کس همشهری (۲)

1391/03/24

قسمت قبل

سلام دوستان خاطره قبلی منو که خوندید و نظر دادید همتون اشتباه فکر کردید من اینو نگفتم ولی حالا میگم شهر ما کوچیکه و محله ای که توش زندگی میکنیم خانمها اکثرا با چادر و لباس ساده زیر که همه خانمهای که تو خونه هم روسری میپوشن میان بیرون و دوست من هم همینجور بود و دامن پوشیده بود و زیرش شلوار نداشت و فیلمی هم که از خودش گرفته بود گوشی را گذاشته بود روبه روش و هر کاری من از پشت گوشی بهش میگفتم با خودش انجام میداد و فیلمشو بهم نشون داد اما داستان سکس دوم ما
بعد از دو روز از اولین سکسمون گفت که عاشق حال کردن تو صحرا هستم منم گفتم ردیفش میکنم تا حسابی بکنمت از یکی از دوستان چادر مسافرتی گرفتم و قرار گذاشتم باهاش اومد سر قرار سوارش کردم و رفتیم بیرون تو را ساعت حدودا11 بود که دوتا ساندویچ بندری گرفتیم برا نهار ورفتیم به یه منطقه بیرون از شهر که چشمه اب معدنی معروفی داره چون وسط هفته بود خیلی خلوت بود چادرو زدیم و کمی از اطراف چشمه دیدن کردیم و کلی باهم شوخی و بگو بخند کردیم ساعت شده بود 1 دیگه اومدیم تو چادر نشستیم و شروع کردیم به خوردن ساندویچ ها که دیگه سرد شده بودن و مزه نمیداد و بعد کنار هم دراز کشیدیم و شروع کرد برام تعریف کردن و گفت چرا حسرت کیرمو میخورده(تو داستان اولی گفتم که گفته مردم از بس حسرتشو خوردم)این همشهری ما یه همسایه داشته بودن که دست بر قضا من ترتیبشو چند بار داده بودن و خونشون برده بودن دورود و دیگه تو شهر ما نبود ولی این دوتا با هم در ارتباط بودن که جریان من و خودشو براش تعریف کرده بوده و بهش گفته بوده که خیلی خوب میکنه اونم دیگه مونده بود تو حسرت کیر من وقتی که داشت تعریف میکرد من هم کم کم سینه هاشو می مالیدم و کیرم راست راست شده بود داده بودم به دستش و صورتشو بوس میکردم و یواش یواش رفتم تو کار لبهای نازش بعد شلوارشو دادم پایین کمی از رو شورتش کسشو مالیدم دیدم کسش خیس خیس شده و گفت دیگه بسه وکیرم گرفت به دهن حالا نخورو کی بخور خیلی خوب ساک میزد منم دیگه داشتم حالی به حالی میشدم که گفتم بسه (قابل توجه دوستان من از کس خوردن بدم میاد و از کاندوم کشیدن هم خیلی بدم میاد)شورتش رو هم دراوردم ولی بلوزشو دادم بالا و شلوار خودم هم دادم تا زانو پایین و سرشو گذاشتم دم سوراخش و کیرمو تا ختنه گاه کردم توش و دراوردم چند بار این کارو انجام دادم که محکم کمرمو گرفت و کیرم تا ته رفت توش و از ترس اینکه صداش بیرون نره دستمو گاز گرفت و منم شروع به تلمبه زدن کردم و مرتب قربون صدقه کیرم میرفت در حین کردن کشیدمش بیرون و دوباره گذاشتمش دم سوراخش و گفتم به یه شرط میکنمش توت و اونم از عقب کردنت (آخه تو تماسهای که باهاش داشتم میگفت اصلا از عقب حرفش رو هم نزن)از اون انکار از من اصرار و وقتی دید که نه خیر اگه کیر میخواد باید کون هم بده گفت به شرطی که دفعه بعد باشه الان فقط کوسمو بکن و منم دوباره فرستادم به ته کسش چون تو چادر بودیم و نمیشد زیاد طولش داد بعد از اینکه دو بار ازضا شد منم ابمو اوردم و ریختم رو شکمش و کمی هم پاشید رو لباسش و یه لب حسابی ازش گرفتم و بلند شدم از روش و کمی که استراحت کردیم برگشتیم و اونو سر مسیر پیاده کردم و رفتم مغازه و یک ساعت بعد زنگ زد و به خاطر امروز ازم تشکر کرد و من گفتم منتظر کردن کونت هستم و خونمون که خالی شد بهت خبر میدم در داستان بعد کردن کونشو براتون مینویسم.

