سبز موهای بلند قدم 187 تقریبا و خیلی شیک پوش خوش استیل عاشق بدن سازی هستم و از دوران راهنمایی هم میرفتم هنوزم با دوستام ادامه میدم ورزشو و علاقه شدیدی دارم من متاسفانه پدرمو وقتی 3 سالم بود از دست دادم پدرم کارمند بانک بوده مامانم هم منشی شرکت خصوصی حتی تا چن وقت پیش از خوشگلیش دل یکی از کارمندا رو برد و بهش پیشنهاد ازدواج داد ولی مامانم قبول نکرد درضمن مامانم از ون خانومای بی بدو بار نیست که به خواد همه کار کنه پس قضاوت ناجور نکنید 2تا ابجی دارم که اسماشون الهام و مهسا هستن که از من بزرگ ترن الهام 21 سالشه و مهسا هم 19 سال ومامانم که خیلی خوشگلو خوش استیل تره نزدیک 40 سالشه از لحاظ قیافه و استیل باید بگم که الهام پوستی روشن و سفید داره و کمی تپل البته من به ابجیم ها نگاه بد ندارم اینم بگم مهسا گندمی پوستش و به من رفته خصوصیاتش مامانم هم سفید و خیلی داف از اون مامان های جیگری که به خودش زیاد میرسه داستان از این جا شروع میشه که من با ابجیم ها خیلی راحتم وبهشون چشم ندارم مثل بعضی بی غیرتا من یه دوس دختر خوب هم دارم که میخوام با هاش ازدواج کنم البته داداش دوس دخترم هم میدونه و من همیشه دارم باهاش بیرون میرم واز کسی مخفی نیست

