حمام شیرین

1390/07/23

شیرین خواهر زن من هست و از من هم سه چهار سالی بزرگتره و یه بچه داره میره مهد کودک و شوهرش کارمنده اون اندامش خیلی سکسیه و آزاده و پیش من با اینکه چادر میندازه سرش ولی همه جای بدنش معلومه و خود نمایی میکنه تا جایی که پستون های خیلی بزرگش رو نمیشه هیچ جوری پنهون کرد و از بالای سرش که رد میشی میشه تا نزدیکی های نوک پستونشومیشه دید ماجرا از انجایی شروع شد که یه روز شیرین عروسی دعوت بود تمام ارایش و خوش هیکل و کون بزرگش از زیر لباسش مشخص میشد و میزد تو چشم منم اون روز بیکاربودم که گفتن اگه میشه شیرین رو از خونشون ببر مجلس عروسی من هم رفتم با ماشینم بردمش عروسی موقع پیاده شدنش از ماشین چون دامنش مینی ژوپ بود و با مانتو و بدون جوراب بود موقع خداحافظی بخاطر جواب خداحافظی سرم رو چرخوندم عقب خداحافظی کنم اون که داشت تکون میخورد پیاده بشه لای پاش باز شد و من از ساق پاش تا ران و تا شورتش رودیدم وای عجب رانی داشت آب از لب و لوچه ام راه افتاد واون هم این موضوع رو فهمید با لحنی متفاوت خداحافظی کرد و رفت
این موضوع موند تا اینکه یه روز شیرین اینا خونه خریدن و من هم چون کارای فنی بلد بودم از من خواستن چندتا از کارهای فنی ناقص خونشون رو انجام بدم من اون روز صبح بند شدم و رفتم زنگ در خونشون رو زدم ومیدونستم که شوهرش سرکاره و بچه اش هم مهد رفته و شیرین خوشتراش من تنهاست زنگ روزدم چند بار دیدم جواب نمیاد میخواستم برگردم که ایفون رو برداشت گفت کیه گفتم منم اومدم وسایل رو درست کنم یکمی تامل کرد و گفتم اگه کارداری برم بعدا بیام گفت نه بیا بالا در رو باز کرد از پله های اپارتمان رفتم بالا دیدم در رو باز گذاشته و رفتم تو و در رو بستم سلام کردم دیدم کسی جواب نمیده یه سروگوشی خواستم آب بدم که دیدم صدای آب داره میاد و از لای در حموم شیرین بدون اینکه دیده بشه کفت ببخشید توی حموم بودم که زنگ روزدید من فعلا کار دارم شما کارتون رو بکنید تا من کارم تموم بشه بیام من هم با این صحنه حسابی کیرم داشت به جون می اومد که الان شیرین لخت توی حموم داره چیکار میکنه تو این فکر بودم که کارمو شروع کردم و چند دقیقه گذشت دیدم یه بسته تیغ دم در حموم افتاده انگار شیرین گذاشته که وسط حموم کردنش از اون برداره و خودشو تمیزکنه با دیدن این باز حم حشری شدم یه نقشه ای به سرم زد که ارزوم بود شیرین رو لخت ببینم به ارزوم برسم تیغ رو از دم در کشیدم این ور تر که دست شیرین از لای در بهش نرسه و باز کارمو انجام دادم کارم تواتاق بچه تموم شد و رفتم تواتاق خواب شیرین که یهو چشمم به بسته باز نواربهداشتی خورد که از کشوی دراورش دیده میشد فهمیدم که شیرین خانوم پریود بوده و عادتش امروز تموم شده و رفته حموم و موهای کسش و هم با اون تیغ میخواد بزنه تو همین حال دیدم صدای شیرین از حموم میاد که صدام میزنه رفتم دیدم دستشو ازلای در اورده ولی تیغو نمیتونه پیداکنه گفتم بله شیرین خانوم گفت ببخشید ها شرمنده من اینجا تیغ گذاشته بودم ولی نمیتونم پیداش کنم گفتم اره اینجاست و بسته تیغ رو که بهش میدادم توحموم رو از لای در دید زدم بدن سفید و کونشو یه لحظه دیدم کیرم داشت میترکید بعد نقشه ای که شاید نمیگرفت رو خواستم اجرا کنم با اینکه میدونستم توالت وحموم خونشون یکیه رفتم پشت در و گفتم ببخشید شیرین خانوم توالت کجاست اون هم که صدامو نفهمیده بود اومد جلو در و لای در روباز کرد و گفت چی گفتم ببخشید دستشویی کجاست کار واجب دارم گفت که حموم و توالتمون یکیه گفتم ببخشید پس کار من واجبه و دارم میترکم برم بعدا میام که گفت نه خونتون دوره تا بری بیای دیر میشه من چشمامو میبندم و شما هم چشاتو ببند بیاتو کارتو بکن برو من که گفتم آخه … گفت اخه نداره که بیا میترکی رفتم تو دیدم که روشو برگردونده و میگه چشماتو اینور برنگردونیا فقط جلوتو نگاه کن من هم دیدم اون جوریه با چشم باز رفتم تو و شلوارمو کشیدم پایین و یکمی جیش کردم و درعین حال که جیش میکردم به کون شیرین نگاه میکردم که یهو دیدم شیرین برگشت و با چشم باز به من نگاه کرد من که جا خورده بودم گفت توکه چشماتو نبستی گفتم تو هم نبستی و روم باز شد ( این رو بگم که شیرین حرف زدنش نسبتا سکسی هست ) گفتم با این بدن سفیدی که داری کی میتونه چشماشو ببنده گفت ای چش چرون میدونستم از ته دلت میخواستی بدن منو ببینی در حالی که یه دستش جلوی پستوناشو گرفته بود و با دست دیگش جلوی کسش رو یکمی خودشو جابجا کرد و من هم دلمو زدم به دریا و از دستشویی فرنگی بلند شدم و شلوارمو کلا کشیدم پایین و کیر سیخ شده ام نمایان شد شیرین که چشمهاش از حدقه زده بود بیرون ماتش برده بو گفتم چیه مگه شوهرت از اینها نداره گفت نه چرا اره ولی نه به این بزرگی من که رفتم پیشش با دستم دستهاشو از روی کس و پستونهاش کشیدم کنار و شروع کردم به خوردن پستونهاش وایییییییی چه طعمی داشت یکمی که خوروم دیدم صداش داره در میاد و اخ اوخ کردناش رفتم پایین که کسشو بخورم دیدم تازه موهاشو زده و محشر شده و اب از کسش سرازیر شده من هم که عاشق اب کس هستم تموم ابشو خوردم دیدم صدای ناله هاش بیشتر شده که یهو گفت اینجا نه بریم تو اتاق من هم کیرمو دادم دستش و دوتایی رفتیم تو اتاق خواب که گفت که جرم بده کیرتو بکن تو کسم من هم زود کیرمو که داشت میترکید محکم کردم تو کسش کیرم از گرمای کسش سوخت منهم تند تند تلمبه زدم و محکم کیرمو تا تخه میکردم تو کسش و با دستم پستونهاشو میمالیدم که بعد از یه ده دقیقه ای دیدم شیرین داره میلرزه من هم ضربات کیرمو بیشترکردم و اونهم ارضا شد و من هم آبم اومد سریع کیرمو در آوردمو آبمو ریختم روی پستونهاش اون هم بادستهاش همشو مالوند روی پستونها و شکمش بعد دوتایی رفتیم حموم و توحموم یه بار هم کردمش و لباسهامو پوشیدم و یه لب ازش گرفتم و از خونشون زدم بیرون …