نوشته: 17 به عشق فرشاد پیوس


👍 0
👎 1
23156 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

322456
2012-06-14 17:15:02 +0430 +0430
NA

دوستان نخونید مزخرفه

0 ❤️

322457
2012-06-14 17:23:00 +0430 +0430
NA

آخه بابا به کون عمت که تکه قسم، این حرفایی که زدی تکراری شده کس مخ
(به احترام حرفه یکی 2نفرکمترفحش میدم به خزعبلات ازین بعد)

0 ❤️

322458
2012-06-14 17:31:06 +0430 +0430
NA

ببین رفتی حال کردی راست و دروغش گردن خودت ولی این چه طرز داستان نوشتنه مگه دنبالت کردن ؟ خیلی بد مینویسی داستان قبلیت هم خوندم نه تنها بهتر ننوشتی بدتر هم شده
پس دیگه ننویس …
منتظر پذیرایی دوستان باش

0 ❤️

322459
2012-06-14 19:36:49 +0430 +0430
NA

ببین ننه کس ده،برو از کس ننت فیلم بگیر بذار تا ما بیشتر حال کنیم.آخه این چه کسشریه که نوشتی؟کیرم تو اون شهرتون با اون کسای جر خوردش.توصیه می کنم بهت برو کونتو بده.کیرم تو اول و آخر خودتو داستانت.داستانت رو میدم انتشارات کس مغز ها چاپ کنه.خودتم برنده ی کیر خر طلایی از جشنواره ی کس برلین ،بخاطر یک عمر کسشر نوشتن شدی.تبریک می گم کسکش.

0 ❤️

322460
2012-06-14 21:13:50 +0430 +0430
NA

سیدجان نیشابوری گرامی اینقدرباقلی خوردی ببین اخرش باخودت چکارکردی !واقعا ریدی به مخت رفت نخور باقلی باد داره زیاد که میخوری بادش می پیچه توی مغزت بعدروی باد هوا کوس تف میدی در اخرراستی بقلیا تیج زیه یه نه

0 ❤️

322461
2012-06-15 00:52:45 +0430 +0430
NA

فقط جمله اولشو خوندم فهميدم خيلي كيري و از طرف يه جلقي نوشته شده نخوندم ادامشو

0 ❤️

322462
2012-06-15 03:15:14 +0430 +0430
NA

اين يكي كه ديگه آخرش بود واقعا!
يعني بايد جايزه زرشك طلايي (كه توي جشنواره ها به مزخرفترين ها اهدا ميشه ) شهواني را بهش داد البته با يه مقدار مخلفات كه از بچه هايي كه داستانو ميخونند و كامنت مينويسند ميخوام كه اونا مخلفاتشو انتخاب كنند من خودم اولين مخلفات اين جايزه را پيشنهاد ميكنم :
كير خرس قطبي!

0 ❤️

322463
2012-06-15 03:42:57 +0430 +0430
NA

نوموخام نظر بدم مگه زوره؟

0 ❤️

322464
2012-06-15 03:57:30 +0430 +0430
NA

حالا که خوندم نظر میدم. واقعا حیف این چند ثانیه عمرم که پای داستان واقعا گهی مزخرفت گذاشتم دیوس بی پدر. کیر شیرفرهاد توکونت دیگه ننویس.
کیر شاه پریون تو کون پدرت دیگه ننویس.
کیر رضاشاه تو سولاخت دیگه ننویس. دیگه ننویس دیگه ننویس. دیگه ننویس دیگه ننویس. دیگه ننویس دیگه ننویس. دیگه ننویس دیگه ننویس. دیگه ننویس دیگه ننویس. دیگه ننویسدیگه ننویس. دیگه ننویس دیگه ننویس. دیگه ننویس دیگه ننویس. دیگه ننویسدیگه ننویس. دیگه ننویس دیگه ننویس. دیگه ننویس دیگه ننویس. دیگه ننویس دیگه ننویس. دیگه ننویس دیگه ننویس. دیگه ننویس دیگه ننویس. دیگه ننویس دیگه ننویس. دیگه ننویس دیگه ننویس. دیگه ننویس دیگه ننویس. دیگه ننویس. . .