ماجرا این بود که قرار بود روز جمعه واسه مهسا تولد بگیریم و همه دوستا و هم کلاسی ها رو دعوت کنیم دوستای مهسا ودوستای خودم همه دختر و پسرا دور هم جمع کنیم و یه پارتی بگیریم مامانم هم قبول کرد بلاخره روز پارتی فرا رسید منم دوس دخترمو آوردم در فکر این بودم که همه سرگرم مهمونی هستن من دوس دخترمو ببرم اتاق یه خورده حال کنم باهاش از بین دوستام یه نفر به اسم سعید که آدم هیزی بود هم اومد اون همیشه عاشق دخترای گوشتی تپل بود خودشم میگفت دنبال یه دختر گوشتی میگردم تا باهاش دوس شم الهام هم همین خصوصیاتو داشت ولی من نمیدونستم که سعید به آبجی من چشم داره چن باری میومد خونمون سعید با من خیلی راحت بود ابجی منم از اون دخترا نیست که بخواد تا یه نفر بیاد چادر کنه ابجیم تو خونه معمولا یه تاپ یا لباس بندی میپوشه یکی دوبار که سعید اومده بود ابجیم واسمون شربت آورده بود سعید اونو دید روز تولد مهسا همش دنبال الهام میگشت الهام هم رفته بود آآرایشگاه وقتی اومد خیلی جیگر شده بود قربونش برم بعد رفت لباسشو عوض کرد یه دکلته مشکی پوشید که خیلی بهش میومد مهمونی داشت به خوبی پیش میرفت تا این که من دوس دخترمو بردم اتاق یه خورده حال کردیم باهم دوستای الهام و مهسا همه تقریبا خوشگل بودن داشتن میرقصیدن منم رفتم باهاشون رقصیدم با ابجیمو دوست دخترم اواخر مهمونی بود که یکی از دوستام مشروب آوررد با هم خوردیم مشروب که خوردیم من حشری شدم دلم میخواست دوست دخترمو جر بدم تو مراسم سعید هم داشت با دوتا ابجیم ها لاس میزدو میخندید که من متوجه شدم الهامو ازش دور کردم تو رقص هم همش میرفت با مهسا الهام میرقصید من حواسم بیشتر رو دوست دخترم بود داشتم باهاش میحرفیدم که چشمم یه دفه افتاد به سعید که به الهام داشت شماره میداد بعد دستشو گذاشت رو کمرش تا با هم برقصن که من رفتم جلو سعیدو جدا کردم سعید هم با یه لبخند گفت که ابجی مهربونی داری منم گفتم اره مامانم داشت از مهمونا پذیرایی میکرد بعد مهسا منو صدا زد کارم داشت من دیگه رفتم تو حیاط به مهسا کمک کنم تا لامپ های تزینی که روشن نمیشد رو روشن کنم یه نیم ساعتی بیرون بودم این که یکی از لامپ ها اتصالی بود منم گفتم فاز متر دارم الان میرم میارم بینم برق داره یا نه فازمتر تو اتاقم بود وارد سالن شدم دیدم الهام نیست رفتم به سمت اتاق دیدم در اتاقم بسته درو وا کردم ای وای ی ی ی… دیدم سعید رو تختم نشته الهام هم رو پاهاش نشسته بود تا منو دید از رو پاش بلند شد من گفتم داشتی چه غلطی میکردی که اومد طرفم الهام گفت ترو خدا به مامان چیزی نگو عصبانی نشو سعید هم خشکش زده بود اومدم یقه سعیدو گرفتم که بزنمش یه دفعه الهام گفت جون مامان اینکارو نکن الان همه میفهمن من از سعید خوشم میاد قبلا هم دیدمش پسر خوبیه خودم گفتم بیایم اینجا با هم حرف بزنیم به قرآن کار بدی نکردیم تو رو خدا به کسی چیزی نگو اینو گفت من عصابم خورد بود اومدم بیرون درو بستم سعیدو iل دادم از اتاق بیرون دیگه داشت مهمونی تموم میشد تا اینکه من برای سکس با دوست دخترم اونو بردم اتاقم سعید منو دید که با دوست دخترم رفتم اتاق فوران رفت دنبال الهام با الهام اومد اتاقم.الهام گفت میخوای با دوست دخترت رابطه برقرار کنی ؟؟منم گفتم مگه فضولی سعید اینجا چه غلطی میکنه گم شو بیرون یه خورده با دوست دخترم حال کردم واسم ساک زد تا بعد یه 20 دقیقه رفتم بیرون تو حیاط که برم دستشویی تو حیاط یه انباری زیر زمینی داریم که پنجره کوچکی داره دیدم تو انباری صدا میاد همیشه قبلن صدا میومد میرفتم میدیدم که گربه اومده تو انباری این بار هم فک کردم گربه اومده ولی دیدم صدا اه اوه میاد رفتم جلوی پنجره دیدم سعید نتونست خودشو کنترل کنه ساپورت آبجیمو داده پایین یه کون تپل سفید بیرون اومده دکلته ابجیم بازه سینه های نرمش بیرون تکون تکون میخوره پستونش سیخ شده سعید هم داره از پشت میکنه اونو هر چن لحظه ای هم سینه هاشو میگیره حسابی داشت تلمبه میزد هر دو در حال حال کردن که برای اولین بار بود دیدم ابجیم با این سرو وضع کیرم با دیدن این منظره دوباره شق شد داشتم همین طوری میدیدم که سعید بلاخره دختر گوشتی که میخواست پیدا کرد با یه هرص و وله میکرد که نگو بعد سینه هاشو میخورد لیس میزد ابجیم دیگه کاملا لخت شده بود وبعد واسش ساک زد تا ابش بیاد سعید میگفت ابمو میخوری ؟الهام هم میگفت نه بریز رو زمین خوشم نمیاد سعید هم هی میگفت جوون چه کونی داری بعد کوس ابجیمو میمالید لای کوسشو دید گفت حیف که پرده داری وگرنه از کوس یه چیز دیگه ست ابجیم براش ساک زد تا آبش اومد ریخت رو زمین اونوقت دیدم دارن کم کم لباس میپوشن مهسا همش تو سالن منو صدا میکرد منم رفتم بعد از جشن مامانم رفت آشپز خونه با مهسا که ظرفو ظروف رو بشوره منم با دوست دخترم رفتم بیرون تا برسونمش خونه تو راه همش فکرم خراب بود که چرا آبجیم این طوری شده تا این که رسیدم خونه بعد از اینکه دوست دخترمو رسوندم ابجیم تازه از حموم اومده بود بیرون یه سوتین سفید سکسی پوشیده بود با شلوار کوتاه دیدمش گفتم به به خوش گذشت؟؟اونم یه خورده شک کرد گفت چی ؟؟ مهمونی ؟؟اره خوب بود که رفت تو اتاقش منم رفتم یواش بهش گفتم تو اتاق من با سعید چه گو داشتی میخوردی خجالت نمیکشی 21 سالته اونوقت با یه پسر هم سن سال من دوس شدی بهم گفت نخییر دوس چیه کی گفته من دوست شدم؟؟ منم گفتم اهه تو انباری پس داشتی چیکار میکردی ؟ اونم با کمال پرویی گفت سکس کردم باهاش که چی من باید به تو جواب بدم؟؟اعجب پس جنده هم بودی ما نمیدونستیم خلاصه خیلی باهم بحث کردیم تا دیروز شنبه اومد گفت یه وقت به مامان چیزی نگی هرچی بخوای انجام میدم من فقط با سعید سکس کردم نه کس دیگه منم از این فرصت استفاده کردم چه طور سعید ابجی منو بکنه اونوقت خودم نه منم گفتم منم میخوام اونم گفت فک میکردم این حرفو بزنی باشه قبوله اونوقت شنبه کع مهسا امتحان داشت رفت بیرون منم الهامو صدا کردم گفتم بیا که شق شدم اونم کم نزاشتو حسابی بهم حال داد پستان تپلشو از تاپش اوردم بیرون این قدر حال میداد نرم لطیف پستونش از پستون دوست دخترم بزرگ تر بود زود منو ارضا کرد منم حال کردم داستانو خلاصه براتون تعریف کردم اخه زیاد عادت ندارم تایپ کنم خیلی هم تازه کارم تو تایپ ببخشید اگه داستان زیاد جالب نبود

