این داستان مربوط به گی ها میشه. لطفا کسانی که گی نیستند اصلا و ابدا این داستان رو نخونند. دنبال این نیستم که کسی باور کنه یا نه. چون اونی که اینکاره باشه اصلا نیازی به توضیح نداره. جماعتی هم کارشون همیشه فحش دادنه کاملا راحت باشند. تو یه داستان قبلیم گفته بودم که به خاطر هیجان گی شدم. اما دیگه کاملا گی شده بودم. حرفه ای و شدیدا حشری. روزی نبود (ونیست) که به سایت ها و شبکه هایی که عکسامو گذاشتم سر نزنم. همیشه هم کلی ذوق می کنم وقتی پیام هایی رو می بینم که قربون صدقه کونم می رند و با وجود سنم (33 سال) التماس می کنند که یه بار با من باشند. خوب حق هم دارند. اما مسئله من چیز دیگه ایه. وقتی یکی که از دار دنیا فقط یک کیر داره میاد سراغم جایی تو فکرم نداره. حتی جوابشون رو نمیدم. فکر طرف خیلی مهمه که چی باشه. از کل اونایی که تو نت دنبال گی هستند بهتون قول میدم یک درصدشون واقعی هستند. یه عده که عقده دارند. یه عده دخترا بهشون پا نمی دند. یه عده فیلم زیاد می بینند و فکر می کنند چه خبره. و کلی جماعت سرکاری دیگه. بگذریم…دنبال یه کیس جدید بودم. دیگه سکس عادی بهم جواب نمیداد. فانتزی هایی مثل زنونه پوشی و فتیش و دست و پا بستن دیگه عادی بود و ارضا کننده نبود. این بود که دنبال یه کیسی بودم که سن بالا باشه و تنها هم نباشه. آره دلم یه سکس حداقل سه نفره می خواست و حتی کمی هم خشن. اما هیچوقت با زیر سن خودم راحت نبودم و تمایلی نداشتم باهاشون سکس کنم. این بود که دنبال کسی سن بالاتر بودم.تا اینکه یه نفر برام پیام فرستاد. می گفت 50 سالشه و سالهاست کون کن قهاریه. مکان مناسبی داره و تنها هم زندگی می کنه. عکس کیرشم فرستاده بود که به نظرم خوب و ردیف اومد. کمی که باهاش صحبت کردم. اسمش آرش (اسم مستعار) بود. متوجه شدم راست میگه و تا حدی قابل اطمینانه. مهم تر از همه اینکه با اینکه 50 سالش بود اما همه فانتزی های سکسی رو دوست داشت و تجربه کرده بود. خوب دیگه. کور از خدا چی می خواد. باهاش چت کردم و بین صحبت هم اون فهمید که من به سکس گروهی و دادن گروهی علاقه دارم و هم من فهمیدم که اون رفیقی هم داره که دو به یک سکس کنیم. باهاش قرار گذاشتم برای آشنایی. تو یه رستورانی وسط شهر. دیدمش. راست می گفت. خیلی شیک و باکلاس بود. کاملا مشخص بود که حرفاش راست بوده. خیلی زود رفتیم سر اصل مطلب و قرار گذاشتیم. قرارمون سه روز بعد بود. عصر.طبق معمول همیشگیم کاملا شیو کردم و رفتم پیشش، خونش. نشستیم و کمی حرفهای عادید زدیم. یه ته لیوان ویسکی و بعد رفتیم سر صحبت خودمون. گفت که یکی از دوستاش (آرمان) رو تو راهه و اطمینان داد که قابل اعتماده و تیپ خودشه. گفتم پس شروع نکنیم تا بیاد. شبکه ترنس های ماهواره رو گرفتیم و نگاه کردیم. کمی من رو مالید. بعد زنگ زدند و دوستش آمد. یه آقایی قد بلند تر و کمی درشت تر و همونقدر مودب. وقتی منو دید کاملا خودمونی و عالی سلام و روبوسی کردیم. ما نسشتیم و اون رفت که دست و روش رو بشوره. تا اون بیاد منو آرش دیگه لب تو لب شده بودیم. اومد و یه جون کشداری گفت و نشست کنارمون روی کاناپه. همونطور که با آرش لب می گرفتیم آرمان هم شلوارمو کشید پایین و دستش رو از لای پام به نزدیکی سوراخم رسوند و می مالید. کمی نوک انگشتش رو فشار میدادد رو سوراخم که واقعا حشریم می کرد. بعد گفت یه لحظه صبر کنید. من یه بادی زنونه گرفتم که خیلی دوست داشتم. گفت که آقا مهرداد می پوشی؟ گفتم چرا که نه. پوشیدم. عالی بود. یه جوراب ساق بلند با دونه های دشت و بند جوراب که دیوانه کنندست و لباس بالا. خیلی قشنگ بود. گفتم یه عکس ازم گرفت و ته مونده مشروبمون رو رفتیم بالا و آرش یه تشک روی زمین انداخت که از جلو ماهواره جایی نریم. کیرهای خوبی داشتند. برای آرش حدود 18 سانت می شد با کلفتی 4 سانت و مال آرمان کمی بزرگتر بود و کلفت تر. روی تشک دراز کشیدم و هر کدوم یه طرفم دراز کشیدند. پاهام رو کمی بالا دادند و همونطور که فیلم می دیدیم دستاشون روی سوراخم بالا و پایین می رفت. خیلی خوشم اومد. آرمان گاهی یه ضربه کوچیک هم روی سوراخم می زد. رفتم پایین و شروع کردم به ساک زدن برای جفتشون. من معمولا ساک های عمیقی می زنم و واسه خودم کلی حرفه ای هستم تو ساک زدن. متوجه شدم که آرمان و ارش دارند از هم لب می گیرند. به من گفته بود که جفتشون گی های واقعی هستند و سالهاست که با هم سکس سافت دارند. حسابی که براشون ساک زدم اول آرش رفت پایین و کیرش رو یواش یواش با کمک وازلین (البته اونقدرام تنگ نیستم اما ادای تنگا رو خوب درمیارم!) کرد تو کونم. و شروع کرد به تلمبه زدن. منم کیر آرمان رو کرده بودم تو دهنم و یه وقتایی تا ته ته می کردم تو حلقم. آه جفتشون بلند شده بود. از یه طرف آرش قربون صدقه کونم می رفت و تلمبه می زد و از یه طرف آرمان داشت از تو خالی میشد و از من بیشتر آه و ناله می کرد. کمی گذشت و پوزیشن رو عوض کردیم. پاهام روی شونه آرش بود. هنوز داشت تلمبه می زد. داشتم فکر می کردم که همین آرش که اینقدر دیرانزاله داره منو ارضا می کنه دیگه آرمان که کیرش هم بزرگتر بود رو چیکار کن م. آرش اینقدر تند و محکم تلمبه می زد که دیگه سوراخم رو حس نمی کرد. واقعا رو هوا بودم. تا اینکه آبش اومد. تو کونم نریخت (چون بهداشت واقعا تو سکس مهمه و آدم نباید ریسک کنه) و ریخت روی شکمم و بعدش پاکش کردیم. بعد نوبت آرمان شد. آرش گفت من یه سیگار بکشم تا شما کار می کنید و دوباره میام. چشمام کمی گشاد شد از این حرف. دوباره میاد. البته حشرم هنوز خیلی بالا بود. مشروب هم کار خودش رو کرده بود. آرمان رفت و کیرش رو خیلی راحت کرد تو کونم. حسابی باز شده بودم از تلمبه های آرش. آرمان هم عالی بود. امابیشتر علاقه به پوزیشن سگی داشت و از یه ربعی که تلمبه می زد لااقل ده دقیقه سگی تلمبه می زد و همونطور آرش هم داشت نگاه می کرد. حس خیلی خیلی خاصی داشتم. تا حالا در حالی که کسی می دید نداده بودم و حس جالبی بود. خیلی جالب. داشتم لذت می بردم و با لذت می دادم. آرمان هم آبش اومد و روی کمرم خالی کرد. همونطور خوابیدم . شده