سلام من محسنم و 17 سالمه این خاطره ای که براتون میخام تعریف کنم واسه 3ماه پیشه وقتی که عروسی پسر داییم محمد بود و ما واسه عروسی تو شهر دیگه رفتیم اونجا شب رسیدیم به اون شهر وقتی رفتیم خونشون پسر خاله ی پسر داییم هم تازه رسیده بودن خونشون کمی کوچیک بود و واسه خوابیدن جا نبود و من و داییم و پسر خاله ی پسر داییم (فرزاد) مجبور شدیم بریم خونه ی دایی کوچیکم که مسافرت ضروری براشون پیش اومده بود و کلیدای خونشون دست داییم بود رفتیم واسه خواب اونجا . فرزاد 5سال ازم بزرگتر بود و خوشگلم بود شب کنار هم خوابیدیم صب ساعت 5سرویس داییم میومد و باید میرفت شرکت که صبح رفتنی کلیداشو گذاشتو بود بالا سرمون ساعت 5:15بود که یهو یه دستی رف تو شورتم و کونمو مالش داد و فشار داد از خواب بلند شدم دیدم فرزاد دستشو کرده تو شورتم داره مالشم میده دید بلند شدم دستشو برد بیرون بعد گفت داییت رفته شرکت کلیدا رو گذاشته اینجا فهمیدم که میخاد با هاش حال کنم من چیزی نگفتم بعد خودش بهم گفت حالم بده گفتم چرا گفت دلم یه سوراخ میخاد بگام بعد گفت میخایی لا پایی حال کنیم منم تو فیلما زیاد دیده بودم زنه بیشتر از مرده حال میکنه گفتم باشه خودش لباسامو در اورد گفت میخایی ساک بزنی گفتم باشه 5دقیقه براش ساک زدم داشت از حال میرفت بعد دستاشو با آب دهنش لیز کرد کشید لا پاهام و لاپام لیز شد خوابیدم زمین پشت به رو اونم دستاشو گذاشت زمین کمرشم نزدیک کرد به کمرم3 4 دقیقه لا پایی کرد خیلی حال میداد/2روز قبلش همه ی موهای بدنمو زده بودم کونم سفید سفید بود. طاقت نیاورد یهو نوکشو گذاشت دم کونم یه فشار کوچولو داد یهو احساس کردم جر خوردم از زیرش بلند شدم گفتم چیکار میکنی به زور بغلم کرد گفت طاقت ندارم سختیش نوکش بود اولش یه کم درد داره ولی بعد عادت میکنی به زور راضیم کرد بازم همون طوری خوابیدم تا نصفه کیرشو میکرد فک کردم تا ته کرده دستمو بردم پشتام دیدم نصفش بیرونه از شدت درد و حال داشتم داد میزدم کمکم دردش رفت حالش موند گفتم بخواب بشینم روش اونم خوابید منم نشستم رو کیرش صورتم به طرفش بود بعد تا ته نشتم رفت تو کونم خوابیدم رو سینش از همدیگه لب میگرفتیم زبونمو میخورد وایییییییی عجب حالی داد بعد بهش گفتم خسته شدم 4دستو پام کرد از پشت تلمبه میزد تو کونم همچین محکم میزد که صدای شالاپ شولوپش خونرو پر کرده بود داشتم از هوش میرفتم که زیر کمرم یه بالش گذاشت دو باره لیزش کرد با زم 10 دق حسابی گایید آخر سر کونم به اندازه سر یه لیوان گشاد شده بود آبشم ریخت رو لپهای کونم با سیلی میزد از روش بعد که آبش اومد رفتیم خودمونو پاک کردیم دیگه صبح شده بود رفتیم پیش فامیلامون تو عروسی بازم دنباله یه فرصتم که ببینمش و حسابی زیرش بخوابم نمی دونین که چه حالی میده>>>>>>>>!!!خودش بهم میگفت واقعا با این که اولین بارم بود کونی خوبی هستم .
