شیما خانوم

1390/08/07

قسمت قبل: آرزو

ازسكس من با آرزو 1سالي گذشت من تو يه اژانس مشغول به كارشدم .بعد اون سكسم واسه يه چند مدتي ارضا شده بودم زياد تو فكر كس و كس كني نبودم . تفریحی كار ميكردم .زنها و دختراي زيادي رو سوار مي كردم اما به هيچ كدومشون نگاه بد نداشتم .تا اينكه يه روز يه خانم حدوداي 45ساله به اسم (شيما )سوار ماشينم شد البته من اسمشو نميدونستم .خودش سر صحبتو باز كرد .توكار ويلا بود نه خريدو فروش فقط اجاره .مثل اينكه يكي 2تا ويلا واسه اجاره داشت .گفت چه مدته تو اژانس كار ميكني گفتم: چند ماهي ميشه .گفت: مسافراز شهرهاي ديگه مياد پيشتون گفتم: كمو بيش بستگي به مواقعي داره كه مسافر بياد .گفتم: چرا پرسيدين گفت من ويلا واسه اجاره دارم اگه يه بار مسافري بهت خورد كه خونه يا ويلا خواست شمارمو بهت ميدم خبرم كن، شيرينيتم محفوظه .گفتم باشه حالا چقدر كرايه ميدين؟ گفت: فكر قيمتش نباش باهاشون راه ميام.گفتم :اگه خودم بخوام چقدر كرايه ميدي؟ گفت ويلاهاي من قابل تو رو نداره .از دهنم در رفت گفتم شما ويلا با ژيلا هم كرايه ميدي .گفت :پس تو كار ژيلا هم هستي .گفتم اگه پيش بياد اره .گفت: نه .گفتم چه بد اگه داشتين مشتري ميشدم.خلاصه بعد از كلي صحبت در مورد ژيلا گفت: بين خودمون بمونه چون پسر خوبي هستي منم ازت خوشم اومده يكم باهات خودموني تر ميشم ولي يادت باشه اين حرفم جايي درز نكنه .گفتم: باشه از بابت من خيالت راحت باشه .گفت: دوست داري چند ساله باشه؟ گفتم: كي .گفت :دختره ديگه .گفتم يعني اينقدر تو دستو بالت هست .گفت :حالا.گفتم اونام پوليه؟ گفت: نه عشقي كار ميكنن معلومه كه پوليه.گفتم حالا چند.گفت: حدود 20تومن .ديگه رسيده بودم جلوي خونش .گفتم باشه اگه خواستم خبرت ميكنم .شمارشو بهم داد.گفت چقدر شد گفتم برو من از ادماي باحال پول نميگيرم .گفت :باشه پس 2تومن از 20تومن كم كن .تو راه برگشت همش تو اين فكر بودم كه چرا ازش پول نگرفتم گفتم شايد داره منو كس گير مياره .صبح فردا واسش زنگ زدم بعد ازاينكه خودمو معرفي كردم گفت: چه زود زنگ زدي ميزاشتي دو روز بشه .گفتم يه دختر 17-18 ساله واسم جور كن .ادرس يكي از ويلاهاشو بهم داد گفت سه روز ديگه بيا اونجا .راستشو بخواين اول يكم ميترسيدم نميشد بهش اعتماد كرد .قراربود ساعت 4اونجا باشم .صبح رفتم حموم صورتمو اصلاح كردم تمام موهاي بدنمو زدم .عطرو ادكلن وكرم…زدم اماده شدم .ساعت 3حركت كردم رفتم ديدم يه ساختمون تك واحد توش پر درخت وگل .زنگ زدم خودش اومد پشت در گفتم: سلام شيما جون خوبي .گفت: سلام خوشتيپ كردي خبريه؟ گفتم :اره اومدم كس كني ديگه .گفت كاشكي من جاي دختره بودم .گفتم يه حالي هم به تو ميدم عزيزم .گفت برو تو پرو نشو من پسرم اندازه تو. رفتم تو همين كه درو باز كردم ديدم يه دختر سفيد پوست قد حدود160 وزنشم فكئ كنم 65 كيلو بود با يه تاپ و شلوارك مشكي رژ قرمز پررنگ باموهاي مش شده گندمي روي يه راحتي نشسته يه پاشم گذاشته بود روي اون يكي پاش، طوري كه ميتونستم يك طرف كونشو احساس كنم دلم ميگفت بپرمو لبشو بخورم كيرم داشت شق ميشد .همين كه منو ديد بلند شد سلام كرد.منم كه اصلا صداشو نميشنيدم اصلا جوابشو ندادم .شيما گفت با تو بودا گفتم معذرت حواسم روي كونت بود متوجه نشدم .خنديد گفت اوني كه قراره كونشو بكني من نيستم .يك آن جا خوردم پس اين كي بود اونجا بود .شيما گفت:پر رو معرفي ميكنم خواهرم شيرين خانوم .بعد به من گفت: راستي اسم تو چيه؟ گفتم من رضا هستم از اشناييتون خوشبختم .شيرين دستشو اورد جلو باهام دست بده منم بدون معطلي دستشو گرفتم چه دست نرمي داشت .شيما يه نگاه چپ به خواهرش انداخت به خاطر اينكه باهام دست داد ناراحت شد .شيما اتاقو بهم نشون داد درو باز كردم تمام حواسم رو شيرين بود .اون سفيدي پاهاش، رژ روي لبش ،از جلوی چشام رد میشد .خلاصه رفتم تو يكي رو تخت دراز كشيده بود .يه دختر برنزه شده با موهاي مشكي با يه رژ صورتي يه پيراهن استين كوتاه صورتي با يه شلوار جين ابي تنگ .به خوشگلي شيرين نبود اما بامزه بود .شيما گفت شما رو تنها ميزارم رضا شيطوني نكني .درو بست ورفت. فورا رفتم كنارش دراز كشيدم گفتم:سلام من رضام شما میتونی اقا رضا صدام کنی، اسم تو چيه؟ گفت: نازي .پريدم توبغلش چه گوشتي بود لبامو گذاشتم رو لبش شروع كردم به خوردنش محكم بغلم كرد با زبونم داشتم با زبونش بازي ميكردم دستمو بردم روي سينش. سينه هاش زياد بزرگ نبود اما سايز تنش بودو باحال يكم براش ماليدم .دستمو از زير پيراهنش كردم تو واز روي سوتيئنش سينه هاشو ماليدم يكم كه بازي كردم رفتم سراغ كسش از روي شلوارش زياد حال نميداد صداي آه گفتنش داشت در ميومد كه كسشو يه فشار كوچولو دادم يدفعه يه آآآآخ گفت بلند شدمو پيراهنشو در اوردم يه سوتين سفيد با گلاي زرد كوچولو تنش بود. تمام بدنشو برنزه كرده بود سوتيئن روي بدنش كامل خودشو نشون ميداد .سوتيئنش رو كندم سينشو خوردم نوك سينه هاش كوچولو بود به رنگ قهوه اي كمرنگ .يكم نوك سينشو خوردم با يه دستم اون يكي سينشو ميمالوندم .دكمه شلوارشو باز كردم زيپشو كشيدم پايين شلوارشو در اوردم . يه شرت سفيد همرگ سوتيئنش تنش بود كس با مزش باد كرده بود.شورتشو كشيدم پايين كسش جالب بود به خاطر رنگ برنزه ايش قرمزي داخلش كاملا معلوم بود. دورشم یه حالت خیسی داشت .اطراف كسشو واسش ماليدم .با انگشت اشارم روي كسش عقب جلو ميكردم كه يدفعه آه آه شديدش شروع شد من همونطوري بازي كردم انگشتمو يكم كردم تو كسش يه ذره كه عقب جلو كردم ساكت شد .فوري بلند شدم لباسامو دراوردم شرتمو خودش دراورد كيرمو گرفت تو دستش يكم اب دهن ريخت روش با دست مالوندش خواستم برعكسش كنم بكنم تو كونش كه گفت بكن تو كسم .اصلا به كسش دقت نكرده بودم .پردش زده بود با اينكه سنش كم بود اما پردشو زده بودن .كيرمو بردم نزديك كسش خودش با دست كيرمو گرفت اروم فرستاد توكسش .اخ چه كسي بود خيلي تنگ بود يكم فشار دادم گفت آي ي ي ارومتر درد داره كم كم كيرمو كامل كردم تو كسش واي چه جاي گرمو نرمي بود شروع كردم به تلمبه زدن آاخ چه حالي ميداد ديگه داشت ابم ميومد كيرمو كشيدم بيرون ابمو ريختم روي تخت ابمو با دست برداشت ماليد به كيرم يكم باهاش ور رفت دوباره شق كردم برعكس خوابوندمش رو تخت خوابيدم روش از پشت يكم با سينه هاش بازي كردم ميخواستم كيرمو بكنم تو كونش كه فوري خودشو برگردوند گفتم چرا برگشتي گفت تو كون نه تروخدا آدم ميتركه گفتم اروم ميزارم خلاصه راضيش كردم كيرمو گذاشتم رو كونش ولي چه سوراخ تنگي بود اصلا كيرم تو نمي رفت كيرمو يكم تف ماليدم اروم فشار دادم گفت آآآآآآآآآآي ي…تروخدا درش بيار مردم .من گوشم بدهكار نبود يه بوسش كردم يكم ديگه فشار دادم سرش رفت تویه کم بازی بازی کردم یه دفعه تا ته كردم توش .واقعا دردش اومده بودیه جیغ بلند کشید گفت: افرين اروم جلو عقب كن درد داره .كم كم جلو عقب كردم تا ديگه سوراخ به اون تنگي به اندازه كلفتي كيرم گشاد شده بود حالاديگه با سرعت 300كيلومتر در ساعت تلمبه ميزدم ديگه داد نميزد ابم داشت ميومد بازم كيرمو در اوردم ابمو ريختم بيرون .بعد يكم بغلش كردم لبشو بوسيدم ازش تشكر كردم لباسمو پوشيدم رفتم بيرون .شيرين رو تخت دراز كشيده بود .ازش خجالت كشيدم بدون اينكه نگاش كنم رفتم بيرون .شيما تو حياط بود .تا منو ديد گفت حال كردي گفتم اره جاي تو خالي.گفتم چقدر شد .گفت برو مهمون باش .گفتم خب حالا تعارف نكن .گفت خونه رو كه مهمون بودي ولي 15تومن به دختره بده .پولشو بهش دادم ازش خداحافظي كردم رفتم .ولي در حسرت شيرين…

نوشته: jojokucholo


👍 0
👎 0
49241 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

303788
2011-10-29 20:40:25 +0330 +0330
NA

آقاى user.jadidشما خواب و زندگى ندارى عزيز كه نصف شبى هم آن لاين هستى و مدام اول شدنتو به رخ ميكشى باباجون بگير بخواب بذار بقيه ملت هميشه در صحنه هم به فيض عظماى اول شدن دست يابند و جايزه ناچيز هزار سكه طلاى تمام بهار را از دست رياست سايت آدمين گرامى دريافت نمايند ثوابه بخدا!!

0 ❤️

303789
2011-10-30 00:50:47 +0330 +0330
NA

:H :H :H
سوم

0 ❤️

303790
2011-10-30 05:00:19 +0330 +0330
NA

جالب بود فقط بيشتر توصيف ميكردى

0 ❤️

303791
2011-10-30 05:45:11 +0330 +0330
NA

خیلی تخیلی بود
تو تخیلاتت هم سکس بلد نیستی بس که جق زدی فکر میکنی 3 سوت باید آبت بیاد

0 ❤️

303792
2011-10-30 07:43:34 +0330 +0330
NA

میگم خیلی جالبه که مردم چه راحت سکس میکنن از ایدز و میدزم نمترسن .
کاندومم که قدیمی شده و همه بدون کاندوم بکن که میکنی ومریض هم نمیشن.
جالبه نه؟
البته از فردا داستانها همه با کاندوم میشه .
میگین نه صبر کنین وببینین!!!

0 ❤️

303793
2011-10-30 08:08:05 +0330 +0330
NA

داداش اگه میدونی کس گیر اوردن به این راحتیه واس ما هم پیدا کن.ولی داستانت کاملا کیری و مصنوعی بود

0 ❤️

303794
2011-10-30 08:31:19 +0330 +0330
NA

این که جزء اتفاقات هر روز شهر تهران تازگی می خواهان نماینده بدن مجلس که برایشان اتحادیه تاسیس بکنند خوشم نیومد توخمی بود =))

0 ❤️

303795
2011-10-30 14:25:45 +0330 +0330
NA

اقا رضا صداش کنین! یعنی کییییییییییییییییییییییر تو اعتماد به نفست!

0 ❤️

303796
2011-10-30 15:45:45 +0330 +0330
NA

اي خاك بر سرتون كه با يه اول شدن واستون تو يه سايت سكسي كلي حال ميكنين.احمق ها
داستان هم چرت بود.شاشيدم توش

0 ❤️

303797
2011-10-31 17:07:50 +0330 +0330
NA

در کل از داستانت خوشم اومد اما چن جملشو ریده بودی.مثله اقا رضا!
ادامه بده عالیترم میشی.منتظر داستانت با شیرینیم

0 ❤️

303799
2011-11-12 18:52:18 +0330 +0330
NA

گشنگ بود. شمأرهشو هم برام ايميل کن

0 ❤️




آخرین بازدیدها