نوشته: محمود


👍 8
👎 11
271978 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

302759
2011-10-15 21:36:49 +0330 +0330
NA

bad mikhonam

0 ❤️

302761
2011-10-15 23:18:35 +0330 +0330
NA

سری بعد بگو منهم بیام بکنمش

0 ❤️

302763
2011-10-16 01:18:48 +0330 +0330
NA

بدبخت خائن آخه آدم به زنش خیانت میکنی خوشت میاد باجناقتم زن تو رو بکنه ؟؟؟

0 ❤️

302764
2011-10-16 02:29:49 +0330 +0330
NA

اينا كار جواب داره آخه احمق چرا مي خواهي زندگيت با 10دقيقه حال به بدبختي بكشي زنت رو تا آخر عمر براي خودت حرام كردي برات متاسفم >:)

0 ❤️

302765
2011-10-16 03:13:56 +0330 +0330
NA

in dastan ro zamin etefag oftade ya ye koreye dg khaharo gayidam koskesh fekr kardi melat kharan

0 ❤️

302766
2011-10-16 06:31:53 +0330 +0330
NA

خواهرت نبودا! خواهر ادم که جلو ادم چادر سر نمیکنه تازه ادم خواهرشو که فقط 4 سال بزرگتره رو شما صدا نمیکنه! خوشم نمیاد احساس کنم داری گولم میزنی نخوندم دیگه بعد قسمت حموم

0 ❤️

302767
2011-10-16 06:32:31 +0330 +0330
NA

اومدم واسه خداحافظي من ديگه نظر نميدم داستاناتون همه شده تخيلات
باي واسه هميشه

0 ❤️

302768
2011-10-16 06:51:35 +0330 +0330
NA

خیلی ضعیف بود
خیالات هم بلد نیستی

0 ❤️

302769
2011-10-16 07:44:04 +0330 +0330
NA

ایف تی ضاح!

