سکس باور نکردنی با سولماز

1400/03/01

سلام
من علی هستم ۲۶ سالمه و ساکن کرج.داستانی ک میخوام بگم مربوطه به پارسال
توی آژانس کار میکردم ک ی مشتری داشتم ک شمارشو داده بود بهم هر وقت کار داشت زنگ میزد بهم . یه دختر داشت ب اسم سولماز ک بعدا فهمیدم ۱۹ سالشه
بعد چن وقت دیدم تو تلگرام عکسشو گذاشته فهمیدم خط دخترشه
رفتم تو نخش ک اصن پا نمیداد .اینقد سیریش بازی در آوردم ک اوایل ارتباطمون فقط چت بود. روز تولدش بود ک به هزار خواهش و التماس قرار گذاشتم باهاش.دیگه کم کم بعد اون قرار میذاشتیم بیرون .ی دختر ترکه ای سبزه با سینه بزرگ و کون گرد.وای عجب کوسی بود
تو چت با هزار ترفند بحثو کشیدم ب حرفای سکسی.اونم یواش یواش همراهی کرد.ی قرار گذاشتیم زمانی ک مادرش خونه نبود برم خونشون.خونشون توی ی اپارتمان بود ک سگ صاحبشو نمیشناخت
رفتم بالا اومد درو باز کرد رفتم تو درو قفل کرد.ی تاب قرمز با یه شلوارک استرج سرمه ای پوشیده بود.یکم نشستیم اومد کنارم نشست دستمو گذاشتم رو روناش.یواش کرددستم بردم زیر تابش سینشو گرفتم اه کشید.بار اولش بود.گرفتم بغلم و لب گرفتیم.همونجا لباساشو در اوردم سرتا پا خوردمش خیلی حشری شده بود. منم یکم لاپایی زدم ابم اومد سریع لباسامو پوشیدم وزدم بیرون.خیلی استرس داشتم از اینکه بیان و ببینن مارو
یبار دیگه هم خالش اسباب کشی داشت مادرش رفت خونه خالش دوباره رفتم ولی دیگه استرس نداشتم.دوباره همون داستانا اینبار گفتم دمر بخوابه و یکم بمالونم در سوراخ کونش.یکم اب دهنمو زدم و کیرمو مالوندم در سوراخش یواش کردم تو یکم اذیت میشد نگه داشتم تو یکم جا باز کنه.و شروع کردم اروم تلمبه زدن. بعد ۵ دیقه ابم اومد و ناخواسته ریختم تو کونش همونجوری افتادم روش یکم اونجوری موندیم…
بعد چن روز زنگ زد بهم گفت مامانشو باباش رفتن برا خرید دو سه ساعت خونشون خالیه . اینبار خودش اومد جلو.وای کوسشو خوردم لبای کوسش باد میکرد خیلی خوشمزه بود.گفت علی میخوام کیرتو بخورم.نگو چند تا فیلم سوپر دیده و قشنگ یاد گرفته
خیلی بد ساک میزد دندونش میخورد ب سر کیرم درد میومد برگشت گفت بیا بکن توی کونم.منم کردم.افتادم روش و و تلمبه زدم . داگ استایل شد از پشت محکم میزدم و تخمام میخورد ب کوسش ک خیلی خوشش اومده بود.و میگفت جون محکمتر بزن
گفت ک وقتی ابت اومد بکش بیرون میخوام بخورم.همینکه ابم داشت میومد کشیدم بیرون و اومد کیرمو کرد تو دهنش تمام ابمو خورد.وای چ حالی داشت.این اخرین باری بود ک سکس کردم باهاش چون دلم سوخت براش خیلی دختر عاطفی بود

نوشته: علی


👍 4
👎 11
25901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

811043
2021-05-22 00:49:47 +0430 +0430

راستم میگی باورنکردنی بود😂😂😂😂

1 ❤️

811072
2021-05-22 01:53:13 +0430 +0430

ملت چه راحت از پشت میدم.
وااااااااا

1 ❤️

811133
2021-05-22 11:36:29 +0430 +0430

عجب داستان باور نکردنی ای بود ؛
واقعا باورم نشد ؛
موفق باشی

1 ❤️

811144
2021-05-22 12:35:48 +0430 +0430

کوتاه و مختصر

0 ❤️

811188
2021-05-22 18:29:30 +0430 +0430

رفتم بالا اومد درو باز کرد رفتم تو درو بست
همین یه جمله کافی است🤣

0 ❤️

811310
2021-05-23 12:56:31 +0430 +0430

عزیزم این داستان که تعریف میکنی قصه من و مادرت هستش
تحلیل کن ببین چی گفتم…

0 ❤️

811365
2021-05-23 21:58:46 +0430 +0430

زودانزالیتو درماندکن کصصکش

0 ❤️




آخرین بازدیدها