نوشته: علیرضا


👍 1
👎 11
326218 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

433569
2014-08-30 06:59:21 +0430 +0430

خواهر تو منم دوست دارم بگام راستی مامانت چطوره

0 ❤️

433570
2014-08-30 06:59:46 +0430 +0430
NA

عنوان سکس با محارم = نخوندن و فحش دادن > هیمالیا تو کونت.

0 ❤️

433571
2014-08-30 07:10:47 +0430 +0430
NA

کسشعر بود

0 ❤️

433572
2014-08-30 07:29:01 +0430 +0430
NA

خواهر دیگت چی کس نداد

0 ❤️

433573
2014-08-30 07:35:29 +0430 +0430
NA

فحش نمیدم!!!ولی جالب نبود!!

0 ❤️

433575
2014-08-30 09:21:27 +0430 +0430
NA

“الهام گفت میخوای با دوست دخترت رابطه برقرار کنی ؟؟”"" واقعا شرم و حیا تو خانواده ی شما موج میزنه ، حالا نمیشد بگی" آیا میخواهی دوست دخترت را بکنی ؟" . روانی خودت دختر میاری خونتون بعد به خواهرت میگی جنده ؟ الان دوست دختر خودت مریم مقدسه ؟ بعدشم با پرویی میگی "“همش فکرم خراب بود که چرا آبجیم این طوری شده “”” یه نگاه به خودت بنداز متوجه میشی . اومدی تریپ غیرت برداری خواهرتو کردی ؟ ریدی بابا ریدی ! زیاد بهت گیر نمیدم چون میدونم داستانت زاییده ی مغز پوکته !

0 ❤️

433577
2014-08-30 09:32:28 +0430 +0430
NA

امان از دسته قوم گاساژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژ

0 ❤️

433578
2014-08-30 09:41:34 +0430 +0430
NA

بی همه چیز بدوی ماقبل تاریخ

0 ❤️

433579
2014-08-30 09:52:23 +0430 +0430
NA

کیرم تو کون دوس دخترت blum3

0 ❤️

433581
2014-08-30 10:03:39 +0430 +0430
NA

ایول ، خوبه که با غیرتی اگه با غیرت نبودی چیکارش میکردیا biggrin

0 ❤️

433582
2014-08-30 10:14:17 +0430 +0430
NA

ای ول چه خانواده روشن فکری .برادر دوست دخترش میدونه که این یارو الدنگ که نگاه بد به اون تا سگ ماده نداره با خواهرش دوست هست. تو طویله زندکی میکنی عامو؟ طویله هم گوسفندان اینجوری نمی پرن بهم که شما پریدین. برو بمیر نکبت .احمق
اومده تریپ غیرت برداشته فحش نخوره انقد نفهم بوده که نقهمیده الان همه گند میزنن بهش.
مثل ادم میگفتی سکس بدتر از حیوان با بک ماده سگ لطفا فخش بدید ما هم فحش میدادیم . دیگه انقد مقدمه نداشت.داستانتو نخوندم .کامنت هارو خوندم و پارگراف اول که فحشت میدم حلالت باشه.

0 ❤️

433583
2014-08-30 10:26:13 +0430 +0430
NA

فکر میکنم کونی هم هستی چون سعید مشروب اورده بود از دم تیغ همتونه گاهید بعد زور به کونت اومد مثلا توهم ابجیتو زدی

0 ❤️

433585
2014-08-30 10:44:52 +0430 +0430
NA

کیرم تو کونت

0 ❤️

433586
2014-08-30 11:15:58 +0430 +0430
NA

از اونجايي كه تصميم گرفتم فحش ندم پس نميدم…
اولش كه گفتي آبجيت اهل اين حرفا نيس ولي آخرش يه دست كون داد كه .اوه آره حتما رفاقتي بوده… ولي خاك تو سرت كه آبجيتو كردي
البته اينا همه با فرض اين كه اين داستان واقعي است !

0 ❤️

433587
2014-08-30 11:51:12 +0430 +0430
NA

بچه نمی بینی سر در سایت توشته ورود زیر 18 ممنوعه؟ 17 سالته مشروب می خوری؟ دوست دخترتو می یاری تو جشن ساک می زنه برات؟ لابد دوست دخترت 15 سالشه ! خواهر 21 سالت جندست بعد دوست دخترت چیه؟ خیلییی نجیبه ! ارواح عمش ! بعد تازگییا بچه 17 ساله مگه گواهینامه داره که بره کسی رو برسونه؟ خوبه نگاه بد نداشتی به ابجیت ! جلقی متوهم حیف وقت و چشمامون که دری وری تو رو نگاهی انداختیم

0 ❤️

433588
2014-08-30 12:01:49 +0430 +0430

فقط کس شعر بود اون هم از نوعمزخرف

0 ❤️

433589
2014-08-30 12:27:23 +0430 +0430
NA

واییییی
چی تو مغز پوک اینا میگذره آخه

0 ❤️

433590
2014-08-30 12:54:30 +0430 +0430

دوستان از خجالتت درومدن
داستانتم که مثل خودت لاشی گونه بود
راستی همیشه انقده با (هرص و وله) جق میزنی؟هرص؟وله؟
گمشوووووووووووووووووآشغال

0 ❤️

433591
2014-08-30 12:56:06 +0430 +0430
NA

اینکه خالیبندی بود ولی… قدیما وقتی یارو ناموسشو با کسی تو کوچه تنها میدید اول اون طرفو شل و پل میکرد بعد میرفت خونه آبجیشو یه کتک سیر میزد، اما حالا بعضیا با دیدن کون دادن خواهرشون راست میکنن. واقعا چی بسر ما اومده.

0 ❤️

433592
2014-08-30 14:47:27 +0430 +0430
NA

مرسی خوب بود ولی کاش اولش از خودت تعریف نکرده بودی.

0 ❤️

433593
2014-08-30 16:43:17 +0430 +0430

بله وواین ملجوق نیزفارغ التحصیل ازمدرسان شریف میباشد مدرسان شریف

0 ❤️

433595
2014-08-30 18:45:45 +0430 +0430

اولا:حیف از فحش و دری وری هست که به تو مجلق و جلوق متجالق بدم؛ثانیا آخه کونکش بدون جواز (احتمالا چون به سن قانونی نرسیده بودی جواز بهت ندادن)؛آخه ننه خوشگل تر از خواهر تپل؛آخه کون سفید کیری؛بره توی کونت،کیر هر اسیری،یه کسوشعری نوشتی که با هزارتا وازلینم تو کون هیچ شمری نمیره؛دیوث مگه تو تولد خواهرت بفرض اینکه همه ی اینا که گفتی، دعوت بودن؛آخه تو تولد ،جلوی چشم مامان خوشگلتو و خواهرت و بقیه سکس خانوادگی راه انداختید؛کسی هم نپرسیده که شما دارید چه گوهی میخورید!مگه چقد زمان داشتین و چقد خرتو الاغ بود،خلاصه که کیرم تو کون خواهر سبزه جانتو و همچنین تو کس خواهر سفید و ایضا مامان زیبا و دوست دختر کون چاقت که اگه داشتی خواهرتو نمیکردی جلاق ؛ کمتر جلاقیت بخرج بده برات خوب نیست

0 ❤️

433596
2014-08-30 19:18:35 +0430 +0430
NA

پسر فک کنم مامانتم به یکی دیکه میداده ها.حواست نبوده بردنش دستشویی

0 ❤️

433597
2014-08-30 21:00:29 +0430 +0430
NA

گوساله ناقص الخلقه

0 ❤️

433598
2014-08-31 01:40:33 +0430 +0430
NA

پارتی که به رابطه برقرار کردن خانواده ام تبدیل شد!