0 ❤️

302770
2011-10-16 08:04:40 +0330 +0330
NA

سلام داستانم که مینویسی لااقل یجوری شبیه واقعیت بنویس اره اون گفت تو چشمتو ببند منم میبندم بیا برو دستشویی اخه زر زدی دیگه اشغال فکر کردی همه مثل خودت اسکولا :T

0 ❤️

302771
2011-10-16 08:25:52 +0330 +0330
NA

کیرم از گرمای کسش سوخت منهم تند تند تلمبه زدم و محکم کیرمو تا تخه میکردم تو کسش و با دستم پستونهاشو میمالیدم که بعد از یه ده دقیقه ای دیدم شیرین داره میلرزه من هم ضربات کیرمو بیشترکردم و اونهم ارضا شد و من هم آبم اومد سریع کیرمو در آوردمو آبمو ریختم روی پستونهاش اون هم بادستهاش همشو مالوند روی پستونها و شکمش بعد دوتایی رفتیم حموم و توحموم یه بار هم کردمش و لباسهامو پوشیدم و یه لب ازش گرفتم و از خونشون زدم بیرون …

ملت خر هم باشن می فهمن کس گفتی :T

0 ❤️

302772
2011-10-16 08:43:41 +0330 +0330
NA

سلام.
کس شعر نوشتی
اولش که گفتی تیغ میخواد کسش رو بزنه .بعدش رفتی حموم دیدی کسش رو تیغ انداخته؟؟؟؟
کیر تو کون آدم دروغگو

0 ❤️

302773
2011-10-16 11:35:10 +0330 +0330
NA

همش ساختگي و تخيلي وكسه شعر بود

0 ❤️

302774
2011-10-16 11:59:26 +0330 +0330
NA

خوب بود ولی خیلی کشش دادی

0 ❤️

302775
2011-10-16 12:10:28 +0330 +0330
NA

10 سانت از کیر هر کدوم از مردای سایت تو کوس آبجیت که دیگه فکر خیانت به کله بی مغزت نزنه

0 ❤️

302776
2011-10-16 14:25:56 +0330 +0330
NA

از بس اكثر داستانها مزخرف شده مثل بيشتر بچه ها ابتدا ميام روى كامنت هاى داستان،اگه بچه ها از خجالت نويسنده دراومدند كه معلوم ميشه داستان ارزش خوندن نداره كه متاسفانه 90 درصد داستانها تو اين گروه قرار ميگيرند،مدتهاست يه داستان خوب و بدردبخور توى اين سايت نديدم ولى با همين كامنتهاى بچه ها هم كلى حال ميكنم بخصوص وقتى چيزهايى مثل برجهاى دوقلوى 11سپتامبر،منارجنبون،كير اسب ناپلئون بناپارت و ٠٠٠حواله داده ميشه از خنده روده بر ميشم بهرحال دم همه شما گرم از سارا سوييت و سايناجون و هليا گرفته تا حميد لولو و ها ها ها و ممى و آقاى خاص و٠٠٠ راستى گفتم آقاى خاص نميدونم كجاس؟پيداش نيس انگار؟با اونهمه تبليغش براى داستان جذابش(البته بقول خودش) نميدونم كجاس؟داداش نگرانت شديما

0 ❤️

302777
2011-10-16 16:18:46 +0330 +0330
NA

پلشت کس کش مثل بچه های 12 ساله نوشتی تو چشمات رو ببند منم چشم هام رو میبندم فکر کردی همه مثل خودت اوسگولن دیوس

0 ❤️

302778
2011-10-16 19:03:11 +0330 +0330
NA

هركي كيرش شق ميشه ، ميان اينجا داستان مي نويسه !
عجب اوضايي شده .