نوشته: محسن
من اومدم ولي چه دير :(
مازيار كوفتت بشه؛الهي تو حلقت گير كنه خفه شي :-D
گي بود؟
پس اينجا ديگه نميشه كير حواله كرد
الاغ رو چشات برينه گي ننويس
خر تو دماغت بگوزه ننويس
كوهان شتر تو كونت ننويس(با اين آخري خيلي حال كردي نه؟)
اردك رو سرت بشاشه ننويس…
بترکه چشم حسود
برم واسه خودم اسفند دود کنم که یه موقع حسادتهای مهندس کار دستم نده!
ولی قبلش حساب این کونی رو بزارم کف دستش.
گوز بز کوهی تو دهنت
موهای دم اسب تو حلقت
شاش میمون گوزو آمریکایی تو دهنت
امیدوارم تو یه چاله پر از شاش گورخر غرق بشی!
مازيار خوب زيرتما(منظورم كامنتم بود!)!
اگه 2تا كامنت بالاتر بودي چيكار ميكردي؟
من كه حسود نيستم داداش!
تو خوش باشي ;-)
عجب رقابتا تنگاتنگ شده ها :-D
عتيقه پاي اين داستان زيم زكس ميبيني؟؟
ببين اول صبي دارم با كيا كورس ميذارما :-D
داشتم تو تاریکی میدویدم
فکر کنم روحشو دیدم
خدا بیامرزدش
:-D
تاريكي چرا؟
خو يه اني (ان:مجاز از چراغ قوه) بگير دستت جلو پاتو ببيني نيفتي تو گه(گه:مجاز از چاه) :-D
سلام كوني.چاقال كسشعرهاچي بود ازبس دايي خاله پسرخاله پسردايي كردي مخم گوزيد نميتونم اونجوركه دلت ميخاد جبران كنم. خواهر داييت وعمه پسرداييت زودازجلوم دوركن توچاقالي ننت شايد خوب باشه كاريش ندارم.كوني1سال ديگه بايد از زمان كوندادنت ميگذشت تا جابيفتي بعد رابيفتي اينجا.كوني بچسب به مدرسه،آقامدير ،ناظم ،معلم ،سرايدار ،ميل بارفيكس ،دسته خر آب نديده.گاو بي پستون مثل سگ بگادت كره خر چنان بزنه توش كه آسفالت خيابون مثل ميمون گازبزني،كافي بود يا هنوز ارضاء نشدي؟
اصلا حس نظر دادن نميمونه با اينجور داستانا…
من که نخوندم…
مهندس جون نه خسته!!!
این مازیار بلواس و گل پسر عین دوتا بچه جسو می مونن که می خان به هم ضدحالی بزنند
راستی بابت داستان ازبس این دوتا زر زدن یادم رفت
خاک توسرجقوت خیلی تخمی بود( می خاستم بهت بگم کله کیری ولی کله کونی هستی)
آفرین که بار اولی اینقد به طرف حال دادی. دیگه با اون کون گشادت برا بار دوم باید بری سراغ خرها و اسبهای همسایه امیدوارم به اونها هم مثل پسر خاله پسر داییت حال بدی!!!
بچه کونده، چون مشغول کوندهیت بودی، داشتی لذت میبردی. وگرنه ما حالمون از هر چی گی حیوونی که مثه تو هست، بهم میخوره. گمشو کون و اسم کون کثیفتو از روی سرورهای سایت ببر بیرون تا چنان کمربند انفجاری بسته شده روی کمر کیرمو تو کونت منفجر نکردم.