0 ❤️

322466
2012-06-15 05:12:50 +0430 +0430

چه شود…
به به
این مدت انبار خالی شده بود و اجبارا پا شدم رفتم مرز ایران و عراق ببینم تانک خرابی،خمپاره ی عمل نکرده ای،دوشیکای شکسته ای،چیزی پیدا میکنم بیارم حواله بعضی دوستان نویسنده بکنم یا نه
اما دریغ که نه لوله تانک دیدم نه حتی یه فشنگ مشقی.
نامردا خوب جاروش کردن و هر چی بوده رو جمع کرده بودن و گذاشته بودن تو موزه.
ولی خب…
درسته عادت به کشیدن چک بی محل ندارم ولی این بار مجبورم.
نترس
حواله ات به دستت میرسه.
آخه کس مغز …آخه مشنگ سرطان کیر میگیری اگه ننویسی؟
سیخ داغ و نیمه داغ با اسید نیتریک میکنن تو ما تحتت اگه ننویسی؟
کیر گوره خر آفریقایی تو که اون دفعه فحش خوردی( البته من داستان قبلیتو نخونده بودم که پاش کامنت نذاشتم ولی تازه رفتم دیدمش همه برات تیر چراغ برق و حواله کرده بودن)
غلط کردی که بازم اومدی نوشتی.
آخه تخت ملکه ی انگلیس تو کونت (بچه ها تخت خوابش خوبه یا تخت …؟؟)
اخه دنده ی پیکان مدل 47 تو کونت.
چرا کس شعر تلاوت میکنی اونم در سطح یورو 2012؟
عزیز من مگه داستان کشکه بادمجونه که اینجوری میای تفتش میدی و بعدش میچپونیش تو حلق ما…
به پشمای کونت قسم اینو بهش نمیگن داستان.
کیر گانگروی اسپانیایی تو کونت این همشهری مزخرفت اسمش چیه؟
نشستی یه مشت کس شعر ردیف کردی.
داستانت روح نداشت
مرده بود…هیچی نداشت…حتی بدرد پاستیل خورا هم نمیخوره چه برسه به منتقدین گرامی.
صندلی متحرک پشتی دار همراه با لوازم جانبی تو کونت میمیری یه خورده قشنگتر توصیف کنی؟
.
.
.
راستی بچه ها اینجا چرا جو عوض شده و همه به پر و پاچه ی هم دیگه میپیچن؟
دوستان جدیدی رو میبینم که هی به هم دیگه گیر میدن و فقط با هم کل انداختن.
پای داستانا جای پاچه گیری و پاچه خواری و تبلیغ و چه میدونم از این کس خل بازیا نیست.
پای داستان فقط جای نقده و همه ی منتقدین با هم دوستن.
اینجا جنگ راه ننندازین وگرنه ما هم مجبوریم دخالت کنیم.
فضای قشنگی نمیشه
درسته سایت سکسیه ولی جو دوستانه است.
خواهشا خرابش نکنید.

0 ❤️

322467
2012-06-15 05:14:18 +0430 +0430
NA

یه جمله معروف هست که میگه…“کس ننت”

0 ❤️

322468
2012-06-15 10:18:13 +0430 +0430
NA

vaghean zaye boooood

0 ❤️

322469
2012-06-15 14:02:16 +0430 +0430
NA

ببینم تو موقع نوشتن این کس شعرات جیش داشتی یا داشتی میدادی که اینجوری نوشتی
ریدی بومیدی حالیت نیست

0 ❤️

322470
2012-06-16 18:47:22 +0430 +0430

تو که راس میگی ولیعهد جدید عربستان مادر ادم درغگو رو بگاد . بابا این دیگه چجورشه .

0 ❤️

322471
2012-06-16 21:30:07 +0430 +0430
NA

با واژه ی " کون لَقِت " آشنا هستی؟!
اینجا بدددددددد مورد مصرف داره

0 ❤️

322472
2012-06-16 23:11:36 +0430 +0430

کیری بود دیگه ننویس. . . . . . . . . . . .
چند روزی نبودم و حالم گرفته شده بود که وقتی دوباره بیام تو سایت چه داستانهایی رو از دست دادم که نخوندم ولی الان خیالم راحت شد که هنوز کله کیری زیاد هستند که میان داستان میذارن. آخه کی به تو گفته که داستان نویسی یعنی این جلقیات؟ کیرم تو طرز نوشتنت دیگه ننویس. رفتی کوس کردی نوش جونت ولی از طرز تعریف کردنش نیست. همچین نوشتی که طرف عاشق مدل کردنت بود و حسرت میخورد که فکر کردم کیر رستم و سهراب رو یک جا با هم داری. کوس مغز تو به این میگی کوس کردن؟ کونت میذاشتن بیشتر بهت لذت میداد برو امتحان کن ولی دیگه ننویس. مشنگ دیگه ننویس. چولمنگ دیگه ننویس. شاش خر تو داستانت دیگه ننویس.

0 ❤️

322473
2012-06-17 04:51:27 +0430 +0430

گیر توداستانت واقها چرند بود

0 ❤️




آخرین بازدیدها