0 ❤️

302779
2011-10-16 20:25:40 +0330 +0330
NA

اصلا…هیچ وقت… تحت هیچ شرایطی… حتی اگه مجبور بودی…حتی اگه داستان مرگ وزندگی باشه… تو دیگه داستان ننویس…

0 ❤️

302780
2011-10-17 00:40:03 +0330 +0330
NA

بازم خیانت مرســــی آفرین =d> (بمیری)
چرت و پرت نوشتی فکر کردی داستانه؟ چه ایرادی داره تخیل و توهم هم بر اساس واقعیات باشه پس بفهم که همه راحت نمی پرن تو بغلت ، برو آدم شو

0 ❤️

302781
2011-10-17 03:29:01 +0330 +0330
NA

امروزفوشم نمیاد…بچه ها چشماتونو ببندین…اقای نشخارکننده نه ببخشید نویسنده…توباز بزار تاببینی امتو چطوری گائیدم

0 ❤️

302782
2011-10-17 07:24:50 +0330 +0330
NA

مردم میرن عروسی لاپای زن مردم رو میبینن میان داستان مینویسن.بخدا اگه من 1/100000000 توهم شما کسخل هارو بزنم از شما بهتر مینویسم.حیف که از این کار خوشم نمیاد.

0 ❤️

302783
2011-10-17 12:08:03 +0330 +0330
NA

دمت گرم خیلی باهوشی محمود کسک خیس شد با داستانت

0 ❤️

302784
2011-10-17 15:00:55 +0330 +0330
NA

ریدیییییییییییییییییییییییی با این داستانت

0 ❤️

302785
2011-10-17 16:50:30 +0330 +0330
NA

من که ریدنم گرفته بعد از خوندن این خزعبلات.دوستان ببخشید من رفتم wc

0 ❤️

302786
2011-10-18 03:49:43 +0330 +0330
NA

به همین راحتی داد؟

0 ❤️

302787
2011-10-18 05:16:14 +0330 +0330
NA

من نظري درمورد داستان نمي تونم بدم، اما دوستم كه داستان رو خونده، اصرار داره كه حتما اينو به نويسنده داستان بگه (با عرض پوزش) :
=> تير آهن 18 به ارتفاع 13 متر بره تو كونت ، 12 مترش تو روده هات بچرخه و 1 متر باقي مونده از دهنت بزنه بيرون و به صورت متوالي بره تو كون خانوادت كه همچين گهي رو تو جامعه پس انداختند…
از توجه تون ممنون.

0 ❤️

302788
2011-10-18 06:11:51 +0330 +0330
NA

خدایش این کس شعرا چیه از خودتون در میارید غده کس داری کس لیس

0 ❤️

302789
2011-10-18 08:14:22 +0330 +0330
NA

اخي بميرم كه اين قدر تو كف خواهر زنتي اما مطمئن باش با جناقتم تو كف زنته
به هر حال قدرت تخيل خوبي داري

0 ❤️

302792
2014-07-06 17:13:26 +0430 +0430

کلا کم بزن… …

0 ❤️

302793
2015-04-19 15:17:48 +0430 +0430
NA

چرا همه زنها تو داستانا قبل مردا ارضا میشن و جالبه که همه شون میلرزن

مشنگ

0 ❤️

538559
2016-04-24 23:10:07 +0430 +0430
NA

داشتم به این فکر میکردم به فرض واقعی بودن داستانت که خیلی هم دور از ذهنه،تو که کس خودتو کردی چرا نموندی بقیه کارا رو انجام بدی ؟؟؟؟؟

0 ❤️

549158
2016-07-16 19:02:07 +0430 +0430

کس مشنگ چرا تیغو نبرده بود تو واقعا کس مغزیا

0 ❤️

684986
2018-04-30 17:07:24 +0430 +0430

دوستان چون تو این پیجا بچه مچه هم رفت و آمد داره لطفا اینقدر مزخرفات و توهمات اذهان جقیتون رو ننویسین. رو ذهن بچه های مردم تاثیر منفی میزاره و نگرش داغونش از سکس داغون ترم میشه. فردا بچه میره به خاله ای ، عمه ای ، آشنایی به خیال اینکه اهل حاله پیشنهاد می ده آبروی خودشو ننه باباش به باد فنا میره
خب ن.ن.ه کسه نوار بهداشتی رو دیدی گفتی عادت ماهیانش تموم شده؟
بعد دس شویی و حمامشون یکی بود گفت بیا تو فقط نگاه نکن
لاشی بی ناموس تیغ رو گذاشته بود دم در؟
بعد در که باز شد تو راحت تونسی دید بزنی؟
ک.ی.ر تو ک.س ن.ن.ت

0 ❤️

887313
2022-07-27 16:00:49 +0430 +0430

توی حمام و زیر دوش و آب کسش راه افتاده بود و خوردی آبش رو .؟ الاغ خوب معلومه درحال حمام بوده

0 ❤️