کیرم تو کون پسرخالهی پسر داییت… برو کونی ذهن بقیه رو خراب نکن با اصطلاحات مسخرهات. کیرم تو دل پسرخالهی پسرداییت که یه سوراخ میخواست. کیرم تو کس دختردایی پسرخالهی پسرعمهی عموی داماد پسرداییت! فهمیدی چی شد؟! کیرم ساعت 5:15 یهو تو کونت. احمدی نژاد لای رونات بشاشه … اگه پیدات کنم خون فاسد شده میریزم تو سرتو از تهت شروع میکنم به گاییدن. پس طوری قایم شو که آفتاب مهتاب نبیندت…
حالا کجاشو دیدی کونی؟ وقتی من تو رو بگام، کونت به اندازه لوله های انتقال گاز باز میشه و من در همین موقع خواهد بود که یه بشکه نفت رو تو کونت میذارم و اونقدر صبر میکنم که سوراخ کونت حالت ارتجاعی خودشو از دست بده و بعد بشکه رو برمیدارم و کونت برای همیشه در حد یه بشکه باز میمونه و تو از این اتفاق لذت میبری و موقع راه رفتن کونت چنان به زمین میخوره که صدای شالاپ شولوپش تو کل محله میپیچه و مردم میان کیسه های زباله شونو تو کونت میندازن تا انقد شالاپ شولوپ نکنه …
کیرم موقعی که داری اصطلاح شالاپ شولوپو تلفظ میکنی، تو دهنت.
سگ همجنسباز تو کونت بذاره، خر و سگ باهات گروهی سکس کنن، نهضت جهان شومبول همجنسبازی تو کونت، ریش خامنه ای تو حلقت! بادی گارد رئیس مجمع تشخیص مصحلت نظام تو کونت برینه، سگ سوراخ کونتو بجووه. کیر سگ تو کون سگی مثل تو … ننویس گی از حیوون کمتر…
یه جوری افه اومدی که کسی نفهمه فکر میکنه بار اولت بوده کون میدی اما از تعاریف ارزشمندت معلومه وقتی انقدر راحت رفتی نشستی روش و انقدر هم طول کشیده که اب اون بخت برگشته بیاد قبلا خیلی دادی و حساب نکردی و گشاد تشریف داری یکم مراعات کن در دادن از من گفتن خود دانی
با عرض سلامی دوباره خدمت دوستان (به خصوص آقا مهندس و آقا مازیار )
و حالا شروع به نقد انتقادی نظری در مورد این متن میکنم:
آقایون(نه خانما)لطفا، خواهشا، با این که سخته ولی ازتون میخوام که سعی کنین کمتر گی بنویسید
علت:از اونجا که این نوع از شراکت جنسی متاسفانه یا خوشبختانه در کشور ما بسیار کمه و از اونجا اکثر مردم این عمل رو عملی زشت میدونندو الته جزء گناهان کبیره لذا این فعالیت در نظر عامه ی مردم حتی نسبت به لز هم کثیف تره
و حتی اگه باز هم میخواید بنویسید لطفا دو تا سه خط در مورد این که متن راجع به گی هست بگید و به خوانندگان سایت اطلاع بدید که هیچ اجباری در مورد خواندن این داستان نیست تا کمتر فحش بخورید
حالا خودمونیم ولای دانستانت خیلی ریدنی بود
و در انتها این فحش رو تقدیم میکنم: جلل جالق
کونی مونی سرش میشینی با آه وناله برام میخونی شعر از استاد طوفان بح بح :bigsmile:
میخوام بگم یه شعر واسه دوستمون
از این الاغه احمقو کونیمون
بگم برو هر کاری میخوای بکن
تموم شده هرچی که داشتی کپن
برو بکن تو کون خود یه خرچنگ
برو کثیفه کسخله کس مشنگ
کون که میدی افتخارم میکنی؟!!
برو بده کسمیخه کله کونی
برو بده و بده تا بمیری
دیگه نگو لاشیه کون خمیری
دیگه نباید ببینم اسمتو
هیچ نمیخوام بخونم این قصتو
هرچی که فحش میشنوی خب حقته
تقصیر این ذهن پر از جلقته
چی بگمت تا که تو دست برداری؟!!!