بودم مثل جنده ای که ده نفر کردنش. سوراخم شدیدا ذوق ذوق می کرد و نبض میزد. اما هنوز شدیدا حشری بودم. انگشتم رو بردم سمت سوراخم و کمی از هم بازش کردم و مالیدمش. آرش گفت که اگه بخوای ما تا چند دقیقه دیگه کاملا آماده ایم و تو هم واقعا کارت درسته. اما اگه دوست داشته باشی و هیچ اجباری نیست. چون تا همینجا حسابی حال دادی و تا حالا هیچ کس اینطوری نبوده با ما. گفتم من هم سریع ردیف می شم. رفتم دستشویی و کمی ردیف کردم خودمو. یه سیگار با هم کشیدیم و یه ته لیوان دیگه ویسکی و همزمان فیلم می دیدیم. تا اینکه تو فیلم یه ترنس که خیلی هم بدنش شبیه من بود به دو تا کیر همزمان می داد. من پلک نمی زدم چون واقعا از این فانتزی خوشم میاد. آرمان متوجه شد و گفت دوست داری اینطوری. گفتم عاشقشم اما واقعا سخته و فکر نکنم از پسش بربیام. گفت الان برات ردیف می کنم.دوباره چشمام گشاد شد. گفتم واقعا؟ گفت آره. من تو کارم حرفه ایم. اگه بخوای ردیفت می کنم. گفتم دلم که می خواد. اصلا عاشق باز شدن کون هستم. خصوصا وقتی کون رو می دی بالا و سوراخ باز می مونه و گردش هوا رو توش احساس می کنی. گفت جون. عجب حشری داری تو. من دیوونه همچین کسی هستم. مال خودمونی از این به بعد. دوست داری فقط با هم باشیم. گفتم من که با شما حال کردم. حتما دلم می خواد. کیس مناسب و قابل اطمینان مثل جواهر کمیابه و کی بدش میاد؟ گفت لطف داری جیگر. و کاملا درست می گی. دوباره رفتم خوابیدم روی تشک و منتظرشون شدم. خیلی خوششون اومد از این همه حشری که تو من بود. دوباره شروع کردیم و اما این دفعه آرمان گفت که اول اون بکنه. رفت پشتم و کمی بیشتر از قبل وازلین و لوبریکانت زد و شروع کرد. کیرش رو تو کونم بالا و پایین هم می کرد و حسابی داشت بازش می کرد. یکم که گذشت و تلمبه زد احساس کردم یه انگشتش رو هم کرد تو و سوراخم رو می کشید به سمت بالا و گاهی هم پایین. احساس کردم جا باز کرده کونم. در همون حال هم که کیر آرش تا ته تو حلقم بود و آرش دیگه نفسش بالا نمیومد. متکا زیر کمرش بود و سرش از اون طرف آویزن و ناله می کرد. آرمان گفت که دیگه آمادست. به آرش گفت بیا. من از زیر کیرمو می دم تو و تو هم بالا با فشار . اما مواظب باش. به من هم گفت که اگه دردت اومد و دیدی زیاده بگو. گفتم باشه. کمی ترسیده بودم و از طرفی شدیدا دلم می خواست. آرمان زیر خوابیدم و نشستم روی کیرش. کمی تلمبه زدم. سرم رو گرفت و کشید سمت صورتش و لب گرفت ازم. در همون حال آرش رفت پشتم و کیرش رو روی کیر آرمان فشار داد. نوکش رو داشت می داد تو که من ترسیدم وکمی تکون خوردم. کیر آرمان هم بیرون اومد. گفت درد داری؟ گفتم نه. ادامه بده. دوباره کیرشو کردم تو کونم. ثابت و بی حرکت موندم. آرش با فشار (که آخرش خیلی درد داشت اما تحمل کردم) سر کیرش رو کرد تو کونم. یه تکونی خوردم و نگهم داشت. گفت تکون نخور تا جا باز کنه. کمی گذشت و حتی نفس هم نمی کشیدم. بعد دردش کم شد و آرش یواش یواش شرع کرد به تلمبه زدن. در حد یکی دو سانت و آرمان هم که کیرش کاملا ثابت بود. کمی که گذشت دیگه کاملا کیر آرش جلو و عقب می رفت و عادی شده بود. درد داشت اما یه حس عالی و وحشتناکی به من می گفت که از وسط نصف شدم. داشتم دیوونه می شدم. فوق العاده بود. اینقدر حشری شده بودم که زبونم تا ته تو حلق آرمان بود. بعدش دو تایی تلمبه زدند. کمی جلو می رفتم و بعد یواش برمیگشتم عقب. به قدری حشری شده بودم که آبم وسط دادن دو کیره اومد و به شدت پاشید بیرون. کیرم بین خودم و آرمان بود و آبم چنان پاشید بیرون که تا گردن آرمان رسید. ادامه دادیم و داشتیم شدیدا به هم میمالیدیم سینه هامون رو. آرمان و آرش عالی بودند. اینقدر که به نظرم کل دورانی که فکر می کردم سکس کردم در مقابل این سکس یه جق زدن احمقانه و ساده گوشه انباری بوده. دیگه وقتی آب من اومد اونا بیرون کشیدن کیراشون رو با دست و ساک زدن براشون آبشون رو آوردم. این دفعه طوری افتادم که جدی جدی از یه جنده که به ده نفر داده بود خسته تر بودم. دستم رو بردم سمت سوراخم. راحت 4 تا انگشت می رفت توش. آرمان و آرش هم کنار دراز کشیدند و آرش دست منو کشید بیرون و انگشتای خودش رو کرد تو کونم و آروم آروم جلو عقب می کرد (نمی دونم از کجا فهمیده بود که این کار بعد از سکس منو به شدت دیوونه می کنه). اینقدر همه چیز عالی بود که صدام در نمیومد و فقط نفس نفس می زدم. نزدیک ده دقیقه تو همون حالت بودیم. آرمان بهم گفت: مهرداد خوبی؟ گفتم آره. گفت نگرانت شدم. هیچی نمیگی. گفتم آخه بهترین سکس کل زندگیم بود و دارم هنوز حالشو می برم. خندید و گفت دمت گرم. برای ما هم بهترین بود. تاحالا همچین سکس کاملی نداشتیم. حس خوبی بهم دست داد. رفتیم حموم سه تایی و حسابی حموم کردیم. مثل اینکه بچشون باشم حسابی منو شستند. بازم آرش دستش تو سوراخم بود. کیرش دوباره بلند شده بود. گفتم هنوزم حشری هستی؟ گفت من اینطوریم. ده دقیقه به ده دقیقه بلند میشه کیرم. تو فکرشو نکن وگرنه تا فردا صبح همش اینجا باید بدی. گفتم اگه می تونستم که از خدامه. یه جون کشداری گفت و باز یه لب اساسی. اما این دفعه سه نفری. اومدیم بیرون و بعد از کمی نشستن و حرف زدن و تشکر دوستان از من، قرار گذاشتیم که با هم باشیم و هر دو سه هفته یه برنامه ای بزاریم. من که با کمال میل قبول کردم و بعد از اون حدود یکسالی با هم بودیم و هر ماه با هم سکس می کردیم تا وقتی که آرمان مجبور شد بره شهرستان و آرش هم به خاطر مشکلاتی دیگه نتونست با من باشه. البته فقط دو بار دیگه دوکیره سکس کردیم. اما همیشه سکسمون جذاب و پرحرارت بود. آخه ما واقعا گی بودیم و تکلیفمون با خودمون معلوم بود. هنوز به این فکر می کنم که کاش دوباره همچین کیسی به من بخوره. البته الان هم رفقایی دارم . اما هیچ کسی برای من اون دو تا نمی شند. ببخشید طولانی شد و ممنون بابت خوندن این خاطره. این خاطره کاملا واقعی بود و از زمانش یک سال و نیم گذشته. کامنت های دوستان رو می خونم و اگه خواستید می تونم عکس اون روز رو هم براتون بزارم. پروفایل شهوانی: mehrdad61artoorنوشته: مهرداد