0 ❤️

433599
2014-08-31 02:01:59 +0430 +0430
NA

خورديش؟

0 ❤️

433602
2014-08-31 02:44:49 +0430 +0430

" من به ابجیم ها نگاه بد ندارم اینم بگم مهسا گندمی پوستش و به من رفته خصوصیاتش مامانم هم سفید و خیلی داف از اون مامان های جیگری که به خودش زیاد میرسه داستان از این جا شروع میشه که من با ابجیم ها خیلی راحتم وبهشون چشم ندارم مثل بعضی بی غیرتا"
آدمی که خودش به حرف خودش برینه رو ندیده بودم:|

0 ❤️

433603
2014-08-31 03:02:12 +0430 +0430
NA

منم قبول دارم که کونده وبدرد نخوره خوارکسده جقی وتوهمی کونش که میخواره کسی نیست بکنه ازناموسش مایه. میذاره.منم از esf

0 ❤️

433604
2014-08-31 03:36:18 +0430 +0430
NA

نمیخواستم بهت فحش بدم
اما چون اولش تیریپ غیرت ورداشتی حقته بگم کیـــرم تا دسته تو حلقت، کس مغز لاشی! اولا توئی که تو خونتون اونم (وسط تولدت) سکس میکنی برا چی نمیذاری خواهرتم اینکارو بکنه؟ دوما وقتی آخرش از خواهر خودت هم نگذشتی خیلی گه میخوری اولش میگی "البته من به ابجیم ها نگاه بد ندارم "! من کــیرم تو نگاهت، هرچی بوده و هست!
خو کیــــرم تو کـــونت نگاه بد داشتی دیگه چیکار میکردی؟!! حتما اون یکی خواهرت و مامان جیگرت رو هم میوردی با سعید گروپ سکس میکردین!
مارو بگو با کیا شدیم هفتاد میلیون!!
هیچکدومشون تکلیفش با خودش روشن نیست.

0 ❤️

433605
2014-08-31 08:23:43 +0430 +0430
NA

آره جون آبجی کوست تو به خواهرات نگاه بد نمی کنی اونوقت تا آبجیتو میبینو شق میکنی ادعاتم میشه که خیلی با غیرتی کوس کش اینطوری که مشخصه تو به مامانتم نظر داری لابد چند روز دیگه هم میای یه داستان میذاری که من به مامانم نگاه بد نمیکنم آخرشم که مثله همین داستان تخمیت تموم میشه!سنت کم تر از سن قانونیه بیشتر ازین نمیخوام فوحشت بدم!دیگه ننویس

0 ❤️

433606
2014-08-31 11:32:23 +0430 +0430
NA

اقا برا چی فحش میدین این کسکش خودش میگه خواهرم کسه پاش برسه میگه مادرمم کسه اعصاب خودتون رو خراب نکنید

0 ❤️

433607
2014-09-01 10:12:04 +0430 +0430

تریلیه 18 چرخ دنده عقب تو کونه خودتو 7جدوآبادت کس کش کونیه حرومزاده محارم ننویس.

0 ❤️

433608
2014-09-03 17:40:23 +0430 +0430
NA

من دوست دارم اول خودت بکنم بعد خواهر جندت نظرت چه هست

0 ❤️

433609
2014-09-10 07:41:44 +0430 +0430
NA

نه اینکه فکر کنید بی غیرتما نه
کسکش خواهرتو کردن کردی بعد میگی بی غیرت نیستم کسکش fool

0 ❤️

433611
2015-04-01 17:10:06 +0430 +0430
NA

هه خدا شفات بده lol

0 ❤️

433612
2015-05-29 10:01:48 +0430 +0430

kos sher!

0 ❤️

559473
2016-10-07 01:32:55 +0330 +0330

یه عمر چاقال سعید بودی بنده خدا از گاییدن پسر خسته شده یه سیخی به ابجی زده طوری نیست حرص نخور شیر دوست دخترت خشک میشه گناه داره.

0 ❤️

733306
2018-12-02 04:10:24 +0330 +0330

عجب بازار خواهر مادر کردن این روزا گرمه خواهشاً اگه زحمتی نیست محبت کنید واس ما هم مثل سعید حساب کنید غلام ادبت

0 ❤️

768536
2019-05-20 12:48:31 +0430 +0430

کیر ب کس تنگ مادر جندت.دوم مهسای کوسده.والهام بی ناموس و خراب…و دوس دختر کونی وجندت؟
اولش میگی چشمی به خواهرت نداری اخر که میبینی داره کوس میده هوس گاییدنش میزنه ب ه سرت؟
کیر به کس مامان خرابت ک معلوم کی گاییدش شمارو پس انداخته

0 ❤️




آخرین بازدیدها