باید تو کونت بره فرش و قالی
آبروی هرچی پسره رو بردی کونی
اخه احمق تو اصلا پسری ؟ یا دختری اومدی با این متن ساختگیت آبروی پسرا رو ببری ؟ خودت کونی هستی چرا میای اینجا میرینی ؟ برو تو دهن پسرخالت اینا برین اینچجا جای این کثافت کاریا نیست. شاش خرس قطبی تو دهنت گوز میمون افریقایی تو کونت اخه بی شرف برو گمشو اینجا نرین
کس خواهر خودتو پسردایت …دلم واسه دایت سوخت بدبخت واسه چندرغاز ساعت 5صیح میره سر کار…ای دادو بیداد اونم وضع زندگیشه …این همه کارکن زحمت بکش بده یه دیوسی مثل پسرش بخوره, اون حیف نونم بره گی کنه…ناراحت شدم
کیر چادوری تو کونت…(چادوری دفاع چپ تیم ملی کره حنوبی)
کیر ماکیاولی تو کونت…
کیر ه همه مدعوین عروسی بعد از صرف شام تو دهنت قورمساخ…
کیرررررری
نتونستم بیشتر از 2-3 خطشو بخونم
آقا پسر ننویس اگه مریضی که میخوای اعصاب بچه هارو بریزی بهم که حقته فحشها
اما اگه واقعا احساساتته اینجا جایی واسه بیانش نیست اینقدر همه اعصابای داغون دارن که به اینا نمیرسه
ترخدا اینقدر فحشش ندید گناه داره مریضه گریه ام میگیره به اینا اینجوری فحش میدید اینام آدمن اما بین دوتا جنس گیر کردن بین احساساتشون گیر کردن
ببخشید سرتونو درد آوردم
سلام
من کلا از داستان سکسی مخصوصا اگه کیری [گی] باشه بدم میاد. بیشتر واسه خوندن کامنتا میام
پریود روزگار:-D :-)
مهندس گل پسر کامنتاتو دوست دارم
lonelymoon فحشات جالبن :-)
خلاصه کامنتاتون قشنگن
زردآلو تو کونت این چه داستانیه حیف زرافه نیست که بذارمش تو کونت
حلزون تو کیرت راه بره جقی
خواهش میکنم سارا جان! نظر لطفتان است. کلا ما وقتی نویسنده های گی و محارم رو میبینیم، به صورت جوششی اقدام به نوشتن کامنتایی مثه کامنتای بالا میکنیم!
سلام سامي شهوتي
دلايل واحكامت درمورد حكم بچه كوني ودلايل نقدداستان بادقت ودرعالمي عرفاني مطالعه كردم واقعأ هوشمندانه بود واي بركساني كه بامعجزه جنابعالي ايمان نياورند و بازهم آلت به مقعد يكديگرفرونمايند. اميدوارم درسايه عدل الهي اين احكام جزء به جزء مورد اجراقرارگيرد،به خداسوگند رستگارشدم اكنون خشتك دريده وسربه بيابان ميگذارم.
هنوز نویسنده نماهای این سایت ادم نشدن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اه اه اه
گی…
بابا نمیدونم اینا چشونه آخه…
الهی اسب آبی تو کونت خمیازه بکشه…
یه درخواست…
ادمین لطفا یه سایت گیوانی هم باز کنید اینا برن اونجا داستان بذارن حالشونو ببرن!!!
بعــــله قبول باشه ساک زدنتان برایاتان کیران بیشتری آرزومندیم
باشد که درلطف سلطان به نان و نوایی برسید
گی عالی متعالی
شمشیر زورو تو کونت
(گرم شی …)
گرز رستم تو کست
اگزوز ماشین بابای دوستت که 5 ساله تو کفش بودی تو کست
دستش که نمی خواستی بهت بخوره تا کتف تو کونت
تختی که روش خوابیده بودی با 4 تا پایه هاش تو کست
تمام مصوبه های استانی دولت تو این 8 سال به صورت لوله شده تو کست
سنگ قبر تمام شهدای مفقود الاثر تو کست
منارجونبون اصفهان تو کست
اگه خوشت اومد باز بنویس
kossheri bud Dar noe khodesh: